سیری در دعای فرج شیعه
به عبارت زیر در دعای فرج شیعه توجه کنید
یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ
ای محمد ای علی مرا( از غیر خودتان)کفایت کنید که مسلما"شما دو نفر برای من کافی هستید و مرا کمک کنید که قطعا شما کمک کننده من هستید
پس این عبارات را بر آیات زیر عرضه کنید تا اختلاف و شقاق ادعاهای شیعه با قرآن آشکار گردد
وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ ينْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَنْ يضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ سَبِيلٍ(شوري/46)
و جز خدا براي آنان اولیاء[ديگری] نيست که آنها را ياري کنند و هر که را خدا در گمراهی رها کرده باشد هيچ راهي (برای نجات ) ندارد
أَلَيسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ (الزمر/36)
و کفی بالله حسیبا (نساء4)
یک جهانگرد که به ایران آمدده بود میگفت
سلام
جواب سوال من بسیار کوتاه است آیا دریغ میکنید ؟
ایراد شما به دعای فرج اینست که در جایی که خدا کافی است و "کفی بالله حسیبا" نباید دیگری را کافی دانست .
سوال : آیا اگر خدا برای امری کافی بود نباید در کنار کفایت الهی هیچ کفایت دیگری را مطرح نمود ؟
اگر در کنار کفایت الهی کقایت دیگری را مطرح کنیم شرک است ؟
آیا به این سوال پاسخ میدهید ؟
متشکرم
بگوش و به هوش باشید و کمی دقت کنید که عقیدۀ شما چقدر با همین قرآن 1000 صفحه ای! در تضاد است.
ابتدا اینکه خودتون اعتراف کردید که در قرآن چیزی ندارید که عقیدۀ شیعه در مورد توسل را تایید کند .
دوماً: اینجوری که از نوشته های شما پیداست شما قرآن رو شدیداً مهجور گرفته اید و این جملۀ شما همین حقیقیت رو بیان میکنه که نوشتید: «مگه نمی گید "و کفی بالله حسیبا"»
عرضم به خدمتتون که این رو ما نمیگیم ،بلکه این سخن خود خداست که وحی کرده بر رسول خودش و اون هم دیکته کرده بر اصحاب خودش و اونها هم عرضه کردن بر امت اسلامی و این سخنانی است که خود رسول صلی الله علیه وسلم اون رو میگفتند..حضرت علی هم میگفت و ائمه هم میگفتند! و ظاهراً شیعه ها این آیه رو قبول ندارن و اصلاً نمیگن که :وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا ... أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ... یا در سورۀ نساء: « وَكَفَى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللَّهِ نَصِيرًا (نساء:45)= "و كافى است كه خدا ولىِّ و سرپرست شما باشد و كافى است كه خدا ياور شما باشد"»…. « أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ » "هيچ پناهگاهي در برابر خداوند نيست مگر به سوي خود او"» سورۀ توبه (آيه 118)
«وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ (طلاق:3)= و از جايى كه حسابش را نمىكند به او روزى مىرساند و هر که به خدا اعتماد کند، خدا او را کافي است.»
«أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء(نمل:62) = بدان هنگام که شخص درمانده کمک مي طلبد چه کسي جز خدا مي تواند پاسخگوي او باشد و نيازش را برآورده کند و گرفتاری را از او دفع کند؟»
خودتان اعتراف میکنید که عقیدۀ شما جایی در قران ندارد و ما میتوانیم بیش از 10 آیه بیاریم که عقیدۀ شما کاملاً متضاد با قران است که چندی از آنهاگذشت و یکی دیگر از آنها:
«وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن یَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا یَسْتَجِیبُ لَهُ إِلَى یَومِ الْقِیَامَةِ .. = و كیست گمراهتر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مىخواند كه تا روز قیامت او را پاسخ نمىدهد ..»
و چرا تا روز قیامت به آنها پاسخ داده نمیشود؟. خداوند در ادامه آیه میفرماید: وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ..و آنها از درخواستشان بىخبرند..(احقاف:5)
و در آیۀ بعدی میفرماید:« وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاء وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ(احقاف:6) = و چون مردم محشور گردند دشمنان آنان باشند و عبادتشان را انكار کنند»
ضمناً کمتر بگید یا علی
یا الله بی شریک
سلام
کفی بالله حسیبا
ایراد شما به دعای فرج اینست که در جایی که خدا کافی است و "کفی بالله حسیبا" نباید دیگری را کافی دانست .
سوال : آیا اگر خدا برای امری کافی بود نباید در کنار کفایت الهی هیچ کفایت دیگری را مطرح نمود ؟
اگر در کنار کفایت الهی کقایت دیگری را مطرح کنیم شرک است ؟
آیا به این سوال پاسخ میدهید ؟
متشکرم
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
جناب هابيل صاحب ذوق عزيز :
اگر روايات شما ، كفايت غير خداي را براي شما اثبات نمايد ( به سند مقبول ) آيا باز هم قبول مي نماييد يا خير ؟
باسمه تعالی
ان شاء الله که همیشه شاد و سرحال باشی و مثل الان قهقهه بزنی و بخندی. اما خدمتت عرض کنم که اگر مطالب را بهتر می خواندی جواب این سؤالت را دادم. این که از چه کسی چیزی بخواهیم یا این که آیا از کسی هم که از دنیا رفته می شه چیزی خواست یانه و این که آیا اون کسی که از دنیا رفته به احوال این دنیا هم آگاه هست یانه چیزی نیست که ما بخواهیم با عقل خودمان بسنجیم و بگوییم چون ما چنین چیزی را درک نمی کنیم پس وجود ندارد. اصلاً اگر بخواهیم این طور استدلال کنیم خیلی از چیزهایی را که شما هم به آنها اعتقاد دارید قابل رؤیت با چشم و قابل حس و تجربه نیستند. پس نتیجه می گیریم باید در این خصوص به روایات پیامبران و امامان مراجعه کنیم و ببینیم آنها در این مورد چه دستوری فرموده اند. به روایات هم که مراجعه می کنیم ممکن هست که بعضی روایات مؤید عقاید ما باشند و بعضی برخلاف آن و بعضی دیگر دو پهلو باشند. این وظیفه متخصصین است که روایات صحیح را از روایات جعلی جدا کنند و در جایی که روایات دو پهلو است آنها را به کتاب خدا و سنت و اجماع قطعی بسنجند و ببینند در مجموع دین چه چیزی را توصیه می کند.
اما نکته قابل تأمل اینجاست که فرقه وهابیت سعی بر این دارد که اولاً این عقیده را شرک بداند. در حالی که اگر به توضیحات بنده توجه کنید تعریف شرک چیز دیگری است و حتی اگر اعتقادی به این مطالب هم نداشته باشید نمی توانید کسی را که معتقد به آن است مشرک بدانید.
ثانیاً از میان روایات موجود که برخی مؤید این عقیده و برخی برخلاف آن هستند فرقه وهابیت فقط روایات مخالف را بیان می کند و قضیه را به گونه ای وانمود می کند که گویی این عقیده ما هیچ ریشه و اساسی ندارد.
یا علی
قافیه چون تنگ آید شاعر به جفنگ آید!!!!!!!!!!!!!! هههههههههه
سبحان الله .... شما دیگه چه قومی هستید... یه ذرّه فکر نمیکنید؟؟
برادر من... پدر من .. شایدم پدر بزرگ من!!! شما نوشتید: « پس چرا وقتی گرسنت می شه به مامان جونت می گی برام غذا بیار نه به خدا. چرا وقتی مریض می شی می ری پیش دکتر، به دکتر مریضیتو می گی. خوب بشین توی خونه به خدا بگو..»
مرد حسابی ... خب اگه اون دکتره مرد! شما باز میری سر قبرش که بزنی تو سر و مغزت و بگی ... دکتر جان دستم به دامنت... قربون اون گوشی تو گردنت .. فدای اون شال گردنت !!!! ههههههه ..... برام نسخه بنویس ... ههههه ... یا اگه خدایی نکرده مادرتون( که ان شا الله صد سال زنده باشند) فوت شدند ... شما میرید بالای قبرشون که بگید ... مامان جون غذای من چی شد؟؟؟ مردم از گشنگی .. هلاک شدم از تشنگی!!!
و الحق که ... الغریق یتشبث بکل حشیش = شخص در حال غرق به هر خار و خاشاکی چنگ میزند!!
باسمه تعالی
آقا صادق گل گلاب اولاً شما از کجا می دونی که خدا اینها رو جزو قانون خلقتش قرار نداده؟ مگه همه قوانین خلقت خدا مادی و محسوس هستن که منو شما هم بتونیم ببینیم و حس کنیم؟ ثانیاً اگر چیزی در قرآن نیومده باشه دلیل نمی شه که اون چیز صحیح نباشه چون قرآن 1000 صفحه ای گنجایش این رو نداره که همه چیز رو با جزئیاتش بیان نکنه. ثالثاً اگر شما به این مسائل هم اعتقادی نداشته باشی نمی تونی اسم این عمل رو شرک بذاری چون شرک اینه که چیزی رو در علم یا قدرت یا صفات دیگه ای که خدا داره در عرض خدا بدونی نه در طول خدا.
یا علی
این عقل شیعه است!!!!! عقلی که میګه(پس چرا وقتی گرسنت می شه به مامان جونت می گی برام غذا بیار نه به خدا)!!!!!!!!!!! ای شیعه ی که عقلت عین بت پرستان زایل شده! همون غذای رو که مامان جونت بهت میده به اذن
خدا است و قانون خلقتی است که خدای متعال انرا وضع کرده و در قران هم از ان یاد کرده! اما توسل و شفاعت طلبیدن ازمردګان در این دنیا رو
رو نه جز قوانین خلقتش قرار داده!و نه در قرانش به ان اذنی داده!
پس در قیاس نادانتر از شیعه وبت پرستان قومی در عالم وجود ندارد.
هابیل جون بابا بس کن دیگه آخه اینا چه اشکالایی می گیری یه چیزی بگو لااقل مردم بهت نخندن. من که این همه برات تو مقاله قبلی توضیح دادم بازم داری حرف خودتو تکرار می کنی؟ اصلاً تو اون مقاله به سؤال من چرا جواب ندادی؟ مگه نمی گید "و کفی بالله حسیبا" پس چرا وقتی گرسنت می شه به مامان جونت می گی برام غذا بیار نه به خدا. چرا وقتی مریض می شی می ری پیش دکتر، به دکتر مریضیتو می گی. خوب بشین توی خونه به خدا بگو. شما خودتون به حرف خودتون عمل نمی کنید اون وقت به ما می گید عمل کنیم.
اصلاً نکنه کاسه ای زیر نیم کاسه است؟