مقايسه روايت" خلفايي اثني عشر" و روايت" دوات وبياض"
دوستان روايت" خلفايي اثني عشر" و روايت" دوات وبياض" را با هم مطالعه کنيد تا به حقايق مهمي برسيد .
حديث "خلفايي اثني عشر":
حدثنا مُوسَى بن إسماعيل ثنا وُهَيْبٌ ثنا دَاوُدُ عن عَامِرٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال: سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول: لَا يَزَالُ هذا الدِّينُ عَزِيزًا إلى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً قال فَكَبَّرَ الناس وَضَجُّوا ثُمَّ قال: كَلِمَةً خفية قلت لِأَبِي يا أَبَتِ ما قال؟ قال: كلهم من قُرَيْشٍ.
جابر بن سمره گفت: رسول خدا (ص) فرمود: همواره اين دين عزيز است تا دوازده خلفيه بيايد. جابر مىگويد: مردم تكبير گفتند و ضجه زدند. سپس رسول خدا سخنى فرمود كه من ندانستم، به پدرم گفتم: رسول خدا چه فرمود: گفت: رسول خد فرمود: همه آنها از قريش اند.
(السجستاني الأزدي، ابوداود سليمان بن الأشعث (متوفاى275هـ)، سنن أبي داود، ج4، ص106، ح4280، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، ناشر: دار الفكر.)
حديث" دوات وبياض":
ايتوني بدوات و بياض لاکتب لکم کتابا لن تضلوا بعدي ابدا
فقال عمربن الخطاب دعوا الرجل فانه ليهجر! حسبنا کتاب الله
(امام محمد غزالي در مقاله چهارم سرالعالمين سبط ابن جوزي در تذکره بخاري در جلد دوم صحيح و مسلم در صحيح خود در آخر کتاب وصيت)
نکات بسيار مهم وکليدي زير از اين روايات بدست مي آيد.
1- درهردو روايات، پيامبراکرم(ص) مي خواهند چيزي را بيان کنند که ضامن دوام دين وهدايت امت اسلام ،پس از ايشان است.
حديث "خلفايي اثني عشر": لَا يَزَالُ هذا الدِّينُ عَزِيزًا........
حديث" دوات وبياض": ............. لن تضلوا بعدي ابدا
2- در حديث اثني عشر پيامبر اکرم گمراه نشدن امت ودوام دين را در پيروي ازجانشينان خود( اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً ) بيان مي کنند. لذا به قطع ويقين درحديث دوات وبياض نيز که ايشان باز مسئله گمراه نشدن امت را مطرح مي کنند،منظور ايشان خلافت بوده است نه چيز ديگري مثل نماز، احکام،..... (دلايل ديگري نيزدر اين ارتباط وجود دارد)
3- متاسفانه در هر دو اين روايات ، پيامبر اکرم نتوانستند منظور خود را کامل بيان کنند،چراکه اصحاب کودن ويا مغرض، مانع ايشان مي شوند.
درروايت "خلفايي اثني عشر" مردم تكبير گفتند و ضجه زدند و در اين همهمه صداي پيامبراکرم شنيده نمي شود و جمله ايشان( وشايد مصاديق خلفاء) ،کامل ادا نمي گردد.
در روايت" دوات وبياض" عمر مي گويد دعوا الرجل فانه ليهجر! حسبنا کتاب الله و مانع مي شود.
4- واقعا آيا مي توان پذيرفت که در هر دو مورد، اصحاب بر اساس نيت پاک خود ،عمل کرده اند؟
احمق و نادان، حداقل نامي است که مي توان بر اين اصحاب گذاشت.گرچه سياست باز وخائن متناسب تر است0(فراموش نکنيم موضوع گمراهي يا رستگاري امت مطرح بود)
5- سروصدا وضجه و همهمه برخي صحابه درحديث"خلفايي اثني عشر" صحت روايت شيعه را تاييد مي کند که پيامبر فرمود: کلهم من بني هاشم . چرا که گويا اين موضوع به مذاق قريش خوش نيامده بود.
6- اميدوارم پيامبر اکرم بخاطر اين جسارت مرا ببخشند.به عقيده بنده اينکه پيامبر اکرم اغلب، جانشين خود را بطور غير مستقيم وبا اشاره معرفي مي کردند تقيه ايشان نسبت به برخي اصحاب نا نجيب بوده است.
7- پيامبر اکرم نه تنها در غدير و چند جاي ديگربه روشني امامت حضرت علي را اعلام نمودند، بلکه به احتمال قريب به يقين بارها نيز مي خواستند اين موضوع را بيان کنندکه برخي نگذاشتند.
8- در اينجا وهابيت ايراد مي گيرد که چطور امام خميني توانست منتظري راحذف کند وسر جايش بنشيند ولي پيامبر خدا نمي توانست توطئه گران راخفه کند. پاسخ :مقايسه ياران امام خميني با ياران پيامبر اکرم درست نيست.ياران امام خميني به مراتب از برخي ياران پيامبر با وفاتر بودند.آنها همواره احترام امامشان را داشته وگوش به فرمان و مطيع ايشان بودند.(همين روايت دوات وقلم را که در ساعات آخر عمر رسول حادث شد را با حال وهواي ياران امام خميني در ساعات آخر عمر ايشان مقايسه کن تا متوجه شويد)
9-باز وهابيت ايراد مي گيرد که پس آموزه هاي پيامبر چه شد که نزديکان ايشان به او خيانت کرده اند.پاسخ:
اولا:کسي نگفت همه اصحاب وياران ايشان منافق وخائن بودند بلکه ياران خالص وپاک ايشان هم کم نبود.ثانيا:حب دنيا وجاه طلبي آفتي است که فقط کساني مثل حضرت علي مي توانند آن را سر کوب کنند واين آفت دامن اصحاب راگرفت.ثالثا: داستان هابيل و قابيل،نوح و پسرش و لوط و همسرش عبرت آموز است.گويا اين سنت خداست که نزديکان پيامبران به ايشان خيانت کنند. اين خدشه اي به هدايت پيامبران نيست.
والسلام
کجا امیر المومنین از خلفا راضی بود ، تنها کافی است شما به خطبه شقشقیه مراجعه کنید تا ببنید حضرت امیر چه انتقادت سختی نسبت به خلفا فرموده است ...
کجا امیر المومنین از خلفا رازی بود ، تنها کافی است شما به خطبه شقشقیه مراجعه کنید تا ببنید حضرت امیر چه انتقادت سختی نسبت به خلفا فرموده است ...
دوست عزیز اولا ازنظراملایی " راضی " صحیح است .
دوما هرکس که حضرت علی راشناخته باشدمی فهمد که خطبه شقشقیه دروغی بیش نیست وازطرفی راوی این خطبه شخصی دروغگو وازطرف اکثرعلما موردپذیرش نیست ودراخر بدون پیش داوری بیشترتحقیق کنید.
جواب مفید و مختصر به شما جناب AA..میخواهم اصل نوشته شما را کاپی کنم بعد جوابش را بدهم چرا که بعدا طلبگار میشوید:
نوشته اید:"" آيا واقعا شما فکر نمي کنيد که خوانندگان با خواندن متن بنده وشما به دروغ بودن تهمتهاي شما پي خواهند برد. """
جواب : من دورغ ننوشته ام که منتظر باشم کسی اون را باور کنه نوشتم شما از 23 سال دعوت جهاد وابلاغ و اكمال رسالت و روابط محكم با اصحابش را رها کرده و چسپیده اید به "تقیه"!! شما رسول الله را متهم کردید که در این امر مهم عظیم و جلیل القدر و...تقیه کرد< الله رسولش را از فوق هفت آسمان تزکیه میکند بعدش او از ترس اصحابش از این امر عظیم میگذرد!!! زهی خیال باطل < هر گاه شما از توهین به رسول الله توبه کردید الله از شما میگذرد و خوانندگان هم ...
نوشته اید : فرموديد:شما مدعي هستيد بعثت رسول الله بخاطر معرفي امامان بوده است.پاسخ :آخر مسلمان من کجا چنين گفتم....
جواب نشانتان می دهم در پست قبلی یا ایها الخانندگان ببنید سرچ کنید این کلمات ایشان را : "" فرموديد:آيا نبوت و پيامبري رسول الله بخاطر معرفي علي و امامان شما بوده است .پاسخ:شايد آري شايد نه""
ثم الجواب: تو خودت در آنچه به او عقیده داری متردد هستی
ما فضل و بزرگی وعلم امامان را منکر نیستیم اما معتقد به عبودیت انها نیستیم .. امامان خودشان تابع قران و پیروی از سنت رسول بودند نه اینکه در ذات خود محور هدایت باشند
کسی که بخواهد هدایت شود اگر هم یکی از امامان شما را نشناسد و به عصمت او عقیده نداشته باشد و فقط به کتاب الله و سنت صحیح رسول الله چنگ بزند ره یافته است اما اگر به دامن امام بچسپد هم الله از او راضی نمیشود و در قیامت امام هم از او شاکی است
والسلام
دوست عزیزشما قران کلام وحی الهی که بایدفصل الخطاب همه مسلمانان باشد,رارهاکرده اید وفقط این یک حدیث رامبنا قرارداده اید.
ازامام جعفر وامام باقر روایت شده که هرحدیثی که ازما شنیدید با قران مطابقت دهیدودرصورت تضادباقران ان حدیث را قبول نکنیدچرا کلام ما همان کلام قران است .(ازکتب شیعه)
حال قضاوت باشماوخوانندگان منصف!!!!!!!!!
دوست عزیز این مطالبی که شماعنوان میکنیدبااصول دین اسلام وقران ووحی الهی درتضاداست .اولا : دین اسلام دین فردمحورنیست وخداوندمتعال بارهادرقران به ان اشاره کرده وبه صراحت پرستش وعبادت خداوندرافارغ ازمحوریت شخص(حتی پیامبر گرامی)وصرفادررساندن ابلاغ وحی وارایه شیوه عبادت رابه عنوان اصول اساسی دین معرفی مینمایدچراکه شخص محوری دردین باعث قداست دادن به اشخاص وشرک به خداوند میشود.(مشکل اساسی شیعه که ایمه قدیس وشریک خداوندویاکارگزارخدا میدانند.العیاذبالله)
دوما: نهج البلاغه در40 درصدمطالب باتاریخ صحیح زندگی حضرت علی وباقسمتهای دیگری درهمان نهج البلاغه درتضاداست که خودبحث مفصل دیگری رامطلبد وازطرفی هیچکدام ازمطالب نهج البلاغه دارای سندتاریخی نیستندوهمه روایات اشخاص ناشناس میباشند که فصاحت صرفا دلیل بردرستی نیست .
سوما : شما چطورقران کلام وحی الهی رابانهج البلاغه کلام بقول شماحضرت علی مقایسه میکنید .گفته شما یعنی نهج البلاغه راوحی الهی دانستن کفرمحض است و بایدبرای این گفته بدرگاه خداوندتوبه کنید.
چهارما: دراحادیث غدیروثقلین کجا معنای امامت امده درغدیرمعرفی امام علی به عنوان مولا یعنی دوست انجام شده ودرثقلین قران وسنت پیامبربه عنوان دست اویزمسلمین معرفی شده چنانچه درقران نیز خداوند متعال مسلمین رادرصورت اختلاف درامور به قران وروش پیامبردعوت کرده است (ایه 59 سوره نسا)
بازهم میگویم شماهنوز خداوند متعال رانشناخته اید پس با تفکردرقران بدون توجه به ذهنیات قبلی خداوندرابشناسید.
واقعا بلكه خيلی بیشتر از واقعا برای شما و امثال شما متاسف هستم
دینی که فقط روی تقیه و بله ..و شاید و نه استوار هست ..عطایش را به لقایش بخشیدیم ...
دینی که میپندارد آمدن رسول الله فقط برای معرفی علی و امامان بود عطایش را به لقایش بخشیدم ....والله هیچ ارزشی ندارد نه عندالله و نه عند الناس
قبلا با نسبت دادن تقیه به رسول الله یا عبارتی ترسیدن او از اصحابش (که واقعا مزخرف است) به جناب رسول الله تهمت زدید
الآن كه مدعی هستید بعثت رسول الله بخاطر معرفی امامانتان بوده به مقام الله جل شانه نیز توهین کردید
چه مردمانی هستید شما ...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اولا شما نه مقام خداوند سبحان راشناخته ای ونه پیامبرگرامی اسلام راچطوربه خودت جرات میدهی ومیگویی پیامبرازترس تقیه کرده یا به خاطرهمهمه نتوانسته پیام خودراکه همان وحی الهی است ,به مردم برساند وقتی خداوند درقران میفرمایددین را برشما تمام کردم وپیامبرگرامی را به خاطررساندن وحی بی کم کاست وکامل مورد ستایش قرارمیدهد.
بدون شک اگردین بطورناقص به مردم عرضه میشد ,انهم درموضوع بسیارمهمی که شمااصولش میخوانید ,خداوندمتعال دین راکامل نمی فرمود.
پس به شما توصیه میکنم اولا قران رابدوراز هرگونه ذهنیات قبلی وباتدبر وعقل ومنطق بخوانید وثانیا خداوند متعال رابشناسید که زیربنای ایمان حقیقی شناخت خداوند رحمان ورحیم است .
خداهم من وهم شماهدایت فرماید.امین
جناب aa ...بدون شك تو به پیامبر توهین کردی به مقام آن والا که وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿٣﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ ﴿٤﴾ توهین کردی به پیامبری که الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا توهین کردی به پیامبری که الله در مورد او می گویید وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ ﴿٤٤﴾ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ﴿٤٥﴾ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ ﴿٤٦﴾
توهین کردی که پیامبر ترسید بگوید علی خلیفه من هست منصوص و معصوم هست , حرفت این است بله
نمی دانم شما چی میخواهید ِآیا تمام نبوت و پیامبری رسول الله بخاطر معرفی علی و امامان شما بوده ..امامان که خود بری و بیذار بودن از شما خطبه های نهج البلاغه علی (هرچند که منسوب به علی است و مال رضی الدین)
اشباه الرجال و لا رجال را از زیز سبیلتان رد می کنید ..کدام شخص عاقلی این را می پذیرد که پیامبر با کفار و مشرکین بجنگد دین را ابلاغ کند اکمال کند و صدها مشکلات و مصیبت ها را تحمل نمایید بعدا فقط یک مرتبه از اصحابش بترسد و نام علی را به زبان نیاورد اگر هم اعلان میکرد جانشین او یک مشرع میشد , نبی دیگری میشد نه یک شخص عادی که هر خطا و سهو از او سر میزند. چقدر پوچ مغز هستید کمی تعقل کنید خداوند در کتابش از سگ اصحاب کهف, پشه , گاو, حیض, تیمم, خنزیر و....نام برده که خیلی بی رتبه تر از امامت معصوم و منصوص شماست چرا از این امامت معصوم منصوب من عند الله شما اسمی در قرآن برده نشده.....
هیچ گاه منکر خداشناسی و علم ومعرفت و تقوا و پرهیز کاری و شجاعت و جوانمردی علی نبوده ایم و نیستم ای شیعیـــــــــــــــــــان
اگر علی بخاطر اسلام و حفظ دین به تعبیر شما سکوت کرد از حق خود گذشت شما را چه مرگــــــتان هست که تیر و تفنگ بدست گرفته اید سینه چاک می کنید که نه قبول نداریم آقا! آیا دوباره میخواهید علی را زنده کنید خلافت به او بدهید ....!!!!!!
در تمام 12 یا 13 و حتی امام غایبتان یک نیمه نفر ندارید که دستاوردی به اندازه عمر بن عبدالعزیز داشته باشد خلفای راشیدین که به دور باشد
چرا میخواهید مردم را گول بزنید سرشون سوار بشید ...تا کی بس است مردم را از دین و ایمان واسلام خسته و سر افکنده کردید. دینی که همش عزا و عزادای برای کسانی که الان در بهشت برین هستند تا بکی میخواهید به این گمراهی ادامه بدهید..............
شماکه مانندبعضی اخوندها بی ادبی وتوهین وردزبانتان شده وبه خداوپیامبر واصحاب درکمال بی ادبی توهین میکنید.کمی هم به فکراخرت خودباشیدالبته اگرمعتقدید.حضرت علی ع خودش درهیچ کجاچنین ادعایی نداشته وخلافت خلفای قبل ازخودراباجان ودل پذیرفته بودوهمراه انان بود.چراازاین احادیث جعلی حتی یکباردرنهج البلاغه ذکری به میان نیامده.
حال شماکاسه داغترازاش شده ایدوبرای انهامطالبه خلافت میکنید.
من هم مثل شماشیعه بودم ولی وقتی اینهمه تعارض باقران وواقعیت رادیدم پس ازمطالعه وتفحص هدایت شدم.اخه کج فهمی تاکی???????
علی چه کارنامه در دوران خلافتش داشت که اگر در اول خلیفه میشد میتوانست انجام دهد...همین فتنه گرانی امثال شما بودند که دم از حب علی میزدند و در آخر او را به شهادت رسادند حرف مفت کمتر بزن ..حدیث اثنا عشر در مورد خلفاست . کدام امام و بعلاوه معصوم و بعلاوه منصوب من عند الله شما دوران حاکمیت وخلافتی کامل داشته جز حسن و علی رضی الله عنهما که از خالی از آشوب نبوده بقیه همه منزوی و دور بودند ..این شبهه شما هم خیلی خیلی آبکی هست
حدیث دوات و بیاض هم رو تو این سایت سرج بزنيد خيلي روشن و واضح توضيح دادند و در آخر خودت خيلى مزخرف هستى كه به پیامبر توهین میکنی در امر ابلاغ دین کوتاهی کرد.. یعنی چی اگر علی خلیفه میشد دنیا گل و گلذار می بود....انگار تو مخ شما کچ پر کردند.بی معرفت
در سايتهاي سني پر است از مقالات يک طرفه وبدون امکان پاسخ دهي که مملو از تهمت وافتراء به شيعيان است .ليکن خدا را شکردر اين تالار نوشته بنده در کنار نوشته هاي شما قرار دارد.آيا واقعا شما فکر نمي کنيد که خوانندگان با خواندن متن بنده وشما به دروغ بودن تهمتهاي شما پي خواهند برد. اما جواب:
1- فرموديد:ديني که فقط روي تقيه و.... استوار است عطايش را به لقايش بخشيدم.پاسخ:من از کتاب شما آوردم که پيامبر فرمود:کسي که تقيه ندارد دين ندارد(اين تنها حديث موجود در اين باره هم نيست) حال جنابعالي به من معترضيد يا رسول اکرم.
2- فرموديد:شما مدعي هستيد بعثت رسول الله بخاطر معرفي امامان بوده است.پاسخ :آخر مسلمان من کجا چنين گفتم.من براساس حديث پيامبرگفتم حفظ دين و گمراه نشدن امت در گرو دوازده امام است.(اخر متن من که موجود است)
3- فرموديد:گفته شما يعني نهج البلاغه را وحي الهي دانستن کفر محض است.پاسخ:من قبل ازنقد جملات شما ابتدا آن را مي نويسم.آخر خوش انصاف تو نيز جمله من را بياور که من چنين گفتم.(نوشته من که جلو چشمت است)
4- فرموديد: اسلام دین فردمحورنیست ..........چراکه شخص محوری دردین باعث قداست دادن به اشخاص وشرک به خداوند میشود.پاسخ:دوست عزيز بنده در جواب جنابعالي لازم نيست راه دوري بروم ، مگردرهمين حديث خلفايي اثني عشر که موضوع اين مقاله است رسول خدا نمي فرمايند دين خدا بر محور دوازده نفر پايدارخواهد ماند.(تو را به خدا چه لزومي دارد که حتماوارد بحث شوي ويک جوابي بگويي)
5- فرموديد: مشکل اساسی شیعهاين است که ایمه قدیس وشریک خداوندویاکارگزارخدا میدانند.پاسخ:شما چرا از تهمت دست بر ميداريد.لطفا مقاله بنده با عنوان" سجده بر مهر بدعت يا سنت" را بخوانيد شايد بالاخره ميخ در سندان فرو رود.
6- در هرصورت گمان نمي کنم ديگر در اين پست پاسخ شما دو نفر را بدهم.چرا که شما دونفر از دايره انصاف خارج هستيد وبحث با شما اتلاف وقت است. قضاوت در اين باره با ديگر خوانندگان محترم. همچنان منتظر نظرات ديگر دوستان خواهم بود.
والسلام