فتوای علمای شيعه و توجيه دروغ تاريخى شان!

شماره مقاله: 
378
نویسنده: 
محمد باقرسجودى

باید اعتراف کنم که ملایان شیعه در استفاده از داستان شهادت حضرت حسین برای تحریک احساسات و تاثیرگزاری بر مردم شيعه کاملا موفق بوده اند، حتی باور کنید که آدمی چون من که بقول شیعه ها از فرق سر تا نک پا وهابی! (موحد ) است؛ با خواندن داستان زیر در سایت  معتبر تابناک، بشدت تحت تاثیر قرار گرفت و قدرت فکر کردن برای چند دقیقه از من هم سلب شد اما بخود  نهیب زدم که آیا این ملایان کذاب را نمیشناسی؟
شما اول داستان  بخوانید تا ببیند چقدر تاثیر گزار است، دل سنگ را هم آب میکند: ،

شيعه ميگوید:
حضرت سید‌الشهدا‌(ع) دختری به نام رقیه داشتند که در سن سه سالگی در خرابه شام به شهادت رسید(منتخب‌التواریخ ص299) مادر حضرت رقیه مطابق اکثر نقل ها «ام اسحاق» نام دارد که فضایل و مناقب بسیاری را برای آن بانو بر می‌شمارند. (ترجمه ارشاد ج2 ص197)
حضرت رقیه در ماه شعبان چشم به جهان گشود، سن مبارک آن حضرت هنگام شهادت سه سال بود.
مورخ خبیر عمادالدین حسن‌بن علی ‌بن محمد طبری، هم عصر خواجه‌ نصیرالدین طوسی در کتاب کامل بهایی می‌نویسد دخترک سه چهار ساله‌ای که خاندان امام حسین‌(ع) در خرابه شام شب هنگام، خواب پدر را دید و بهانه پدر نمود به یزید گفت: سر پدر را برایش ببرند، سر مقدس را آورده و در کنار دختر قرار دادند، آن دختر از غم پدر فریادی برآورد و جان داد.
نام حضرت رقیه علاوه بر کتب مشهوری چون لهوف و... در قصیده سوزناک سیف بن عمیره، صحابی بزرگ امام صادق‌(ع) آمده و علمای بزرگی همچون شیخ طوسی، نجاشی، علامه حلی و... به آن تصریح کرد‌ه‌اند از (ستاره درخشان شام)

بخشی از صحبت‌های حضرت رقیه‌(س) با سر پدر:
یا ابتاه من‌الذی خضبک بدمائک (پدر چه کسی محاسنت را با خونت خضاب کرد)
یا ابتاه من‌الذی قطع وریدک (چه کسی رگ گردنت را برید)
یا ابتاه لیتنی لک الفدا (ای پدر کاش من قربانت می‌شدم)
یا ابتاه لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بدما (ای پدر کاش خاک مرا در آغوش می‌کشید تا محاسنت را به خون رنگی نمی‌دیدم (معالی‌السبطی).
هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه را غسل می‌داد، ناگاه دست از غسل کشید و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟ زینب‌(س) فرمود چه می‌خواهی زن غساله گفت: چرا بدن این طفل کبود است، آیا به بیماری مبتلا بوده است؟ حضرت در پاسخ فرمودند: ای زن او بیمار نبود، این کبود‌ها آثار تازیانه و ضربه‌های دشمن است (الوقایع و الحوادث ج 5 ص 81)


اثبات دروغ شيعه:

 يك دختر  بچه سه ساله  تصور واضحی از مرگ ندارد  بلکه اصلا مرگ را نمیشناسد ! چه برسد به اینکه  قبر و خاک را بشناسد و چه برسد به اینکه بگوید: (ای پدر کاش خاک مرا در آغوش می‌کشید تا محاسنت را به خون رنگی نمی‌دیدم)
 سه جمله  دیگری که از  دخترک سه سه ساله نقل کرده اند نیز  نمیتواند سخنان یک دخترک در این سن باشد، از بچه های سه ساله اطرافتان بپرسید آیا رگ را میشناسند تا رگ گردن را بشناسند؟ آیا قبر را میشناسند تا رفتن بدرون قبر را بشناسند!
و نکته عجیب این است که اینها در اول آنقدر دخترک را احمق تصور کردند که فکر کردند اگر سر بریده حسین را بهش بدهند خیال میکند زنده است و  سر مرده خون آلود بی تن  و بدن را از سر یک آدم زنده فرق نمی نهد !!!!!

باز به دنبالش این سخنی که فقط افرادی امثال  شيخ سعدی میتوانند بسرايند را به همان دخترکى كه چند لحظه پیشتر او را  هالو می پنداشتند، نسبت میدهند!!!
و دروغ دیگر اینکه میگویند یزیدیان اینقدر دلسوز شدند که خواستند دخترک را ساکت کنند آنهم با آن طریق عجیب.
یا شاید میخواهند بگویند که یزید سادیسم داشت و میخواست دخترک را بیشتر آزار بدهد! در این صورت لازم بود همه شیون کنند و در میان شیون همه اسیران،  صدای دخترک گم میشد نه اینکه ساکت و بتماشا بنشینند! مگر حسین فقط مال رقیه بود؟!! 
و نکته دیگر اینکه، سر بریده حسین که به ادعای دروغ  ملایان شیعه جلوی یزید بر سر نیزه، سخنرانی کرد باید با  دخترش هم حرف میزد تا  که  دخترک بیتاب آرام میشد!  سر در جای که باید صحبت کند صحبت نمیکند چرا؟


و این دروغ را ببینید که میگویند غسال آمد تا دخترک را غسل دهد این نادانان تصور میکنند در قدیم ها  مرده شور خانه و غسال خانه بوده!! نه دوستان آنوقت ها هرکس میمرد خاندان خودش میت را شستشو میدادند( و شستشو دادن دخترک سه ساله آسان است ) و البته اگر کسی ملکه بود باز خادم ها اینکار را میکردند  ولی در  فرض شما زینب خودش در آن وقت حیثیتش از خادم نیز کمتر بوده و در خرابه ساکن بوده! پس دلیلی نداشت که یزید برایش خادم بفرستند.
پیامبر فرموده  اگر خجالت نمیشی هرچه میخواهی بکن .

حالا این علمای شیعه خجالت نمیکشند که هرچه دلشان خواست میگویند.
اما گاهی صدای خود شیعه ها هم در میاید و  با استناد به کتاب های خودشون حرف سنی ها را تایید میکنند و میگویند حسین فرزندی  بنام رقیه نداشته است!
اما  علمای شیعه حالا چگونه بگویند که این حرف ها دروغ  بوده است؟ سالانه میلوینها نفر به زیارت قبر رقیه در شام رفته و میروند! لذا  حق و حقیقت را منکر میشوند
و  ببینید فتوای علمای آنها را:
پاسخ آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی درباره شبهه موهوم بودن رقیه.

 و پاسخ آیت‌الله‌العظمی نوری همدانی در همين باره.

ای ملت شیعه!
آیا وقت آن نرسیده که فریب این قیافه های غلط انداز را نخورید؟ و آیا هنگام آن نرسیده که خویشتن  و اهل بیت خودتان  را  از دام های  دروغگویان نجات دهید؟ و آیا نباید آخرت و عاقبت خود و خانواده خود   را ختم به خیر کنید؟