خوراكى هاى شيعه به به
بسم الله الرحم الرحیم
السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
از تاریخ طبری نقل کردند
متن وسند حدیث بدین صورت می باشد
حدّثني عمر، قال: حدّثنا أبو الحسن، قال: حدّثنا أبو ليلى، عن أبي عكّاشة الهمدانيّ، عن رفاعة البجليّ، عن أبي البختريّ الطائيّ، قال: أطافت ضبّة والأزد بعائشة يوم الجمل، وإذا رجال من الأزد بعائشة يوم الجمل، وإذا رجال من الأزد يأخذون بعر الجمل فيفتّونه ويشمّونه، ويقولون: بعر جمل أمّنا ريحه ريح المسك؛
معنای حدیث مردانی از قبیله ارزد در جنگ جمل پشکل شتر حضرت عایشه را برمی داشتندوبعد
می شکافتند وبو می کردن ومی گفتن پشکل شتر مادرمان بوش بوی مسک است
و این مطلب در چند کتاب دیگر آمده که مهمترین از همه کتاب الکامل فی التاریخ ابن اثیر می باشد
که ایشان هم در مقدمه کتاب خود گفته است که اکثر ترجمه وروایات و داستانهای تاریخ طبری را در
کتابش نقل کرده است وهمه می دانیم طبری در کتابش صحیح وضعیف را جمع کرده است
راوی اول عبد الله بن ميسرة الحارثى ، أبو ليلى می باشد که ایشان ضعیف می باشد
قال أبو حاتم : ليس بشىء
قال النسائى : ضعيف
قال ابن حبان فى " الضعفاء " : لا يحل الاحتجاج بخبره
قال الحاكم أبو أحمد : ليس حديثه بمستقيم
قال الدارقطنى : ضعيف
رتبته عند ابن حجر : ضعيف
رتبته عند الذهبي : واه
راوی دوم أبو عكاشة الهمدانى الكوفی می باشد
الاسم :أبو عكاشة الهمدانى الكوفى
الطبقة : 6 : من الذين عاصروا صغارالتابعين
روى له : ق ( ابن ماجه )
رتبته عند ابن حجر : مجهول
رتبته عند الذهبي : لم يذكرها
روای اول ضعیف ودوم هم مجهول
همین خود جهت ضعف روایت کافی است اگر بقیه را هم برسی کنیم بدون شک در روایت
راوی ضعیف دیگری یا ارسال در روایت هم پیدا خواهیم کرد
حال به نظر شما صدور چنین امری جز طعنه زدن بر همسر گرانقدر رسول امت صلی الله علیه
نیست احتمالا روافض این روایت را نقل می کنند تا اعتقاد بزرگان خودشان مثل
ملا زين العابدين گلپايگانی که اعتقاد جالبی داشته را بپوشونند
ليس في بول الأئمة وغائطهم استخباث ولا نتن ولا قذارة بل هما كالمسك الأذفر، بل من شرب بولهم وغائطهم ودمهم يحرم الله عليه النار واستوجب دخول الجنة
در ادرار و مدفوع ائمه كثافت و بوي بد وجود ندارد بلكه مانند مشكي است كه بوي آن همه جا را پر مي كند و هر كس از ادرار و مدفوع و خون ائمه بخورد خداوند آتش دوزخ را بر وي حرام كرده و بهشت را بر او واجب مي گرداند
(انوار الولايه تاليف آية الله زين العابدين گلپايگاني ص440)
وسائل الشيعه
ورواه البرقي في ( المحاسن ) عن نوح بن شعيب مثله (1)
[ 31367 ] 6 ـ وعن أبي عبدالله ( عليه السلام ) ، أنه قال مثل ذلك وزاد : فيه شفاء من كل داء وعاهة في الجسد وهو ينقي البدن ، ويخرج درنه ، ويغسله غسلا .
[ 31368 ] 7 ـ وعن أحمد بن الفضل ، عن محمد ، عن إسماعيل بن عبدالله ، عن زرعة عن سماعة ، قال : سألت أبا عبدالله ( عليه السلام ) عن شرب الرجل أبوال الابل والبقر والغنم ، تنعت له من الوجع ، هل يجوز له أن يشرب ؟ قال : نعم ، لا بأس به .
[ 31369 ] 8 ـ وعن أحمد بن محمد ، عن محمد بن خالد ، عن محمد بن سنان ، عن المفضل بن عمر ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) ، أنه شكا إليه الربو الشديد ، فقال : اشرب له أبوال اللقاح ، فشربت ذلك ، فمسح الله دائي
بول البعیر؛
آقا شما معنای جواز و امر را میدانی؟ فرقشان را چطور؟ اصطلاح تداوی را میدانی؟ در متن سوال علاج را دیده ای؟ تو بال مگسی که خودش کثافت است و عاشق کثافت و نجاست را میزنی بر بدن حالا مدعی شدی که این یه قلم ایراد داره؟
باز هم میپرسم که فرق جواز با دستور چیست؟
محمد بن الحسن بإسناده.........إن كان محتاجا إليه يتداوى به يشربه؟؟؟؟؟؟ یعنی چی؟
لا بأس ببول ما أكل لحمه؟؟؟؟ یعنی چی؟
......عن بكر بن صالح....... . خدا وکیلی نگاه به جمله آخر حدیث میکنی؟ انصافا اولش رو خنثی نمیکنه؟ اون هیچی. تکراش میکنی هیچی. بکر بن صالح رو نمیبینی هیچی. مرآة العقول رو هم نمیبینی هیچی. بیا و مرد باش بگو کجاش نوشته که برید و بخورید؟ اون که گفته بخورید(امر کرده) و ملت(صحابی) هم خوردن صحیح بخاری است.
وعن عدة من أصحابنا ..... عن بعض أصحابنا......أشياخنا يقولون؟؟؟ این سه دسته کی هستند؟ امر به خوردن کجاست؟ آسم میدونی چیه؟ 31366 رو هو دیدی؟ ایرادش کمتر از این بود. ببین.
........أنه قال مثل ذلك وزاد : فيه شفاء من ........
خب در حدیثی که شما آوردی(31365)چه چیزی را شفا دانسته بود؟ اینجا یکی دو قلم دیگر را برای آن اضافه کرده. راستی تا حالا حمام شیر شنیدی؟
.......عن شرب الرجل........ هل یجوز..... یجوز یجوز یجوز این یعنی چی؟ بعد پرسیده برای چی بخورد؟ بعد شما میدانی واقفی یعنی چی و کی؟
......أنه شكا إليه الربو.....
اینجا هم طرف نرفته به جای چای صبحانه از زیر تخت یه چیزی رو برداره بخوره که، بلکه داروی مریضی میخواسته. نکته دیگر اینکه در ادامه نیامده که طرف نوشیده باشه ولی در بخاری آمده.
بعد کسی که طوسی و ابن غضائری و نجاشی و ابن داود و علامه حلی در موردش گفته باشن ضعیف غال حکمش چیه؟
.
اما نکته اینه که در همه اینها طرف مریض بوده و سوال کرده یا گفته شده که برای مرض خوب است اما در حدیث مگس چی؟ گفته شده که افتاد توی غذا یا نوشیدنی بچرخون و بزن به بدن. حالا اگر طرف مریض نباشد این شفای در بال مگس میشود شفای مکرر؟ مثلا طرف با اندازه 2 جرعه معجون بال مگس دیرتر مریض میشه؟ یا اگر مریض شد زودتر خوب میشه؟
بعد هنوز سوالهایی که در پست اولم از شما کردم رو دارم.
آن شیوه انگاری هم که کردید رو میذارم به حساب آیه 63 فرقان.
سلام علیکم.
1. گلپایگانی. منکر حرف ایشان نشدم. لکن گفتم این قول در نهایت حرف یک عالم است نه عمل یک صحابی یا امر رسول خدا. حدیث بخاری را که دیدید. رسول امر کرده و صحابی نیز اطاعت کرده. غیر اینه؟ حالا شما بگو که حرف یک عالم چقدر برش داره و عمل صحابی چقدر.
2. حدیث اهل سنت. سید حسن وثاقت راویان را ثابت کرد و شما گیر دادی که مرفوع است. بعد نگفتی این رفع در کجای حدیث است و زدی به جدول.
3. کدام تفاوت؟ این تفاوت در رابطه با بال مگس مشخص نیست؟
4. حدیث بال مگس. دقیقا چی رو بررسی کردید؟ در حدیث آمده که یک بال مرض و یک بال شفاست. کدام مرض و کدام شفا؟ معلوم نشده. یعنی شما ناچاری که نکتار پالپ دار هر دو بال را بخوری تا اگر یکی مرض بود دیگری حتما شفا باشد. خب این کار فوق العاده عالمانه است. حالا در تحقیقات معلوم نشده که کدام بال مرض و کدام شفاست؟ 2 حالت دارد. اول اینکه به صورت کاملا معلوم و ثابتی یک بال مرض و یک بال شفاست. مثلا راست شفا و چپ مرض. دوم اینکه سیستم گردشی و متناوب است. در یک مگس بال راست شفا و در مگس دیگر بال چپ. اگر مدل اول باشد خب علم میفهمد و حدیث بخاری باطل میشود. چرا که از این به بعد سخن پیامبر لغو است. شما میفهمی که مثلا بال راست به طور دائمی حاوی شفاست و دیگر نیازی به غوطه ور کردن مگس در مایعات ندارید. اگر حالت دوم باشد که به عظمت بخاری بیشتر افزوده میشود و به نفع شماست.
اما سوال اینست که اولا آن بالی که شفاست برای چه امراضی مفید است؟ آیا برای امراضی که در بال دیگر است یا سایر امراض؟ ثانیا این تحقیقات علمی بال را ثابت کرده باشند آیا در مورد شکم و پاهای مگس هم نظر داده اند؟ پیامبر هم یادش نبوده مگس شکم و پاهم دارد و اتفاقا این دو قسمت هستند که به کثافات و نجاسات آلوده میشوند. آیا این بال شفا برای امراض نهفته در شکم و پای مگس نیز مفید است؟ ثالثا منبع خبر باشگاه خبرنگاران است به نقل از خبرگزاری مهر. مهر از کجا آورده؟ در کدام ژورنال معتبر علمی آمده؟
5. حدیث مگس در کتب شیعه نیست. کسی نگفته که هست. ولی ندیدم کسی بر برتری مگسی بخاری اذعان کرده باشد جز شما.
6. ادرار شتر. در پست های قبلی نوشتم که عنوان باب را ببینید. یکی با توجه به آیه ای که ابتدایش نوشته نامش تداوی به حرام بود. این را معنی کنید. بعد نوشتم که اگر صحیح باشد آیا امر به شرب شده یا جواز به شرب داده شده؟ اینها فرق ندارند؟ بعد اینکه آن ادراری که سم دارد فقط برای ما سم دارد و برای صحابی که به دستور نبی آن را نوشیده شهد و عسل و کرم کارامل دارد؟
و اما بعد اسناد خوردن شاش یا بول انواع حیوانات در کتب شیعه و سخن مراجع شان http://www.alseraj.net/ar/fikh/2/?uJgBmGZZjz1075094800&181&210&7 206السؤال:
ما حكم شرب بول البـعـيـر للتداوي وان لم ينحصر العلاج فيه ؟
الفتوى: یجوز
كشف اللثام (ط.ج) - الفاضل الهندي - ج ٩ - الصفحة ٢٩٠
(نعم يجوز الاستشفاء بشرب بول الإبل وشبهه) بالإجماع كما هو الظاهر، وحكى في الانتصار وقال الكاظم (عليه السلام) في خبر الجعفري: أبوال الإبل خير من ألبانها، وجعل الله الشفاء في ألبانها وعن سماعة: أنه سأل الصادق (عليه السلام) عن شرب أبوال الإبل والبقر والغنم للاستشفاء، قال: نعم، لا بأس به وروي أن قوما من عرينة قدموا على النبي (صلى الله عليه وآله) المدينة فاستوخموها فانتفخت أجوافهم، فبعثهم (صلى الله عليه وآله) إلى لقاح الصدقة ليشربوا من أبوالها. وفي الانتصار والسرائر والنافع : جواز شرب بول مأكول اللحم لغير التداوي أيضا، وهو ظاهر أبي علي، وحكى في الانتصار الإجماع عليه، وقال: بول كل ما يؤكل لحمهطاهر غير نجس، وكل من قال بطهارته جوز شربه، ولا أحد يذهب على طهارته والمنع من شربه ويؤيده الأصل وخبر الجعفري .
وسائل الشيعة ج25 ص113-114
محمد بن الحسن بإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى عن أحمد بن الحسن، عن عمرو بن سعيد، عن مصدق بن صدقة، وعن عمار بن موسى، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سئل عن بول البقر يشربه الرجل قال: إن كان محتاجا إليه يتداوى به يشربه، وكذلك أبوال الابل والغنم.
2 ـ عبدالله بن جعفر في ( قرب الإسناد ) عن السندي بن محمد ، عن أبي البختري ، عن جعفر ، عن أبيه أن النبي ( صلى الله عليه وآله ) قال : لا بأس ببول ما أكل لحمه .
[ 31364 ] 3 ـ محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن بكر بن صالح ، عن الجعفري ، قال : سمعت أبا الحسن موسى ( عليه السلام ) يقول : أبوال الابل خير من ألبانها ، ويجعل الله الشفاء في ألبانها
ورواه الشيخ بإسناده عن أحمد بن محمد بن عيسى مثله (1) .
[ 31365 ] 4 ـ وعن عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن أبي عبدالله ، عن نوح بن شعيب ، عن بعض أصحابنا ، عن موسى بن عبدالله بن الحسن ، قال : سمعت أشياخنا يقولون : ألبان اللقاح شفاء من كل داء وعاهة ، ولصاحب الربو أبوالها .
چند نکته
1. با توجه به جهول بودن بعضی روش کاری شان خیلی واضح لو رفته است
خوب توجه کنید
1. اول می ایند و به تمام مطالب شما ایراد های الکی میگیرن تا مقاله را کم ارزش کننو شک ایجاد کنند مثل شیطان : ترور شخصیت یا ترور متن { مانند مقالات روزنامه کیهان} روش بیان دقیقا شبیه انها که نشان از ان دارد که افراد از ارازل هستند
2. در مواقعی که در مناظره رو به شکست هستند دست به تغییر بحث میزنند تا فرار کنند و بگویند شما به ما جواب ندادید
3.منطقی در مناظره در کار نیست فقط روش 1 و 2 را تکرار میکنند
4.به دسته از اقایان میگویم من برای ادم های جهولی چون شما مطلب نمی گزارم تا شما را قانع کنم چون شما قرار نیست قانع شوید امدید تا تخریب کنید ملاک شما تحقیق از روی عقل نیست تخریب از رو قصد است خیلیس چون شما در گذشته نیز بودن و مثل ابوجهل و ابو لهب و... که اشرف مخلوقات دو عالم سیدنا محمد ص نتوانست انها را به راه راست هدایت کند پس ما حق را میگوییم و کسانی که تابع سخن حق هستند خود قضاوت میکنند این را گفتم که اقایان با تکرار سوالات جواب داده شده فکر نکند ما موظف به قانع کردن انها هستیم ما را با کران وکوران سخنی نیست
جمع بندی
1. عالم بزرگ شیعه اقای گلپایگانی با بیوگرافی داده شده عالم تکرار میکنم عالم با بیوگرافی درخشانش این حرف را زده
2. احادیث اهل سنت در این موارد بررسی و ضعفشان اثبات شد
3. در مورد سم عقرب و مار تفاوت فاحشش با ادرار شتر مشخص شد
4.حدیث بال مگس هم مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که یک معجزه علمی است و بر عظمت صحیح بخاری افزود و در این مورد به مقاله های زیر مراجعه کنید
کشف خواص بال مگس+حدیثی از پیامبر(ص)
http://www.yjc.ir/fa/news/4134783/%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B5-%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%85%DA%AF%D8%B3%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%B5
محققان می گویند: مگس انواع زیادی از باکتری، ویروسها و میکروبهای بیماری زا را حمل می کند، اما همزمان در سطح جسمش مواد ضد این میکروبها را نیز حمل می کند. بهترین شیوه برای آزادسازی پادزهر از مگس فروبردن آن در مایعات است. این کشف جدیدی است که محققان را متحیر کرده و هرگز توقع نداشتند که بیماری و دارو را در یک مخلوق و آن هم در مگس بیابند و سؤال این است: آیا این همان چیزی نیست که حضرت محمد (ص) قرنها پیش بیان کرده بود؟
5. اثبات شد که حدیث مگس در کتب شیعه به گفته خود عالمانشان نبوده و مجعول است {و خودشان برتری بخاری را بر کتب حدیث دیگر اعتراف کردن}
6.در مباحث بعد در مورد ادرار شتر و تفاوت عظیم حدیث نبوی در بخاری با احادیث شیعه را بیان میکنیم
گروهى از انديش وران حديث ذباب را مردود دانسته و معتقدند با دستاوردهاى علمى و دانش بشرى منافات دارد، زيرا علم، مگس را حشره اى مى شناسند كه سراسر با زباله ها و ته مانده هاى غذا و ... سر و كار داشته و از اين جهت حامل ميكروب است، و از آنجا كه پذيرفته نيست پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلمسخنى مخالف دستاوردهاى دانش بشرى فرموده باشد، پس اين روايت از ايشان صادر نشده و مجعول است. حسين حاج حسن، ۲ محمود ابوريه، ۳ محمد توفيق صدقى ۴ و استاد سبحانى از جمله كسانى هستند كه حديث ذباب را مردود دانسته اند. استاد سبحانى، پس از نقل روايت، از ابوهريره، از رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم مى نويسد: اعتقاد به صحت اين حديث جدا مشكل است؛ زيرا علم كشف كرده است كه مگس در بال هاى خود ميكرب هاى كشنده و زيان آور را به دوش مى كشد و به هيچ عاقلى برنمى خورم كه چنين
گفتارى را بر زبان جارى كرده باشد! به علاوه، دل ها از ديدن مگس تنفر و انزجار پيدا مى كند، با اين حال، چگونه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمدستور مى دهد مگسى كه در ظرف خوردن يا آشاميدن افتاده باشد، شناور سازند، و محتواى همان ظرف تناول شود؟!. ۱ افزون بر نقد متنى، شمارى از صاحب نظران اين حديث را از نظر سند نيز ضعيف دانسته اند. يكى از شواهد آنان بر اين مدعا نقل تمام روايات ذباب از طريق ابوهريره است. دكتر توفيق صدقى مى نويسد: درباره حديث و مقام تحديث ابو هريره ميان خود صحابه گفتگو در بين بوده است؛ خصوصا آنجا كه او در نقل يك حديث منفرد باشد؛ چنان كه از سيره او اين امر به دست مى آيد. ۲ چنان كه پيداست، حديث ذباب از دو جهت سند و متن با اشكالات قابل توجهى مواجه است. بر اين اساس و با توجه به ضعف ساير ديدگاه ها مى توان به اين نتيجه رهنمون شد كه اين حديث فاقد صحت است و بايد آن را از رواياتى بر شمرد كه براساس مقاصد خاص ساخته و پرداخته شده و در فرهنگ و انديشه مسلمانان راه يافته است.
نتيجه
از آنچه در بررسى حديث ذباب آورديم، نتايج ذيل به دست مى آيد: حديث ذباب، عمدتا در منابع حديثى اهل سنّت انعكاس يافته و خوشبختانه اين حديث در هيچ يك از منابع حديثى اصيل و قديم شيعه منعكس نشده است. درباره حديث ذباب پنج نظريه ارائه شده كه از ميان آنها نظريه پنجم به واقعيت نزديك تر است.
====================
تا اینجا میبینیم شیعیان تا سال 86 حداقل :)) این حدیث را مجعول میدانند نه صحیح
افتخار اهل سنت کتاب صحیح بخاری است که امروز عظمتش کشف شده است الله اکبر
چون ظاهرا عادت به دیدن ندارید اینجا تکراری میذارم؛
نوشته اید خوب تا اینجا جمع بندی میکنم.........
1. نظر عالم برتر بود یا سیره صحابه؟ عالم بایهم اقتدیتم اهتدیتم است یا عالم؟ گلپایگانی از نظر شیعه در چه رتبه است و شیخ الاسلام شما در چه رتبه ای ار منظر شما؟
2. احادیث اهل سنت را شما تضعیف کردی؟ چرا یکی دیگه تصحیحش کرد؟ مثل این است که بگن 2ضرب2 چن میشه؟ تو بگی 5 میشه. بعد بگن یکی میگه 4 میشه بعد تو بگی گفته شد که 2ضرب2 میشود 5.
3.شاش شتران منطقه معرفی شده توسط پیامبر سمی نبوده؟ صحیح بخاری است دقت کنید.
اما بعد؛ تکرار میکنم(البته اگر مثل 2ضرب2 نشود)
حالا یه نگاهی به بکر بن صالح بندازید. همین حدیث در مرآة العقول هم هست. نگاه کنید که حکمش چیست. در 59بحار هم آمده در کدام باب؟ تداوی حرام. یعنی چی؟ هیچی.یه آیه ای رو الکی اول باب نوشته و توضیح داده. در کتب دیگه هم هست. اما با چند سند؟
اگر صحیح باشد اولا امر به شرب نشده ثانیا تنها جواز داده شده ثالثا ادامه حدیث خود به خود ابتدای آن را خنثی میکند. اگر هم صحیح نباشد که شما میدانی و خودت و سیستمت.
گفتم در کافی عنوان باب رو دیدید اما به محتوا دقت نکردید. حتما نگاه کنید. طرف از نجس یا پاکی بول و مدفوع حیوان پرسیده. برای چی؟ نه اینکه بدهد به سلف صالح بلکه برای اینکه بفهمد طهارت از آن لازم است یا نیست.
جلد63بحار هم همان حدیث است که قبلا هم گفتم.شما تکرارش کردید. و البته ابو الحسن را امیرالمومنین سلام الله علیه گرفتید.
زهر را هم برای این نوشتم که چون شمایی ببیند یکسری چیزها هست که در حالت طبیعی کشنده و مضر است اما در برخی حالات امکان استفاده نیز دارد. فهمش خیلی سخت نیست.
بر همگان واضح و مبرهن است که با توجه به مطلب شما اتن همان خوشبخت معنا میدهد.
.
اما نهایتا اینکه نظر یک عالم بوده و بس. میزان حجیتش آیا به اندازه عمل صحابه هست؟
شما باید و لابد و ناچار هستی که به سنت سلف صالح عمل کنید. مگر اصحابی کالنجوم نیست؟ خب به روش ام ایمن اقتدا کنید تا مصداق بایهم اقتدیتم اهتدیتم بشوید. زخم معده هم نیگیرید.
بعدشم مگه فرار ایراد داره؟ در فرار سرعت بیشتر میشود و ما زودتر به خدا میرسیم. مثل اون بابایی که كأنني أرْوَى بود. ایراد داره؟
والبته
یه کم قبلتر مثل زدم سم مار و عقرب را. شما چه نوشتی؟ بیشتر شبیه دندان نشان دادن بود تا جواب دادن.
در قرن بیستم استفاده از پادزهر حشرات آغاز شد..... . خب علم 1400 سال بعد به این رسیده که بال مگس شفاست؟ از کجا که در 1500 به این نرسه که ادرار شتر شفاست؟
شما 1400 سال مگسی که روی هر کثافت و نجاستی نشسته را خوردی به امید صحیح بودن حدیث بخاری؟ خب بیا شاش شتر را هم بخور(چون امر رسول و سیره صحابی است و الزام آور) تا روزی که اثبات شود شفاست. تازه در بخاری هم آمده. میفهمی که. صحیح است.
اما آن یکی در کافی آمده و در چند جا تکرار شده و در یکجا هم پنبه اش خورده.
شربت مگس را بزن بر بدن با آن توصیفی که در مورد شنایش نوشته بودم.
وفي كتاب الإشارات للفخر الرازي أنه صلى الله عليه وسلم في تلك الأيام التي كلم فيها بالإفك كان أكثر أوقاته في البيت فدخل عليه عمر رضي الله عنه فاستشاره صلى الله عليه وسلم في تلك الواقعة فقال يا رسول الله أنا أقطع بكذب المنافقين وأخذت براءة عائشة رضي الله عنها من الذباب لا يقرب بدنك فإذا كان الله تعالى صان بدنك أن يخالطه الذباب لمخالطته للقاذورات فكيف أهلك....... السیرة الحلبیه ج2 ص624 این چیه؟ مگس این موجود مایه رحمت چرا به پیامبر نزدیک نمیشود؟
یه شعر جالب از عرب جاهلی؛
وأترك حبّها من غير بغض
وذاك لكثرة الشركاء فيه
إذا وقع الذباب على طعام
رفعت يدي ونفسي تشتهيه
وتجتنب الأسود ورود ماء
إذا كان الكلاب ولغن فيه
.
احتمالا در معده من و شما هم یکسری باکتری وجود دارد که مفید است یکسری هم هست که مفید نیست. پس نتیجه میگیریم که باید دست در معده انسان کرد یا در گلوی او کرد تا او استفراغ کرده و پیروان صحیح بخاری از آن تناول کرده تا از باکتری مفید آن بهره مند گردند. باکتری مضر نیز خنثی میشود. چگونه؟ مگر وقتی که بال مگس یکی شفا و یکی مرض است و در لیوان آب میافتد ما آن را غوطه ور نمیکنیم که از مرضش خلاص شویم و از شفایش بهره مند؟ خب آن هم به همین روش میشود.
احتمالا هر کسی میداند که در بدن هر جانداری یکسری باکتری وجود دارد که برای خود او مفید است. مثل بزاق دهان گربه. این طبیعت هر جانداری است.
خب حالا اینها را میتوان همینجوری استخراج کرد؟ مثلا مگس در لیوان چای سقوط کند آیا آن باکتری های مفیدش آزاد میشود یا نیاز به محیط آزمایشگاهی دارد؟ مثل کپک پنیسیلین. آن را میشود همینطوری گاز زد یا باید فرآوری شود؟
حالا در آن تحقیقات خانم کلارک نیامده که نیاز به اتانول هست؟ چون گفته شده که ظاهرا آن باکتری مورد نظر پیامبرتان در اتانول آزاد میشود.
حالا همه اینها رو نادیده بگیریم یه چیز دیگری هم هست؛
عن النبي صلى الله عليه وسلم قال الذباب كله في النار إلا النحلة
آیا این موجودی که در آتش است مایه خیر است؟
يداست كه شناور ساختن مگس باعث مرگ آن مى شود. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم با وجود چنين ويژگى، نه تنها از نجاست آن غذا سخن نگفته، بلكه از شفابخشى آن ياد كرده است.
سيد مرتضى (م ۴۳۶ ق) نخستين فقيه شيعه است كه حديث ذباب را از طريق ابوهريره نقل كرده است. نقل از طريق ابى هريره نشان مى دهد كه سيد مرتضى به منبعى از شيعه براى اين حديث برنخورده است. نيز با توجه به اين كه سيد مرتضى شاگرد شيخ مفيد بوده و خود استاد تأثيرگذار شيخ طوسى است، مى توان با قاطعيت اذعان كرد كه حديث ذباب در منابع اصيل شيعه ذكر نشده است؛ زيرا اگر اين حديث در منابع شيعه وجود داشت، بايد او اين حديث را از اين منابع نقل مى كرد.
ابن زهره حلّى (م ۵۸۵ ق) در كتاب غنية النزوع، در عين استناد به حديث ذباب، در ردّ مخالفان، از جمله شافعى ـ كه معتقدند مردار حيوان فاقد نفس روان، نجس است ـ تصريح مى كند كه اين حديث از طريق عامه نقل شده است. ۱ اين، گواه ديگرى است بر اين كه حديث ذباب در منابع شيعى نيامده است.
على بن محمد قمى ۲ (م سده هفتم)، علامه حلّى (م ۷۲۶ ق) در تذكرة الفقهاء، ۳ و منتهى المطلب، ۴ روايت مورد بحث را با اين تعبير «آنچه روايت كرده اند» يا «آنچه مسلم و ابوداود آورده اند» ذكر كرده است. از ميان فقيهان متأخر، سيد عبداللّه جزايرى(م ۱۱۸۰ ق)، ۵ محقق نراقى (م ۱۲۴۴ق) ۶ و صاحب جواهر (م ۱۲۶۶ ق) ۷ از جمله فقيهانى هستند كه از روايت ذباب نام برده اند. پس از فقيهان مذكور، ديگر در ميان آثار فقهاى سده چهاردهم و پانزدهم خبرى از ذكر حديث ذباب ديده نمى شود.
از آنچه گفته آمد، مى توان به اين نتيجه رسيد كه فقيهان شيعه، عموما، از كنار حديث ذباب بى اعتنا گذشته اند يا اگر به آن استناد كرده اند، اين نكته را مورد اشاره قرار داده اند كه اين روايت را از منابع اهل سنّت نقل كرده و از آن به هدف پاسخ به ديدگاه فقهاى اهل سنّت نظير شافعى بهره جسته اند.
روايت نخست، همان است كه محل بحث و گفتگوى ماست. در روايت دوم و سوم از نقش مگس در دور ساختن جذام از مردم سخن به ميان آمده است. ويژگى قابل توجه اين سه روايت، آن است كه از زبان امام باقر عليه السلام نقل شده است؛ البته با اين تفاوت كه روايت نخست را آن حضرت از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمنقل كرده است. طبرسى(م ۵۴۸ ق)، ۱ ابن ابى جمهور احسايى(م ۸۸۰ ق) ۲ از ديگر عالمان شيعه اند كه روايت ذباب را، پيش از سده يازدهم ذكر كرده اند. علامه مجلسى (م ۱۱۱۱ ق) در سه جلد از كتاب بحارالانوار حديث ذباب را آورده است. ۳ در مورد نخست، روايت را از صحيح البخارى نقل كرده است و توضيحات خطابى را در دفاع از حديث به نقل از منابع حديثى اهل سنّت ياد كرده است. ۴ ميرزا حسين نورى (م ۱۳۲۰ ق) به نقل از ابن بسطام در طب الائمة عليهم السلام و عوالى اللئالى ۵ آية اللّه بروجردى (م ۱۳۸۳ق) در جامع احاديث الشيعة ۶ و شيخ على نمازى شاهرودى ۷ (م ۱۴۰۵ ق) از ديگر محدثان شيعه اند كه روايت ذباب را نقل كرده اند. چنان كه پيداست، اين منابع يا فاقد اصالت يا فاقد قدمت تاريخى اند. به عبارت روشن تر، حديث ذباب در هيچ يك از كتب اربعه، يا كتاب هاى قابل قبول پيش از آن، همچون بصائر الدرجات، النوادر يا كتاب هاى شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسى ـ كه بنيان گذاران حديث شيعه به شمار مى روند ـ ذكر نشده است. درباره ساير منابع شيعى حديث ذباب نيز بايد گفت كه درباره كتاب عوالى اللئالى و مؤلف آن اختلاف است. علامه مجلسى نيز حديث را به نقل از منابع اهل سنّت ذكر كرده است. منبع مستدرك الوسائل در نقل روايت ذباب، همان است كه در ساير منابع آمده است. با چنين وضعيتى، داورى درباره جامع احاديث الشيعة، بويژه آن كه، غير از جلدهاى اوليه، پس از فوت آية اللّه بروجردى فراهم شد و كتاب مستدرك سفينة البحار چندان دشوار نيست. صرف نظر از جوامع حديثى، در كتب فقهى شيعه متأثر از روايات پيش گفته، حديث ذباب راه يافته است. فقيهان شيعه در احكام نجاسات، آنجا كه از عدم نجاست مايعات در اثر ملاقات با مردار حيوانات فاقد خون روان، سخن به ميان آورده اند، به دلايلى استناد كرده كه از جمله آنها حديث ذباب است؛ زيرا در اين حديث آمده است كه اگر مگس در ظرف غذايتان افتاد، آن را در غذا شناور سازيد.
حديث ذُباب، به صورت ها و مضامين مختلف، در عموم جوامع و منابع حديثى اهل سنّت، بويژه در صحاح ستّه منعكس شده است. مضمون شايع آن، اين عبارت است: اذا وقع الذباب فى اناء أحدكم فليغسمه، فانّ فى أحد جناحيه داء و فى الاخرى شفاء، و انّه يؤخر الشفاء و يقدم السمّ؛ هرگاه مگس در ظرف يكى از شما بيافتد، مگس را در ظرف شناور كند؛ زيرا در يكى از بال هاى مگس، بيمارى و در ديگرى شفاست و مگس شفا را مؤخر و سم را مقدم مى دارد. خوشبختانه منابع اصيل حديثى شيعه از اين حديث عارى است. با توجه به اين كه اين حديث در منابع معتبر حديثى نقل شده و از سويى ديگر، دستاوردهاى علمى با مفاد آن ناسازگار است،؟
يك. منابع حديث
حديث ذباب در منابع شيعه
براساس فحص نگارنده، حديث ذباب در هيچ يك از منابع اصيل حديثى شيعه انعكاس نيافته است. فضل بن شاذان (م ۲۹۰ق) نخستين كسى است كه اين حديث را با اين مضمون نقل كرده است: اذا وقع الذباب فى أناء احدكم فاملقوه، فان فى أحد جناحيه سما و فى الآخرة شفاء. ۱۲ ابن سابور زيات (م ۴۰۱ق) در طب الائمة عليهم السلام در باب عنوان «فى الذباب»، سه روايت آورده است.
تا زمان این که این موضوع کشف نشده بود شیعیان مدعی مجعول بودن این حدیث بودن و صحیح بخاری را مسخره میکردن
خوب دقت کنید
1.
ام منبع :
علوم حديث 43
موضوع :
علوم حديث
تاريخ انتشار :
بهار 1386
سردبیر :
محمدی نیک (ری شهری)، محمد
صاحب امتیاز :
دانشکده علوم حديث
مدیر اجرایی :
محمد قنبری
نشانی :
قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
نه خوشم آمد. جواب خوبي دادي. بايد اقرار کنم براي روايت بال مگس عجله کردم. تا آنجايي که متوجه نشدم حتي اين روايت در کتب ما هم وجود دارد. (مي گويم خيلي وقت نوشتن و تحقيق جديد ندارم براي همين است)
طب الأئمة عليهم السلام ؛ ص106
سَهْلُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أرومة [أُورَمَةَ] قَالَ: حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِذَا وَقَعَ الذُّبَابُ فِي إِنَاءِ أَحَدِكُمْ فَلْيَغْمِسْهُ فِيهِ فَإِنَّ فِي إِحْدَى جَنَاحَيْهِ شِفَاءً وَ فِي الْآخَرِ سَمّاً لِأَنَّهُ يَغْمِسُ جَنَاحَهُ الْمَسْمُومَ فِي الشَّرَابِ وَ لَا يَغْمِسُ الَّذِي فِيهِ الشِّفَاءُ فَاغْمِسُوهَا لِئَلَّا يَضُرَّكُمْ.
مكارم الأخلاق ؛ ص152
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا وَقَعَ الذُّبَابُ فِي إِنَاءِ أَحَدِكُمْ فَلْيَغْمِسْهُ فَإِنَّ فِي أَحَدِ جَنَاحَيْهِ دَاءً وَ فِي الْآخَرِ شِفَاءً وَ إِنَّهُ يَغْمِسُ بِجَنَاحِهِ الَّذِي فِيهِ الدَّاءُ فَلْيَغْمِسْهُ كُلَّهُ ثُمَّ لْيَنْزَعْهُ.
حالا تو هم اقرار مي کني که در مورد ادرار شتر، اشتباه کردي. تا خوانندگان فکر نکنند ما فقط اهل مجادله ايم.
بنام خدا
السلام علی عبادالله الصالحین
کاش در همه روایات و منقولات این شیوه تبادل و تصحیح باشد و در این مورد خاص به طرفین تبریک می گویم.
اما یک سوال برای اهل تحقیق باقی می ماند و آن این است که چرا با مجاهدین بزرگی چون امام بخاری و امام مسلم و امام ابن تیمیه و علامه آلبانی و سایر بزرگواران که سالهای متمادی از عمر خود را در تحقیق و تصحیح روایات سپری کردند برخوردهایی صورت می گیرد که گویی ایشان منحرف از دین شده اند و نه اینکه گروهی در جهت تحمیل اباطیل و خرافات و ابداعات خود سد بزرگ کتب مستند این بزرگواران را پیش روی دارند و هر چه در توان دارند صرف تخریب این سد می کنند.
غافل نباشیم از اینکه عزت و ذلت نهایتا" در اراده خداوند است و هیچ عملی از وی پوشیده نیست و کوچکترین حرکت و پنداری را هم میبیند و هم کیفر خواهد کرد.
والسلام علی من اتبع الهدی
هان یادم رفت rrw جان و عبد الحسین جان و اما مگس
استفاده از پادزهر حشرات از اوایل قرن بیستم آغاز شد. خانم دکتر "جوآن کلارک" در استرالیا به این مسئله اهتمام ورزید و در اثر تجربه فهمید که در سطح خارجی مگس پادزهر وجود دارد که برخی از امراض و بیماریها را معالجه می کند، بنابراین اذعان داشت که در مگس شفا وجود دارد.
هر کسی در این زمینه نظریه ای ارائه کرد. اما کسب تجربه همچنان ادامه داشت تا اینکه تعدادی از اندیشمندان بحثهایی در این زمینه مطرح کردند و فهمیدند که مگسی که بیشتر بیماریها را حمل می کند، بیشترین پادزهر را که منجر به شفای بیماریها می شود، نیز حمل می کند؛ به گونه ای که تنها ناقل امراضی که حمل می کند، نیست.
مابقی جواب در
http://www.islamtxt.net/?q=article/307
http://www.yjc.ir/fa/news/4134783/%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B5-%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%85%DA%AF%D8%B3%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%B5
و این است کتاب صحیح بخاری این حدیث درست بودنش در قرن جدید کشف شده است الله اکبر و این است افتخار اهل سنت به کتاب صحیحش الله اکبر
جانم rrw شما که همیشه {ضمنا همچنانکه عرض کردم بنده متاسفانه خيلي نمي توان براي ايجاد پست و پاسخ دادن ، وقت بگذارم، مگر اينکه مثل مورد فوق ، چيزي مجبورم کند.}
در حال فراری برادر
{جناب شريعتي چون تو خيلي با ادرار صميمي هستي و آن را به اسم کوچک صدا مي کني!!!}
نه من هیچ وقت با غذا های شما روافض صمیمی نمیشوم نمیدونستم اسم کوچک ادرار شاش هست دیدی تو از ما بیشتر به شاش نزدیکتر ی خوب منم اگر هر روز غذام این میبود حتما میدونستم شرمنده باز سوتی دادم میگن تجربه پدر علمه
من هی منتطر بودم یکی تو بیان این حدیث رو بیاره از بخاری و قبول کنه که شاش ببخشید ادرار { دوستان چون مسئله براشون ناموسیه بنده اصلاح میکنم باز ناراحت میشن غذا شونو بد صدا کردم} شتر طبق احادیثشون غذایی است مقوی
نتیجه گیری تا الان
1. علمای شیعه معتقد هستند{هر كس از ادرار و مدفوع و خون ائمه بخورد خداوند آتش دوزخ را بر وي حرام كرده و بهشت را بر او واجب مي گرداند}
2. ضعیف بودن احادیث اهل سنت مشخص شد
3. شیعیان قبول کردند ادرار شتر غذای خوبی است
4.حدیث مگس و ادرار شتر را اوردن که فکر میکنن اینها با هم یکسان است که ما با علم روز به ان جواب میدهیم تا اینجا قبول
{جناب شريعتي ، پس اينقدر خودت را مفتضح نکن}
{ما دوستان تا اينجا فقط منظور به گل ماليدن پوزه شريعتي بود}
جوجه رو اخر پاییز میشمرند اخر ببینیم کی مفتضح میشه اقای فراری
جناب شريعتي چون تو خيلي با ادرار صميمي هستي و آن را به اسم کوچک صدا مي کني!!! بنده اينها را مخصوص تو نوشته ام.
«عَنْ أَنَسٍ رضی الله عنه قَالَ: قَدِمَ أُنَاسٌ مِنْ عُکْلٍ أَوْ عُرَیْنَةَ، فَاجْتَوَوُا الْمَدِینَةَ، فَأَمَرَهُمُ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم بِلِقَاحٍ، وَأَنْ یَشْرَبُوا مِنْ أَبْوَالِهَا وَأَلْبَانِهَا، فَانْطَلَقُوا، فَلَمَّا صَحُّوا قَتَلُوا رَاعِیَ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم وَاسْتَاقُوا النَّعَمَ، فَجَاءَ الْخَبَرُ فِی أَوَّلِ النَّهَارِ، فَبَعَثَ فِی آثَارِهِمْ، فَلَمَّا ارْتَفَعَ النَّهَارُ جِیءَ بِهِمْ، فَأَمَرَ فَقَطَعَ أَیْدِیَهُمْ، وَأَرْجُلَهُمْ، وَسُمِرَتْ أَعْیُنُهُمْ، وَأُلْقُوا فِی الْحَرَّةِ یَسْتَسْقُونَ فَلا یُسْقَوْنَ.»
(صحيح بخاری:233)
« انس بن مالک میگوید: عدهای از طایفة عُکل یا عُرینه به مدینه آمدند و از آب و هوای آن، بیمار شدند. رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور داد تا خود را به شتران شیری برسانند و از ادرار و شیر آنان، بخورند. آنان چنین کردند و از بیماری، شفا یافتند...»
شیر و ادرار شتر بنوشید که داروهای خوبی هستند…
سنن ابن ماجه، 5.3503
حتي در کتب صحيح شما نه فقط از فوايد نوشيدن ادرار شتر گفته، بلکه از پاداش براي ادرار اسب هم گفته شده!
ابو هریره روایت کرده است: پیامبر گفت «اگر کسی در راه خدا و با ایمان به الله و پیمانهای او اسبی را نگه دارد، خداوند در روز قیامت برای آنچه که آن اسب خورده است یا نویشده است و برای ادرار و مدفوع آن اسب، به آن شخص پاداش میدهد»
صحیح بخاری 4.52.105
جناب شريعتي ، پس اينقدر خودت را مفتضح نکن. اگر از وجود روايتي در مورد خواص ادرار شتر در کتاب شيعه ، مي گويي. کمي در کتب صحيح خودت جستجو کن تا همان احاديث را در کتب خودت پيدا کني.(حتي بد تر از آن را) حال اگر مي خواهي در مورد شربت بال مگس توضيح دهي ،در اين مورد هم توضيح بده!!
اما دوستان تا اينجا فقط منظور به گل ماليدن پوزه شريعتي بود ، ولي چنانچه کسي از دوستان مايل است در مورد فوايد ادرار شتر (که هم در کتب شيعه وهم در کتب اهل سنت آمده) مطالعه نمايد ، مي تواند به آدرس انجمن علمي شتر ايران، مراجعه نمايد.
http://nscs.ir/index.php/about-the-society/tarekhche
ضمنا همچنانکه عرض کردم بنده متاسفانه خيلي نمي توان براي ايجاد پست و پاسخ دادن ، وقت بگذارم، مگر اينکه مثل مورد فوق ، چيزي مجبورم کند.
هر وقت حاضر بودید و این ها را قبول کردید به حدیث بخاری میرسیم در ضمن این احادیث از نظر سایت های معتبر شیعه تایید شده ؟
بنام خدا
السلام علی عبادالله الصالحین
از شاخه باطل به شاخه باطل دیگر پریدن هیچ باری از گناهان و ارتکابات خائنانه مدعی دروغین تشیع نخواهد کاست.و به روشنی دیدیم که در دست و پا زدنهای احمقانه خود بیش از پیش ادب و آموزه های اسلاف مفلوکشان رو می شود.و ناچار به شیوه جاهلان جدل می کنند و خود را مسخره می کنند.
بی ادب و جاهل و انگل هیچ دست آویزی جز آنچه او را به آن الصاق کرده اند ندارد.خواه این الصاق قومی باشد و خواه موروثی.
عدم پذیرش و نا دیدن مجاهدات علمای بزرگی چون ابن تیمیه و حتی دشمنی مدعیان با مجاهدان فی سبیل الله چنانچه می بینیم مبتنی بر تعصباتی است که این انگلان حتی در طریق و چگونگی تحمیل آن به خود جاهلند.و این واقعیتی است که بر همگان واضح و مبرهن است.
روش تحقیق و بررسی و تحلیل بر پایه هایی متعارف و معروف است که یک مقلد کور و منکر نعمت الهی بر اساس القائات تحمیل شده بر او خود را فاقد آنها می داند و با چون خود پنداری دیگران راهی جز توسل به بی نزاکتی های معمول بین خودشان ندارند.و به همین جهت است که رکن رکین آیین شان سب و لعن است و تقدم بی نزاکتی بر مدارا و ارعاب بر هم اندیشی و لعن بر سلام است.
عدم تقلید کور و اعتبار تعقل و توان درک حقیقت و تکلیف بشر و میزان و معیار درستی عمل فرد و اینکه هر کس به تنهایی پاسخ گوی عملکرد خویش است از بدیهیات معقول و مصرح در آیات کریمه است و اتباع کور در گذشتگان به روشنی نهی شده است.که با ابداع اصل امامت مفترض الطاعه،تبعات منفی و ضد توحیدی چون موارد مذکور ناگزیر پیش آمده و ادامه می یابد.
کینه ها و تشدید آن و تحریک احساسات قومی و میهنی و نژادی و فرقه ای مهمترین و قوی ترین حربه ای است که در دست رهبران کفر و نفاق و تفرقه می گردد و لزوم تشکل باطل فرقه خود را با چنین القائاتی توجیه می کنند.و از فهم بطلان فرقه گرایی در دین خالص الله متعال عاجز می مانند.
والسلام علی من اتبع الهدی
نحوه فرار های rrw
{هرچند مي خواستم ديگر کمتر در اين سايت مطلب بنويسم ليکن خواندن اين مقاله در ايام سوگواري سيد و سالار شهيدان مجبورم کرد که آن را بي پاسخ نگذارم.}
{متاسفانه بنده بخاطر مشغله زياد ، خيلي نمي توانم به اين سايت سر بزنم. ليکن اين پست نظرم را خيلي جلب کرد}
یه کم قبلتر مثل زدم سم مار و عقرب را. شما چه نوشتی؟ بیشتر شبیه دندان نشان دادن بود تا جواب دادن.
در قرن بیستم استفاده از پادزهر حشرات آغاز شد..... . خب علم 1400 سال بعد به این رسیده که بال مگس شفاست؟ از کجا که در 1500 به این نرسه که ادرار شتر شفاست؟
شما 140 سال مگسی که روی هر کثافت و نجاستی نشسته را خوردی به امید صحیح بودن حدیث بخاری؟ خب بیا شاش شتر را هم بخور(چون امر رسول و سیره صحابی است و الزام آور) تا روزی که اثبات شود شفاست. تازه در بخاری هم آمده. میفهمی که. صحیح است.
اما آن یکی در کافی آمده و در چند جا تکرار شده و در یکجا هم پنبه اش خورده.
شربت مگس را بزن بر بدن با آن توصیفی که در مورد شنایش نوشته بودم.
روش روافض در مناطرات 1. هیچ چیز را نمی پدیرند و همیشه میخاهند بگویند حرف شما قانع کننده نبود و بعد سوال بعد ی را مطرح میکنند ؟فرار به جلو { در تایپیک قبلی هم شاهد این فرار بودیم } سوال در سوال 2. سوال ها را هی تکرار میکنند با اینکه پاسخ را قبلا گرفته اند 3. همیشه در حال فرار بعد از شکست به به اقای فراری باز هم امدی تقلب به عبدالحسین برسانی اره تو راست میگی اگه راست میگفتی و دوستانت منو شکست داده بودن نمیامدی اول بحث رو به توسل بکشانی بعد هم حدیث ی را به اصطلاح خودت غلط بیاوری ؟ پس تا اینجا مشخص شد از شدت ناراحتی شکست سنگین دوستان رافضیت امدی به دادشان برسی و لی با اینکار هم خودت هم دوستانت را بیشتر رسوا کردی خوب تا اینجا جمع بندی میکنم 1. عالم بزرگ شیعه اقای گلپایگانی با بیوگرافی داده شده عالم تکرار میکنم عالم نه مردم عادی انطور که rrw در مورد ابن تیمیه اورده عالم با بیوگرافی درخشانش این حرف را زده 2. احادیث اهل سنت در این موارد بررسی و ضعفشان اثبات شد 3. شاش شتر که غذا های مورد علاقه برادران رافضی ماست اثبات شد سمی است و این جهل علمای شیعه و بی ارزشی مذهب و کتب شیعه را میرساند اما بحث های جدید 1. بحث این تیمه ره در تایپیک ایجاد شده توسط خود این اقای فرار که به داد دوستش میخاست برسد بیانشده بوده و این اقا از بحث خودش در رفته بود چه بررسد به بقیه http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1689#comment-3492 2. الان دوستان رافضی شاش شتر خور حدیث را از صحیح بخاری اوردن که پاسخش را با علم روز میدهم تا فرق شاش شتر و این حدیث مشخص شود در ضمن دوستان رافضی
شاش شتر بخور همیشه بخور فقط اسراف نکن؟
نوشته اید خوب تا اینجا جمع بندی میکنم.........
1. نظر عالم برتر بود یا سیره صحابه؟ عالم بایهم اقتدیتم اهتدیتم است یا عالم؟ گلپایگانی از نظر شیعه در چه رتبه است و شیخ الاسلام شما در چه رتبه ای ار منظر شما؟
2. احادیث اهل سنت را شما تضعیف کردی؟ چرا یکی دیگه تصحیحش کرد؟ مثل این است که بگن 2ضرب2 چن میشه؟ تو بگی 5 میشه. بعد بگن یکی میگه 4 میشه بعد تو بگی گفته شد که 2ضرب2 میشود 5.
3.شاش شتران منطقه معرفی شده توسط پیامبر سمی نبوده؟ صحیح بخاری است دقت کنید.
اما بعد؛ تکرار میکنم(البته اگر مثل 2ضرب2 نشود)
حالا یه نگاهی به بکر بن صالح بندازید. همین حدیث در مرآة العقول هم هست. نگاه کنید که حکمش چیست. در 59بحار هم آمده در کدام باب؟ تداوی حرام. یعنی چی؟ هیچی.یه آیه ای رو الکی اول باب نوشته و توضیح داده. در کتب دیگه هم هست. اما با چند سند؟
اگر صحیح باشد اولا امر به شرب نشده ثانیا تنها جواز داده شده ثالثا ادامه حدیث خود به خود ابتدای آن را خنثی میکند. اگر هم صحیح نباشد که شما میدانی و خودت و سیستمت.
گفتم در کافی عنوان باب رو دیدید اما به محتوا دقت نکردید. حتما نگاه کنید. طرف از نجس یا پاکی بول و مدفوع حیوان پرسیده. برای چی؟ نه اینکه بدهد به سلف صالح بلکه برای اینکه بفهمد طهارت از آن لازم است یا نیست.
جلد63بحار هم همان حدیث است که قبلا هم گفتم.شما تکرارش کردید. و البته ابو الحسن را امیرالمومنین سلام الله علیه گرفتید.
زهر را هم برای این نوشتم که چون شمایی ببیند یکسری چیزها هست که در حالت طبیعی کشنده و مضر است اما در برخی حالات امکان استفاده نیز دارد. فهمش خیلی سخت نیست.
بر همگان واضح و مبرهن است که با توجه به مطلب شما اتن همان خوشبخت معنا میدهد.
.
اما نهایتا اینکه نظر یک عالم بوده و بس. میزان حجیتش آیا به اندازه عمل صحابه هست؟
شما باید و لابد و ناچار هستی که به سنت سلف صالح عمل کنید. مگر اصحابی کالنجوم نیست؟ خب به روش ام ایمن اقتدا کنید تا مصداق بایهم اقتدیتم اهتدیتم بشوید. زخم معده هم نیگیرید.
بعدشم مگه فرار ایراد داره؟ در فرار سرعت بیشتر میشود و ما زودتر به خدا میرسیم. مثل اون بابایی که كأنني أرْوَى بود. ایراد داره؟
متاسفانه بنده بخاطر مشغله زياد ، خيلي نمي توانم به اين سايت سر بزنم. ليکن اين پست نظرم را خيلي جلب کرد.
جناب شريعتي ،برادرمان سيد حسن و عبدالحسين مطلب را به خوبي روشن کرده و پاسخ دادند. ليکن بنده هم چند جمله عرض مي کنم. جنابعالي که ادرار را تجزيه کرده اي و مضرات آن را مي داني، بيا و آب جسد ابن تيميه و ريسمان دفع شپش او را هم تجزيه کن و بگو چگونه آنها شفا بخش است تا ما هم ياد بگيريم.
ابن كثير دمشقى، در شرح حال استادش ابن تيميه حرانى مىنويسد كه در تشييع جنازه ابن تيميه، مردم كارهاى خارق العادهاى كردند؛ از جمله اين كه تعدادى از مردم آب باقى مانده از غسل ابن تيميه را نوش جان كردند:
وحضَرها نساءٌ كثيرات بحيثُ حُزِرْنَ بخَمْسَةَ عَشَرَ ألفا (امرأة غير اللاتي كن على الاسطحة وغيرهن الجميع يترحمن ويبكين عليه فيما قيل) وأما الرجال فحُزِرُوا بستين ألفا وأكثر إلى مائتي ألفٍ وشَرِبَ جماعةٌ الماءَ الذي فَضَلَ من غَسْلِه واقْتَسَمَ جماعةٌ بَقِيَّةِ السِّدرِ الذي غُسِّلَ به وقيل: إن الطاقِيّةِ التي كانت على رأسه دُفِعَ فيها خَمْسُمائةِ درهمٍ وقيل: أن الخَيْطِ الذي كان فيه الزَّئْبَقُ الذي كان في عُنُقِه بسبب القَمْلِ مائة وخمسونَ درهماً..
در تشييع جنازه ابن تيميه زنان زيادى شركت كرده بودند؛ به طورى كه پانزده هزار نفر تخمين زده مىشدند؛ غير از آنها كه از بالاى بامها نگاه مىكردند، همه آنها براى ابن تيميه گريه مىكردند و براى او طلب رحمت مىكردند. اما مردها شصت تا دويست هزار نفر تخمين زده مىشدند. گروهى از تشييع كنندگان، باقى مانده آب غسل ابن تيميه را نوش جان كردند، گروه ديگرى باقى مانده سدر او را بين خود تقسيم كردند. گفته شده كه گلاهى را كه او بر سر داشت به پانصد درهم خريدند و همچنين گفته شده كه ريسمانى را كه به جيوه آغشته كردند و براى دفع شپشهاى او روى جنازه انداخته بودند، شخصى به صد و پنجاه درهم خريد....
البداية والنهاية، ج14، ص136
حال شايد بگويي آنها براي تبرک چنين مي کردند. پس بيا و آزمايش کن و بگو در بال مگس چه شفا بخشي وجود دارد!!؟بال مگس که همانند آب جنازه ابن تيميه ،متبرک نيست! اين روايت در صحيح بخاري شما آمده.
َبَا هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، يَقُولُ: قَالَ النَّبِيُّ (ص): " إِذَا وَقَعَ الذُّبَابُ فِي شَرَابِ أَحَدِكُمْ فَلْيَغْمِسْهُ، ثُمَّ لِيَنْزِعْهُ فَإِنَّ فِي إِحْدَى جَنَاحَيْهِ دَاءً وَالْأُخْرَى شِفَاءً "
اباهريره از رسول خدا روايت كرده است: هرگاه مگس در نوشيدنى شما افتاد، آن را در نوشيدنى خود غرق كنيد ، بعد از آن خارج كنيد، پس به درستيكه در يك بال آن مرض و در يك بال آن شفاست.[شايد بالي كه در آن مرض است در نوشيدني شما فرو رفته باشد]
صحيح البخاري، ج5ص 2180
سلام علیکم.
این شربت مگس اصلا یادم نبود. یاد یه با غیرتی افتادم.
فکرش رو بکن. مگس میره توی ظرف ادرار بعد در حالیکه داره شنا میکنه(کرال سینه) یا داره حمام میکنه یه نفر میاد بنا بر سنت سلف صالح و البته توصیه پیامبرش اول مگس رو غرق میکنه(وای قتل) بعد میچلونه تا قطره ای از ادرار هدر نشه بعد به سلامتی سلف صالح و سیره نابش میره بالا.
عزیزم باز هم تشکر.
بنام خدا
السلام علی عبادالله الصالحین
شاید کمترین فایده اختلافات متعصابانه بین فرق روی آب آمدن کثافاتی است که در زلال دین مبین وارد شده است.
یک مستدعی وحدت و راه راست نفس عمل و بلایای مبتلا به خود را باید بشناسد و از خرافات و بدایع ضد دین خود را پاک کند.نه اینکه به تبع مشتی احمق و یا فریب خورده و کج فهم و احساساتی هرچه به او خوراندند بپذیرد.
تبرک جستن به نا مقدسات موهوم و بدیع منتسب به هر کس حتی شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حربه ای است که شیطان صفتان در تلبیس اباطیل و انحراف از صراط مستقیم بر امت در جهل مانده تحمیل کرده و می کنند.
با یک نگاه به شیوه مجادله مخصوصا" مدعیان دروغین تشیع، فرا فکنی این منحرفین را در می یابی و جز این نیست که وقتی که دلیلی بر اثبات نباشد ساده ترین کار ممکنشان چنین باشد.
وحدت حقیقت مطلق و کثرت باطل پایه اصلی اعتقادی یک مسلمان است و غیر موحد همواره در پی اثبات باطل خود باطل دیگری را نفی می کند.و این همان فریب بزرگی است که مسحوران و طلسم شدگان فرق باطل را به هلاکت می کشاند.
عدم ایجاد تفرقه در بین صفوف، با اعتصام به حبل الله میسر است یا با تکرار اباطیل و اعمال نابخردان فرق و افراد خرافی و جاهل از حق؟
امیدوارم برادران موحد انزجار صریح خود را از اعمال باطل مذکور در رابطه با تشییع جنازه شیخ الاسلام ابن تیمیه و سایر موارد مشابه و تبرک جستن های این چنینی ابراز فرمایند.در غیر اینصورت نمی توانند خود را موحد و مسلمان بنامند،و از سویی دیگر سبب وقاحت بیش از پیش قبر پرستان و خرافه پرستان بی خبر از خدای یگانه می شوند.
کلا" این گونه برخورد ها نشان دهنده و موید حدیث معروف از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در رابطه با رستگار بودن امت واحده اسلام و هلاکت 72 فرقه منحرف از دین مبین است.
والسلام علی من اتبع الهدی
سیستم شناور بود بین 442و 433 شمام 12 صفر عقبی
:))))))))
کلا تعطیلی شما؟؟
با زیاده گویی به جایی نمیرسی تازه خود درگیری شدید داری
اقای عاقل شما با این عقلتان به عفیر بدبخت گفتید زیک
نوشتی
{توی زهر مار و عقرب عامل کشنده نیست؟چرا دارو ازشون درست میکنند؟}
جالبه همه شما دو پهلو صحبت میکنید که نه میپذیرید این حدیث صحیح است هم ان حدیث را توجیه میکنید رفتی گشتی ردیه بر حدیث نیافتی اومدی اینجوری توجیه کنی تو که با این کارد بیشتر خراب کردی بچه ؟
شاش پستانداران دارای سم از مشتاقات امونیاک است به اسم اوره و تمام سم های بدنشان و اگر خاصیت داشته باشند دیگر نیاز به کلیه نبود بدن از ان استفاده میکرد ولی اگر کلیه ها نباش سموم درون بدن جمع و حیوان و اسنان میمیرن چون اوره و سموم باعث مرگ انسان میشوند و هم حیوان ؟
شاش حشرات و عنکبوتیان جامد و از مشتقات امونیاک به نام اوریک اسید است و جامد است و طهر عقرب شاش اون نیست بلکه زهر مار و عقرب انواع مجتلف دارد و بیشتر شان از نوع توکسین است و اعصاب و سایر بخشها را تحریک میکند البته برای تولید دارو میشود از انها استفاده کردولی نه مستقیم :)))
تو کلا 100 در 100 خلاصی
پوستم خوشگل بود:)))
اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما. سلام علیکم.
دنبال ردیه نرفتم چون جواب برام روشنه. دیدم شما رجال بلدی گفتم زحمتش رو بکشید. حالا یه نگاهی به بکر بن صالح بندازید. همین حدیث در مرآة العقول هم هست. نگاه کنید. در 59بحار هم آمده در کدام باب؟ تداوی حرام. یعنی چی؟ هیچی.یه آیه ای رو الکی اول باب نوشته و توضیح داده. در کتب دیگه هم هست. اما با چند سند؟
دو پهلو هم نبودم. اگر صحیح باشد اولا امر به شرب نشده ثانیا تنها جواز داده شده ثالثا ادامه حدیث خود به خود ابتدای آن را خنثی میکند. اگر هم صحیح نباشد که شما میدانی و خودت و سیستمت.
گفتم در کافی عنوان باب رو دیدید اما به محتوا دقت نکردید. حتما نگاه کنید. طرف از نجس یا پاکی بول و مدفوع حیوان پرسیده. برای چی؟ نه اینکه بدهد به سلف صالح بلکه برای اینکه بفهمد طهارت از آن لازم است یا نیست.
جلد63بحار هم همان حدیث است که قبلا هم گفتم.شما تکرارش کردید. و البته ابو الحسن را امیرالمومنین سلام الله علیه گرفتید.
زهر را هم برای این نوشتم که چون شمایی ببیند یکسری چیزها هست که در حالت طبیعی کشنده و مضر است اما در برخی حالات امکان استفاده نیز دارد. فهمش خیلی سخت نیست.
بر همگان واضح و مبرهن است که با توجه به مطلب شما اتن همان خوشبخت معنا میدهد.
.
اما؛
اما نهایتا اینکه نظر یک عالم بوده و بس. میزان حجیتش آیا به اندازه عمل صحابه هست؟
شما باید و لابد و ناچار هستی که به سنت سلف صالح عمل کنید. مگر اصحابی کالنجوم نیست؟ خب به روش ام ایمن اقتدا کنید تا مصداق بای اقتدیتم اهتدیتم بشوید. زخم معده هم نیگیرید.
اخی شما نمی خاد در مورد ایراد صحبت کنی من قرار نیست هی همه چیز رو تکرار کنم من پاسخ های احادیث رو دادم هرکس ببینه خودش میتونه قضاوت کنه گفتم بازم میگم با نفر اخر بودن نمیتونی ثابت کنی برنده شدین من هم بکار نیستم هی مطالب رو براتون تکرار کنم بحث احادیث اهل سنت بررسی و ضعیف بودن حدیث اثبات شده . و دیدیم شما احادیث خوردن و توصیه به خوردن شاش شتر دارید که حیوان است و نمیدانم این امامان نمیدانستن که در ادرار شتر اوره و سم هست که توصیه کردن برای شما ها بخورید مگر علم غیب نمی دانستند این امامان :)))
سیستم شما 3-5-3 بود؟
توی زهر مار و عقرب عامل کشنده نیست؟چرا دارو ازشون درست میکنند؟
احادیث رو پاسخ دادید اما چه پاسخی؟
آن احادیث شیعی را هم که گذاشتید بررسی کردید؟ چون بلد نیستم به شما واگذار کردم.
عزیزجون نوشتم که عنوان باب رو دیدی اما محتوا رو؟
بعد فرق مجوز با دستور چیه؟
.
بعد گفتم که تعداد کل گلها رو میشمرن بعد میگن برنده و بازنده کیه. حداقل این رو یاد بگیر.
بنام خدا
السلام علی عبادالله الصالحین
جناب عبدالحسین دقت کنید.و تنفر خودتان از حدیثی که مشت نمونه خروار است را به فال نیک بگیرید.
چرا نمی پذیرید که جماعتی که شما در دامشان هستید کاری جز تحمیر و تحمیق پیروان و مقلدان چشم و گوش بسته خود ندارند و به فراخور زمانه در ابداع و جعل چنین احادیثی می پر دازند و آنرا با افترای بر امام مطاع می نامند.و در پاسخ به شبهات می گویند: تو میدانی یا امام منصوب من الله.
در اینکه اینگونه احادیث دروغ و مجعول، افترائات کثیف مشتی از خدا بی خبر و خائن به ساحت مطهر ائمه اهل بیت علیهم السلام است هیچ مسلمانی شک ندارد و شما نیز شک نکن.
ولی بد نیست امثال چنین احادیثی را در حلیه المدبرین مجلسی و بحارالظلمات و کتب اربعه ببینی. سایر کتب مورد استفاده هم خالی از اشکال نیست و به همین دلیل است که مجاهدات فراوانی توسط دانشمندان مسلمان در تصحیح احادیت و روایات صورت گرفته و در حال می گیرد.
نکته اینجاست که قبول احادیث با توجه مفترض الطاعه بودن امام منصوص و تحمیل ناتونی فهم حقایق شیعیان در مذهب ضاله مدعی اصل است و منکر و مردد در آن کافر محسوب می شود.
اگر به واقع دین مبین اسلام را طالبی کمی در اصالت و صداقت تبلیغات و شعارهای مبلغین مذاهب تحقیق کن و هر سخنی را بدون ارجاعش به منابع اصیل و عقل سلیم نپذیر.
و از ادبیات داعیان مدعی تشیع چون متلک و فرافکنی و تمسخر پرهیز کن که این شیوه در جاهلان و مشرکین و منافقین هنگام برخورد با انبیا و صالحین مسبوق و مذموم است و در کلام الله کریم مصرح.
والسلام علی من اتبع الهدی
اولا هنوز فرقه معلوم نشده.
ثانیا عرض کردم توصیه و نصیحت نکنید.
ثالثا سری به احادیث خود بزنید بعد بگید که مشت نمونه خروار و... .
رابعا جان مادیتان عنوان باب و سپس محتوایش را ببینید.
خامسا عرض کرده بودم که شما میگی از بزرگان شیعه است معتقد به جواز خوردن بول و غائط ائمه بوده بعد یادت میره که این حرف یه روحانی شیعه است که بر همگان واضح و مبرهن است که تنهای تنهای تنهای تنها برای خود این فرد حجیت داره ولاغیر. اما در مقابل چندین نمونه حدیث برای شما گذاشتن که دلالت بر قول پیامبر شما و یا سیره صحابه مورد قبول شما میکنه
به گفته خودتان اگر حدیث باشد و خلاف قرآن میکوبیمش به دیوار این که حرف یک عالم است.
چه کارش میکنیم؟ دقت کرده اید؟ کلا حرف یک عالم در چقدر برش دارد؟
.
بعد وقتی اصل یک موضوعی(اصل تشیع) زیر سوال نمیرود فرعش اگر هم منهدم شود مهم نیست. به دلایلی که من میدانم. شما هم میدانی.
اصولا یک عالم در برابر سلف صالح چه مقامی دارد؟
ملا زين العابدين گلپايگانی
اساتید: بزرگانی چون شیخ محمدتقی اصفهانی، شریف العلما، شیخ محمدحسین اصفهانی (صاحب فصول)، شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر)، شیخ علی کاشف الغطا و... .
آثار: روح الایمان، انوار القدسیه، صلاة المسافر، صلاة الجماعة، شرح دره بحرالعلوم و... .
تولد و تحصیل: عالم ربانی ملازین العابدین گلپایگانی، معروف به «حجةالاسلام»، از اعلام بزرگ شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری به شمار می رود.
در نگاه بزرگان: ملا حبیب اللّه کاشانی در کتاب لباب الالقاب آورده است: «ملا زین العابدین گلپایگانی در علوم اسلامی دریایی بود بی کران، و در میان فقهای شیعه، فقیهی بود بزرگوار، اعلم الفقها علی الیقین، رئیس الملة و الدین و اورع المتورعین و ازهد الزاهدین ... من سوگند یاد می کنم که آن عالم ربانی، مردی بود قلیل المال، اجتناب کننده از قیل و قال، مرا وصیت کرد به صحبت اهل حال و برکناری از ارباب مال و منال و ترک تصدی مرافعات و اختلاط با ابنای زمان، خصوصا حکام و اعیان و صاحبان جاه و جلال...»، هم چنین صاحب مأثر می نویسد: «حجةالاسلام گلپایگانی، مرجع جمیع اهل فضل بود. بعضی از علما او را در دوازده فن، صاحب رأی و مقام اجتهاد می دانند، و گروهی در حق آن بزرگوار به مکاشفه و خوارق عادات معتقدند... .»
{بعد یه بیوگرافی از آین آقای گلپایگانی بده ببینیم اصلا کی بوده و چیکاره بوده.}
اخی دلبندم غلط املایی میگیری منم چیزی نداشتم مجبور میشدم این و بگم
شما فعلا برای شام و ناهارتون لدفن شاش شوتر میل کنید خاصیت داره البته الان علم ثابت کرده شاش شتر و همه پستانداران از جمله انسان شامل اوره هست و سموم بدن و مواد دفعی مضر ؟؟؟ حالا خاصیت داره حتما چون امام ها گفتن
اخ ببخشید چند غلط املایی دیگه داشتم میشه بگی کدو ما هستن عااااادم رفت :))
در ضمن شما مصداق حق و باطل نیستی :) برو شاش شتر بخور قوت بگیری
چون امر قرآن است سلام علیکم.
شما الآن جواب از ایرادات دادی؟ خوشبخت.
یه حدیثی پیدا میکنی بعد میاری میگی آی وای ددم وای ملت این شیعه از حدیث سو استفده میکنه.
بعد خودت حدیث میذاری وقتی یگن ایراد رو جواب بده یاد سلف صالح میفتی و.................. .
چطور وقتی تو استناد میکنی به و خوب و شیرین عسل و.... وقتی شیعه استنداد میکنه اه و اخ و از این حرفا.
راستی نفرمودید تا حرف پشگل شد سر رسیدی؟
و البته بر همگان واضح و مبرهن است که اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما.
در ضمن احادیث بررسی و ضعیف بودن ان اثبات شد همیشه سعی دارید اخرین نفرین باشین که پوست میدین تا بگید ما بردیم ای بدبختها:)
دلبندم پوست با پست فرق داره.
بررسی شما رو هم دیدم.بررسی سید حسن را هم دیدم. اصولا جوابی به ایشان ندادید. خوشبخت
که حدیث میخای ؟
ای کاش شما فقط شاش و مدفوع ادمیزاد بخورید مشکل بد تر است
حر عاملی
باب جواز شرب ابوال الابل و البقر و الغنم و لعابها و الاستشفا بابوالها و بآلبانها
صاحب کتاب وسائل الشیعه، بابی دارد با عنوان مجوز خوردن شاش شتر و گاو و گوسفند..
ادرار شتر از شیرش بهتر است (به رغم اینکه) الله در شیرش شفاء قرار داده است
وسائل الشیعه حدیث شماره (31364): .....ابوال الابل خيرٌ من البانها و يجعل الله الشفاء فی البانها.
کلینی در اصول کافی
باب "ابوال الدواب و اوراثها"
حیله المتقین
علی ابن ابی طالب: شیر گاو دوا باشند و شاش شتربهتر از شیر آنست. آسمان و جهان/ ترجمه كتابالسماء و العالم/ بحارالانوار ، مجلسی/ مترجم: محمد باقر كمرهاى، ناشر: اسلامیه، تهران/ جلد6.
همچنین مجلسی در بحار الانوار حدیثی را از علی ابن ابی طالب نقل میکند که ادرار شتر از شیرش بهتر است
بحار الأنوار/جلد 63 / ص103....سمعت أبا الحسن(ع)يقول:
ابوال الابل خير من البانها و يجعل الله الشفاء فی البانها.
بحار الانوار، جلد 63/ ص100... سالته عن البان الاتن تشرب للدواء او تجعل فی الدواء؟ قال:
لا بأس.
سلام علیکم.
عزیز خوشبخت از سیستمتان خوشم آمد. 2-5-4 است یا 3-5-3؟ قدیم اینجوری بود که زننده آخرین گل رو برنده نمیدونستن. تعداد کل گلها رو میشمردن بعد اعلام نتیجه میکردن. این هم از قوانین جالب شماست.
شما که بررسی سند بلدید این مطالب رو هم بررسی میکردید به ما هم صحت و سقمش را میگفتید. بخیل نباشید.
اما نکته جالب اینجاست که تا بحث پشکل و ادرار شد شما سر رسیدی. خیلی جالب بود.
خب در ادامه عنوان باب جای..... ترجمه میکردید و اصل مطلب را میگذاشتید.
(به رغم اینکه) در کجای حدیث بود؟ در منطوقش یا مفهومش یا تقدیرش؟
بعد این باب ابوال الدواب و اورثها کجای اصول کافی اومده؟ کتاب الطهاره؟ یعنی چی؟اصلا احادیثش رو دیدی؟خوندی؟ترجمه کردی؟ خوشبخت.
در آسمان و جهان هم که همان حدیث قبلی است اما توضیحش هم داده و شما ندیدی. بعد در پایان توضیح چه گفته؟
خب حالا اتن چی هست؟ خوشبخت؟
عنوان باب رو قاپیدی محتواش رو ندیدی؟
.
بررسی سندی هم بکن. من بلد نیستم.
سلام علیکم.
اولا این یک نظری است که یک نفری داده که شما معرفیش کن ببینیم کی هست.
ثانیا نطر یک عالم در برابر حدیث؟ شما حدیث دارید. این یک حرفی بوده که یک نفر زده.
سلام علیکم.
جناب مستطاب اعظم الهاشمی الحسنی
فرموده اید که؛
احتمالا روافض این روایت را نقل می کنند تا اعتقاد بزرگان خودشان مثل
ملا زين العابدين گلپايگانی که اعتقاد جالبی داشته را بپوشونند
ليس في بول الأئمة وغائطهم استخباث ولا نتن ولا قذارة بل هما كالمسك الأذفر، بل من شرب بولهم وغائطهم ودمهم يحرم الله عليه النار واستوجب دخول الجنة
در ادرار و مدفوع ائمه كثافت و بوي بد وجود ندارد بلكه مانند مشكي است كه بوي آن همه جا را پر مي كند و هر كس از ادرار و مدفوع و خون ائمه بخورد خداوند آتش دوزخ را بر وي حرام كرده و بهشت را بر او واجب مي گرداند
(انوار الولايه تاليف آية الله زين العابدين گلپايگاني ص440)
عزیزم کمی دقت بفرما که فرموده اید" این روایت را نقل می کنند تا اعتقاد بزرگان خودشان " آخه مرد حسابی یه فردی که شما میگی از بزرگان شیعه است معتقد به جواز خوردن بول و غائط ائمه بوده بعد یادت میره که این حرف یه روحانی شیعه است که بر همگان واضح و مبرهن است که تنهای تنهای تنهای تنها برای خود این فرد حجیت داره ولاغیر. اما در مقابل چندین نمونه حدیث برای شما گذاشتن که دلالت بر قول پیامبر شما و یا سیره صحابه مورد قبول شما میکنه.
خدا وکیلی کدوم اینها محکمتره؟
.
بعد یه بیوگرافی از آین آقای گلپایگانی بده ببینیم اصلا کی بوده و چیکاره بوده.
آقای اوربان بهتر بود مطالب رو میخوندی و یه جوابیه ای میدادی!!به هر حال!!به نظرم مطالب تا اینجا هم کافی باشه و نیاز نیست بیشتر از این پست طولانی بشه زیرا باعث خستگی خواننده خواهد شد.
بعدشم بنده به هیچ وجه به شما تهمتی نزدم و مطالب شما و من موجوده.
خیلی خوبه که شما آمادگی بحث درباره مباحث اختلافی دارین.
بنده هم با اینکه رشته ی غیر حوزوی دارم ولی علاقه مند به این مباحث هستم.البته بنده در این زمینه متخصص نیستم ولی خوشحال میشم تا اونجایی که علم دارم بحث کنم.زیرا این دستور خداونده که درباره چیزی که علم ندارید حرف نزنید.اما الحمدلله که شما متخصص و شاید عالم حوزه هستید خوبه شما هم به پست های من نظر بدین.
من تازه با این سایت آشنا شدم و تنها یک پست گذاشتم که در اون پست نفاق اکثریت صحابه و تابعین رو اثبات کرده ام.
حال که شما مشتاق بحث هستین اگر زحمتی نیست پیش قدمی بفرمایید و با نظرات و احیانا جواب های قانع کنندتون ما رو مستفیض بفرمایید!
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1955
این هم آدرس پستم.ان شاالله این بحث مقدمه ای برای سرآغاز بحث های ما باشه
جناب سید حسن . امیدوارم خوب باشی . من بحث رو نخوندم مال شماها رو ولی گذرا ی چیزهایی دیدم . دوست عزیز مرفوع بودن روایتی یک قضیه است و اینکه راوایان را توثیق یا تضعیف کردن قضیه ای دیگر. ولی گفتی فقط بخاطر ابن حبان بزرگنمایی کردم این یک افتراست و برو با انصاف علوی مطالبمو دوباره بخوان. بهرحال اگر مطلبی برای گفتن داری بیا و در مورد پست هایم نظر بده و جوابگو باش . من منتظرم هر شیعه مدعی هستم اگر خودت نمیتوانی احیانا بگو به امام زمان بیاید بالا باهم سخن بگوییم یا اینکه همین قزوینی بیسواد تشریف بیاره برای بحث علوم حدیث ورجالی که ادعاش میشه .لطفا وقتی هم با من بحث میکنی از مطالبدیگر سایت ها کپی نکن چون کل شبهات پوچ شماها رو حفظم . موفق باشی .منتظرم..............اما نه انتظار امام زمانی .بلکه انتظار برای پیروزی های پی در پی ام . والله مستعان
میبینم که دور برداشتی؟؟؟؟؟
خود گویی و خود خندی عجب وهابی هنرمندی!!!
عزیزم برو به بزرگترت که یه کم از علم رجال سر در میاره بگو بیاد.سوادت بر همه عیان شد.به همین آقای اوربان بگو بیاد.
یه پست تازه گذاشته یه راوی رو فقط به خاطر توثیق ابن حبان به عرش اعلا برده هر چند در مقابلش تضعیف هایی هم داره.اون وقت من این همه توثیق و تصحیح برات آوردم...
من بیکار نیستم که به این اباطیل شما جواب بدم.اینم آخرین جوابم به شما بود.
هر از گاهی میام سر میزنم اگه یکی یه حرف حساب زده باشه میام جواب میدم.تو هم آزادی!
میتونی اینجا برا خودت جشن پیروزی بگیری!!!