پرستش چیست وچه کارهایی شرک است وچه کارهایی شرک نیست
پرستش را می توان به دو بخش تقسیم کرد که فعلا در مقاله اول به یاری خداوند به بخش اول آن به طور خلاصه اشاره می کنم.ودر زمانهای آتی به بخش دوم آن می پردازم
پرستش فقط مخصوص خداست
بخش اول آن شامل حمداست که فقط مخصوص خداست
قل الحمدلله بگو حمد مخصوص خداست حمد ، شکر ، ستایش ومدح مخصوص خداست که نمی توان کسی را با خدا در آن شریک دانست برای وضوح مطلب به مثالی اشاره می کنم زمانیکه سلیمان تخت بلقیس را جلو خودش حاضر دید آنرا به آورنده نسبت نداد بلکه بلافاصله فرمود هذا من فضل ربی لیبلونی ءاشکر ام اکفر این از فضل پروردگار من است تا بیازماید مرا که آیا شکر میگویم یا می پوشانم یا بعبارتی آیا آنرا به خالق نسبت می دهم یا به مخلوق
با وجودیکه آن مخلوق گفت من آنرا در یک چشم بر هم زدن حاضر می سازم واین کار را هم کرد ولی سلیمان حمد خدا را گفت وحتی از آن مخلوق تشکر هم نکرد چون چشم نفسش بینا بود وحق رامیدید
یا در آیات دیگر می فرماید واذا مسکم الضر فی البحر ضل من تدعون الا ایاه فلما نجیکم الی البراعرضتم وکان الانسان کفورا وچون مس کند شما را ضرری در دریا گم می شود کسی راکه می خوانید غیر خدا پس چون نجاتتان داد بسوی خشکی روی گردان شدید وباشد انسان پوشاننده حق(کافر) مثلا در سختی ها برایمان مشکلی پدیدار می شود خالصانه خدا را می خوانیم واز اویاری می طلبیم وقتی خداوند مارا به ساحل نجات رسانید آنرا به اسبابش نسبت می دهیم وکافر می شویم مثلا می گوییم فلان دکتر اگر نبود بچه ام مرده بود یا در دریا اگر فلان کشتی ما را ندیده بود ما غرق شده بودیم به همین راحتی خدا را حذف می کنیم تازه اگر خیلی خوب باشیم می گوییم اول خدا دوم این دکتر مارا خوب کرد وشریک برای او قائل می شویم وشفا را به غیر خدا نسبت می دهیم خداوند برای حل مشکلات ، خودش مستقیما بر بندگان ظاهر نمی شود چون تحمل ما کم است
همانطور که بنی اسرائیل تحمل دیدن خدارا نداشتند وما چون ماده ایم از وسایل مادی برای کمک به ما استفاده می کند ولی ما چون فقط ماده را میبینیم آنرا به غیر او نسبت می دهیم ودر شفا دادن ، دکتر ودر نجات ، کشتی را می بینیم وآنها را شریک خدا قرار می دهیم و مدح وستایش غیر خدا را انجام می دهیم که همه اینها شرک است وپرستش غیر خداست
اگرخدا بخواهد بخش بعدی پرستش را به بعد موکول می نمایم .
جناب هاشمی الحسنی
مگر ایرادی دارد که ابلیس غدیر را قبول داشته باشد.
مگر حضرت خلفای سه گانه خود بیعت نفرمودند با علی رضی الله در روز 18 ذی الحجه.
اگر تمایلی دارید اسنادی از کتب خودتان بیاورم. از جمله تاریخ طبری :)
شما بفرمایید بخ بخ یا امیرالمومنین که حضرت عمر فرمده اند در این روز به علی ابن ابیطالب برای چه بوده است؟
سختی هایی که در این مسیر وجود دارد
چرا که خداوند در قران می فرماید یا ایهالذین امنو استعینو بالصبر والصلوه ان الله مع الصابرین ...ولنبلونکم بشی من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات....
در قران استعانتی که در سوره حمد بیان شده است را مخصوص خودش بیان فرموده که روزی حداقل 10 بار آنرا تکرار می کنیم پس اینجا هم هدف از استعانت منظورکمک خواستن از همان خداست که باید بوسیله صبر واتصال به خدا باشد چرا که خداوند انسان را در مسیر پرستش بارها وبارها می آزماید تا معلوم شود زمانیکه ما می گوییم فقط خدا را می پرستیم(یا بعبارتی می گوییم ایاک نعبد وایاک نستعین) واقعا راست می گوییم یا دروغ می گوییم در این مسیر استعانت از خدا ممکن است سریع این نیاز برآورده نشود تا مارا بیازماید وببیند آیا به غیر او متوسل خواهیم شد وپرستش غیر اورا انجام خواهیم داد یا خیر
در این طریق حتی شیاطین جن وانس برفرد نیازمند نازل می شوند تا اورا به پرستش غیر خدا وادارند که در سوره شعرا می فرماید آیا خبر دهم شما را برکسی که نازل می شود بر اوشیاطین، نازل می شود بر هر دروغگوی گناهکاری
بله دروغگویی که در زبان می گوید من خدا را می پرستم ودر عمل وامتحان دروغ می گوید وبه غیر او متوسل شده وبا حالت تضرع ، رازو نیاز ودعا غیر اورا صدا می زند واز او حاجت می خواهد
وحتی ممکن است در این مسیر نقصهایی از اموال الانفس یا ثمرات برای ما اتفاق بیفتد تا بیازماید ببیند ما واقعا به پرستش غیر اوروی خواهیم آورد یانه ودر این راه نباید امیدش از خدا به غیر خدا معطوف شود این همان امیدی بود که لحظه ای یوسف در سختی زندان به ان زندانی آزاد شده بست که واسطه ای شود که پادشاه بداند و او بتواند از زندان خلاص شود که بلافاصله خداوند بخاطر این موضوع 7 سال بر زندانیش افزود تا اورا جریمه کند
لازم به ذکر است شیطان در مورد انسانهای مخلص که یوسف وموسی از مخلصین بودند توان گمراه کردن را ندارد ولی توان فراموشی لحظه ای را دارد وآنها چون گمراه نیستند سریعا حق را می شناسند
خلاصه اینکه پرستش در این بخش همان طلب حاجت بصورت دعا در حالت تضرع ،التماس، راز ونیاز،...خوارکردن خویشتن، بالابردن معبودو... ودر نهایت امید بستن است که ممکن است در اینجا سوالات زیادی مطرح شود که چرا خداوند فرموده است انما ولیکم الله ورسول...یا بحث شفاعت
چون موضوع امروز کمی طولانی شد و ممکن است از حوصله خارج باشد انشاالله در دفعات بعد آنرا بطور کامل خواهم گفت