دروغى به نام زخم چشم یا نظر!
سلام بر شما دوستان
به این آیات از سوره ی القلم توجه فرمایید:
وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (51)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ (52)
هنگامیکه این قرآن را شنیدند کسانی که حق پذیر نبودند نزدیک بود با نگاههایشان ترا بلغزانند و می گویند " واقعاً كه او ديوانه اى بيش نيست! ".
درحاليكه اين قرآن نصيحتى ست براى جهانيان.
در اين قرآن سخنى از " زخم چشم " نیامده است!
اگر خداوند به زخم چشم اشاره فرموده بود می بایست آیه چنین آید:
وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بعیونهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ .
يعنى: همینکه این قرآن را شنیدند نزديك بود با چشمهایشان تو را بلغزانند ( از فرط اعجاب ! )
در سوره ى يوسف به وضوح از عارضه اى كه به چشم یعقوب در اثر غم دوری یوسف به او رسید ، اشاره شده است:
... وابيضت عيناه من الحزن ...و دو چشمانش بر اثر غم بسیار "سفید" شد.
پس خداوند فرق بین " عین = چشم " و " بصر = بینایی " را برایمان بیان فرموده است.
چشم یک دستگاه مادیست که با آن بینایی تحقیق می یابد.
اگر قرار بود این ۲ دستگاه که در زیر ابروان واقع شده خاصیتی جز بینایی داشته باشد برای مثال اشعه ی خاصی تولید نماید که باعث ضررهایی شود ، در قرآن از آن ياد ميشد.
در اين آيه ى مباركه از اثر نگاههای افراد کافر سخن می گوید که نزدیک است موجب لغزش شود.
و در ادامه ی همان آیه حقیقت آن نگاهها روشن شده است:
می گویند این شخص دیوانه ای ست!
پس این اثر نگاهها چیزی جز نگاه تمسخر و احتقار نبوده است که امکان دارد موجب لغزش شود.
اگر شما در مجلسی درحال سخن گفتن باشید و افرادی با نگاههای تمسخر و تحقیر به شما اشاره کنند که گویا دیوانه ای بیش نیستید، از خود ناراحت و اعتماد به نفس خود را از دست می دهید و احساس خوردى و شکستگی خواهید کرد و اين باعث مى شود صداى شما و سخن گفتن شما تغییر کرده و میلی به سخن گفتن در خود نیابید. آخر چگونه می توانید در جاییکه شما را دیوانه می خوانند و به عنوان یک دیوانه به شما نگاه می کنند ،سخنرانی هم بکنید!؟
حقیقت دیگری که متأسفانه بسيارى از مسلمين از آن غافلند اين است كه با قبول افسانه هايى كه به شكل روايت يا تفسير و يا حتى احاديث مورد قبولشان واقع شده ، خيال مى كنند رسول الله تحث تأثير غيبى غیر از خداوند و وحى مقدس هم واقع مى شده است!
اين جز هدف يهود ملعون نيست که قصد اهانت به رسول الله داشته و دارند و بايستى بر عليه اين اعتقاد دروغين مبارزه كرد.
رسولان خداوند زير نظر دقيق و محكم خداوند بوده اند زيرا آنان دريافت كننده و امانت دار وحى مقدس آسمانى بوده اند.
در ارتباط با اين آيه بهتر است عبارت ها را جدا از هم براى هم روشن كنيم تا هرگونه ابهام رفع شود.
وَإِنْ يَكَادُ ... لَيُزْلِقُونَكَ ...
این ۲ عبارت را دوباره با دقت ببینیم.
معنای هر دو عبارت این است که امکان لغزش خیلی نزدیک و وشیک است.
خب ! اگر منظور لغزشی باشد که مفهومش زخم چشم باشد پس باید معنایش این شود که :
کفار از شنیدن قرآن و اینکه محمد پیامبر شده حسودی شان شده و خیلی خوششان آمده و حالا دوست دارند این نعمت خوب از او گرفته شود!
پس نتیجه ی این زخم چشم این می شود که وحی قطع شده و محمد رسالت و نبوت را از دست می دهد!
آیا این خنده دار نمی شود که بگوییم خداوندی که محمد را پیامبر کرده و به او وحی می کند به او می گوید مواظب باش که ممکن است با چشمهایشان تو را از نبوت و رسالت بیاندازند!!؟
باز گردیم به آیه ی مبارکه:
همیشه عزیزان با توجه به کل آیه ی قرآن به مفهومش خواهید رسید.
در این آیه خیلی روشن بیان شده که نگاههای آن کافران چیزی جز معنای سخنشان نبوده است که گفتند: او ( محمد ) دیوانه ای بیش نیست و حرفهایش از سر دیوانگی ست!
آنان با اینگونه نگاههایشان رسول خدا را آزار می دادند.
و خداوند نیز رسولش را دلداری نموده است و می فرماید:
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ (52) این وحی مقدس فقط تذکر و نصیحتی برای جهانیان است.
یعنی ای محمد زیاد خودت را مرنجان که تو فقط تذکر می دهی و بس و کاری جز این و مسئوليتى جز اين ندارى و لازم نيست برايشان اينقدر خودت را به زحمت و رنج بياندازى.
به اميد موفقيت تمامى مؤمنين در دفاع از وحى مقدس و رسول الله صلى الله عليه و سلم.