جوابی به شیعه و به ملحد دربارۀ واقعۀ كربلا
متاسفانه جو حكومت ایران و چیزی كه به نام اسلام در این كشور شناسانده می شود باعث شده كه عدۀ زیادی از اسلام زده شده و ایرادات كج و معوج بر اسلام بگیرند كه خود اسلام از این ایرادات بی خبر است! یكی از آن ایرادات نیز مربوط به كربلا است كه با تبلیغات كذب شیعیان، ملاحده نیز فرصت را غنیمت شمرده تور خود را پهن كرده اند؛ ابتدا سخن شیعه را ببینیم و سپس سخن ملحد را!
شیعه می گوید:
امام حسین علیه السلام با وجود اینكه میدانست، كربلا محل شهادت اوست با این وجود پا در این راه نهاد، پا در این راه نهاد تا به تاریخ ثابت كند كه بنی امیه چه چهره ای را پشت نقاب پنهان كرده اند و با این حركت توانست آبروی بنی امیه را ببرد و امویان را خار كند....
ملحد با توجه به قول بالا میگوید:
این امام شما كه این همه از او و از علمش دم میزنید خود را به كشتن داد و به مسلخ رفت یعنی كاری را كرد كه هیچ آدم عاقلی آن را قبول نمیكند، چگونه انتظار دارید ما چنین شخصی را هدایت گر و هدایت كننده بدانیم و از او تبعیت كنیم؟....
جواب ما اهل سنت به هر دو:
اولاً كه امام حسین خدا نبود كه از غیب آگاه باشد و این جستار زنگ زده ایست كه مفصلا در این سایت در موردش صحبت شده، اما ما فرض را بر این می گیریم كه گفته مدعیان عین حقیقت است و ائمه عالم الغیب هستند، آن وقت چند سوال اساسی و چند مشكل لاینحل بوجود می آید.
1.اگر می دانسته كه كربلا كشتارگاه است چرا خانواده خود را به این كشتارگاه برد؟؟ چرا راضی شد كه فرزند شیرخواره اش در این محل كشته شود؟ به مرگ خودش راضی بود به مرگ فرزند شیرخواره راضی بود دیگر چرا بردارزاده های خود را به كشتن داد؟؟ چرا دیگران را به كشتن داد؟ آیا كافی نبود كه تنها خود شهید شود تا به این طریق یزیدیان رسوا شوند؟؟!!
2.به اعتقاد شیعه امام حسین دارندۀ انگشتر سلیمان و دانندۀ اسمهای اعظم خداست و لباس یوسف و عصای موسی و..... را دارد و می تواند كن فیكون كند، چرا در آنجا از این قدرت خود استفاده نكرد؟ نمی گویم كه بیاید همه دشمنان را یكدم نابود كند، خیر بلكه می گویم حداقل تشنه لبان كربلا را سیراب میكرد تا ابوالفضل مجبور نشود به طلب آب برود، تا فرزندان از تشنگی گریه نكنند تا زین العابدین بیمار آن همه زجر نكشد، چرا چنین نكرد؟ چرا راضی شد كه آنها زجر ببینند؟ چرا از قدرت خود استفاده نكرد؟
آدم عاقلی كه نوش دارو! در جیب دارد و رفیق خود را در حال جان كندن می بیند بدون معطلی نوش دارو را به دوستش می خوراند و اگر چنین نكند یا بی خرد است و یا قسی القلب و راه سومی هم نیست.
البته می دانیم كه امام حسین چنین قدرتهایی نداشته است.
3.اگر می دانسته كه كشته می شود دیگر چرا در صحرای كربلا داد می زند و می گوید: «هل من ناصر ینصرنی = آیا كسی هست كه مرا یاری كند؟؟» مگر خود سیدنا حسین نمی دانست كه اگر داد هم بزند كسی به كمك او نخواهد آمد؟ مگر نمیدانست سپاهی كه در برابر او قرار دارند بر علیه او هستند؟»
4.خداوند كریم در قرآن می فرماید: «وَلَا تُلْقُوا بِأَیدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ (بقره:195) = به دست خود، خود را به كشتن ندهید.» این آیه صریحاً از خودكشی نهی می كند، و اگر این آیه را با عقیدۀ شیعه در مورد این واقعه تطبیق دهیم میتوانیم بگوییم كه: سیدنا حسین علیه السلام در حد اعلایی از دستور خدا سرپیچی كرده و نه تنها خود را به كشتن داده بلكه دوستان و اهل بیت خود را نیز به كشتن داده.
پس همۀ اینها نشانۀ این است كه حركت سیدنا حسین علیه السلام تنها به امید جمع یار و یاور برای قیام علیه حكومت وقت بوده است و اگر می دانست كه همۀ آن نامه ها خیانت و اهل كوفه اكثراً خائن هستند پا در این راه نمی نهاد و این چیزیست كه هر ذی شعوری آن را درك می كند الا كسی كه روضه های روضه خوانان گوشهایش را معیوب كرده باشد كه هوار شعور را نشنود.
اما اینكه میگویند: قیام امام حسین برای بی آبرو كردن بنی امیه بود!
چنانكه گفته شد قیام سیدنا حسین علیه السلام به منظور قیام علیه حكومت یزید و بدعت سلطنت موروثی بود و بی شك برداشت مضحك شیعیان باطل و از حق بدور است كه برای اینكه این مساله و بطلان برداشت شیعه آشكار شود این مثال را مطرح می كنیم پس دقت كنید:
فرض كنید ادارۀ برق آمده و یك منطقه را سیم كشی كرده ولی به جای اینكه از سیمهای خوب و سالم استفاده كند از سیمهای پوسیده و بعضاً نیم لخت استفاده كرده، آدم عاقل علیه این كار و خیانت این اداره جبهه گرفته و شكایت می كند تا كارش را تصحیح كند.ولی شیعیان ما را دعوت می كنند كه خیر!! بیایید همه با هم این سیمهای نیم لخت را با دست بگیریم تا همه بمیریم كه بتوانیم با این كار آبروی ادارۀ برق را ببریم!!! یعنی انتحار كنیم تا ادارۀ برق را بی آبرو كنیم!
التماس دعا
- 9019 بازدید
- نسخه چاپی