پرستش چیست وچه کارهایی شرک است وچه کارهایی شرک نیست

4 پاسخ [آخرین پست]
eslami
تصویر پروفایل eslami
آفلاین
عضویت: 10/03/28

پرستش را می توان به دو بخش تقسیم کرد که فعلا در مقاله اول به یاری خداوند به بخش اول آن به طور خلاصه اشاره می کنم.ودر زمانهای آتی به بخش دوم آن می پردازم
پرستش فقط مخصوص خداست
بخش اول آن شامل حمداست که فقط مخصوص خداست
قل الحمدلله بگو حمد مخصوص خداست حمد ، شکر ، ستایش ومدح مخصوص خداست که نمی توان کسی را با خدا در آن شریک دانست برای وضوح مطلب به مثالی اشاره می کنم زمانیکه سلیمان تخت بلقیس را جلو خودش حاضر دید آنرا به آورنده نسبت نداد بلکه بلافاصله فرمود هذا من فضل ربی لیبلونی ءاشکر ام اکفر این از فضل پروردگار من است تا بیازماید مرا که آیا شکر میگویم یا می پوشانم یا بعبارتی آیا آنرا به خالق نسبت می دهم یا به مخلوق
با وجودیکه آن مخلوق گفت من آنرا در یک چشم بر هم زدن حاضر می سازم واین کار را هم کرد ولی سلیمان حمد خدا را گفت وحتی از آن مخلوق تشکر هم نکرد چون چشم نفسش بینا بود وحق رامیدید
یا در آیات دیگر می فرماید واذا مسکم الضر فی البحر ضل من تدعون الا ایاه فلما نجیکم الی البراعرضتم وکان الانسان کفورا وچون مس کند شما را ضرری در دریا گم می شود کسی راکه می خوانید غیر خدا پس چون نجاتتان داد بسوی خشکی روی گردان شدید وباشد انسان پوشاننده حق(کافر) مثلا در سختی ها برایمان مشکلی پدیدار می شود خالصانه خدا را می خوانیم واز اویاری می طلبیم وقتی خداوند مارا به ساحل نجات رسانید آنرا به اسبابش نسبت می دهیم وکافر می شویم مثلا می گوییم فلان دکتر اگر نبود بچه ام مرده بود یا در دریا اگر فلان کشتی ما را ندیده بود ما غرق شده بودیم به همین راحتی خدا را حذف می کنیم تازه اگر خیلی خوب باشیم می گوییم اول خدا دوم این دکتر مارا خوب کرد وشریک برای او قائل می شویم وشفا را به غیر خدا نسبت می دهیم خداوند برای حل مشکلات ، خودش مستقیما بر بندگان ظاهر نمی شود چون تحمل ما کم است
همانطور که بنی اسرائیل تحمل دیدن خدارا نداشتند وما چون ماده ایم از وسایل مادی برای کمک به ما استفاده می کند ولی ما چون فقط ماده را میبینیم آنرا به غیر او نسبت می دهیم ودر شفا دادن ، دکتر ودر نجات ، کشتی را می بینیم وآنها را شریک خدا قرار می دهیم و مدح وستایش غیر خدا را انجام می دهیم که همه اینها شرک است وپرستش غیر خداست
اگرخدا بخواهد بخش بعدی پرستش را به بعد موکول می نمایم .

raha
آفلاین
عضویت: 10/04/29

جناب هاشمی الحسنی

مگر ایرادی دارد که ابلیس غدیر را قبول داشته باشد.

مگر حضرت خلفای سه گانه خود بیعت نفرمودند با علی رضی الله در روز 18 ذی الحجه.

اگر تمایلی دارید اسنادی از کتب خودتان بیاورم. از جمله تاریخ طبری :)

شما بفرمایید بخ بخ یا امیرالمومنین که حضرت عمر فرمده اند در این روز به علی ابن ابیطالب برای چه بوده است؟

eslami
تصویر پروفایل eslami
آفلاین
عضویت: 10/03/28

سختی هایی که در این مسیر وجود دارد

چرا که خداوند در قران می فرماید یا ایهالذین امنو استعینو بالصبر والصلوه ان الله مع الصابرین ...ولنبلونکم بشی من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات....
در قران استعانتی که در سوره حمد بیان شده است را مخصوص خودش بیان فرموده که روزی حداقل 10 بار آنرا تکرار می کنیم پس اینجا هم هدف از استعانت منظورکمک خواستن از همان خداست که باید بوسیله صبر واتصال به خدا باشد چرا که خداوند انسان را در مسیر پرستش بارها وبارها می آزماید تا معلوم شود زمانیکه ما می گوییم فقط خدا را می پرستیم(یا بعبارتی می گوییم ایاک نعبد وایاک نستعین) واقعا راست می گوییم یا دروغ می گوییم در این مسیر استعانت از خدا ممکن است سریع این نیاز برآورده نشود تا مارا بیازماید وببیند آیا به غیر او متوسل خواهیم شد وپرستش غیر اورا انجام خواهیم داد یا خیر
در این طریق حتی شیاطین جن وانس برفرد نیازمند نازل می شوند تا اورا به پرستش غیر خدا وادارند که در سوره شعرا می فرماید آیا خبر دهم شما را برکسی که نازل می شود بر اوشیاطین، نازل می شود بر هر دروغگوی گناهکاری
بله دروغگویی که در زبان می گوید من خدا را می پرستم ودر عمل وامتحان دروغ می گوید وبه غیر او متوسل شده وبا حالت تضرع ، رازو نیاز ودعا غیر اورا صدا می زند واز او حاجت می خواهد
وحتی ممکن است در این مسیر نقصهایی از اموال الانفس یا ثمرات برای ما اتفاق بیفتد تا بیازماید ببیند ما واقعا به پرستش غیر اوروی خواهیم آورد یانه ودر این راه نباید امیدش از خدا به غیر خدا معطوف شود این همان امیدی بود که لحظه ای یوسف در سختی زندان به ان زندانی آزاد شده بست که واسطه ای شود که پادشاه بداند و او بتواند از زندان خلاص شود که بلافاصله خداوند بخاطر این موضوع 7 سال بر زندانیش افزود تا اورا جریمه کند
لازم به ذکر است شیطان در مورد انسانهای مخلص که یوسف وموسی از مخلصین بودند توان گمراه کردن را ندارد ولی توان فراموشی لحظه ای را دارد وآنها چون گمراه نیستند سریعا حق را می شناسند
خلاصه اینکه پرستش در این بخش همان طلب حاجت بصورت دعا در حالت تضرع ،التماس، راز ونیاز،...خوارکردن خویشتن، بالابردن معبودو... ودر نهایت امید بستن است که ممکن است در اینجا سوالات زیادی مطرح شود که چرا خداوند فرموده است انما ولیکم الله ورسول...یا بحث شفاعت
چون موضوع امروز کمی طولانی شد و ممکن است از حوصله خارج باشد انشاالله در دفعات بعد آنرا بطور کامل خواهم گفت

eslami
تصویر پروفایل eslami
آفلاین
عضویت: 10/03/28

نام خداوند بخشنده ومهربان
پناه می بریم از شر شیطان رانده شده به سوی الله
حال به بررسی بخش دوم آن می پردازیم که بحثی بسیار ظریف است که باید در این مورد تامل بسیار نمود قبل از وارد شدن به آن لازم است دلیل بخش اول پرستش را بگوییم که چرا باید هر کاری را به خدا نسبت داد یا در قران اشاره کرده است در روز قیامت نیست صدایی جز صدایی واحد وهمه خدارا ملاقات می کنند بعضی ها می گویند مگر امکان رویت خداوند وجودداردخداوند که دیدینی نیست حال چگونه اینکار امکان پذیر است که بتوان خدا رادید ودر همین دنیا هم در همه کارها بتوانید خدا را بینید برای روشن شدن مطلب به مثالی اکتفا می کنم مثلا حسن برای ما نان می خرد اگر از ما بپرسند چه کسی نان خرید می گوییم حسن در حالیکه پاهای او راه رفتند زبانش سخن گفت دستهایش نانها را آورد ولی ما نمی گوییم دست و زبان وپاهای حسن نان خرید می گوییم حسن نان خرید چون اذن واراده حسن بود که دست وپا وزبان را به سمت خریدن نان هدایت کرد
خداوند هم به همین صورت است هر کسی هر کاری انجام می دهد به اذن اوست ودر حقیقت اوست که همه کار می کند ولی اسامی ما رابه کثرت رسانده ودر نتیجه گمراه می کند ولی در روز قیامت اسامی نیستند وجز صدای خدا صدایی وجود ندارد وهمه فرشتگان تحت امر واراده او هستند بلا تشبیه مانند دست وپا برای حسن به همین جهت هر کسی روز قیامت فقط خدا را می بیند همانطور که شما در این دنیا به هیچ وجه نمی توانید نفس حسن را ببینید ولی می گویید اورا دیدم در آن روز هم با وجودیکه خدا را نمی توان دید ولی اورا خواهید دید بوسیله همان مخلوقاتی که همه بدون اسم تحت فرمانش هستند ومانند بلا تشبیه دست وپا برایش کار می کنند بیایید در این دنیا هم فقط خدا را ببینید نه وسیله ها را تا آنروز دچار حسرت نشویم که بگوییم آیا می شود دوباره مارا برگردانی که توحید داشته باشیم وغیر تورا عامل ندانیم همه چیز را تو ببینیم نه غیر تو بیایید از این فرصت باقی مانده عمر استفاده کرده توبه نموده وفقط اورا ببینیم ورویمان به سمت اوباشد
حال به بررسی بخش دوم می پردازیم که چه کار دیگری فقط مخصوص خداست ما چون بنده خلق شده ایم پس مالک هیچ چیز نیستیم و نیازهای بیشماری داریم که باید یک مالک را پیدا کنیم که او مارا اجابت کرده ونیازهای مارا برطرف کند اینجاست که شیطان قسم خورد که مارا گمراه می کند چون مطمئن بود ما بخاطر نیازمان به هر طرف که فکر می کنیم نیازمان زودتر برطرف می شود خواهیم رفت سوره اعراف آیه 15
قال فبما اغویتنی لاقعدن لهم صراطک المستقیم ثم لاتینهم من بین ایدیهم ومن خلفهم وعن ایمانهم وعن شمائلهم ولا تجد اکثرهم شاکرین
دقت کنید سر راه مستقیم مینشیند که در هر کاری خدارا نبینیم وبه هرسویی کشیده شویم
حال وقتی یک انسان مشکلی برایش پیش می آید شیطان لشکریان جن وانسش را برای گمراه کردن او می فرستد که او را به طرف غیر خدا دعوت کند در صورتیکه خداوند در قران فرموده ادعونی استجب لکم مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را پس ما زمانیکه حاجاتمان را به حالت زاری تضرع راز ونیاز وخلاصه بصورت دعا از هر کس بخواهیم در حقیقت اورا پرستیدیم
له دعوه الحق ولذین یدعون من دونه لایستجیبون لهم بشی الا کباسط کفیه الی الماء لیبلغ فاه وما هو ببالغیه وما دعا الکافرین الافی ضلال
پس طلب حاجت کردن بصورت دعا مخصوص خداست
البته دعا یک نوع درخواست است وهر درخواستی پرستش نیست
ابتدا انواع درخواست را توضیح می دهم در خواست می تواند بصورت سوالی باشد مثل درخواست یک شاگرد از معلم برای یاد گیری یا درخواست یک جاهل از یک دانا برای ارتقاء معلومات که اینها هیچکدام پرستش نیست یا سوالی که سلیمان از اطرافیان خویش کرد برای آوردن تخت که بسنجد کدامیک این دانش را دارند که بتوانند تخت را حاضر گردانند یا سوال یک مریض از یک دکتر برای معالجه (آقای دکتر چه غذایی برای این مرض بد یا خوب است)( یا آیا شما می توانید مرا معالجه کنید) اینها همه در خواستهایی هستند که بصورت سوالی (نه دعا وخواندن وبدون تضرع) مطرح می شوند ومنتظر جوابند وهیچ کدام پرستش وجزء ادعونی ودعانیستند درخواست بعدی که ممکن است در زندگی انسان پیش بیاید حالت امری است که می تواند بصورت محترمانه وغیر محترمانه مطرح شود زید اینجا را تمیز کن یا لطفا اینجا را دستمال بکش یا خواهشمنداست این مسئله را به انجام برسانید که همه اینها باز نمی تواند حالت پرستش باشد
چه حالتی به پرستش نزدیک است دعا یا بعبارتی خواندن بصورت تضرع، التماس، خواری برای خودش وبالابردن طرف مقابل ودر نهایت امید بستن به آن معبودی که از او حاجت خواسته است

eslami
تصویر پروفایل eslami
آفلاین
عضویت: 10/03/28

با سلام وعرض احترام
قبل از ادامه بحث به بررسی اثرات اینگونه پرستش ( بخش اول) روی افراد وجوامع می پردازیم
درقران مشابه این مسئله آیات زیادی داریم که اگر خداوند بخواهد به کسی خیری برساند هیچ کس نمی تواند مانع شود واگر هم بخواهد شری برساند باز کسی نمی تواند مانع شود
اگر انسان بداند تمامی سرنوشتش در دستان یک نفر است که او مهربانترین مهربانان است تمامی صفات رذیله مثل حسد غیبت زیر آب زنی تهمت سخن چینی دروغ و.....از افراد واز جامعه رخت بر می بندد حدیثی است که می گویند کلید همه گناهان دروغ است ولی این حرف درستی نیست وبه احتمال 100در صد جعلی است که مارا از گناهی بزرگتر وموثر بخشتر غافل گرداند کلید همه گناهان عدم پرستش یک خداست واینکه قبول نداشته باشیم که همه امور دست یک نفر است وهیچ کس موثر نیست جز خدا اگر بخش اول پرستش به معنای واقعی عمل شود دیگر دادگاهها تعطیل می شوند دیگر حرص وطمع از جامعه بیرون می رود دیگر ربا جایی ندارد چون پول خدا نیست وقتی پول عامل نباشد وخدا عامل باشد 90 درصد دعوا ها تمام می شود
وبطور خلاصه آرامش بر جامعه حاکم می شود ومدینه فاضله همین است بهشت موعود در همین دنیا ساخته می شود
بله عزیزان من مثال ما مانند اتاقی است که در آن زندگی می کنیم و چراغی بنام توحید در آن وجوددارد متاسفانه آن چراغ خاموش است و واعظین بجای روشن کردن آن ، مدام مردم را در تاریکی به سوی خوبی هدایت می کنند و از مارها وچاههای داخل آن اتاق منع می کنند مثلا می گویند چپ نروید چاه است راست نروید مار است مردم غیبت نکنید مردم طمع نداشته باشید و....در حالیکه اگر چراغ توحید روشن بود لزومی به تذکرات دیگر نبود خود مردم مار وچاه را می دیدند واز آن فاصله می گرفتند
بخش دوم پرستش باشد بعد