اتلاف وقت!
هرچند زحمات بسیاری را به خود داده و می دهید و البته شاید برای اهل تشیع جالب باشد.
اما به عقیده ی من یک انان سالم و عاقل نمی رود به کتابهای به نام اساس تشیع گوشه نگاهی هم بیاندازد!
چون مذهب تشیع بر مبنای جمع آوری احادیث مشبوهیست که پشتوانه ی قرآنی ندارد.
هرچند آنان دل خوش دارند که گاهی از کتابهای اهل سنت بدنبال دلیل گشته اند اما این درحقیقت عمق انحراف آنان را به نمایش می نهد و نه زرنگی شان!
زیرا آن انباشته روایاتی که براساسش مذهب شان ساخته شده چیزی جز انحرافات حقیقی و دوری از صریح آیات نیست.
برای مثال روایات کساء نه تنها ارزش بحث و تحقیق ندارد چون در این روایت دروغین سخن از آیه ایست که به هیچ وجه ابهامی ندارد که روایت به آن تزریق شود!
آیه ای که صریح و روشن به زنان رسول الله خطاب شده دهها روایت نمی تواند ذره ای از خطاب قرآنی را کمرنگ کند هرچند اهل سنت خود به اندازه ی کافی در مورد روایت کسا گفتند که به عقیده ام لازم هم نیست!
چون روایت ها در مقابل کلام الله تعالی ارزش حضور ندارد.
خودم هم قبلن ها کتابهای تشیع را مطالعه می کردم و می دیدم عموما تشیع کاری به کار قرآن ندارد بلکه ابتدا روایتی را بر کرسی اعتقاد می نشاند و سپس قرآن را برایش چرخش و دوران می دهد تا به روایتش جور شود!
آدم به یاد حدیث مسخره شان می افتد: علی مع الحق والحق يدور معه حيثما دار ؟!!!
اين نمايش مسخره ترين شكل مذهبيت تشيع را به نمايش مى نهد كه علي مركز حق معرفى مى شود!!!
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالميــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن