شیعه میگوید یا حضرت پیامبر تعارف نکن!!!!
الله در قرآن به پیامبر از همان چیزهایی خبر میدهد که بر پیامبران پیشین هم نازل نموده بود:(كَذَٰلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّـهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ) (شوری آیه: 3) «این گونه خداوند عزیز و حکیم به تو و پیامبرانی که پیش از تو بودند وحی میکند» از جمله این ها یکی این بود که پیامبران به قوم خود میگفتند ما غیب نمیدانیم مثلا به نوحی وحی شده که به مردم بگوید: (وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ)
«نوح گفت: من هرگز به شما نمیگویم گنج های الهی نزد من است! » (وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ) و غیب هم نمیدانم! (هود31) و عین این سخن را الله به آخرین پیامبرش گفت که به همه مردم بگوید: (قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ):« ای محمد به مردم بگو من نمیگویم خزاین خدا نزد من است؛(وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ ) و من، از غیب آگاه نیستم! (50) سوره انعام
مسلمانها همه این سخن را از رسول الله قبول کردند الا شیعه!! شیعه ها گفتند یا رسول الله تعارف نکن تو از غیب اگاهی بلکه از کل غیب آگاهی، پیروان رسول الله پرسیدند ای شیعه ها دلیل شما چیست ؟
شیعه گفتند: در قرآن نوشته: (عَالِمُ الْغَیبِ فَلَا یظْهِرُ عَلَى غَیبِهِ أَحَدًا« إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ) سوره جن آیه 26 و 27- «الله دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد، مگر رسولانی که آنان را برگزیده»
پس ما شیعه ها از این آیه میفهمیم که اینجا یک استثناء وجود دارد الله رسولانش را از غیب آگاه میسازد پس وقتی ما میگوییم پیغمبر و امام غیب میدونند درست میگیم در جواب شیعه میگوییم این آیه راخوب ببین: (قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَیرِ وَمَا مَسَّنِی السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ) بگو: «من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد؛ (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند؛) و اگر از غیب باخبر بودم، سود فراوانی برای خود فراهم میکردم، و هیچ بدی (و زیانی) به من نمیرسید؛ من فقط بیم دهنده و بشارت دهندهام برای گروهی که ایمان میآورند! و آماده پذیرش حقند.«الأعراف/188»
ببیند رسول الله میگوید من غیب نمیدانم و دنبالش برای اثبات اینکه غیب نمیداند توضیح میدهد: (وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَیرِ) اگر غیب میدونستم که خیر را برای خودم زیاد میکردم و چون بمن نیکی و خیر و خوبی ببی حساب نمیرسد این خود دلیل است به اینکه من غیب نمیدانم
و باز توضیح بیشتری میدهد:(وَمَا مَسَّنِی السُّوءُ) و اگر غیب میدانستم به من ضرر هم نمیرسید. خیلی واضح دارد می فرماید چون بمن ضرر ها و بلاها میرسد پس این هم بهترین دلیل به اینکه من غیب نمیدانم اما شیعه این آیات را نمیبیند و فقط میخواهد از آیه قبلی ثابت کند که الله کل غیبش را به رسولانش داده.
واضح است که الله دارد میگوید غیب پیش من است و آن را به کسی نشان نمیدهم مگر برای رسولی که بخواهم قسمتی از آنرا نشان میدهم این واضح است و راه دیگری برای جمع بین این دو آیات نیست.اما شیعه چون میخواهد لوازم شرک و قبر پرستی را مهیا کند پس ناچار است به مردگانش سلاح غیب را بدهد والا رفتن بر سر قبور و در خواست از مرده یا واسطه قرار دادن مرده بی معنی میشود!..... واقعا بی معنی!
اما دلایل دیگر بر اینکه پیامبران و امامان غیب نمیدانستند مثلا این آیات را در سوره هود ببینید: (وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ) (هود:69) «فرستادگان ما برای ابراهیم بشارت آوردند؛ گفتند: «سلام!» گفت: «سلام!» و طولی نکشید که گوساله بریانی (برای آنها) آورد».
(فَلَمَّا رَأَى أَیدِیهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ) (هود:69) (اما) هنگامی که دید دست آنها به آن نمیرسد (و از آن نمیخورند، کار آنها را زشت شمرد؛ و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شدهایم»
از این آیات معلوم میشود که پیغمبری با مقام ابراهیم که بقول شیعه ها به مقام امامت هم رسیده بود !! غیب که پیشکش ! حتی از عالم آشکار هم خبر نداشت! سه فرشته جلوش نشسته اند از ظاهر لباسشان به اشتباه افتاده و خیال کرده اونها آدمند و شکم و گوشت و خون دارند! و رفته با زحمت براشون گوساله بريان آورد
و وقتیکه که آونها نخوردند باز هم بفکرش خطور نکرده که فرشته اند!! بلکه به وحشت افتاده فکر کرده که دشمنند زیرا دشمن غذا نمیخورد در خانه دشمن ( اگر قصد بدی داشته باشد ) و دچار ترس شدیدی شد! و ندانست تا برایش توضیح دادند که نترس ای عزیز که ما فرشته ایم آنوقت بود که ترس از ابراهیم دور شد
بعد این فرشته ها پیش لوط نبی رفتند تا یکبار دیگر ثابت کنند انبیاء غیب نمیدانند:(وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا یوْمٌ عَصِیبٌ)« هود:77» «و هنگامی که رسولان ما سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد؛ و قلبش پریشان گشت؛ و گفت: «امروز روز سختی است!»
زیرا آنها را نشناخت؛ و ترسید قوم تبهکار مزاحم آنها شوند.
لوط سعی کرد آنها را پنهانی خانه ببرد غافل از اینکه اولا آنها بشر نیستند دوما آنقدر زورمند هستند که قوم لوط زورشان به آنها نمیرسد در خانه، چیزی که لوط از آن می هراسید اتفاق افتاد:(وَجَاءَهُ قَوْمُهُ یهْرَعُونَ إِلَیهِ وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا یعْمَلُونَ السَّیئَاتِ) « هود:77»
قوم او (بقصد مزاحمت میهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند -و قبلا کارهای بد انجام میدادند- لوط آرزو میکند که ای کاش .....( قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَى رُكْنٍ شَدِیدٍ) « هود:80»گفت: «(افسوس!) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم؛ یا تکیهگاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود! (آنگاه میدانستم با شما زشتسیرتان ددمنش چه کنم
در حالیکه هر دو را کنار دستش داشت هم قدرت هم قلعه محکم اما نمیدانست غیب به کنار که بغل گوشش نمیدانست چه خبر است تا اینکه فرشتگان گفتند:!) (قَالُوا یا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ یصِلُوا إِلَیكَ) « هود:81»فرشتگان عذاب گفتند: «ای لوط! ما فرستادگان پروردگار توایم! آنها هرگز دسترسی به تو پیدا نخواهند کرد! ؟
ای دوستان شیعه مگر شما به قرآن ایمان ندارید؟ خب من مگر غیر از قرآن برایتان چیزی گفتم, پس بدانید و آگاه باشید بعد از این دلایل روشن اگر رفتید پیش ملای خود و او ماست مالیزاسیون کرد و خودش گفت و خودش خندید و شما راضی شدید پس بدانید که این آیه بر شما منتطبق است.
(إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآَبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى) (23) اینها فقط نامهایی است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهاید و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده؛ آنان فقط از گمانهای بیاساس و هوای نفس پیروی میکنند در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است
و ما علینا الا البلاغ
- 7291 بازدید
- نسخه چاپی