آیا سیده عائشه معاویه وعمرو را لعن کردند؟؟جواب شبهه اثنی عشریه
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علی سیدنا محمد وعلی آله واصحابه الطیبین الطاهرین
این مطلب رو قبلا نوشته بودم اما نمی دانم چرا دو دقیقه بعدش حذف شد!والله اعلم
در هر حال
شبهه شیعه می گوید که چرا اهل سنت ناراحت می شوند وقتی ما یاران پیامبر را لعن می کنیم؟در حالی که خود صحابه همدیگر رو لعن کردند؟واستناد می کنند به روایت تاریخ طبری که سیده عائشه بعد از مقتل برادرش محمد بن ابی بکر الصدیق برای معاویه رضی الله عنه وعمرو عاص رضی الله عنه دعا نمود بعد هرنماز آنها را لعن کرد!
نص روایت تاریخ طبری در حوادث سال 38 می آورد باب مقتل محمد بن ابی بکر الصدیق
قال له معاویة: أتدری ما أصنع بك؟ أدخلك فی جوف حمار، ثم أحرقه علیك بالنار؛ فقال له محمد: إن فعلتم بی ذلك، فطالما فعل ذلك بأولیاء الله! وإنی لأرجو هذه النار التی تحرقنی بها ان یجعلها الله علی بردًا وسلامًا كما جعلها على خلیله إبراهیم، وأن یجعلها علیك وعلى أولیائك كما جعلها على نمروذ وأولیائه، إن الله یحرقك ومن ذكرته قبل وإمامك - یعنی معاویة، وهذا - وأشار إلى عمرو بن العاص - بنار تلظى علیكم؛ كلما خبت زادها الله سعیرًا. قال له معاویة: إنی إنما أقتلك بعثمان؛ قال له محمد: وما أنت وعثمان! إن عثمان عمل بالجور، ونبذ حكم القرآن، وقد قال الله تعالى: " ومن لم یحكم بما أنزل الله فأولئك هم الفاسقون "، فنقمنا ذلك علیه فقتلناه، وحسنت أنت له ذلك ونظراؤك، فقد برأنا الله إن شاء الله من ذنبه، وأنت شریكه فی إثمه وعظم ذنبه، وجاعلك على مثاله. قال: فغضب معاویة فقدمه فقتله، ثم ألقاه فی جیفة حمار، ثم أحرقه بالنار؛ فلما بلغ ذلك عائشة جزعت علیه جزعًا شدیدًا، وقنتت علیه فی دبر الصلاة تدعو على معاویة وعمرو، ثم قبضت عیال محمد إلیها. فكان القاسم بن محمد بن أبی بكر فی عیالها. "
معنی( معاویه به محمد می گوید آیا می دانی با تو چه می کنم؟تو را در شکم خر می کنم و سپس می سوزانم محمد در جوابش می گوید اگر این کار را بکنید از خداوند می خواهم که آن آتش را برای من سرد وخنک کند همانطور که برای ابرهیم ع کرد وآن آتش را خداوند برای تو و این یعنی عمرو قرار دهد همانطور که برای نمرود فرعون قرار داد معاویه جوابش داد من تو را بخاطر عثمان می کشم محمد در جواب گفت تو را به عثمان چه کار عثمان به جور حکم کرد و به جور بر قران حکم نمود و فاسق بود ومانیز از او انتقام گرفتیم و کشتیمش وخداوند ما را از گناه های او مبری کرده وتو را مانند او قرار داده پس معاویه غضبناک شد و محمد را کشت سپس او را در شکم خر کردند وآتش زدند وقتی خبر به ام المومنین عائشه رسید بسیار محزون شد و گریست و بعد هر نماز فریضه معاویه وعمر را لعن می نمود.
بررسی سند روایت
راوی این روایت دونفر هستند که هر دو کذاب وضعیفند 1.ابومخنف و2 واقدی که ترجمه شان ذکر می شود
1.ابومخنف لوط بن یحیی الازدی
أبو مخنف لوط بن یحیى الكوفی صاحب تصانیف وتواریخ روى عن جابر الجعفی ومجالد بن سعید وصقعب بن زهیر و طائفة من المجهولین وعنه عبد الرحمن بن مغراء وعلی بن محمد المدائنی قال یحیى بن معین لیس بثقة وقال أبو حاتم متروك الحدیث وقال الدارقطنی أخباری ضعیف قلت توفی سنة سبع وخمسین ومئة وهو من بابة سیف بن عمر التمیمی صاحب الردة وعبد الله بن عیاش المنتوف وعوانة بن الحكم / سیر أعلام النبلاء للذهبی .
خوب ىرجه ابومخنف
1ز روایت می كرده از مجهولین
2.ثقه نبوده
3.متروک الحدیث یعنی حدیث را ترک می کردند
4.اخباری ضعیف
وعلاوه براین این شخص از رجال روایی شیعه است وکتابی به نام مقتل الحسین نیز دارد و عامه روایاتش مضطرب است
وهمچنین روایت مقتل محمد بن ابی بکر در نفس کتاب تاریخ طبری بصورت اختلافی وارد شده به عنوان مثال روایت واقدی در مورد مقتل محمد بن ابی بکر
ابتدا ترجمه واقدی
قال أبو داود السجستانی : أخبرنی من سمع علی بن المدینی یقول : روى الواقدی ثلاثین ألف حدیث غریب .
وروى عبد الله بن علی بن المدینی ، عن أبیه ، قال : عند الواقدی عشرون ألف حدیث لم أسمع بها ، ثم قال : لا یروى عنه ، وضعفة .
وعن یحیى بن معین قال : أغرب الواقد على رسول الله -صلى الله علیه وسلم- عشرین ألف حدیث .
وقال یونس بن عبد الأعلى : قال لی الشافعی : كتب الواقدی كذب .
المغیرة بن محمد المهلبی : سمعت ابن المدینی یقول : الهیثم بن عدی أوثق عندی من الواقدی .
قلت : أجمعوا على ضعف الهیثم .
أحمد بن زهیر ، عن ابن معین قال : لیس الواقدی بشیء وقال مرة : لا یكتب حدیثه .
الدولابی : حدثنا معاویة بن صالح ، قال لی أحمد بن حنبل : الواقدی كذاب .
النسائی فی " الكنى " : أخبرنا عبد الله بن أحمد الخفاف ، قال : قال إسحاق : هو عندی ممن یضع الحدیث -یعنی الواقدی - .
أبو إسحاق الجوزجانی : لم یكن الواقدی مقنعا ، ذكرت لأحمد موته یوم مات ببغداد ، فقال : جعلت كتبه ظهائر للكتب منذ حین .
وقال البخاری : ما عندی للواقدی حرف ، وما عرفت من حدیثه ، فلا أقنع به .
وقال أبو داود : لا أكتب حدیثه ، ما أشك أنه كان ینقل الحدیث ، لا ینظر للواقدی فی كتاب إلا تبین أمره فیه ، روى فی فتح الیمن وخبر العنسی أحادیث عن الزهری لیست من حدیثه . وكان أحمد لا یذكر عنه كلمة .
قال النسائی : المعروفون بوضع الحدیث على رسول الله -صلى الله علیه وسلم- أربعة : ابن أبی یحیى بالمدینة ، والواقدی ببغداد ، ومقاتل بن سلیمان بن خراسان ، ومحمد بن سعید بالشام .
وقال أبو زرعة : ترك الناس حدیث الواقدی .
درجه واقدی در اقوال علمای حدیث
1.احادیث غریب روایت می کرده
2.احادیثی روایت می کرده که کسی نشنیده بوده وضعیف بودند
3.در نزد امام شافعی رحمه الله دروغ گو است
4.وهمچنین در نزد امام احمد بن حنبل رحمه الله کذابی بیش نیست
5.متروک الحدیث
6.در رده دروغگویان بغداد
7.وضع کننده حدیث بل جعل کننده آن
واما روایت واقدی در همان کتاب تاریخ طبری
ن سوید بن عبد العزیز حدثه عن ثابت ابن عجلان، عن القاسم بن عبد الرحمن، أن عمرو بن العاص خرج فی أربعة آلاف، فیهم معاویة بن حدیج، وأبو الأعور السلمی، فالتقوا بالمسناة، فاقتتلوا قتالًا شدیدًا، حتى قتل كنانة بن بشر بن عتاب التجیبی، ولم یجد محمد بن أبی بكر مقاتلًا، فانهزم، فاختبأ عند جبلة بن مسروق، فدل علیه معاویة بن حدیج، فأحاط به. فخرج محمد فقاتل حتى قتل.
قال الواقدی: وكانت المسناة فی صفر سنة ثمان وثلاثین، وأذرح فی شعبان منها فی عام واحد
یعنی عمرو عاص با چهار هزار نفر لشکریان خارج شد بر محمد بن ابی بکر و در میان لشکریانش معاویه بن خدیج نیز بود وابوالاعور اسلمی دولشکر در مسناه به هم دیگر رسیدند وقتال شدیدی کردند تا اینکه کنانه بن بشر کشته شد و محمد تنها ماند و فرار کرد ودر نزد جبله بن مسروق مخفی شد معاویه بن خدیج او را محاصره کرد و محمد خارج شد واینقدر جنگید تا کشته شد.
نکته مهم می بینیم که در همان نفس تاریخ طبری طبق روایت واقدی اصلا ذکر نشده که معاویه محمد را در شکم خر کرد وآتش زد واز لعن ام المومنین نیز خبری نیست اصلا
آنچیزی که ثابت شده است این است که سیده عائشه از مقتل برادرش بسیار محزون شد اما اینکه دو صحابی معاویه وعمرو را لعن کند چیزی است دروغ وثابت نشده همانطور که بررسی کردیم وامام ابن حجر العسقلانی در الاصابه به این امر اشاره نموده (الإصابة 9/208)
نکته آخر ومهم اینکه بسیاری از شیعه فکر می کنند که معاویه بن ابی سفیان محمد را کشته است درحالی که آن شخص مذکور معاویه بن خدیج است ونه صحابی معاویه بن ابی سفیان رضی الله عنهما
وصلی الله علی سیدنا محمدوآله وصحبه وسلم تسلیما کثیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا