آیا فرشته ها با حضرت فاطمه صحبت میکردند؟ و صحیفه بر او نازل شد؟!

شماره مقاله: 
40
نویسنده: 
سجودى

شبهه شیعه:
اهل تسنن از ديرباز اشكال مي آورند كه چگونه ممكن است كه ملائكه با غير پيامبر صحبت كند ، آيا اين مطلب با خاتميت پيامبر در تعارض نيست ؟
در جواب مي‌گوييم: خود علماي اهل سنت اين شبهه را جواب داده‌اند . آلوسي مفسر بزرگ اهل سنت بعد از نقل روايتي در همين باره مي‌گويد: والأخبار طافحة برؤية الصحابة للملك وسماعهم كلامه ، وكفى دليلا لما نحن فيه قوله سبحانه: * ( إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون‏ ) * ( فصلت: 30 ) الآية فإن فيها نزول الملك على غير الأنبياء في الدنيا وتكليمه إياه ولم يقل أحد من الناس: إن ذلك يستدعي النبوة وكون ذلك لأن النزول والتكليم قبيل الموت غير مفيد كما لا يخفى .
تفسير الآلوسي - الآلوسي - ج 22 - ص 40 .


روايات بسياري وارد شده كه صحابه ملائكه را مي‌ديدند و سخن آنان مي‌شنيدند . براي اثبات آن ، اين دليل كافي است كه خداوند كريم فرموده است: « بى‏ترديد كسانى كه گفتند: پروردگار ما خدا است سپس [ در ميدان عمل بر اين حقيقت ‏] استقامت ورزيدند ، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون‏ ) * ( فصلت: 30 ) اين آيه ثابت مي‌كند كه ملائكه بر غير انبياء در دنيا نازل مي‌شوند و با آن‌ها سخن مي‌گويند ، و كسي هم نگفته است كه اين سخن گفتن مستلزم نبوت است و ازطرفي اين گفتگو از قبيل مرگ است و فايده اي ندارد .


جواب اهل سنت:
بله درست است ملایکه نازل میشوند آنهم دم مرگ و فقط میگویند:
(
أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون‏ ) * ( فصلت: 30)
یعنی (ای مومنان نه بترسید نه غمیگین شوید ، بشارت باد شما را بهشت موعود)
تمام مفسرین زمان نزول ملایکه را، در فقط مرگ میدانند و این اهمیتی ندارد فرعون هم وقت مرگ وقتی لا اله الا الله گفت از فرشته جواب شنید که حالا فایده ندارد
از این نمیتوانی نتیجه بگیری گه پس امکان دارد بر فاطمه کتابی طولانی نازل شود مثل نازل شدن کتاب وحی برمحمدصلی الله علیه و سلم ؛این کفر است. ایمان به مصحف فاطمه کفر است. چون ایمان به مصحف فاطمه یعنی ایمان به تداوم وحی بعد از وفات آخرین پیامبران . جالب این است که شیعه آلوسی را شاهد آورده اما شما اگر به همان آدرسی که شیعه از کتاب تفسیر آلوسی داده مراجعه کنید میبینید آلوسی حرف ما را میزند یعنی میگوید نزول ملایکه وقت مرگ است که دیگر فایده دنیایی ندارد
آلوسی در آخر همین داستان درباره شیعه میگوید: «اونها معتقدند که بر ائمه، فرشته وحی نازل میشده !و امامان از قول این اشرار ( شیعه ها ) بیزارند»

ای شیعه ، اگر قول آلوسی را مینویسی؛ نبر و ننویس؛ بلکه کامل بنویس!
اینک عین جمله از کتاب آلوسی از همان جایی که شیعه آدرس داده:
وأطلق بعض الغلاة من الشيعة القول بالإيحاء إلى الأئمة الإطهار وهم رضي الله تعالى عنهم بمعزل عن قبول قول أولئك الأشرار .من اینقدر از علمای شیعه گله ندارم که از عوامش دارم
آخر هزاربار دروغ آنها را میبینند باز دنبالشان میروند
خدا رحمت کند مرتضی رادمهر را که قبل از آنکه سنی شود در حوزه علمیه قم درس میخواند
او میگفت بعضی از آخوند ها بین خود میگفتند: «عوام خرند و خر برای سواری است!! »

شیعه در ادامه میگوید:
روايات بسياري در منابع اهل سنت وارد شده است كه اگر انسان آنگونه كه خداوند مي‌خواهد در اين دنيا زندگي كند ، واجبات را انجام داده و از محرمات نيز پرهيز كند ، مي‌تواند مستقيماً با ملائكه در ارتباط بوده و با آنان سخن بگويد . مسلم نيشابوري ، نقل مي‌كند:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنْ لَوْ تَدُومُونَ عَلَى مَا تَكُونُونَ عِنْدِي وَفِي الذِّكْرِ لَصَافَحَتْكُمْ الْمَلَائِكَةُ... . صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 8 - ص 95 .
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: قسم به خدايي كه جانم در دست او است ،‌ اگر شما همان حالتي را كه اكنون داريد ، حفظ نماييد و بر آن استقامت ورزيد ، ملائكه با شما دست خواهند داد .
الباني ، كه وهابيت از او به عنوان «بخاري دوران» تعبير مي‌كنند و بن باز مفتي اعظم عربستان سعودي گفته بود كه ايشان را بايد امام الحديث بناميم ، اين روايت را در صحيح سنن ابن ماجة ، ج2 ، ص415-416 و صحيح الجامع الصغير ، ج2 ، ص931 و 1190 و سلسلة الأحاديث الصحيحة ، ج4 ، ص606 صحيح دانسته است .
و باز در روايت ديگري مسلم نيشابوري مي‌نويسد: و كانت تكون قلوبكم كما تكون عند الذكر لصافحتكم الملائكة حتى تسلم عليكم في الطرق . صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 8 - ص 95 .
اگر قلبتان را به همان حالي كه در حال راز و نياز با خداوند داريد ، حفظ كنيد ، ملائكه با شما دست خواهند داد ؛ و حتي در راه‌ها به شما سلام خواهند كرد .
از اين دو روايت استفاده مي‌شود كه اگر انسان تقواي الهي را حفظ كرده و دستورات الهي را انجام دهد ، مي‌تواند با ملائكه در ارتباط باشد و با آن‌ها گفتگو كند . و فاطمه زهرا سلام الله عليها كه قرآن در آيه تطهير شهادت بر عصمت او داده و طبق نص صريح روايات صحيح بخاري و مسلم ، سيده زنان اهل بهشت است ، قطعاً داراي اين مقام بوده است .


جواب ما:
باز همان مكر همیشگی!! شیعه متون را نصفه ترجمه میکند
این داستان یک صحابی است که آمد پیش رسول الله که یا رسول الله من منافق شدم چون در مجلس شما یک حالتی دارم در بیرون یک حالت دیگر
رسول الله فرمود: قسم به الله اگر شما همیشه بر همان حالتی باشید که در پیش من هستید ، فرشتگان بر شما نازل میشود
معنی حدیث این است که این تقریبا ممکن نیست که شما همیشه در حال ذکر و یاد الله باشی
این حدیث دلیل نیست بر نزول فرشته بر فاطمه بلکه دلیلی است برضد این باور


شیعه میگوید:
گفتگوي حضرت مريم با ملائكه:
قرآن كريم صراحت دارد كه حضرت مريم سلام الله عليها با ملائكه صحبت مي كرده ؛ در حالي كه او نيز پيامبر نبوده است . خداوند در سوره مريم 21 مي‌فرمايد:
وَاذْكُرْ فِي الكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا(16) فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا(17) قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا(18) قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا(19) قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا(20) قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آَيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا(21) {مريم}.
و در اين كتاب (آسمانى)، مريم را ياد كن، آن هنگام كه از خانواده‏اش جدا شد، و در ناحيه شرقى (بيت المقدس) قرار گرفت‏ . و ميان خود و آنان حجابى افكند (تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد). در اين هنگام، ما روح خود را بسوى او فرستاديم و او در شكل انسانى بى‏عيب و نقص، بر مريم ظاهر شد ! . او (سخت ترسيد و) گفت: «من از شرّ تو، به خداى رحمان پناه مى‏برم اگر پرهيزگارى! . گفت: «من فرستاده پروردگار توام (آمده‏ام) تا پسر پاكيزه‏اى به تو ببخشم!» . گفت: «چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد؟! در حالى كه تا كنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلوده‏اى هم نبوده‏ام!» . گفت: «مطلب همين است! پروردگارت فرموده: اين كار بر من آسان است! (ما او را مى‏آفرينيم، تا قدرت خويش را آشكار سازيم) و او را براى مردم نشانه‏اى قرار دهيم و رحمتى باشد از سوى ما! و اين امرى است پايان يافته (و جاى گفتگو ندارد)!» . وقتي حضرت مريم سلام الله عليها بتواند با ملائكه در ارتباط باشد ، فاطمه زهرا سلام الله عليها كه سيده تمامي زنان اهل بهشت و از جمله مريم بنت عمران است ، مي‌تواند با ملائكه در ارتباط باشد .
جواب اهل سنت:
بله درسته !فرشته بامر الله آمد تا به مریم فرزندی بدهد ، و با او حرف هم زد اما از این نمیتوانیم نتیجه بگیریم که فرشته به فاطمه هم نازل شد
آن فرشته یکبار و برای امری نازل شد
اما شما میگویید روزانه بر فاطمه نازل میشد
نتیجه نزول فرشته بر مریم تا حالا هست
اما نتیجه نزول فرشته به خانه فاطمه تا حالا نامعلوم است زیرا شما میگویید به فاطمه خبرهای غیب را میداد اما یک خبر از آن اخبار غیب را بر امت مکشوف نکردید !!!!!!!!!
چرا مکشوف نکردید؟ چون ترسیدید آبرویتان برود و خبر غلط شود
اما پسر مریم در شیر خوارگی حرف زد و بکمک مادر آمد و آبروی مریم نرفت
 
شیعه میگوید:
سلام ملائكه به عمران بن حصين:
از روايات اهل سنت استفاده مي‌شود كه ملائكه با برخي از صحابه سلام و عليك داشته ، با آن‌ها مصافحه كرده اندو آن‌ها نيز ملائكه را با چشمان خود ديده‌اند . مسلم نيشابوري در صحيحش به نقل از عمران بن حصين مي‌نويسد:
(
وَقَدْ كَانَ يُسَلَّمُ عَلَيَّ حَتَّى اكْتَوَيْتُ فَتُرِكْتُ ثُمَّ تَرَكْتُ الْكَيَّ فَعَادَ .)
صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 4 - ص 48 .
فرشته بر من سلام مي كرد تا اين كه آلوده به گناه غيبت وعدم كنترل زبان شدم و او را نمي ديدم پس از آن كه دست از اين گناه كشيدم دوباره تماس بر قرار شد .
ابن حجر عسقلاني در ترجمه عمران بن حصين مي‌نويسد:
عمران بن حصين ... وكانت الملائكة تصافحه ... .دتهذيب التهذيب - ابن حجر - ج 8 - ص 112.
عمران بن حصين كسي بود كه ملائكه با او دست مي‌دادند .
همچنين ذهبي در ترجمه وي مي‌نويسد:
عمران بن حصين ... وكان ممن يسلم عليه الملائكة . تذكرة الحفاظ - الذهبي - ج 1 - ص 29 .
عمران بن حصين از كساني بود كه ملائكه بر او سلام مي كردند .
از اين احاديث استفاده مي‌شود كه جمعي از صحابه توانسته‌اند با ملائكه ارتباط برقرار كرده ، آن‌ها را ديده و ملائكه به آن‌ها سلام مي كرده‌اند . وقتي افرادي مثل عمران بن حصين كه قطعاً مقام آن‌ها از مقام ا مير المؤمنين و سيده زنان اهل بهشت عليهما السلام پايين تر است ، بتوانند كلام ملائكه را بشنوند و با آن ها ارتباط برقرار كنند ، چه انگيزه‌اي وجود دارد كه اهل سنت اصرار بر انكار آن در حق امير المؤمنين و صديقه طاهره دارند ؟ آيا انكار آن در حق امير المؤمنين و فاطمه زهرا عليهما السلام ، طعن آشكار به خاندان رسالت نيست ؟
 
جواب اهل سنت:
نمیدانم چرا حدیث را غلط ترجمه کرده عمران بن حصین میگوید وقتی با آتش بیماری خود را درمان کردم فرشتکان سلام بر من را ترک کردند و شیعه چرا غلط ترجمه کرده نمیدانم.
دوما عمران بن حصین از سلام جلوتر نرفت اما شما صحبت از کتاب میکنید این را ما قبول نداریم
بعد قیاس نباید کرد اگر موسی عصایش مار میشد نباید بگوییم که چون حضرت محمد مقامش بالاتر است پس عصایش فیل میشد.یا چون فرشته بر عمران سلام کرد پس نباید نتیجه بگیری که به فاطمه کتاب نازل کرد
این استدلال درست نیست و شیعه همیشه همینطور استدلال میکند.
بله اگر فاطمه میگفت فرشته بر من سلام کرده ، قبول میکردیم و ایشان هرگز نگفته
اما اگر بگوید بر من وحی کرده و اخبار تمام آینده را نازل کرده چون در تعارض است با آیات خاتمیت نبوت ،پس قبول نمیکنیم

چون فاطمه شیعه ادعا دارد که نبوت (خبر آمدن از آسمان) قطع نشده، لذا نمیپذیریم
یا اگر قبول کنیم باید قرآن را انکار کنیم.
شیعه میگوید مصحف فاطمه حاوی تمام اخبار غیب آینده است پس یا باید آیاتی که میگوید غیب را فقط میداند را منکر شویم یا مصحف فاطمه را منکر شویم
اما پذیرش اینکه فرشته به عمران بن حصین سلام کرده در تضاد با آیات قران نیست.
شیعه در ادامه میگوید:
سخن گفتن حذيفه با ملائكه: روايات بسياري در كتاب‌هاي اهل سنت وجود دارد كه برخي از صحابه كلام ملائكه را شنيده‌ و با آن‌ها صحبت كرده‌اند . احمد بن حنبل استاد بخاري و مسلم در مسندش مي‌نويسد:
عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانٍِ أَنَّهُ أَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ بَيْنَمَا أَنَا أُصَلِّي إِذْ سَمِعْتُ مُتَكَلِّمًا يَقُولُ اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كُلُّهُ وَلَكَ الْمُلْكُ كُلُّهُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ كُلُّهُ إِلَيْكَ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ عَلَانِيَتُهُ وَسِرُّهُ فَأَهْلٌ أَنْ تُحْمَدَ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي جَمِيعَ مَا مَضَى مِنْ ذَنْبِي وَاعْصِمْنِي فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمْرِي وَارْزُقْنِي عَمَلًا زَاكِيًا تَرْضَى بِهِ عَنِّي فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ذَاكَ مَلَكٌ أَتَاكَ يُعَلِّمُكَ تَحْمِيدَ رَبِّكَ.مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 5 - ص 395 – 396 .

نقل شده است كه روزي حذيفه نزد نبي مكرم اسلام صلی الله عليه وآله وسلم آمد وعرض كرد: من در حال نماز بودم ، شنيدم كه گوينده اي مي‌گفت: اللهم لك الحمد ... . پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: آن شخص ملكي بوده كه آمده به شما ياد دهد چگونه خداوند را حمد و سپاس بگوييد .
سخن گفتن جبرئيل با ابي بن كعب:همچنين آلوسي مفسر معروف اهل سنت در تفسيرش مي‌نويسد:
وأخرج ابن أبي الدنيا في كتاب الذكر عن أنس قال: قال أبي بن كعب لأدخلن المسجد فلأصلين ولأحمدن الله تعالى بمحامد لم يحمده بها أحد فلما صلى وجلس ليحمد الله تعالى ويثنى عليه إذا هو بصوت عال من خلف يقول: اللهم لك الحمد كله ولك الملك كله وبيدك الخير كله وإليك يرجع الأمر كله علانيته وسره لك الحمد إنك على كل شيء قدير اغفر لي ما مضى من ذنوبي واعصمني فيما بقي من عمري وارزقني أعمالا زاكية ترضى بها عني وتب علي فأتى رسول الله صلى الله عليه وسلم فقص عليه فقال: ذاك جبريل عليه السلام . تفسير الآلوسي - الآلوسي - ج 22 - ص 40 .

عمر بن خطاب صداي جبرئيل را مي شنيد !
از همه اين‌ها گذشته بسياري از علماي اهل سنت يكي از فضائل عمر بن الخطاب را شنيدن اذان از جبرئيل عليه السلام ذكر و آن را با آب و تاب فراوان نقل كرده‌اند . حارث بن أبي اسامه در مسندش مي نويسد:
أول من أذن بالصلاة جبريل في سماء الدنيا فسمعه عمر وبلال فسبق عمر بلالا فأخبر النبي صلى الله عليه وسلم ثم جاء بلال فقال له سبقك بها عمر .
بغية الباحث عن زوائد مسند الحارث - الحارث بن أبي أسامة - ص 51 و فتح الباري - ابن حجر - ج 2 - ص 63 و عمدة القاري - العيني - ج 5 - ص 107 و تنوير الحلك - جلال الدين السيوطي - ص 23 و السيرة الحلبية - الحلبي - ج 2 - ص 302 و ...
نخستين كسي كه در آسمان دنيا اذان گفت ، جبرئيل بود و عمر بن الخطاب و بلال آن را شنيدند !! عمر پيش دستي كرد و زودتر به پيامبر خبر داد ، بعد از او بلال آمد ، پيامبر فرمود: عمر زودتر از شما خبر داده است .

جالب اين است كه ابن حجر عسقلاني و عيني بعد از نقل حديث هيچ حاشيه‌اي نمي‌زنند . سرّش اين است كه وقتي بحث فضائل عمر بن الخطاب باشد ، آن‌ها چشم و گوش بسته تمام آن چه را كه نقل مي‌شود مي‌پذيرند ؛ اما اگر كسي عين همان را براي امير المؤمنين و يا صديقه طاهره عليهما السلام نقل كند ، فوراً او را متهم به كفر و غلو مي‌كنند ، روايات او را نمي‌پذيرند و... .اگر عمر بن الخطاب مي‌توانست صداي جبرئيل را بشنود ، چه استبعادي دارد كه فاطمه زهرا و اميرالمؤمنين عليه السلام نيز آن را شنيده باشند ؟ .

عمر بن خطاب ، با ملائكه گفتگو مي‌كرد:محمد بن اسماعيل بخاري در صحيحش مي‌نويسد:
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَقَدْ كَانَ فِيمَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ رِجَالٌ يُكَلَّمُونَ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا أَنْبِيَاءَ فَإِنْ يَكُنْ مِنْ أُمَّتِي مِنْهُمْ أَحَدٌ فَعُمَر .صحيح البخاري - البخاري - ج 4 - ص 200 . أبوهريره گويد كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: به درستي كه پيش از شما در ميان بني اسرائيل كساني بودند كه با ملائكه سخن مي‌گفتند ؛ با اين كه پيامبر نبودند ، اگر در امت من چنين كسي باشد ، آن شخص عمر بن الخطاب است .
قسطلاني ، عالم معروف اهل سنت در شرح اين روايت مي‌نويسد:
ليس قوله " فإن يكن " للترديد بل للتأكيد كقولك: إن يكن لي صديق ففلان . إذ المراد اختصاصه بكمال الصداقة لا نفي الأصدقاء ، وإذا ثبت أن هذا وجد في غير الأمة المفضولة فوجوده في هذه الأمة الفاضلة أحرى .إرشاد الساري شرح صحيح البخاري ، ج6 ، ص 99 .

اين كه پيامبر اسلام فرمود: " فإن يكن = اگر باشد " براي اين نيست كه بگويد عمر با ملائكه صحبت نمي‌كرده ؛ بلكه تأكيد مي‌كند كه او حتماً اين چنين بوده است . مثل اين كه شخصي بگويد: اگر من دوستي داشتم ، فلاني بود كه در اين صورت مراد وي اين است كه اين شخص بهترين دوست من است نه اين كه من دوستي ندارم .
ونيز وقتي ثابت شود كه در امت‌هاي گذشته چنين چيزي ديده شده ، در امت اسلامي كه از امت‌هاي ديگر برتر است ، به طريق اولي يافت خواهد شد .
از اين گذشته ، برخي از علماي اهل سنت تصريح كرده‌اند كه عمر با ملائكه گفتگو مي‌كرد . ابن عساكر در تاريخ مدينه دمشق و متقي هندي در كنز العمال مي‌نويسند:قال الشعبي إن لكل أمة محدثا وإن محدث هذه الأمة عمر بن الخطاب .

تاريخ مدينة دمشق - ابن عساكر - ج 44 - ص 95 و كنز العمال - المتقي الهندي - ج 12 - ص 600 .
شعبي گفته است كه هر امتي محدَّث (كسي كه با ملائكه صحبت مي‌كند) داشته است و محدث اين امت عمر بن الخطاب است
وقتي عمر بن الخطاب كه تا سال هشتم بعثت هنوز مسلمان نشده بود و در صف مشركين قرار داشت و در برابر اسلام موضع مي‌گرفت ؛ تا جايي كه بسياري از مشركين از ترس او نمي‌توانستند اسلام بياورند ، بتواند با ملائكه هم سخن شود ، چرا امير المؤمنين علي بن أبي طالب و فاطمه زهرا سلام الله عليهما ، كه حتي لحظه‌اي به خدا شرك نورزيده‌اند ، نتوانند با ملائكه اين رابطه را داشته باشند ؟

جواب اهل سنت:
شیعه، مثل همیشه؛ دروغ و راست را با هم در این مقاله جمع کرده!! مثلا عمر در سال سوم بعثت مسلمان شد نه هشتم.
احادیث صحیح و ضعیف را آورده و تازه صحیح را هم غلط تفسیر کرده!
اما برای اینکه بحث طولانی نشود میگوییم:
اجمالا قبول داریم که فرشتگان را، مردم خوب و بد خیلی بندرت دیدند و خیلی بندرت صدایشان را هم شنیدند.
اما این را قبول نداریم که روزانه و همیشه دیدند و همیشه شنیدند.
اما این را قبول نداریم که فرشته گان خبر از آسمان بیاورند و فرد دیگری غیر از نبی آنرا ((بدون تایید نبی)) برای ما بازگو کند .اما این را هرگز قبول نداریم که بعد از قرآن کتاب وحی دیگری( مصحف فاطمه ) نازل شده باشد این کفر است

در یک دو سه مورد هم که بود، پیامبر صلی الله علیه وسلم تایید کردند که فرشته جبریل بود و آمده بود تا دین را بیاموزاند اگر تایید نمیکردند، قول صحابی در مورد خبر آسمانی ارزش نداشت
اما بعد از مرگ نبی ،دیگر کسی نمیتواند بگوید فرشته فلان دعا را بمن آموخته شاید شیطان به او آموزانده کی میتواند فرق را تشخیص دهد ؟!!
به ادعای شیعه؛ در مصحف فاطمه هم ملیونها اخبار غیبی نازل شده از آسمان!!!!
ایمان به آن، ایمان به پیامبری دخت پیامبر است و این کفر است.