ذولقرنین کیست؟

بدون پاسخ
eslami
تصویر پروفایل eslami
آفلاین
عضویت: 10/03/28

 ذوالقرنین کیست؟

 یکی از اشکالاتی که معاندین دین بر قران می گیرند آیه ذولقرنین در سوره کهف است که می فرماید ذولقرنین به جایی رسید که دید خورشید در چشمه ای گل آلود غروب می کند که این با مسائل علمی در تضاد است چون گردش زمین به دور خودش موجب طلوع وغروب خورشید می شود وحجم خورشید 50 برابر زمین است که نمی تواند خورشید را در یک چشمه ای مخفی کند واین با عقل وعلم در تضاد است

بله اگر ما آیات را اینگونه ظاهری وبدون تدبر بخوانیم حق با معاندین است خورشیدی که ما می شناسیم به هیچ صورتی نمی تواند در چشمه ای غروب کند حال داستان از چه قرار است اگر دقت کرده باشید قبل از داستان ذولقرنین داستان دیگری را مطرح می کند وشخصی را بدون اینکه نامی از آن ببرد به همراه موسی که علمش فوق اوست نشان می دهد وبعداز اتمام آن داستان می فرماید واز تو می پرسند در باره ذولقرنین بعضی ها بدین گونه تفسیر کرده اند که منظور از ذولقرنین کورش اسکندر صاحب دوشاخ و.... است که هیچ کدام منطقی نیست مردم آنزمان بیایند از یک داستان تاریخی مربوط به پادشاه کشوری دیگر سوال کنند وتازه اسم او را هم عوض کرده وذوالقرنین بگذارند وخداوند هم بیاید وداستان مسافرتهای او را بگوید که بله فلان جارفت وبه او گفتیم حالا که براین مردم مسلط شدی هر کار دلت خواست انجام بده وبدون هیچ نتیجه ای داستان را به اتمام برساند واین از خداوند بعید است چنین کار لغو بیهوده ای انجام دهد حال او کیست با توجه به داستان قبل برمی آید که ذولقرنین همان فردی بود که با موسی سفر می کرد وکارهای عجیب می کرد که مردم احتمالا از آن شخص پرسیده اند که او چه کسی بود وداستان بعدی نشان می دهد که درباره ذولقرنین اطلاعات بیشتری داده است ذولقرنین از یک دید معنی صاحب دو قرنیه معنی میدهد که به صورت مخفف ذولقرنین نام گرفته که صاحب چشمان تیز بین که می توان گفت مسول اجرای اوامر الهی است همان روح که تقدیر را بریکی از بندگان خداوند نازل می کند این بنده خداوند همان ذولقرنین است که مسولیت اجرای آن اوامر را بعهده دارد وقتی بچه ای را می کشد باید غیر انسان باشد وگرنه قتل نفس آنهم فتل یک بچه ای که هنوز گناهی مرتکب نشده است خارج از حیطه وظایف یک انسان است انسان اگر حتی مثل موسی پیامبر هم باشد قتلی انجام دهد باید توبه کند نه اینکه توجیه کند حتی اگر بداند که در آینده او آدم بدی خواهد شد حق ندارد قتل نفس انجام دهد پس ذولقرنین یک انسان نیست کسی است که واقعیتها را می داند ومسول اجرای اوامر الهی است حال داستانش از چه قرار است 3 گروه در ذولقرنین معرفی می شوند

 

گروه اول را بدین شرح می گوید که دید خورشید در چشمه ای گل آلود غروب می کند منظوراز خورشید یعنی حق وحقیقت است که آن را می پوشانند حق رادر دلهای تاریکشان می پوشانند می دانند حق چیست ولی آنرا کتمان می کنند اینها همان مغضوبینند که ممکن است بالاخره از اینهمه بدی خسته شده وبرگردند چون می دانند امتیاز این گروه دانستن است که برای ذولقرنین اختیار قرار می دهد

ولی دسته سوم که همان گمراهانند وبین سدهایی از جهل وتعصب خودشان را محصور کرده اند حاضر نیستند خودشان را از حصار بیرون آورده ودنیا را با چشم حقیقت بین بنگرند وبراساس تعصب یکسری پیش داوری ها را انجام می دهند حاضر نیستند فکر کنند وچون به راهشان ایمان دارند هیچ وقت برنمی گردند هرچند راهشان غلط باشد چون آنها هیچ وقت حاضر نیستند روی راهشان فکر کنند معمولا اینها گمراهانند واقعا نمی دانند راه حق چیست وفکر می کنند راه خودشان حق است ودیگران را فاسد می دانند وهمانطور که در سوره یس هم معرفی فرموده است وجعلنا من بین ایدیهم سدا ومن خلفهم سدا فاغشیناهم فهم لایبصرون وقرار دادیم جلو آنها وپشت سرشان سدی که در ذولقرنین هم می گوید آنها بین دو سدند وپس چشمهایشان را هم می بندند که سد سوم هم ساخته شود حال چگونه ذولقرنین برایشان سد سوم را می سازد خداوند در قران می فرماید ما هر که را بخواهیم گمراه وهر کس را بخواهیم هدایت می کنیم که البته با درخواست خود افراد این کار انجام میشود مثلا اعتقاد دارند خدایی بنام سحر وجادو یا چشم بد می تواند زندگی اورا نابود کند وقتی اول خودش آن دو سد جهل را ساخت خداوند هم توسط ذولقرنین سد بعدی را می سازد بدین ترتیب کاری می کند که از سحر وجادو یا چشم بد بدی ببیند وایمانش را روی خدایی بودن آنها محکمترکند بطوریکه با آلیاژمس سوراخهایش را هم می گیرد که هیچ راه نفوذی جهت عقل باقی نماند یا معقتد می شود که بت شفا می دهد خداوند هم توسط ذولقرنین کاری می کند که شفا پیدا کند که ایمانش در این مسئله قویترشود وممکن است شیطان یا همان ذولقرنین بصورت آن بت بر او ظاهر شود که او فکر کند که واقعا همان بت اورا شفا داده است پس با این مسئله آنچنان ایمانش نسبت به بت قوی می شود که هیچ کس نمی تواند او را آگاه کند به محض اینکه با او صحبت می کنید که اورا به طریق توحید دعوت کنید چشمش را می بندد وسرش را بالا نگه می دارد که اینها همه در سوره یس بیان شده است حال چه وقت این سد شکسته می شود زمان مرگ یا قیامت این سد شکسته شده وچشمان او طبق سوره ق تیز بین می شود وحقیقت برایش برملامی شود که دیگر آنروز سودی ندارد می بیند چه کارهایی برای بتان کرده است چه مالها ووقتهایی را صرف غیر خدا نموده است که الان جز آتش نتیجه ای برایش باقی نگذاشته در حالیکه او فکر می کرده بااین کارها به بهشت نزدیک می شود

گروه دوم که می فرماید به جایی رسید که محل طلوع خورشید بود که منظور مخلصینند که بین آنها وآفتاب هیچ حائلی وفاصله ای نبود یعنی اینها نه تنها حق را نمی پوشانند بلکه خودشان حق می گویند وتمامشان نور است که بدون صحبت وکاری از کنارشان رد می شود