پاسخ علیه مقاله ی "آيا ابوبكر، عمر را با مراجعه به همه پرسي و آرای عمومي، به جانشيني خود برگزيد ؟"
مقاله ی زیر را بخوانید:
آيا ابوبكر، عمر را با مراجعه به همه پرسي و آرای عمومي، به جانشيني خود برگزيد ؟
همچنین مقاله ی زیر:
اگرتعیین جانشین کار خوبیست،چرا پیامبر تعیین نکردند؟ و اگر بد است چرا ابوبکر تعیین کرد؟
جواب من این است که به قول شما ابوبکر و عمر و عثمان جانشینان پیغمبر بوده اند
اگر انتخاب جانشین اول باید به رای مردم باشد، انتخاب جانشین های بعدی هم باید به رای مردم باشد.
شما می گویید که پیامبر جانشین انتخاب نکرد زیرا اگر انتخاب می کرد، آن جانشین واجب الاطاعه می شد. ولی جانشینی که ابوبکر انتخاب کند واجب الاطاعه نیست.
پس با این حساب شما حق ندارید که عمر را جانشین رسول خدا و خلیفه بدانید. عمر را باید فقط یک حاکم و یک سلطان بدانید نه یک جانشین رسول خدا. زیرا اگر جانشینی رسول خدا باید به رای مردم باشد، پس باید همه ی جانشین ها نیز به رای مردم باشد. دلیلی ندارد که اولی به رای مردم باشد و بعدی اجباری و مستبدانه با رای حاکم قبلی باشد.
پس باید عمر را جانشین و خلیفه ی پیغمبر ندانید.
خیلی ساده است. سعی کنید درک کنید. تعیین جانشین پیغمبر یا باید قطعی باشد یا اختیاری. اگر قطعی باشد که توسط پیامبر تعیین می شود. اگر هم اختیاری باشد که توسط مردم به رای تایین می شود. پی چه حکمتی دارد که اولی به رای هست و بعدی به اجبار؟