پیرامون زیارت عاشورا
بعد از مولا علی ؛، ابی عبد الله الحسین ؛ محوری ترین شخصیت عدالت طلب شیعه بود. هیچ چیز چون شهادت سید الشهدا ؛ شیعیان را منسجم نکرد و هیچ چیز به اندازه خون حسین در رگ های بی رمق شیعه، خون حیات ندمید. عزاداری و توصیه به زیارت همراه با معرفت ابی عبدالله ؛در مناسبت ها و اعیاد از جانب اهل بیت و بیان ثواب های شگفت آور آن (نگاه شود به الکامل الزیارات، 82-266) توجه به زیارت سید الشهدا را در بین شیعیان به صورت یک فرهنگ پویا در آورده است.
«زیارت عاشور» یکی از معروف ترین زیارت ها در بین شیعیان است. متن زیارت عاشورا همواره به لحاظ سیاسی، برای شیعه، به عنوان یک اقلیت تحت ستم، در مقابل اکثریت اهل سنت، نقش یک بیانیه سیاسی را ایفا می کرد. مضامین جالب، ساده و ادبیات روانِ انتخاب شده برای این زیارت، این بیانیه را به خوبی در ذهن شیعیان نشانده است. این زیارت چنان اهمیت یافت که با وجود مضامین درونی اختصاصی برای روز عاشورا، بدون هیچ تغییری در همه روز های سال در بسیاری از مساجد کشور خوانده می شود.
با همه این احوال، زیارت عاشورا، به دلیل برخی مطالب مطرح شده در آن، نظیر مواردی که در ذیل مطرح خواهد شد، همواره مورد مناقشه بوده است. نگارنده بر آن شد که به مناسبت ایام محرم ملاحظاتی در مورد این زیارت داشته باشد:
1- بنابر تفحص نگارنده، ظاهراً اولین کتابی که در آن زیارت عاشورا نقل شده است کتاب «کامل الزیارات» ابن قولویه متوفای سال 368 هجری قمری است. پس از او شیخ طوسی، و کفعمی و غیره تا مجلسی در بحارالانوار و در این اواخر مفاتیح الجنان آن را نقل کرده اند.
2- نظر به اینکه این زیارت منتسب به امام باقر ؛ است و صحیح بودن سند آن، اطمینانی برای تمسک به همه محتوای آن در عقاید شیعه به دنبال خواهد داشت، بهتر است قبل از هر چیز به بررسی سند این زیارت بپردازیم. سلسله سند این زیارت بنا بر نقل «کامل الزیارات» عبارت است از: حدثني حكيم بن داود بن حكيم و غيره عن محمد بن موسى الهمداني عن محمد بن خالد الطيالسي عن سيف بن عميرة و صالح بن عقبة جميعا عن علقمة بن محمد الحضرمي و محمد بن إسماعيل عن صالح بن عقبة عن مالك الجهني عن أبي جعفر الباقر؛. (كاملالزيارات ص: 194)
1. حكيم بن داود بن حكيم و غيره: هر دو مجهول هستند و در کتب رجالی نه توصیف و نه توثیق شده اند.
2. محمد بن موسى الهمداني: در مورد او آمده است که مذهب وی مشخص نیست ولی به غلو و مخلوط کردن احادیث و شبیه به این متهم است. نجاشی می گوید: قمیون او را ضعیف می دانستند. ابن ولید در مورد وی گفته است که حدیث جعل می کرده است.
3. محمد بن خالد الطيالسي: امامی و ثقه است.
4. سيف بن عميرة: امامی و ثقه است.
5. صالح بن عقبة: در مورد وی اختلاف است. عده ای او را غالی و کذاب دانسته اند ولی برخی او را امامی و ثقه یعنی مورد اعتماد دانسته اند.
6. جميعا عن علقمة بن محمد الحضرمي: ظاهرا صحیح المذهب و شیعه بوده است.
7. محمد بن إسماعيل: بزیع، برخی وی را امامی و ثقه دانسته اند.
8. مالك الجهني: شخص مجهولی است.
سند شیخ طوسی در کتاب «مصباح المتهجد» به طور ناقص و مشترک با سند قبل عبارت است از: محمد بن إسماعيل بن بزيع عن صالح بن عقبة عن أبيه عن أبي جعفر؛ که اوصاف آنان گذشت.
چنانچه مشخص شد از هشت نفری که این زیارت را نقل کرده اند، چهار نفر مشکل دارند؛ به این معنا که نفر اول و آخر سند حدیث، افراد مجهولی هستند. دو نفر دیگر از سلسله سند افرادی هستند که در مورد اینکه اشخاص دارای صلاحیت برای نقل حدیث باشند یا خیر، اختلاف وجود دارد. برخی این دو نفر را متهم به غلو و جعل حدیث کرده اند. علمای رجال تنها دو نفر از آنان را مورد اعتماد و صاحب صلاحیت برای نقل حدیث و دو نفر دیگر را موثق معرفی کرده اند. در هر صورت بر طبق نظر علمای حدیث یک شخص مجهول برای از اعتبار افتادن یک حدیث کفایت می کند، چه رسد به متهم به کذب و دروغ. بنابراین زیارت عاشورا را از نظر سند، حدیثی صحیح نیست و نمی توان با قاطعیت گفت که محتوای آن حتما از امام صادر شده است. بلکه زیارت از نظر حدیث شناسی ضعیف است. ضعیف بودن حدیث به معنای غلط بودن یا نادرست بودن محتوا و کل حدیث نیست.
3- عده ای زیارت عاشورا را حدیث قدسی دانسته اند. حدیث قدسی در اصطلاح علمای حدیث سخنی است که گوینده آن خداوند باشد. مثل این حدیث که خداوند فرموده است: لا تنسنی علی کل حال و لا تفرح به کثرت المال. «مرا در هیچ حالی فراموش نکن و به زیادی مال خوشحال نباش.» منظور کسانی که می گویند: زیارت عاشورا حدیث قدسی است از دو حال خارج نیست. یا اینکه می گویند این زیارت را، امام باقرعليه السلام از پیامبرصلى الله عليه وسلم و او از خدا نقل کرد و خدا آن را برای خواندن شیعیان تنظیم فرموده است. برای این احتمال،هیچ شاهدی وجود ندارد و در هیچ جایی به این موضوع اشاره نشده است. امکان دوم این است که بگویند: این زیارت عین سخن خداست. و خداوند این زیارت را می خواند و ما تنها سخن خدا را تکرار می کنیم. این احتمال هم قابل قبول نیست چون با مضمون زیارت سازگار نیست. چون معقول نیست که خداوند بفرماید: بِاَبى اَ نْتَ وَ اُمّى، پدر و مادرم فدایت باد. پدر و مادر برای خدا معنی ندارد، و نسبت چنین چیزی به خدا کفر است. لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ، فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذي اَكْرَمَ مَقامَكَ، وَ اَكْرَمَنى بِكَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ در اینجا خداوند از خودش می خواهد که به همراه یک امام یاری شده از اهل بیت طلب خون امام حسین را روزیم سازد. نیاز خدا به امام برای گرفتن انتقام نیز کفری دیگر است. یا اَ لّلهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، مرگ و زندگی من را مرگ و زندگی محمد و آل او قرار بده. قبول مرگ و زندگی برای خدا نیز کفری آشکار است.
3- بنا بر نص صرح قرآن کریم کسانی که موجبات آزار رسول خدا را فراهم می کنند مشمول لعنت خدا در دنیا و آخرت هستند: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا «بىگمان، كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مىرسانند، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برايشان عذابى خفتآور آماده ساخته است» (سوره احزاب، آیه57) و هر ظالمی شایسته لعنت است. أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ (سوره هود، آیه 18) در مورد لعنت های موجود در زیارت عاشورا مشکل وجود دارد. در این زیارت آمده است: لَعَنَ اللَّهُ الَ زِيادٍ وَ الَ مَرْوانَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً «خداوند همه آل زیاد، آل مروان و بنی امیه را لعنت کند.»
نفرین و لعنت بر کسی جایز است که نسبت به کفر و شرک معاندانه و ظلم او یقین داشته باشیم و به اصطلاح بتوانیم بر ظالم بودن، کافر بودن یا منافق بودن او قسم یاد کنیم. اگر چنین یقینی نداریم حق نداریم کسی را لعنت کنیم. امام صادق(ع) می فرمایند: ان اللعنه اذا خرجت من فی صاحبها ترددت بینهما فان وجدت مساغا و الا رجعت علی صاحبها، (اصول کافی باب الشماته، ص7) لعنت اگر از دهان کسی خارج شود اگر به جا باشد هیچ، در غیر این صورت به گوینده اش بر می گردد. وقتی در تاریخ می خوانیم معاویه فرزند یزید و عمر بن عبد العزیز از رفتار جد خویش برائت می جوید گوینده این زیارت از کجا مطمئن است که همه فرزندان آل زیاد، آل مروان و بنی امیه از آن زمان تا این زمان همه ظالم، فاسد و یا کافر بوده و هستند که آنها را لعنت کند؟ بنابراین استناد این بخش از زیارت به امام باقر(ع) دروغ است.
4- خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: وَ لاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ (سوره الانعام آيه 108) «آنهايى را كه جز خدا مىخوانند را دشنام ندهيد كه آنان از روى دشمنى و به نادانى، خدا را دشنام خواهند داد.» خداوند در این آیه کریمه دشنام دادن به بتهای مورد احترام مردم را ممنوع ساخته است. خلفا در عین اینکه حق امیر المومنین؛ را نادیده گرفتند و این مطلب را نیز پیامبر به خوبی می دانست، لعن و دشنام به خلفا، مخالف سیره پیامبرصلى الله عليه وسلم و ائمه اطهار بود. امیر المومنین هیچگاه با ایشان درگیر نشد و همکاری خود را نیز در پیشبرد سیاست های صحیح آنان قطع نکرد. ائمه اطهار (ع) نیز در این مورد هیچ دستوری نداده اند و سیره ائمه هم مبتنی بر لعن خلفای مورد احترام اکثریت مسلمانان نبوده است. در نسخه های اولیه زیارت عاشورا نیز این اصل رعایت شده است. در این زیارت نامه آمده است: اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِيِّكَ بِاللَّعْنِ ثُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ وَ أَبَاهُ وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ (كاملالزيارات، ص 179)
زیارت عاشورای کفعمی و آنچه که در مفاتیح الجنان آمده و در دسترس مردم است لعن به خلفا را اضافه دارد و آمده است: ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِيَ ثُمَّ الثَّالِثَ ثُمَّ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِي سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ در تفسیری که از این لعن شده است منظور از اول، دوم و سوم سه خلیفه اول و دوم و سوم و منظور از چهارم را معاویه دانسته اند.
نظر به اینکه لعن به خلفا خلاف سیره ائمه و باعث اختلاف شیعه و سنی شده و رور به روز موجبات افزایش کینه و نفرت بین مسلمانان می شود و در نسخه اولیه این زیارت نیز لعن به خلفا وجود نداشته است، این بخش نیز دروغی است که به اهل بیت نسبت داده شده است.
بنابراین ملاحظات به نظر می رسد که باید در هنگام خواندن «زیارت عاشورا» به این چند نکته توجه شود و متن این زیارت، نظر به رواج گسترده آن، مورد بازبینی کارشناسان علوم دینی قرار گیرد.
- 9783 بازدید
- نسخه چاپی