نقدی بر سخنرانی «قزوینی» با عنوان: غلو در مذهب اهل سنت! (2)
اما در مورد غلو! که قزوینی می گوید: اگر كلینی آمد و در كتاب خود نقل كرد كه امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: من از آینده خبر می دهم، این كفر و خلاف قرآن است و انكار آیه شریفه: وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیبِ لَا یعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ (انعام/59) است. و در جایی نیز در همین باره می گوید: آقای عثمان الخمیس می گوید كه:روی الكلینی فی الكافی عن جعفر بن محمد أنه قال: عندنا علم ما كان و و ما هو كائن إلی أن تقوم الساعة. كافی، ج1، ص239 (یعنی: علم گذشته و آینده تا روز قیامت نزد ماست)
بعد شروع می كند به مسخره كردن كه شیعه را ببینید كه چكار می كند! قرآن می گوید:وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیبِ لَا یعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ (انعام/59) شیعه می گوید كه ائمه ما می گویند ما تمام علوم را تا قیامت دارا هستیم. آیا این غلو نیست؟ آیا این، ائمه را در رتبه خدا نگه داشتن نیست؟ و خیلی أراجیف دیگر كه می گوید.
ما (قزوینی) در جواب عرض می كنیم كه چنانچه شیعه برای آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) كه به نص آیه تطهیر (کمی روضه خوانی می کنند!)... اگر ما برای اینها گفتیم كه علم غیب دارند و از آینده خبر دارند تا قیامت، آیا این كفر و شرك است و قتل شیعه بخاطر این واجب؟! ولی اگر خودتا مشابه این قضایا را نقل كردید برای افرادی كه دوست دار آنها هستید، هیچ اشكالی ندارد.
آنها در رابطه با حذیفه و ابو سعید خدری كه مدتی قبل از اسلام، بت پرست و مشرك بودند، به بركت اسلام به طرف خداوند و توحید گرویدند، غلو نمایند اشكالی ندارد! ملاحظه بفرمائید: در سنن ترمذی كه از صحاح سته است، در كتاب مسند احمد بن حنبل كه رئیس حنابله است كه می گوید هر كتاب صحیح بود من در كتابم جمع كردم، نقل می كنند از قول آقای حذیفه یمانی: «پیامبر خبر داد ما را به هرچه كه تا روز قیامت برای امتش اتفاق خواهد افتاد.» مسند احمد، ج4، ص254 - سنن ترمذی، ج3، ص327 - مستدرك حاكم، ج4، ص472 و ...
حذیفه: «خبر دارد مرا رسول الله به هرچه كه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد.» تاریخ دمشق، ج12، ص266 - مسند احمد، ج5، ص401 - انفاق الأسماء، ج9، ص325
چرا این غلو نیست و أهل سنت مشرك و كافر نیستند و قتلشان واجب، ولی وقتی ما می گویئم كه امیرالمؤمنین (علیه السلام) آگاه به علوم إلی یوم القیامة است، شركمان ثابت و قتلمان واجب؟! از ابو سعید خدری نقل می كنند كه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز عصر را خواند و بعد:خطبه خواند و خبر داد از هرچه كه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد. مستدرك حاكم، ج4، ص505 - مسند ابویعلی، ج2، ص352 - درالمنثور، ج2، ص72 - تهذیب الكمال مزی، ج27، ص142 - معجم كبیر طبرانی، ج19، ص274
باز هم از حذیفه یمانی كه می گوید:قسم به خدا من عالم ترین بشر هستم به تمام اتفاقاتی كه از الان تا قیامت اتفاق می افتد.»
آقای عثمان الخمیس حاضر است كه بگوید حذیفه غلو كرده و قتلش واجب است؟! یا در مورد او توجیه می كنید كه صحابه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و حق دارد بگوید و خود رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده:أصحابی كالنجوم بأیهم إقتدیتم إهتدیتم؟!ولی آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) جزء صحابه نیست و حق ندارد بگوید و اگر گفت كه من تا روز قیامت از اتفاقات و حوادث خبر دارم، نادرست است و او نگفته و شیعیان این را از خودشان در آورده اند!!!
جواب:
ابتدا در مورد روایاتی که نقل شد باید گفت: اگر حضرت حذیفه می گوید: ما را خبر داد (اخبرنا = ما را خبر داد ... قزوینی نوشته اند اخبرنی! که دروغ است) رسول خدا از فتنه هایی که تا روز قیامت بر امت اسلام رخ خواهد داد منظور نشانه های قیامت است و نه چیز دیگر ... به این معنی که حذیفه می داند که زمانی فرا خواهد رسید که مهدی متولد شود و مردم را به کتاب و سنت دعوت دهد، به این معنی که او می داند زمانی خواهد رسید که احترام به پدر و مادر از بین می رود و ..... و به این معنی نیست که او می داند، فردا چه خواهد شد یا پشت دیوار چیست یا در صد سال بعد در فلان روز در فلان ساعت و دقیقه شخصی به نام "ابن محمد" بر صفحه کیبرد خواهد زد و عدد "2" را تایپ خواهد کرد!
پس ما وی را عالم الغیب نمی دانیم بلکه معتقدیم او مانند ما که نشانه های قیامت را به وسیله احادیث صحیحه شناخته ایم ، آن نشانه ها را می شناخت .
ولی شما چه؟ آیا شما معتقدید که حضرت علی از فردای خودش بی خبر بود؟؟ اصلاً بیایید تعریف علم غیب و صفت عالم الغیب بودن ائمه را از زبان خود قزوینی بشنویم!
حجه الاسلام سید محمد حسینی قزوینی شما در سخنرانی خود علم غیب ائمه را این طور تعریف كردید:
«و این كه گفته اند آیا ائمه علیهم السلام از حاجات ما اطلاع دارند یا ندارند، عزیزم اگر نظر شیعه را می خواهید نظر بنده را می خواهید بله ، ائمه علیهم السلام آقا امام رضا كه من امروز بخواهم بروم حرم شون نه تنها الان حاجت من را می داند بلكه قبل از آن كه من به دنیا بیام قبل از خلقت من، امام رضا می داند كه من روز فلان ساعت فلان دقیقه فلان به حرم او می روم و این حاجت را از او خواهم خواست به اذن الله تبارك تعالی ائمه علیهم السلام از آن چه كه بر قلوب مردم به ویژه شیعیان می گذرد اگاهی دارند ..... (سخنرانی شبكه سلام پاسخ به شبهات وهابیت «4» )
و باز این هم از نظر شما غلو نیست؟ ! اگر این غلو نیست پس غلو چیست آقای قزوینی؟
متاسفانه بی خبری شیعه از قرآن باعث سوء استفاده عالم نما هایی مثل قزوینی شده است، آیا یك شیعه نرفت قرآن را باز كند و ببینید قرآن چه می گوید؟ آقای قزوینی این گونه شیعه های بی خبر را گمراه می كنند و كلام خدا را به بازی می گیرند.
شما كه معتقدید ائمه از تمام وقایع گذشته و آینده و حتی قلوب مردمان با خبرند ! مگر آیات قرآن را نخوانده اید؟ مگر به قرآن ایمان ندارید !! در این مورد به دو لینک زیر رجوع کنید:
http://11islamtxt.findhere.org/content/question/677
http://11islamtxt.findhere.org/content/article/680
اما چون شک دارم که به قرآن اعتماد داشته باشید حدیث صحیحی از کتبتان نقل میکنم:
حمدویه ، قال: حدثنا یعقوب ، عن ابن أبی عمیر ، عن شعیب ، عن أبی بصیر ، قال: قلت لأبی عبد الله علیه السلام: انهم یقولون ، قال: وما یقولون ؟ قلت: یقولون تعلم قطر المطر وعدد النجوم وورق الشجر ووزن ما فی البحر وعدد التراب ، فرفع یده إلى السماء ، وقال: سبحان الله سبحان الله لا والله ما یعلم هذا الا الله ! !
«ابو بصیر گفت: به حضرت صادق ـ علیه السلام ـ عرض كردم كه مردم (چیزهایی) میگویند، فرمود: و چه میگویند؟ گفتم میگویند كه شما شمارة قطره های باران و عدد ستارگان و برگ درختان و وزن آنچه در دریاست و تعداد ذرات خاكها را میدانید؟ حضرت دست خود را به طرف آسمان بلند كرده فرمود: ((منزّهاست خدا، منزّهاست خدا، نه، به خدا سوگند این خبرها را هیچ كس نمیداند جز خدا)) ».( اختیار معرفة الرجال - الشیخ الطوسی - ج 2 ص 588)
مگر حدیثی را كه آیت الله خوئی از رجال كشی نقل می كند و سند آن را نیز صحیح می داند نخوانده اید:
«عن الكشی ... بسنده الصحیح ، عن ابن المغیرة ، قال: كنت عند أبی الحسن علیه السلام ، أنا ویحیى بن عبد الله بن الحسن ، وقال یحیى: جعلت فداك ، إنهم یزعمون أنك تعلم الغیب ، فقال: سبحان الله ، ضع یدك على رأسی ، فوالله ما بقیت فی جسدی شعرة ، ولا فی رأسی إلا قامت ، ثم قال: لا والله ما هی إلا روایة عن رسول الله صلى الله علیه وآله .
«"کشی" با سند صحیح از ابن مغیره روایت می كند كه گفت: من و یحیی بن عبدالله بن حسن نزد امام موسی بن جعفر -علیه السلام- بودیم، یحیی به آن حضرت عرض كرد: فدایت شوم، آن ها (مردم) گمان دارند که شما غیب میدانید! فرمود: سبحانالله، دستت را بر سرم بگذار، سوگند به خدا که موهای تنم و سرم راست شدند! سپس فرمود: سوگند به خدا[سخن ما] جز روایت از رسول خدا نیست» (معجم رجال الحدیث - السید الخوئی ج 21 ص 69)
رسول الله صلی الله علیه و سلم كه اشرف مخلوقات بود منافقین اطرافشان را نمی شناخت اما ائمه حتی بعد از مرگ نیز از قلوب مردم آگاهند؟ این ها اصلاً غلو نیست !؟
قرآن می گوید هیچ كس حتی از آینده خود خبر ندارد ولی قزوینی می گوید ائمه از آینده تمام بشر با خبر هستند ؟ بله!! و باز هم این ها غلو نیستند ؟ !مو بر تن امام كاظم سیخ شد وقتی این حرف را شنید ولی آقای قزوینی عین خیالش هم نیست كه بگوید ائمه از قلوب مردم آگاهند؟
ای "قزوینی" که می گویی: این اعتقادات (نفی علم غیب از غیر الله) از اعتقادات وهابیت است ! آیا سخن شیخ خودتان جناب "طبرسی" را نخوانده اید كه علم غیب را از ائمه نفی می كند و می گوید هر كس این را بگویید از دین خارج و از شیعه دوری گزیده؟
طبرسی: «أقول ان هذا القول ظلم منه لهؤلاء القوم، فانا لانعلم أحدا منهم بل أحدا من اهل الاسلام یصف أحدا من الناس بعلم الغیب ومن وصف مخلوقا بذلک فقد فارق الدین والشیعة الامامیة برآء من هذا القول فمن نسبهم إلی ذلک فالله فیما بینه و بینهم »
یعنی: میگویم با این سخن که او درباره این گروه گفته به ایشان ظلم کرده است و همانا ما احدی از آنان را، بلکه احدی ازمسلمین را نمیشناسیم که یکی از افراد بشر را به علم غیب متصف نماید، و کسی که مخلوقی را واجد این صفت بداند، از دین دوری گزیده و شیعیان امامی از این گفتار بیزارند و کسی که چنین عقیدهای را به ایشان نسبت دهد، خداوند میان او و اینان حکم خواهد کرد.»
(مجمعالبیان ج 3 ص 261، شرکة المعارف الاسلامیه (1139 – ش))
آیا حرف طبرسی جایی هم برای تاویل باقی می گذارد؟ حال چه می کنید با سخن وی؟ طبق گفتۀ طبرسی شیعۀ وهابی!(جدید است)؛ هر کس یکی از مخلوقات را متصف به علم غیب بداند حتی شیعه هم نیست!! حال شما چه می گویید؟ یا باید بگویید: طبرسی هم وهابی است !! یا باید قبول کنید که خود شما شیعه واقعی نیستید و نیت شومی دارید که چنین کمر به دشمنی اسلام بسته اید!
می گوید: «اگر ما برای اینها گفتیم كه علم غیب دارند و از آینده خبر دارند تا قیامت، آیا این كفر و شرك است و قتل شیعه بخاطر این واجب؟! ولی اگر خودتان مشابه این قضایا را نقل كردید برای افرادی كه دوست دار آنها هستید، هیچ اشكالی ندارد.»
در اینجا ما از طرف کل اهل سنت می گوئیم: ما به هیچ وجه احدی را غیر از خدا عالم الغیب نمی دانیم و آن قضایای مشابه!! را شرک در صفات خدا می دانیم؛ آیا "قزوینی" در این مورد با ما همصدا می شود؟
در مورد "اصحابی کالنجوم"نیز به لینک زیر مراجعه کنید:
http://11islamtxt.findhere.org/node/241
در کل سخن این سخنران ، چیزی نیست جز اینکه می خواهد بگوید: اگر ما رو سیاهیم درست! ولی شما هم رو سفید نیستید!!
اگر ما غالی هستیم ! شما هم همینطورید! اگر ما میگوییم: علی عالم به غیب بوده شما هم می گویید: حذیفه از فتنه های آینده با خبر بوده است و .....
ولی انصاف را ببینید ، قزوینی خودش قبول دارد که شیعه می گوید: علی عالم غیب است ، حتی می گوید: ائمه از قلوب ملت هم با خبرند!؛ ولی وی نمی خواهد غالی بودن خود را نفی کند بلکه دنبال شریک جرم می گردد! (البته وی چنین گزافه گویی هایی را غلو نمی داند!)
درست است که ما اهل سنت بعضی اقوال غلو آمیز در مورد بعضی اشخاص را در کتب خود گرد آورده ایم ، ولی در عوض "علم حدیثی" داریم که به وسیلۀ آن مو را از ماست می کشیم و به وسیلۀ آن این غلوها را از مذهب خود دور کرده ایم ولی شیعه عیناً متونی که نزد ما دور انداختنی است را مقدس دانسته و با آب و تاب تعریف می کند! رجوع کنید:
http://11islamtxt.findhere.org/content/question/1235
توجه کنید که جناب "قزوینی" این سخنان را در بین عده ای طلبه گفته است؛ و بدون شک آن طلاب می دانند که اهل سنت به جز الله جل شانه کس دیگری را عالم الغیب نمی دانند ، ولی چرا آن طلاب با سخنان گزاف و سراسر دروغ "قزوینی" مخالفت نمی کنند؟ چرا؟ چرا سکوت در برابر دروغ؟؟ فکر می کنید آنان جرات ندارند؟ خیر! چنین نیست ، بلکه آن طلاب به چنین سفسطه هایی عادت کرده اند و به همین خاطر لحظه ای به حق بودن یا نا حق بودن سخنان "قزوینی" فکر نمی کنند فقط در این اندیشه هستند که وقتی در برابر اهل سنت قرار گرفتند چه کنند تا بتوانند جهت انگشتانی که آنان را نشانه گرفته اند تغییر دهند!
سخنی با خواننده شیعه:
بدانید که هیچ مسلمان سنی مذهبی غیر خدا را عالم الغیب نمی داند و اگر شیعه چهار تا روایت عجیب و غریب از کتب ما در این مورد نقل کرد بدانید که او دروغ می گوید و می خواهد برای خودش همکار و شریک جرم بسازد همان کاری که تمام مجرمان به وقت دستگیر شدن انجام می دهند ، پس گول نخورید و به جای گوش دادن به سخن اینان این سخن خداوند را به یاد بسپارید: قُل لا یعْلَمُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَیبَ إِلا اللَّهُ (النمل 65) «ای پیامبر بگو تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند غیب را نمی دانند، مگر الله».
- 7664 بازدید
- نسخه چاپی