مناقب سیده عائشه از قرآن کریم
بسم الله الرحمن الرحیم
سخن ما از قرآن است ونه فلان حدیث وفلان کتاب سخن ما از کتابی است که الله تعالی وعده به حفظ آن داده ( إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ) ﴿الحجر: ٩﴾
ما کسانی را که جسورانه سیده عائشه رضی الله عنها همسر رسول الله را سب وشتم می کنند دعوت می کنیم که سوره نور را به دقت بخوانند وتفسیرش را از کتب شیعه واهل سنت
الله تعالی در سوره نور ایات 4و5 کسانی را که به زنان پاکدامن تهمت زنا میزنند توبه آن افراد تهمت زننده را می پذیرد
این چیزی است که از این دو آیه می فهیم
وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
و كسانى كه نسبت زنا به زنان شوهردار مىدهند سپس چهار گواه نمىآورند هشتاد تازیانه به آنان بزنید و هیچگاه شهادتى از آنها نپذیرید و اینانند كه خود فاسقند
ودر آیه 5 می فرماید إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
مگر كسانى كه بعد از آن [بهتان] توبه كرده و به صلاح آمده باشند كه خدا البته آمرزنده مهربان است
واما الله تعالی بذات خود در سوره نور از آیه 10 تا 26 برائت سیده عائشه رضی الله تعالی عنها را بیان کرده
إِنَّ الَّذِینَ جَاؤُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ
در حقیقت كسانى كه آن بهتان [داستان افك] را [در میان] آوردند دستهاى از شما بودند آن [تهمت] را شرى براى خود تصور مكنید بلكه براى شما در آن مصلحتى [بوده] است براى هر مردى از آنان [كه در این كار دست داشته] همان گناهى است كه مرتكب شده است و آن كس از ایشان كه قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابى سختخواهد داشت
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَیْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ
آنگاه كه آن [بهتان] را از زبان یكدیگر مىگرفتید و با زبانهاى خود چیزى را كه بدان علم نداشتید مىگفتید و مىپنداشتید كه كارى سهل و ساده است با اینكه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود
قابل توجه کسانی که حکم به کفر سیده عائشه میدهند و او را شتم می کنند خوب توجه کنید به مقام وشان سیده طاهره در نزد الله تعالی
إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ
بىگمان كسانى كه به زنان پاكدامن بىخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا مىدهند در دنیا و آخرت لعنتشدهاند و براى آنها عذابى سختخواهد بود
تمام این آیات فضل ومقام سیده عائشه را نشان میدهد در نزد الله تعالی که برائت او را از نزد خوش نازل نمود
ووقتی ایا آیات را با آیات دیگر مقایسه می کنیم فضل سیده عائشه دو چندان می شود
مثلا به یوسف علیه السلام تهمت زنا زدن خداوند برائتش را توسط یکی از شاهدان عزیز اثبات کرد وقتی سیده مریم را تهمت زنا زدند خداوند برائتش را به وسیله فرزندش عیسی قرار داد و مادرمان عائشه را تهمت زدند الله تعالی برائتش را با ذات مقدس خودش ودر کتابش نازل نمود ونه با واسطه ونه به دست شاهد ونبی واین از بزرگترین مناقب سیده عائشه الصدیق دختر صدیق است که همه بشر تا روز قیامت مناقبش را در قران بخوانند
واز مناقب ایشان در همین سوره نور ایه 23 است
إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ
بىگمان كسانى كه به زنان پاكدامن بىخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا مىدهند در دنیا و آخرت لعنتشدهاند و براى آنها عذابى سختخواهد بود
این ایه مخصوص سیده عائشه است که هر کس او را بهتان زند جهنمی و مورد لعن الله تعالی است
زیرا خداوند حکم کسی که جمیع زنان مومنه را تهمت فحشا زند در ایه 4 سوره نور ذکر کرده ونه به عذاب وعده داده ونه لعن بلکه وعده پذیرش توبه داده
فقالت عایشه من ورا الحجاب ما انزل الله فینا شییا من القران الا ان الله انزل عذری /
صحیح بخاری کتاب تفسیر سوره حم الاحقاف
پس شان ومنزلتی برای عایشه در قران وجود ندارد
با سلام .
آدم فریبکار و دغل باز چرا حدیث را کامل نگذاشتی و قیچی کردی ؟؟!!!!
و متن حدیث این است :
حدثنا : موسى بن إسماعيل ، حدثنا : أبو عوانة ، عن أبي بشر ، عن يوسف بن ماهك قال : كان مروان على الحجاز إستعمله معاوية فخطب فجعل يذكر يزيد بن معاوية لكي يبايع له بعد أبيه ، فقال له عبد الرحمن بن أبي بكر شيئاً فقال : خذوه فدخل بيت عائشة فلم يقدروا فقال : مروان إن هذا الذي أنزل الله فيه : والذي قال لوالديه أف لكما أتعدانني فقالت عائشة من وراء الحجاب : ما إنزل الله فينا شيئاً من القرآن ألا إن الله أنزل عذري.
و از متن حدیث معلوم است که عبدالرحمن برادر حضرت عایشه درباره آیه 17 احقاف با مروان بحث و جدل داشتنتد و بحث نازل شدن آیه 17 سوره احقاف در شان عبدالرحمن برادر حضرت عایشه بوده است .
که حضرت عایشه گفته اند به غیر از ایات افک هیچ ایه ای مختص ما نازل نشده است .
و حضرت عایشه به طور عام جزو مصادیق ایه 100 سوره توبه و ایه 6 سوره احزاب و ایه 33 و 52 سوره احزاب و دیگر ایات هستند .
برای اطلاع بیشتر به این لینک مراجعه کن : http://www.alrad.net/hiwar/zawjat/08.htm
حدثنا : أبوبكر قال : ، حدثنا : أبو معاوية ، عن الأعمش ، عن أبي الضحى ، عن مسروق ، عن عائشة : أن النبي (ص) قال لها : يا عائشة ! لا تكوني فاحشة.
این روایت واقعا چه معنی دارد؟؟؟
با سلام .
آدم فریبکار و دغل باز چرا حدیثی که این موضوع را کاملا شرح داده نگذاشته ای ؟؟
و چون شما مصداق (فی قلوبهم زیغ) می باشید همیشه به دنبال این هستید که به ناموس پیامبر توهین کنید .
حدیث کامل این است :
كان ناسٌ يأتون رسولَ اللهِ من اليهودِ ، فيقولون : السامُ عليكم . ففطِنَتْ بهم عائشةُ فسبَّتْهم ، ، و في رواية : قالت عائشةُ : بل عليكم السَّامُ و الذَّامُ ) فقال رسولُ اللهِ : مَهْ يا عائشةُ [ لا تكوني فاحشةً ] فإنَّ اللهَ لا يحِبُّ الفُحْشَ و لا التَّفَحُّشَ . قالت : قلت : يا رسولَ اللهِ إنهم يقولون كذا و كذا . فقال : أليس قد رَدَدْتُ عليهم ؟ فأنزل اللهُ عزَّ و جلَّ : وَ إِذَا جَاؤكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللهُ إلى آخر الآيةِ
و به لحاظ اینکه به یهودیان که اجداد شما می باشند و شما پیرو عبدالله ابن سبا یهودی می باشید ، حضرت عایشه توهین آنها به پیامبر را به خودشان برگردانده شما ناراحت می باشید .
و از خوانندگان محترم می خواهم برای مطالعه بیشتر به این لینک مراجعه کنند تا این کذابان و دغل بازان را خوب بشناسند و عقیده واقعی اینها که توهین به ناموس پیامبر می باشد بیشتر عیان شود :
سلام علیکم.
از فضائل ایشان گفتید و لذت بردیم.
یه مطلبی هم در مورد فضائل ایشان در آیات ابتدایی سوره تحریم یا در مورد آیه 11 سوره حجرات يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ..... یا مثلا آیه 10 سوره حجرات بنویسید تا نهایت لذت را ببریم.
با سلام .
در ایه ی 6 سوره ی احزاب که فضائل پیامبر را بیان کرده ازواج پیامبر را مادر مومنین معرفی کرده است نه مادر منافقین .
و اینکه گفته ای (یه مطلبی هم در مورد فضائل ایشان در آیات ابتدایی سوره تحریم)
پاسخ من : نتیجه ی آیه ی تحریم این شد که پیامبر اسلام زنان خود را طلاق نداد.
و خداوند در ایه ی 52 سوره احزاب به پیامبر دستور داد :
(لَّا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ)
(با ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : بعد از این دیگر زنی بر تو حلال نیست، و نمیتوانی همسرانت را به همسران دیگری مبدّل کنی [= بعضی را طلاق دهی و همسر دیگری به جای او برگزینی] هر چند جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود،)
آیا اگر حضرت عایشه عمل زشتی در اینده انجام می داد خداوندی که از اینده و گذشته خبر دارد چنین دستوری به پیامبر می داد ؟؟
نمیشود فردی مومن باشد و مادر کافر؟منافق؟مشرک؟
نتیجه تحریم سلب آن صفات از آن زنان نیست؟ یک دلیل بیاورید.
با سلام .
اینکه گفته ای (نتیجه تحریم سلب آن صفات از آن زنان نیست؟ یک دلیل بیاورید.)
پاسخ من : علت نازل شدن آیات اول سوره ی تحریم رقابت زنانه بوده ، بعد از نزول این ایات نتیجه و عاقبت این امر چه اتفاقی افتاده ؟؟
آیا پیامبر آنها را طلاق داده ؟؟
خیر .
آیا اگر ازواج پیامبر صالحه نبوده اند چطوری خداوند در ایه 52 سوره ی احزاب فرموده :
(لَّا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ)
(ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : بعد از این دیگر زنی بر تو حلال نیست، و نمیتوانی همسرانت را به همسران دیگری مبدّل کنی [= بعضی را طلاق دهی و همسر دیگری به جای او برگزینی] هر چند جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود،)
بنام خدا
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
آخر این دعوا جالب انگیز است و محاکمه زیبایی بود و ادله شما متقن و بی خدشه !!!!
حال فقط مانده که حکم صادره از سوی حضرات قضات گرامی اجرا شود.
چگونگی اجرای حکم را اگر توضیح دهید استفاده خواهیم کرد.
منظورم عدم حضور محکومین است که به دیار باقی و مورد محاسبه و کیفر الهی هستند.
یک توضیح دیگر هم بفرمایید لطف خود را تمام کرده اید و آن اینکه علل و انگیزه ها در روایات مختلف و گاه متنافرند.شما بر چه اساسی بر چنین استنباطی یقین فرمودید؟
از جمله چرا گروه کثیری از مسلمین یا بهتر بگویم سواد اعظم آنها به وجود عوامل فتنه انگیزی چون سبئیون در برپایی چنین قائلاتی اشاره و باور دارند.
در هر صورت اکنون حکم بفرمائید چه کنیم.
سلام علیکم.
بر همگان واضح و مبرهن است که قرآن فرموده اکثرهم... .
اصولا اکثریت نشلنه حقانیت نیست. بدون قصد مقایسه مثلا اکثر قوم موسی گوساله پرست شدند اما بر حق هم بودند؟
اینکه اونها رفته اند به اون دنیا حرف خوبی است. بر آنها باشد همان چیزی که بر آنهاست.
اما عزیزم شما دارید دینتون رو از این فرد میگیرید. وقتی معلوم شد که طرف مشکل دار بوده خب چگونه به او اعتماد میکنی و در دین او را استوانه قرار میدی؟ او را چگونه ماخذ قرار میدی؟
اگر بنا به حرف شما باشد پس علم رجال کشک است. مثلا مسور بن مخرمه خالی بند بوده خب به ماچه. او که مرده و رفته اون دنیا چرا ذهبی گفته که دروغگو بوده یا ثقه بوده یا هر چیز دیگه ای؟
یه چیزی بگو که قابل هضم باشه.
اما بعد اینکه کدام محاکمه؟ آقایون از فضائل نوشتند ما هم چند مورد دیگر رو یادآوری کردیم. به هر حال لال و بریده باد زبانی که از ذکر فضائل صحابه و خصوصا امهات المومنین کم بگذارد.
اینکه گفته ای (به هر حال لال و بریده باد زبانی که از ذکر فضائل صحابه و خصوصا امهات المومنین کم بگذارد.)
پاسخ من : در همین جا منافق بودن شما ثابت می شود .ئپس باید طبق گفته ی شما زبان خودت بریده باشد که چند خط بالاتر می گویی مشکل دارد .
خداوند در ایه ی 52 سوره احزاب به پیامبر دستور داد :
(لَّا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ)
(با ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : بعد از این دیگر زنی بر تو حلال نیست، و نمیتوانی همسرانت را به همسران دیگری مبدّل کنی [= بعضی را طلاق دهی و همسر دیگری به جای او برگزینی] هر چند جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود،)
آیا اگر حضرت عایشه عمل زشتی در اینده انجام می داد خداوندی که از اینده و گذشته خبر دارد چنین دستوری به پیامبر می داد ؟؟
و صحابه ی مهاجر و انصار پیامبر را خداوند در ایه ی 100 سوره ی توبه رضایت خود را از آنها به صراحت اعلام نموده و آنها را یوم الابد بهشتی دانسته .
فرموديد:... آیا جز اینست که همه آنها (زنان پيامبر)پاکدامن بوده اند؟ ....
کدام نانجيبي گفته عايشه پاکدامن نبود .تمامي همسران پيامبران به طور قطع، انحراف و آلودگى جنسى نداشتند.و منظور از خيانت در داستان نوح و لوط نيز جاسوسى كردن به نفع كفار است نه خيانت ناموسى . لذا قطعا عايشه نيز همچون زنان نوح ولوط از فحشا مبرا بود.
فرموديد: .....چراخدا آخرین و محبوبترین پیامبر خود را اجازه نفرمود احدی از همسران خود را طلاق دهند؟ ....
اولا: پيامبر بعضي از زنان خود را طلاق داد مثل اسماء بنت نعمان، عالیه بنت ظبیان که اين دومي حتي با مرد ديگري ازدواج کرد.(قبل ازنزول آيه تحريم ازدواج با زنان پيامبر بود.)
ثانيا:اينکه چرا ازدواج با همسران پيامبرتحريم شده وايشان همسران خود را طلاق نميدادند.
در تفاسیر اهل سنت از جمله تفسیر ابن کثیر و تفسیر قرطبی و تفسیر آلوسی آمده است که: طلحة می گفت: اگر پیامبر بمیرد دختر عمویم عائشه را به ازدواج خود در می آورم. حضرت از این گفته طلحه ناراحت شدند. وخدا به حمايت از پيامبرش آيه امهات المومنين وتحريم ازدواج با همسران پيامبر را فرستاد.
ضمنا اين مسئله مانع سو استفاده هاي احتمالي ميشد. لذا ام المومنين بودن امتياز خاصي براي همسران پيامبر نيست.
نظر خود عايشه را ببينيد.زنى به عائشه گفت: اى مادر. عائشه جواب داد: من مادر تو نيستم، من مادر مردان شما هستم.
عن عامر عن مسروق أن امرأة قالت لعائشة يا أمة فقالت لست بأمك أنا أم رجالكم.
الزهري، محمد بن سعد بن منيع ابوعبدالله البصري (متوفاى230هـ)، الطبقات الكبرى، ج8، ص65 و 68، ناشر: دار صادر - بيروت.
فرموديد: ....حضرت علی و عایشه ، هردو یک امام داشتند؛ یعنی قرآن....
ابتدا ازاين پاسخ تشکر مي کنم.چون يکي از دوستان سني جواب تاسف انگيزي داده وگفته بود: اصلا عايشه امام حضرت علي بود .و عائشه براي اجراي حكم الهي و اصلاح امور مومنان قيام كرد اما علي از آن سرباز زد!
اما چند نکته درجواب جنابعالي:
اولا:لطفادوباره حديث را از منابع مختلف بخوانيد. خواهيد ديد بي ترديد منظور پيامبر در اين حديث،شخص خليفه و امام بوده است. (من خرج عن الطاعة وفارق الجماعة فمات، مات ميتة جاهليّة » صحيح مسلم )
ثانيا:اگرصرفا قرآن به عنوان امام ،کافي بوده بازاين سوال مطرح مي شود که پس جماعت و شورا براي انتخاب خلبفه مسلمين و گرفتن بيعت چه معنايي داشت. و چرا اين حق براي علي و فاطمه شناخته نشد که قرآن امامشان باشد و با ابوبکر بيعت نکنند.
ثالثا:مگر پسر عمر در اواخر زندگيش بخاطر همين حديث دنبال امام خود سر از منزل حجاج درنياورد.
رابعا: چطور هم حضرت علي وهم عايشه امامشان قرآن بود ولي جنگي کردند که به روايتي12000 کشته داد.نعوذ بالله آيا اين از آموزه هاي قرآني بود.يا اينکه يکي از آن دو به خطا مي رفتند.
بیایید بازهم از قرآن درین مورد کمک بخواهیم. خداوند متعال سیدنا رسول الله صلوات الله علیه را از ازدواج با بیشتر از آنچه نصیبش کرده بود منع فرمود. و همزمان با آن یعنی بدنبال همین دستور، به نص صریح قرآن، آنحضرت علیه السلام اجازهً تعویض زنان خود را نیز نداشتنند؛ یعنی نمیتوانستند یکی از امهات الموُمنین را طلاق دهند و همسر شایسته تری انتخاب نمایند (به نص صریح قرآن). حالا ای کسانیکه عایشه صدیقه بنت صدیق را با همسر نوح علیه السلام مقایسه میکنید! آیا الله منان به نوح علیه السلام نیز در مورد ممسرش همین دستور را صادر کرد؟ سرنوشت همسر نوح علیه السلام بکجا کشید؟ و چرا آخرین و محبوبترین پیامبر خود را اجازه نفرمود احدی از همسران خود را طلاق دهند؟ آیا جز اینست که همه آنها پاکدامن بوده اند؟ و جواب شبهه دیګر اینکه حضرت علی رضی الله عنه و عایشه صیقه، هردو یک امام داشتند؛ یعنی قرآن. مګر نهج البلاغه خود تانرا نخو انده اید که علی رضی الله عنه، قرآن را امام خود خوانده است؟ بیراهه تاکی و کتمان حقیقت تاچند؟ خدایا ازینکه دلهای ما را از کینه پاک ساخته ای سپاس تو داریم.
لطفا دوستان اهل سنت با دقت مطالعه نموده و بي تعصب و لجاجت نظر دهند.
سوال: از آنجاييكه عايشه با حضرت علي دشمني كرد وجنگيد وحتي پس از شهادت ايشان سجده شكر كرد. اهل سنت جواب دهد امام زمان عايشه كه بود؟
البته خودم با توجه به تمامي احتمالات ،پاسخ مي دهم.(منتظر نظرات دوستان هم خواهم بود.)
1-يا امام زمان عايشه حضرت علي بود اما عايشه در مقابل ايشان خروج کرد که بر اساس حديث شريف پيامبر که در صحيحين هم آمده است نامبرده در جاهليت و پستي از دنيا رفته است.( من خرج عن الطاعة وفارق الجماعة فمات، مات ميتة جاهليّة » صحيح مسلم )
2- يا امام زمان عايشه کسي غير از حضرت علي بود. که اين عين دورويي و نفاق است . چراکه زمانيکه جماعت وشورا راي به پدرش مي دهند، همه از جمله جگرگوشه هاي پيامبر مي بايست حتي به اجبار با او بيعت کنند. ليکن زماني که نوبت خلافت حضرت علي مي رسد عايشه از حکم شورا و جماعت سر پيچي مي کند و فرد ديگري را به خلافت و امامت برمي گزيند.
3- يا عايشه خودش امام زمان خود بود. چون صحابه همگي پاک بوده وقابليت اجتهاد داشته اند. در اين صورت بازاين سوال مطرح مي شود که پس جماعت و شورا براي انتخاب خلبفه مسلمين و گرفتن بيعت چه معنايي داشت. و چرا اين حق براي حضرت علي و فاطمه شناخته نشد. ضمنا ديگر اصحاب مثل طلحه و زبير و خالد و عمار و......نيز مي توانستند خود را امام خود بدانند. بدين ترتيب آيا سنگ روي سنگ بند مي شد؟
4- آخرين پاسخ که در واقع فرار از جواب دادن است اينکه ، اصلا موضوع امامت وخلافت براي عايشه مهم نبود مگر او مثل شيعيان رافضي است. ولي بايد توجه داشت که اين موضوع براي پيامبر اکرم بسيار مهم بود که چنين حديثي مي فرمايند پس چرا نبايد براي عايشه مهم باشد.
البته خلافت و امامت براي عايشه زماني که پدرش ابوبکر، خليفه بود بسيار مهم بود. ليکن زماني که عمر جانشين ابوبکر شد کم اهميت تر شد. زماني که عثمان خليفه شد باز هم کم اهميت تر شد تا جايي که بارها به او دشنام داد. و زماني که حضرت علي خليفه شد کاملا فراموش شد طوري که با ايشان جنگيد.
دوستان اهل سنت ايمان بياوريم که جانشينان پيامبر نمي توانستند انتخابي باشند .بلکه اين بزرگواران منصوب شده از جانب خدايند.به آنها معرفت پيدا کنيم. و بي راهه نرويم.
والسلام
لطفا دوستان اهل سنت با دقت مطالعه نموده و بي تعصب و لجاجت نظر دهند.
سوال: از آنجاييكه عايشه با حضرت علي دشمني كرد وجنگيد وحتي پس از شهادت ايشان سجده شكر كرد. اهل سنت جواب دهد امام زمان عايشه كه بود؟
البته خودم با توجه به تمامي احتمالات ،پاسخ مي دهم.(منتظر نظرات دوستان هم خواهم بود.)
1-يا امام زمان عايشه حضرت علي بود اما عايشه در مقابل ايشان خروج کرد که بر اساس حديث شريف پيامبر که در صحيحين هم آمده است نامبرده در جاهليت و پستي از دنيا رفته است.( من خرج عن الطاعة وفارق الجماعة فمات، مات ميتة جاهليّة » صحيح مسلم )
2- يا امام زمان عايشه کسي غير از حضرت علي بود. که اين عين دورويي و نفاق است . چراکه زمانيکه جماعت وشورا راي به پدرش مي دهند، همه از جمله جگرگوشه هاي پيامبر مي بايست حتي به اجبار با او بيعت کنند. ليکن زماني که نوبت خلافت حضرت علي مي رسد عايشه از حکم شورا و جماعت سر پيچي مي کند و فرد ديگري را به خلافت و امامت برمي گزيند.
3- يا عايشه خودش امام زمان خود بود. چون صحابه همگي پاک بوده وقابليت اجتهاد داشته اند. در اين صورت بازاين سوال مطرح مي شود که پس جماعت و شورا براي انتخاب خلبفه مسلمين و گرفتن بيعت چه معنايي داشت. و چرا اين حق براي حضرت علي و فاطمه شناخته نشد. ضمنا ديگر اصحاب مثل طلحه و زبير و خالد و عمار و......نيز مي توانستند خود را امام خود بدانند. بدين ترتيب آيا سنگ روي سنگ بند مي شد؟
4- آخرين پاسخ که در واقع فرار از جواب دادن است اينکه ، اصلا موضوع امامت وخلافت براي عايشه مهم نبود مگر او مثل شيعيان رافضي است. ولي بايد توجه داشت که اين موضوع براي پيامبر اکرم بسيار مهم بود که چنين حديثي مي فرمايند پس چرا نبايد براي عايشه مهم باشد.
البته خلافت و امامت براي عايشه زماني که پدرش ابوبکر، خليفه بود بسيار مهم بود. ليکن زماني که عمر جانشين ابوبکر شد کم اهميت تر شد. زماني که عثمان خليفه شد باز هم کم اهميت تر شد تا جايي که بارها به او دشنام داد. و زماني که حضرت علي خليفه شد کاملا فراموش شد طوري که با ايشان جنگيد.
دوستان اهل سنت ايمان بياوريم که جانشينان پيامبر نمي توانستند انتخابي باشند .بلکه اين بزرگواران منصوب شده از جانب خدايند.به آنها معرفت پيدا کنيم. و بي راهه نرويم.
والسلام
.
شما اگر به یک زن معمولی هم تهمت بزنید مورد خطاب این ایه هستید این چه مزیت وبرتری است ؟
.
.
در ابتدای مقاله در این مورد صحبت کردم با دقت بخوان
أشهـد باللـه وآيــــاته ***شهادة أرجو بها عتقي
أن أبا بكر ومن بعـده***ثلاثـة أئـمــة الصــــدق
أربعة بعد النبيـين هم***بغير شك أفضل الخلـق