آيا مي توانيم از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله بخواهيم براي ما استغفار کنند؟
با سلام
در سوره يوسف فرزندان حضرت يعقوب عليه السلام از ايشان مي خواهند براي آنها استغفار کنند. آيا ما نيز مي توانيم از پيامبرمان صلي الله عليه و اله بخواهيم برايمان استغفار کنند؟
فرزندان يعقوب چنين گفتند:
قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ (يوسف 97)
و حضرت يعقوب نيز درخواست آنان را مي پذيرد.
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (يوسف 98)
بنابراين بر ماست که از پيامبرمان بخواهيم براي ما استغفار کنند.
و از أبي هريره در باره قصه حضرت آدم نقل شده است :
يا آدم هؤلاء صفوتي... فإذا كان لك لي حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبي: نحن سفينة النجاة من تعلق بها نجا ومن حاد عنها هلك، فمن كان له إلى الله حاجة فليسألنا أهل البيت .
فرائد السمطين ، ج1 ، ص 36 ح 1.
اي آدم ! اينها ( اهل بيت ) برگزيدگان من هستند ... هر وقت حاجتي داشتي اينها را واسطه قرار بده . پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند : ما كشتي نجات هستيم ، هر كس سوار اين كشتي شد ، نجات خواهد يافت و هر كس سر پيچي كند ، هلاك ميشود ، هر كسي حاجتي به سوي خداوند دارد ، بايد ما اهل بيت را واسطه قرار دهد .
و سيوطي نقل ميكند كه حضرت آدم به درگاه خداوند چنين استغاثه ميكرد :
اللهمّ إنّي أسألك بحقّ محمد وآل محمد سبحانك لا إله إلا أنت، عملت سوءً، وظلمت نفسي فاغفر لي إنّك أنت الغفور الرحيم، فهؤلاء الكلمات التي تلقى آدم .
الدر المنثور ، ج1 ، ص 60.
بار خدايا ! از تو درخواست ميكنم به حق محمد و آل محمد كه تو پاك و منزهي و غير از تو خدايي نيست ، من كاري بدي كردم و به خود ظلم نمودم ؛ پس مرا ببخش كه تو بخشنده و مهربان هستي ... .
گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده اند، مردگانی هستند، بلكه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.169 ال عمران
بله سخن آفریدگار متعال درست است: ... أحياءٌ عند ربهم يُرزقون ... زنده و در نزد پروردگارشان بهره مندند.
نه در نزد شما و نه در مشهد يا كربلا يا نجف كنار هزاران زائر بى خبر! ... زنده بودن نزد خداوند متعال امريست حقيقى و ما معتقديم انسان بعد از خروج " جان " از دنياى مادى خارج مى شود و بى خبر از دنيا و اهلش مى رود. انبياء هم خبرى از امتهايشان بعد از وفاتشان ندارند و ذكر عيسى در سوره ى مائده همين است كه او مى گوید:... تا وقتی درمیانشان بودم برآنان شهید (گواه ) بودم و وقتی مرا میراندی خودت بر آنان شهید (گواه ) بودی...
همان کسی که سلام شما را در نماز میشنود وجواب میدهد دعا ما را هم میشنود و نزد خدا برای ما شفاعت میکند
و یا در آیه ای دیگر می فرماید : ((و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لكن لاتشعرون)) كه در این آیه نیز به زنده بودن شهید اشاره نموده است.
گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده اند، مردگانی هستند، بلكه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.169 ال عمران
متاسفانه تشیع اگر بفهمد خدایانش نمی شنوند از غصه دق می کند!
نه ! شاید هدایت نصیبش گردد...
نه ابدا نمی توانید از پیامبر بخواهید برایتان استغفار کند.
اگر زنده بود بله از او هم ميشد طلب دعاى خیر و مغفرت می نمود و او هم حتما طعاى خيرش موجب آرامشمان ميشد.
در ضمن شهدا و لفظ شهید در قاموس تشیع اشتباه است!
شهدا یعنی زنده شدگان و گواه طلبان در روز قیامت.
در این دنیا فقط الله تعالی شهید است و ما شهید هستیم تا روزی که زنده ایم.
پیامبر تا روزیکه زنده بود " شهید " بود ولی الآن شهید نیست و فقط در روز قیامت که دوباره زنده شد باز " شهید " می شود.
اواخر سوره المائدة را بخوانيد كه عيسى تا روزيكه زنده بود خود را " شهيد " معرفى كرد و بعد از وفاتش الله تعالى را " شهيد " و مراقب خواند.
* حاکم الحسكاني النيسابوري، المستدرک علي الصحيحين، ج 3، * أبوبكر بن محمد الحصني الدمشقي، دفع الشبه عن الرسول وغیره
سيد حسن سقاف ميگويد توسل به رسول اكرم(ص) و طلب شفاعت از آن حضرت به ويژه در اوقات گرفتاري از مستحبات موكد ميباشد.
محمد بن ادريس شافعي به قبر ابو حنيفه و احمد بن حنبل به قبر شافعي متوسل ميشد.
مردم سمرقند براي طلب باران به قبر محمدبن اسماعيل بخاري متوسل شدند.
ابو علي خلال، شيخ حنابله، ميگويد هرگاه مشکلي بر من عارض شود، قبر موسي بن جعفر(ع) را زيارت ميکنم و به ايشان متوسل ميشوم و خداوند مشکل مرا آسان ميکند.
دستور عایشه به توسل به قبر پیامبر برای رفع خشکسالی مدینه.سنن دارمی جلد1ص43
»ادم:نام او را بر عرش دیدم وفهمیدم که اومحبوبترین خلق نزد توست.خداوند:ادم راست گفتی وخداوند به حق محمد ادم را امرزید
وقتی ادم مرتکب خطا شد عرض کردخدایا من تورا بحق محمد می خوانم که مرا ببخشی.خداوند:تو محمد را از کجا میشناسی در حالی که هنوز او را نیافریدم»»
تنها یکی از روایاتی ازکتب اهل سنت که زنده متوسل به مرده میشود:حاکم در مستدرک جلد2ص165توضیح بیشترکتاب مفاهیم یجب ان تصحح ص121
اگر انها مردند و صدای مارا نمیشنوند چرا پس در نماز به انهاسلام میدهید؟؟؟
2قران پاسخ داده،شهدا نزد خدا هستند تا حالا ایه ان را نخواندی!!!!!!!!!!!
1من منظور شمااز ولی اون زنده کجا که خداوند می فرماید وزنده ی روافض کجا رانفهمیدم لطفا انواع دسته زنده ها را از قران برام بیان کنید.قضاوت را به مردم میسپارم.
شیعه می گوید شهدا زنده اند البته خداوند می فرماید زنده اند ولی اون زنده کجا که خداوند می فرماید وزنده ی روافض کجا
حالا من سوالی دارم از اهل تشییع این شهدایی که زنده هستند کجایند
از نظر ما شیعیان شهدا\پیامبران (ص) و ائمه که مقامی بالاتر از شهدا دارند زنده هستندوازخدا روزی میگیرند وناظر براعمال مردم هستند
جناب هاشمی الحسنی سخن را بر زبان جار یمی کنند بدون آنکه تأملی بر آن داشته باشند.
شما از طرز صحبت ایشان دلخور نشوید.
سلام
جناب کامبیز ولی جنابعالی فکر کنم متوجه نشدی حضرت یعقوب اون وقت زنده بوده ولی حالا فوت کرده اگر دلیلی برای این داری که بعد از فوت یعقوب (ع) اسغفار جایز بفرما بیار ماهم استفاده کنیم
توسل صحابه به پيامبر اکرم بعد از وفات ايشان
أصاب الناس قحط في زمن عمر بن الخطاب فجاء رجل إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم فقال : يا رسول الله استسق الله لأمتك فإنهم قد هلكوا . فأتاه رسول الله صلى الله عليه وسلم في المنام فقال : إيت عمر فأقره مني السلام وأخبرهم أنهم مسقون ، وقل له عليك بالكيس الكيس . فأتى الرجل فأخبر عمر فقال : يا رب ما آلوا إلا ما عجزت عنه . وهذا إسناد صحيح .
در زمان عمر بن الخطاب قحطي آمد ، بلال بن حارث آمد كنار قبر پيامبر عرضه داشت :امت تو نابود شدند ، از خداي عالم باران رحمت طلب كن .بعد پيامبر به خوابش آمد و گفت برو پيش عمر و سلام مرا به او برسان و به او خبر بده كه باران رحمت نازل خواهد و به او بگو كه نسبت به مردم بذل و بخششت بيشتر باشد . اين شخص آمد خدمت عمر . عمر خيلي گريه كرد كه ما قابل اين سلام نبوديم . و گفت : هيچ خدمتي را نسبت به مسلمانان كه از دستم بر بيايد كوتاهي نخواهم كرد .
ابن حجر عسقلاني از استوانه هاي علم رجال اهل سنت در آخر مي گويد : سند اين حديث صحيح است .
فتح الباري ، ج2 ، ص412
اگر ما مدعى پيروى از سلف هستيم، اين سلف صالح به قبر پيامبر ـ صلى الله عليه و سلّم ـ متوسل شد. چنان چه مسعودى مى گويد:
«فى سنة ثلاث و خمسين هلك زياد بن أبيه... و قد كان كتب الى معاوية أنه قد ضبط العراق بيمينه، و شماله فارغة فجمع له الحجاز مع العراقين. واتصلت و لايته بأهل المدينة، فاجتمع الصغير و الكبير بمسجد رسول الله ـ صلى الله عليه و سلّم ـ و ضبحوا الى الله، و لاذوا بقبر النبى ـ صلى الله عليه و سلّم ـ ثلاثة ايام لعلمهم بما هو عليه من الظلم و العسف، فخرجت فى كفه بثره ثم حكها ثم سرت و اسودت فصارت أكلة سوداء، فهلك بذلك.»
مروج الذهب 3: 32
سلام سجاد جان
گويا اينطور است که شهدا را نبايد مرده خطاب کنيم و آنان زنده اند. اينطور نيست؟