« يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ» و دعوای شیعه
بسم الله الرحمن الرحیم
از آنجایی که هیج آیه ای در مورد اصلی به نام امامت در قرآن وجود ندارد وخداوند از خلافت داوود صحبت می کند اما از امامت علی خیر واین خود جای تعجب است وبه این دلیل علمای شیعه سعی کردند که با استفاده از آیات متشابه و تفاسیر به میل عقیده امامت را قرآنی جلوه دهند.
یکی از آیا آیه 55 مائده بود که بررسی شد
واما آیه دیگری که به آن استناد می کنند
یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِینَ 67 مائده
ى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه كافران را هدایت نمىكند
خوب همانطور که می بینیم آیه در ظاهر سخنی از امامت نمی زند وبه این دلیل علمای شیعه برای اثبات آنچخ که خو د می خواهند شروع به دست کاری در آیات کرده و ادعا کردند که در آیه اسم علی آمده بود اما حذفش کردند چه کسانی؟صحابه
وآیه در نزدشان اینطور نازل شد(یا أیها الرسول بلّغ ما انزل الیك من ربك فی علی )تفسیر قمی ص201 در تفسیر سوره سباء ایه 20
یعنی معتقد به تحریف این آیه از قرآن هستند و می گویند نام علی رضی الله عنه را حذف کردند در حالی که خداوند می فرماید(انا نحن نزلنا الذکر وانا له لحافظون)الحجر
اما آیا این آیه ربطی به امامت علی رضی الله عنه دارد؟
تفسیر امام ابن کثیر رضی الله عنه(یَقُول تَعَالَى مُخَاطِبًا عَبْده وَرَسُوله مُحَمَّدًا - صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - بِاسْمِ الرِّسَالَة وَآمِرًا لَهُ بِإِبْلَاغِ جَمِیع مَا أَرْسَلَهُ اللَّه بِهِ وَقَدْ اِمْتَثَلَ عَلَیْهِ أَفْضَلُ الصَّلَاة وَالسَّلَام ذَلِكَ وَقَامَ بِهِ أَتَمَّ الْقِیَام قَالَ الْبُخَارِیّ عِنْد تَفْسِیر هَذِهِ الْآیَة حَدَّثَنَا مُحَمَّد بْن مُوسَى حَدَّثَنَا سُفْیَان عَنْ إِسْمَاعِیل عَنْ الشَّعْبِیّ عَنْ مَسْرُوق عَنْ عَائِشَة - رَضِیَ اللَّه عَنْهَا - قَالَتْ : مَنْ حَدَّثَك أَنَّ مُحَمَّدًا كَتَمَ شَیْئًا مِمَّا أَنْزَلَ اللَّه عَلَیْهِ فَقَدْ كَذَبَ وَهُوَ یَقُول " یَا أَیّهَا الرَّسُول بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْك مِنْ رَبّك " الْآیَة هَكَذَا رَوَاهُ هَاهُنَا مُخْتَصَرًا وَقَدْ أَخْرَجَهُ فِی مَوَاضِع مِنْ صَحِیحه مُطَوَّلًا وَكَذَا رَوَاهُ مُسْلِم فِی كِتَاب الْإِیمَان وَالتِّرْمِذِیّ وَالنَّسَائِیّ فِی كِتَاب التَّفْسِیر مِنْ سُنَنهمَا مِنْ طُرُق عَنْ عَامِر الشَّعْبِیّ عَنْ مَسْرُوق بْن الْأَجْدَع عَنْهَا - رَضِیَ اللَّه عَنْهَا - وَفِی الصَّحِیحَیْنِ عَنْهَا أَیْضًا أَنَّهَا قَالَتْ : لَوْ كَانَ مُحَمَّد - صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - كَاتِمًا شَیْئًا مِنْ الْقُرْآن لَكَتَمَ هَذِهِ الْآیَة " وَتُخْفِی فِی نَفْسك مَا اللَّه مُبْدِیه وَتَخْشَى النَّاس وَاَللَّه أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ " وَقَالَ اِبْن أَبِی حَاتِم حَدَّثَنَا أَحْمَد بْن مَنْصُور الرَّمَادِیّ حَدَّثَنَا سَعِید بْن سُلَیْمَان حَدَّثَنَا عَبَّاد عَنْ هَارُون بْن عَنْتَرَة عَنْ أَبِیهِ قَالَ كُنْت عِنْد اِبْن عَبَّاس فَجَاءَ رَجُل فَقَالَ لَهُ إِنَّ نَاسًا یَأْتُونَا فَیُخْبِرُونَا أَنَّ عِنْدكُمْ شَیْئًا لَمْ یُبْدِهِ رَسُول اللَّه - صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - لِلنَّاسِ فَقَالَ اِبْن عَبَّاس أَلَمْ تَعْلَم أَنَّ اللَّه تَعَالَى قَالَ " یَا أَیّهَا الرَّسُول بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْك مِنْ رَبّك " وَاَللَّه مَا وَرَّثَنَا رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ - سَوْدَاءَ فِی بَیْضَاءَ . وَهَذَا إِسْنَاد جَیِّد )
(در این آیه الله تعالی به رسولش امر می کند که تمام رسالات از طرف خداوند را ابلاغ کند وبرای انجام رسالات خداوند قیام و کوشش کند وامام بخاری از حدیث سیده عائشه رضی الله تعالی عنها می آورد که هرکس ادعا کند که محمد صلی الله علیه وسلم چیزی از رسالت را کتما کرده دروغ گفته است .ودر صحیحین آمده که اگر رسول الله می خواست آیه ای را کتمان کند این آیه را کتمان می کرد وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ . از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مىكردى و از مردم مىترسیدى با آنكه خدا سزاوارتر بود
كه از او بترسى )
پس متوجه می شویم این آیه فقط در مورد این است که رسول الله چیزی از رسالت را کتمان نمی کند واگر چیزی از اوامر الهی را ابلاغ نکند رسالتش کامل نمی شود
وقوله تعالى: {والله یعصمك من الناس} أی بلغ أنت رسالتی وأنا حافظك وناصرك ومؤیدك على أعدائك ومظفرك بهم, فلا تخف ولا تحزن فلن یصل أحد منهم إلیك بسوء یؤذیك, وقد كان النبی صلى الله علیه وسلم قبل نزول هذه الاَیة یحرس,
ومنظور از والله یعصمک من الناس یعنی ابلاغ کن رسالت الهی را و الله حافظ و یاور و موئد تو است در مقابل دشمنانت و نترس و محزون نباس وقبل این آیه رسول الله حراس داشتند که بعد از این آیه به صحابه رضی الله عنهم دستور دادند که از پیامبر حراست نکنند به دلیل قول الله والله یعصمک من الناس.
تفسیر ابن کثیر رحمه الله تعالی
نتیجه هیچ دلیلی بر اینکه این آیه برای علی رضی الله عنه ودر غدیر نازل شده وجود ندارد
و مسئله بعدی تضاد عقیدتی در نزد شیعه است یعنی خود نمی دانند که چه می گویند
مثلا ابتدا می گویند در ابتدای رسالت در دعوت رسول الله و(انذر اشیرتک الاقربین)حضرت علی رضی الله عنه امام شدند
وبعد می گویند در غدیر
وبعد می گویند در پنج شنبه آخر رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم خواستند وصیت بنویسند برای خلافت علی که نگذاشتند؟؟؟!!
اما در کتب شیعه چه آمده؟
صحیح ترین کتاب در نزد شیعه کافی نوشته ابوجعفر کلینی است
ایشان روایت می کند(الجزء الاول صفة 289
4 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ وَ بُكَیْرِ بْنِ أَعْیَنَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَةَ وَ أَبِی الْجَارُودِ جَمِیعاً عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ- إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ فَرَضَ وَلَایَةَ أُولِی الْأَمْرِ فَلَمْ یَدْرُوا مَا هِیَ فَأَمَرَ اللَّهُ مُحَمَّداً ص أَنْ یُفَسِّرَ لَهُمُ الْوَلَایَةَ كَمَا فَسَّرَ لَهُمُ الصَّلَاةَ وَ الزَّكَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ فَلَمَّا أَتَاهُ ذَلِكَ مِنَ اللَّهِ ضَاقَ بِذَلِكَ صَدْرُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ تَخَوَّفَ أَنْ یَرْتَدّعَنْ دِینِهِمْ وَ أَنْ یُكَذِّبُوهُ فَضَاقَ صَدْرُهُ وَ رَاجَعَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ- یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ فَصَدَعَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَقَامَ بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ ع یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَنَادَى الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ یُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ قَالَ عُمَرُ بْنُ أُذَیْنَةَ قَالُوا جَمِیعاً غَیْرَ أَبِی الْجَارُودِ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ كَانَتِ الْفَرِیضَةُ تَنْزِلُ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ الْأُخْرَى وَ كَانَتِ الْوَلَایَةُ آخِرَ الْفَرَائِضِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَا أُنْزِلُ عَلَیْكُمْ بَعْدَ هَذِهِ فَرِیضَةً قَدْ أَكْمَلْتُ لَكُمُ الْفَرَائِضَ)
معنی (ابی جعفر می گوید خداوند به رسولش دستور داد به ولایت علی وبر او نازل نمود انما ولیکم الله الی آخر 55 مائده و بر مردم ولایت را فرض نمود و خداوند به محمد امر کرد که ولایت را برایشان تفسیر کند همانطور که نماز و زکات را تفسیر کرده و قتی دستورات خداوند برمحمد نازل شد سینه اش تنگ شد وبر او سنگین شد و ترسید که مردم مرتد شوند و تکذیب کنند پس از خداوند درخواست نمود که این ولایت را ابلاغ نکند اما خداوند ایه ای دیگر نازل می کند یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک الی اخر پس رسول الله بلند شدند وولایت را ابلاغ کردند و دستور دادند که حاضرین به کسانی که غائب هستند خبر دهند و ولایت آخرین فریضه بود وسپس خداوند آیه الیوم اکملت را نازل نمود)
واما اسئله ما اهل سنت
سوال اول آیا خداوند برای امت محمد خیر را می خواهد که ولایت را فرض می کند؟
سوال دوم در این روایت کلینی رسول الله از خداوند می خواهد که ولایت را ابلاغ نکند آیا این ثابت کننده نیست که ماحرای قبل یعنی حدیث انذار ربطی به خلافت علی ندارد؟
سوال سوم رسول الله صلی الله علیه وسلم طبق این حدیث در تشریع شک دارد و می ترسد مردم تکذیب کنند و مرتد شوند یعنی خود رسول الله اعتقاد به خیریت این ولایت ندارد آیا این والعیاذ بالله کفر نیست؟
سوال چهارم اگر رسول الله شکی در خیر بودن ولایت نداشتند چرا همانطور که حدیث می گوید سینه اش تنگ و سنگین شد وقتی در مورد ولایت علی از خداوند وحی دریافت نمود؟
سوال بعدی آیا رسول الله می دانستند که قلوب اصحابش بعد از شنیدن حکم ولایت تنگ می شود وقبول نمی کنند یا فقط شک داشتند؟
طبق روایت آمده رسول الله شک داشتند خوب آیا این تضاد با قرآن نیست که می فرماید سوء ظن راه به جایی نمی برد؟ وآیا رسول الله به خالد نفرمودند ایا قلبش را شکافتی ودر آن را دیدی که ایا ایمان دارد یا خیر!
واین چه خیری است که کل امت والان هم نزدیک به 1میلیارد مسلمان این ولایت را قبول ندارند؟
حاكم حسكانى از «ابنعباس و جابر» روايت كند كه گفتهاند:
«خداوند محمد(ص) را فرمان داد تا على را براى ولايت بر مردم بدانها
معرفى نمايد و رسولخدا(ص) بيم آن داشت كه بگويند: «پسر عمويش را
برگزيد» و آن را مايه سرزنش او قرار دهند، كه خداوند متعال به او وحى فرمود:
«يا ايّها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و اللّه يعصمك من الناس»
و رسولخدا(ص) ولايت او را در غدير خم ابلاغ کرداز عبدالله بن اوفی روایت کرده :«رسولخدا(ص) در «غدير خم» سخنرانى فرمود و آيه: «يا ايّها الرّسولبلّغ...» را تلاوت كرد و سپس دستانش را بالا برد تا سپيدى زير بغل او هويدا شدو فرمود: «آگاه باشيد! هر كه من مولاى اويم...»
.(شواهد التنریل ،چاپ بیروت 1393ه ق، ج1 ص 190و192 )
سیوطی از ابن مسعود گوید:
در زمان رسولخدا(ص) اين آيه رااينچنين تلاوت (و تفسير) مىكرديم: «يا ايّها الرّسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك ـانّ عليّا مولى المؤمنين ـ و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته...» يعنى: «اى پيامبر!آنچه كه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن ـ كه على مولاى مؤمنان است ـ و اگر ابلاغ نكنى رسالت او را ابلاغ نكردهاى...»(درالمنثور ، ج2،ص 298)
و ....
خداوند متعال بواسطه ی روح القدس ( جبریل ) علیه السلام قرآن را بر قلب رسولش نازل فرمود و او مامور بلاغش به مردم بود.
در این نزول قرآنی ما خبری از جانشینی رسول الله نمی بینیم چون جانشینی رسول معنایش شهرداری نیست بلکه معنایش تحکیم و تشریع است که جز از سوی خداوند متعال به رسولانش تعلق ندارد.
ا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِینَ 67 مائده
بلغ " ما انزل الیک " : یعنی آن بلاغی که باید علنی به مردم رسانده شود در این قرآن منزل است.
" ما انزل " این قرآن است که تلاوت می شود و رسول خدا ملزم به ابلاغ " ماانزل " بوده است .
اگر در این " ما انزل " خبری از آقا علی دیدید به ما هم اطلاع دهید که تاکنون ما چنین چیزی ندیدیم!
شما بفرمایید که جمهور علمای شما تاریخ نزول این ایه را چه وقت میدانند تا معلوم شود که سئوال و اشکال من هنوز جواب داده نشده است .
اقای مولوی مثل شما و موالیانتان مثل کسی است که مقداری خاک به لباس کسی میریزند و بعد شروع میکنند به او ایراد گرفتن که تو ادم تمیزی نیستی چون لباست خاکیست .این چه دورغهایی است که با تفسیروبرداشت خودتان از اعتقادات شیعه میبافید و بعد به ان انتقاد میکنید.
خود گویی و خود خندی خود مرد هنرمندی!
اولا بسیاری از علمای خودتان قبول دارند که این ایه در هیجدهم ذیحجه سال دهم نازل شده است .
وتازه انهایی که این را قبول ندارند تاریخ نزول را در همان حجه الوداع میدانند یعنی چندروز قیل از ازغدیر . حال سئوال این است بنا به نظر شما اگر این ایه چیزخاصی رامد نظرندارد و فقط در مورد حفاظت از پیامبر صل الله علیه واله میباشد با ید در سالهای اول بعثت نازل میشد نه در پایان عمر شریف ان حضرت .
لازم است به شما یاداور شوم که اولا شیعه امامت ایمه علیهم السلام بالاتر از نبوت خاتم الانبیا نمی داند بلکه انرا در ادامه رسالت ان حضرت میداند .
در جواب اخرین مطلبتان هم این دستور خداوند در مورد خاصی که همان ولایت علی علیه السلام میباشد نازل شده است.
جناب مولوی شما بفرمایید که پیامبر در اخرین سال عمر شریفشان ودر بین یکصد وبیست هزار نفر از به قول شما اصحاب پاکشان از چه چیز ی انقدر میترسیدند که خدای متعال باین شدت بر حفظ ایشان تاکید میفرماید؟
حتما شما از مذهب خود اطلاع ندارید
پس برشما است که ابتدا از عقاید خود اگاهی پیدا کنید
وبرای شان نزول این ایه مراجعه کنید تفسیر ابن کثیر وقرطبی وجلالین وغیرهم
أشهـد باللـه وآيــــاته ***شهادة أرجو بها عتقي
أن أبا بكر ومن بعـده***ثلاثـة أئـمــة الصــــدق
أربعة بعد النبيـين هم***بغير شك أفضل الخلـق