سخنرانی تاریخی شیخ علی عبدالرحمن حذیفی (امام حرم نبوی شریف) در حضور رفسنجانی
بسم الله الرحمن الرحیم -
مقدمه- از زمان به قدرت رسیدن خمینی در سال ۱۹۷۹ م هیچ مسئول عالی رتبهی ایرانی به منظور عادی سازی روابط میان دو كشور، غیر از رفسنجانی به سعودی سفر نكرد. رییس جمهور اسبق ایران در نخستین روزهای ماه ذیالقعدهی سال ۱۴۱۸ هـ با هیأتی بزرگ و گروهی تقریباً شانزده نفره از خانمها؛ من جمله همسر و دو دختر و نوهی رفسنجانی، به ریاض رسیدند، رفسنجانی به بسیاری شهرهای سعودی سر زد و با خانواده و هیأت همراه عمره بجا آورد!
با بهبود یافتن روابط میان حكومت سعودی و رافضهی ایران، فتاوای هیأت كبار علما دربارهی شیعه از یاد رفت و كتابها و نوارهایی كه عقاید باطل روافض را به نقد میكشید و اقوال كفر آمیز آنان را آشكار مینمود، از ویترین و قفسههای كتابفروشیها ناپدید گشت.
واقعاً موضعگیری یكی از علمای بزرگ كه در میان مردم مشهور گشت، موضعگیری شجاعانهای بود، هنگامی كه رفسنجانی به قصد ادای نماز جمعه به مسجد نبوی رفت، شیخ عبدالرحمن حذیفی امام و خطیب مسجد نبوی در مدینة المنوره، با صراحت و تندی شیعه و بزرگانش امثال خمینی را به نقد كشید، رفسنجانی برخاست كه مسجد را ترك كند كه برخی از همراهانش از بیم این كه مبادا مشكلی ایجاد شود، وی را متقاعد كردند كه از این كار صرفنظر كند، چنین شد كه تا پایان نماز صبر نمود، البته پشت حذیفی نماز نخواند و خودش با همراهانش جداگانه نماز خواندند! حكومت سعودی نیز به خاطر رفع كدورت و جلوگیری از بحرانی شدن روابط با ایران، شیخ عبدالرحمان حذیفی را پس از آن موضعگیری –كه خدا جزای خیرش دهد- از امامت مسجد نبوی بركنار نمود.
متـــن سخنــرانی
الحمدلله رب العالمین .أما بعد: ای مسلمانان! آن گونه كه حق پرهیزگاری است، از خداوند بپرهیزید و به عروة الوثقی اسلام چنگ بزنید. ای بندگان خدا! یكی از بزرگترین نعمتهای الهی بر انسان، دین حق است كه خداوند با آن انسان مرده (كافر) را زنده و كور (گمراه) را بینا میكند. خداوند میفرماید: أَوَ مَن كَانَ مَیتًا فَأَحْیینَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا [انعام: ۱۲۲]«آیا كسی كه مرده بود، سپس او را زنده كردیم و نوری برایش قرار دادیم كه با آن در میان مردم راه برود، همانند كسی است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟!»
دین الهی در آسمان و زمین، برای اولین و آخرین، اسلام است، البته شریعت هر پیامبری با پیامبر دیگر متفاوت است، خداوند به هر پیامبری شریعتی در خور امتش به وی داده است و هر چه خداوند بخواهد منسوخ و هر چه بخواهد با حكمت و علم خویش تثبیت میكند، و با بعثت سیدالبشر محمد رسول الله صلي الله عليه وسلم، خداوند شریعتهای دیگر را منسوخ نمود و همگی انسانها و جنها را به پیروی و ایمان به ایشان مكلف گردانید. خداوند میفرماید: (قُلْ یا أَیهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیكُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ یحْیی وَیمِیتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِی الأُمِّی الَّذِی یؤْمِنُ بِاللّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ) [اعراف: ۱۵۸]«بگو: ای مردم! من فرستادهی خدا به سوی همهی شما هستم؛ همان خدایی كه حكومت آسمانها و زمین، از آن اوست؛ معبودی جز او نیست؛ زنده میكند و میمیراند؛ پس ایمان بیاورید به خدا و فرستادهاش، آن پیامبر درس نخواندهای كه به خدا و كلماتش ایمان دارد و از او پیروی كنید تا هدایت یابید».
رسول الله فرمودند: «والذی نفسی بیده لا یسمع بی یهودی و لا نصرانی ثم لا یؤمن بی إلا دخل النار» «سوگند به خدایی كه جانم در دست اوست، هر یهودی و نصرانی كه از بعثت من آگاه شود و به من ایمان نیاورد، به جهنم میرود».
آری، هر كس به محمد ایمان نیاورد، جهنمی است و دینی دیگر غیر از اسلام از او پذیرفته نخواهد شد، خداوند میفرماید: إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ [آلعمران: ۱۹]«دین نزد خداوند اسلام است».و نیز میفرماید: وَمَن یبْتَغِ غَیرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ) [آلعمران: ۸۵]«هر كس غیر از اسلام آیینی برای خود انتخاب كند، از او پذیرفته نخواهد شد».
خداوند متعال، رسول الله صلى الله عليه وسلم را با برترین شریعت و كاملترین دین كه شامل اصول دعوت تمامی پیامبران قبلی است، مبعوث فرمود، (اللَّهُ یجْتَبِی إِلَیهِ مَن یشَاء وَیهْدِی إِلَیهِ مَن ینِیبُ) [شوری: ۱۳] «خداوند هر كس را بخواهد بر میگزیند و هر كسی را كه به سوی او باز گردد، هدایت میكند».
راهبان یهود و كشیشان نصرانی به خوبی میدانند كه دین سیدنا محمد حق است اما حسد، تكبر و حب دنیا و شهوت پرستی آنان را از پذیرفتن آن باز داشته است. و این بر ایشان هیچ سودی نخواهد داشت، یهود و نصاری قبل از بعثت رسول الله صلي الله عليه وسلم كتابهای آسمانی خویش را تحریف نمودند و دین خود را تغییر دادند و اكنون كافر و گمراه هستند. پس از این مقدمهی كوتاه دربارهی حق و باطل، واقعاً برای ما مسلمانان دعوت به تقریب بین ادیان از یك جهت و تقریب بین شیعه و اهل سنت از جهتی دیگر، ناخوشایند است، دعوتی كه مفكرانی منادیان آن هستند كه از اولویات و زیربنای عقیده بیخبرند، و در این دوران كه رویاروییها و نبردها دینی گشته و مصالح دینی مطرح است، به خطورت این امر افزوده است.
اسلام یهود و نصاری را فرا میخواند تا خویش را از جهنم نجات دهند و به بهشت بروند و دین حق را بپذیرند و از باطل دست بكشند. خداوند میفرماید:یا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَینَنَا وَبَینَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَیئًا وَلاَ یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ [آلعمران: ۶۴]«بگو: ای اهل كتاب! بیایید به سوی سخنی كه میان ما و شما یكسان است؛ كه جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را به خدایی نپذیرد، هرگاه سرباز زنند بگویید: گواه باشید كه ما مسلمانیم».
اسلام در حكومت خود یهود و نصاری را بر دین خود میگزارد، البته به شرط آن كه پایبند احكام و قوانین مالی و امنیتی اسلام باشند و آنان را به پذیرفتن اسلام اجبار نمیكند، خداوند متعال میفرماید: لاَ إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی [بقره: ۲۵۶]«در پذیرفتن اسلام هیچ اجباری نیست، هدایت از گمراهی مشخص است».
اسلام میگوید كه دین آنان باطل است و این نشان بزرگواری و خیرخواهی اسلام برای بشر است تا هر كس كه میخواهد ایمان بیاورد و یا كفر ورزد. اگر یهود و نصاری و مشركان مسلمان شوند، همه را میپذیرد و برادران دینی مسلمانان خواهند بود؛ زیرا در اسلام از نژاد پرستی و تعصب قومی و نژادی خبری نیست.
خداوند متعال میفرماید: یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ [حجرات: ۱۳] «ای مردم! ما شما را از نر و ماده آفریدیم و شما را گروه گروه و قبیله قبیله كردیم تا همدیگر را بشناسید، بهترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست».
و تاریخ اسلام گواه این مطلب است. اما این كه اسلام به یهودیت و نصرانیت نزدیك شود، بسیار بعید است و هرگز چنین نخواهد شد.خداوند متعال میفرماید:وَمَا یسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ ﴿۱۹﴾ وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ ﴿۲۰﴾ وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ﴿۲۱﴾ وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّـهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ [فاطر: ۱۹-۲۳]«نابینا و بینا با هم برابر نیستند و نه ظلمتها و روشنایی و نه سایه و باد سوزان و هرگز مردگان و زندگان با هم برابر نیستند، خدا پیام خود را به گوش هر كس بخواهد، میرساند و تو نمیتوانی سخن خود را به آنان كه در گور خفتهاند، برسانی».
اما تقریب مسلمان به یهود و نصاری، به این معنی كه از برخی احكام اسلام تنازل، و یا به خاطر آنان در اطاعت از احكام اسلام تساهل كند، هرگز امكان ندارد، البته دین اسلام، مسلمان را از ستم نمودن بر آنان نهی كرده است و باید عدل كند و مأمور است كه از حق دفاع كند و آن را یاری دهد و با باطل بجنگد و نابودش كند. و دعوت به تقریب بین ادیان با اسلام منافات دارد و فتنه و فساد زیادی ایجاد میكند و به درهم آمیختن عقیده و ضعف ایمان و دوستی با دشمنان خداوند، منجر میشود، و خداوند به مؤمنان دستور داده است تا دوستدار یكدیگر باشند، خداوند متعال میفرماید: وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاء بَعْضٍ [توبه: ۷۱]«مردان و زنان با ایمان دوستدار یكدیگرند» و خداوند متعال به ما خبر داده است كه كافران از هر فرقهای كه باشند، دوستدار یكدیگر هستند، میفرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیاء بَعْضٍ [مائده: ۵۱]«ای مؤمنان! یهود و نصاری را به دوستی نگیرید، آنان دوست یكدیگر هستند». چگونه میشود كه میان اسلام و یهودیت تقریب ایجاد شود، اسلامی كه سراسر صفا و نورانیت
و روشنایی و عدالت و بزرگواری و اخلاق بلند، و برای انس و جن عام است، با یهودیتی كه نژادپرست و تنگ نظر و كینه توز و دارای اخلاقی پست و سراسر تاریكی و طمع است، یك مسلمان چگونه میتواند مریم صدیقه و عابده را مانند یهود به زنا متهم كند؟
مسلمان چگونه میتواند مسیح بن مریم را زنازاده بخواند؟
چگونه میشود بین قرآن و تلمود شیطان تقریب نمود؟
چگونه میشود بین اسلام و نصرانیت تقریب نمود؟
اسلام دین توحید خالص و شریعت كامل و رحمت و عدالت است و نصرانیت میگوید: عیسی پسر خدا، خدا و یا سومی آنان، پدر، پسر و روحالقدس است، آیا عقل میپذیرد كه خدا هم خویشاندی داشته باشد؟ آیا عقل میپذیرد كه خدا میخورد و میآشامد و سوار الاغ میشود و میخوابد و اجابت مزاج میكند؟
چگونه میشود بین نصرانیت گمراهی كه این اعتقاد را دارد و بین اسلام كه عیسی را محترم میشمارد و میگوید: عیسی بنده خدا و یكی از برترین پیامبران است، تقریب نمود؟
و چگونه میتوان بین اهل سنت و شیعه تقریب نمود؟
اهل سنت كه حامل قرآن و سنت هستند و خداوند به دست آنان دین را حفظ نمود، و برای اعلای دین جهاد كردند و تاریخ سراسر افتخار اسلام را آفریدند. و روافض (شیعهها) كه صحابه را لعن و اسلام را هدم میكنند؛ این صحابه هستند كه دین را برای ما آوردند، اگر كسی آنان را لعن كند، در واقع دین را هدم نموده است.
چگونه میتوان بین اهل سنت و روافض تقریب نمود حال آن كه آنان خلفای ثلاثه را سب میكنند و اگر عقل میداشتند میفهمیدند كه سب آنان طعن به رسول الله صلی الله علیه وسلم است، ابوبكر و عمر رضي الله عنهما پدر خانمهای رسول الله هستند و در زندگی آن جناب وزیر ایشان بوده و پس از وفات در كنار ایشان آرمیدهاند، چه كسی میتواند چنین منزلتی پیدا كند، آنان در تمام غزوهها در ركاب رسول الله صلي اله عليه وسلم جنگیدهاند، و همین برای بطلان رفض كافی است. و عثمان رضی الله عنه شوهر دو دختر رسول الله است، خداوند متعال برای پیامبرش برترین اصحاب را انتخاب میفرماید. اگر واقعاً آن گونه بود كه روافض میپندارند پس چرا رسول الله صلى الله عليه وسلم اعلام نفرمود كه خلفای ثلاثه دشمن اسلام هستند، از این گذشته دشنام و لعن خلفای ثلاثه طعن به سیدنا علی میباشد، چرا كه ایشان با رضایت تمام در مسجد با ابوبكر بیعت نمود و دخترش را به نكاح عمر داد و با عثمان بیعت نمود، و وزیر، دوستدار و خیرخواه آنان بود.
آیا علی رضى الله عنه دخترش را به كافر میدهد و یا با كافر بیعت میكند؟ این بهتان بزرگی است.
و این كه معاویه را لعن میكنند در واقع حسن را طعن میكنند؛ زیرا كه ایشان برای رضای خدا خلافت را به معاویه واگذار نمود و در این تصمیم موفق بود و رسول الله صلي الله عليه وسلم ایشان را به این كار تشویق فرموده بودند، آیا نوهی رسول الله صلي الله عليه وسلم خلافت را به كافری واگذار میكند تا بر مسلمانان حكومت كند؟ حقاً كه این بهتان بزرگی است.
چگونه عائشه رضی الله عنها را كه قرآن به صراحت اعلام نموده است كه وی مادر مؤمنان است، لعن میكنند، میفرماید: النَّبِی أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ [احزاب: ۶]«پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها هستند». چگونه میشود كه بین اهل سنت و شیعهای تقریب نمود كه خمینی امام ضلالت را معصوم میپندارند و میگویند او نایب مهدی است، خرافهای كه میگویند در سرداب سامرا پنهان شده است و نایب حكم مستنیب را دارد پس اگر مهدی معصوم است، خمینی نیز معصوم است؛ چرا كه او نایب مهدی است!!
این چه تناقضی است؟ روافض با اعتقادشان به ولایت فقیه، مذهب خود را از ریشه نابود كردهاند، حقا كه باطل خودش خود را نابود میكند و مملو از ردهایی است كه اساس خود را نابود میكند، اهل بیت از آنان و این اعتقادشان بیزارند و دلایل شرعی و عقلی بطلان مذهب روافض به قدری است كه شمارش آن كار سادهای نیست، آنان باید مسلمان باشند.
ما اهل سنت و جماعت به اندازهی تار مویی و حتی كمتر از آن هم، به آنان نزدیك نمیشویم آنان برای اسلام از یهود و نصاری هم خطرناكترند، مسلمانان باید مراقب آنان باشند، خداوند متعال میفرماید: هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یؤْفَكُونَ [منافقون: ۴] «آنان دشمن هستند پس از آنان دوری كن، خدا آنان را بكشد، چگونه از حق منحرف میشوند».
نسب روافض به عبدالله بن سبأ یهودی و ابولؤلؤه مجوسی میرسد. ای مسلمانان! یك مسلمان باید در عقیده متمایز باشد، هر چه خدا میپسندد، بپسندد و هر چه را كه خدا نمیپسندد، نپسندد و با مسلمانان همكاری كند و همه با هم همدست شوند، این عقاید و دین باطل كافران است كه در گذشته و حال آنان را علیه مسلمانان متحد ساخته است، خداوند متعال میفرماید: «وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْیهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ » [بقره: ۱۲۰]«هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا از آیین آنان پیروی كنی».
آنان رژیم صهیونیستی را فقط برای مبارزه با اسلام و بیثبات كردن منطقه، در فلسطین ایجاد كردند، یكی از آثار شوم استعمار آنان در كشورهای اسلامی بیماریهای اعتقادی و اجتماعی است كه تا هنوز هم مسلمانان از آن رنج میبرند، كه در رأس آن منحل كردن محكمههای شرعی در كشورهای اسلامی و جایگزین نمودن قوانین ساختگی و محكمههای قانونی است،اما این مملكت –بحمد الله- تاكنون نیز محكمههای شرعی را كه بر اساس شریعت الهی حكم میكنند، حفظ كرده و در میان دولتهای دیگر پرچم توحید را برافراشته است.
و یكی از عوامل آن یك سری شورشهای نظامی در منطقه تحت عنوان احزاب و مذاهب كافری مانند: بعث، ملیگرایی و سوسیالیست است كه هیچ گونه ارتباطی با اسلام ندارد و امثال صدام را روی كار آورد، و این گونه با دین و علم ونبوغ به مبارزه پرداختند و شخصیات را از بین بردند و صدای حق را خاموش كردند و در پی آن استعدادها به غرب گریخت و در نتیجه این دولتهای بحران زده ضعیف گشت، و هرگاه گروهی روی كار میآید، گروه قبلی را نفرین میكند، والعیاذبالله.
و تاكنون نیز برخی از كشورهای اسلامی نماز جماعت را جنایتی قابل مواخذه میپندارند لاحول ولاقوة الا بالله، پس پیروزی و كرامت كجاست؟!
پس از این كه زمینه برای دولتهای بزرگ فراهم شد، در پی مداخلهی اقتصادی، برای مداخلهی نظامی خود، بحرانهای صوری ایجاد كردند، سوءنیت دولتهای بزرگ بر ضد استقرار امنیت در منطقه و تقسیم آن به دولتهایی كوچك و مخالف همدیگر، كاملاً آشكار است و دشمنی آنان با دولت حرمین شریفین –اعزها الله- بسیار شدیدتر و بزرگتر است؛ زیرا كه مملكت عربی سعودی دژ اسلام است، بدین خاطر سوءنیت آمریكا و بریتانیا و همدستانشان برای وارد آوردن ضرر و زیان به آن كاملاً آشكار است، بلكه دولتهای بزرگ و دولتهای كافر همه با اسلام و مسلمین دشمنی دارند و هیچ كدام آنان مورد اطمینان نیستند و میخواهند به این مملكت ضرر و زیان وارد كنند و برایش مشكلاتی بتراشند و تلویحاً منافع حیاتی و یكپارچگی آن را تهدید میكنند، اما آمریكا باید بداند كه همهی مسلمانان از مشرق گرفته تا مغرب پشتیبان دولت حرمین شریفین –اعزها الله- هستند؛ زیرا كه این مملكت آخرین دژ و پایگاه اسلام است.
این مقاصد سوء دولتهای بزرگ به شش منظور دیگر است:
۱- تضمین استقرار كیان دشمن صهیونیستی
۲- بنای هیكل سلیمان
۳- حفظ نمودن تفوق نظامی یهود بر دولتهای منطقه
۴- سیطره بر ثروتهای منطقه تا همه جیرهخوار آنان باشند.
۵- از بین بردن دعوت اسلام
۶- دعوت به تمامی اموری كه با اسلام سازگاری ندارد و فاسد كردن اخلاق و ماندگار نمودن اختلاف دولتهای منطقه.
ای مسلمانان! تركیه بهترین عبرت برای شماست، از زمان به قدرت رسیدن كمال آتاتورك ملعون حكومت آن، لاییكی بوده است و قهراً كفر بر آن حاكم شد و حكّام آن اسلام را كنار گذاشتند و با هر گونه مظهر اسلامی مبارزه كردند و تاكنون نیز به آن ادامه میدهند، با یهود پیمان همكاری نظامی امضا كردند اما با این وجود آنرا به چشم خدمتگزاری حلقه به گوش مینگرند و در هیچ پیمانی او را با خود شریك نكردند.
و تنها گناه آن، این است كه روزگاری حامی پرچم اسلام بوده است، شما هر چند از مواضع خود تنازل كنید، هرگز از شما خشنود نخواهند شد، شما باید از حق خود و از دین خود دفاع كنید، ای مسلمانان! این دشمنی دینی است، چرا ملت عراق شش سال تحریم میشود، گناه مردم چیست؛ فقط این كه آنان مسلمانند، صدام و حزبش هیچ زیانی نمیبینند، همه به این بهانه است كه عراق قطع نامه سازمان ملل متحد را اجرا نكرده است، دشمن صهیونیستی شصت قطع نامه را اجرا نكرده، از این گذشته دولت صهیونیست قطع نامه ممنوعیت اسلحهی اتمی را اصلاً امضا نكرد، آن هم در منطقهای كه آتش جنگ و آشوب در آن افروخته است و نباید اسلحه كشتار جمعی در اختیار او باشد، صدام و حزبش كه هر چه دشمنان اسلام میخواهند، اجرا میكند. من به آمریكا توصیه میكنم كه در امور منطقه دخالت نكند، دولتهای منطقه و در رأس آن مملكت عربی سعودی خودشان مسئول منطقه هستند.
آمریكا فریب قدرت خودش را نخورد، سنت الهی این است كه: قدرت + ظلم = نابودی دولت.
نابودی از جانب ربالعالمین است و هرگاه مستضعفان بر این قدرتهای سركش و كافر غالب شوند، تكنولوژی دیگر كارآمد نیست، بلكه آنگاه پیروزی به ایمان بسته است.
امنیت منطقه حق دولتهای خود منطقه است، دولتهای بزرگ خودشان سبب مشكلات این منطقه هستند، بحرانهایی را ایجاد میكنند و به بهانهی سامان بخشیدن اوضاع و برقراری صلح و یا دفع خطر، كه خودشان بزرگترین خطر هستند، در منطقه حضور مییابند، از كی تا حالا گرگ پاسبان گله بوده است؟
ای بندگان خدا! این دشمنی دینی است، امریكا از خود هیچ اختیاری ندارد، این یهود هستند كه با زبونی او را هر جا بخواهند میفرستند، مسلمانان حضور نظامی آمریكا و یا هر دولت كافر دیگری را هرگز نمیپذیرند؛ زیرا رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: «لایبقی بجزیرة العرب دینان». «در جزیرة العرب دو دین نباید وجود داشته باشد» و آخرین وصیت رسول الله صلى الله عليه وسلم این بود كه فرمودند: «أخرجوا الیهود و النصاری من جزیرة العرب». «یهود و نصاری را از جزیرة العرب بیرون كنید»، و باید بر آن عمل شود. اما شما ای مسلمانان! ابرهای اخطار و انذار الهی بر شما سایه افكنده است، همگی توبه كنید؛ زیرا هر بلایی كه نازل میشود بر اثر گناهی است كه انجام داده شده است و جز با توبه رفع نمیگردد!
ای كسی كه با شرابخواری نافرمانی خداوند را كردی، توبه كن و بدان كه با این كار در اصلاح جامعه سهمی داری.
ای كسی كه با بزهكاری و لواط از خداوند نافرمانی كردی، توبه كن.
ای كسی كه با مصرف مخدرات خداوند را نافرمانی كردی به سوی خدایت توبه كن، خواه ناخواه به زودی به سوی او باز خواهی گشت.
ای كسی كه با ترك نماز نافرمانی كردی، توبه كن!
ای كسی كه با ستم بر مسلمانی، با خوردن مال یتیم و ریختن آبروی وی، خدا را نافرمانی كردی، توبه كن.
اموال خود را از ربا پاك كنید، زیرا ربا یكی از اسباب جنگ و تباهی است از معاملاتی كه با دین اسلام و نصوص شریعت مطابقت ندارند، بپرهیزید تا تمام انواع معاملات در بانكها براساس احكام اسلام و موافق با آن باشد، به اسلام دعوت دهید و دعوت الیالله وظیفهی هر مسلمان است، و علمایی كه عقیده، علم و استقامت آنان مورد اطمینان است، باید آن را هدایت كنند، آنهایی كه اهل فتوی هستند و مسلمانان در مشكلات شرعی خود به آنان رجوع میكنند، از حزبگرایی و گرایشهای اختلافانگیز بپرهیزید. و از عقاب و عذاب الهی بیم داشته باشید.
بارك الله لی و لكم فی القرآن العظیم و بهدی سید المرسلین و بقوله القویم اقول قولی هذا، استغفر الله لی و لكم و لسائر المسلمین فاستغفروه إنه هو الغفور الرحیم.
- 9391 بازدید
- نسخه چاپی