شیعه میگوید:خیلی جالب هست که بدانید این صحابه که سنی ها از اونها بت درست کردند، حتی در نماز هم دست از چشم چرانی دست بر نمی داشتند و چشمشان دنبال ناموس مردم بود!
حدثنا قتیبة حدثنا نوح بن قیس الحدانی عن عمرو بن مالک عن أبی الجوزاء عن ابن عباس قال : کانت امرأة تصلی خلف رسول الله صلى الله علیه و سلم حسناء من أحسن النساء فکان بعض القوم یتقدم حتى یکون فی الصف الأول لئلا یراها ویستأخر بعضهم حتى یکون فی الصف المؤخر فإذا رکع نظر من تحت إبطیه فأنزل الله { ولقد علمنا المستقدمین منکم ولقد علمنا المستأخرین} ( ابن عباس می گوید : زنی زیبا از زیبارویان ، پشت پیامبر نماز می خواند . برخی نماز گزاران (از صحابه) ، در صف اول نماز ایستادند تا مبادا او را ببینند و برخی دیگر نیز در صف آخر ایستادند تا وقتی رکوع می روند از زیر بغل به او نگاه نمایند. پس خداوند آیه { ولقد علمنا المستقدمین منکم ولقد علمنا المستأخرین } را نازل فرمود سنن ترمذی حدیث 3122 و آلبانی در مورد سند این روایت در کتاب " السلسله الصحیحه " ج 5 ص 608 می گوید: روایت صحیح هستپس شما وهابیون هم لابد در نماز به اقتدا از صحابه، به نوامیس مردم نگاه می کنید ؟ چون شما میگید که صحابه مثل ستارگان هستند، به هرکس اقتدا کنید ، هدایت می یابید درسته؟
پاسخ اهل سنت:
اولا : شیعه در ترجمه خیانت کرد و اینگونه ترجمه کرده: برخی نماز گزاران ( از صحابه ) ، در صف اول نماز ایستادند.....
در حالیکه جمله اینطور نوشته شده:فکان بعض القوم یتقدم حتى یکون فی الصف الأول.... یعنی (بعض قوم) را ترجمه کرده به (برخی از صحابه) که این ترجمه صحیحی از حدیث نیست, این تفسیر است!
و حالا تفسیر ما را بخوانید: این آیه ها را ببینید: إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى یرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا«142نساء» منافقان می‌خواهند خدا را فریب دهند؛ در حالی که او آنها را فریب می‌دهد؛ و هنگامی که به نماز برمی‌خیزند، با کسالت برمی‌خیزند؛ و در برابر مردم ریا میکنند؛ و خدا را جز اندکی یاد نمی‌نمایند!
(وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا یأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا ینْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ)(توبه 54) هیچ چیز مانع قبول انفاقهای آنها نشد، جز اینکه آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند، و نماز بجا نمی‌آورند جز با کسالت، و انفاق نمی‌کنند مگر با کراهت
حالا ای شیعه بعد از خواندن این آیات خوب اندیشه کن که آلله جل جلاله چه میگوید : الله میفرماید: منافقان هم نماز میخوانند
و منافقان نمازجماعت (به خاطر ریاکاری) میخوانند
و میدانیم نماز های زمان پیامبرگاهی طولانی بود. پس کسی که منافق باشد معلوم است که در وقت نماز چشم چرانی هم بکند تعجب ندارد ‘ ولی ما ظاهرا مجبوریم با منافق رفتاری مثل رفتار با مسلمان را داشته باشیم یعنی منافق حق دارد به نماز جماعت بیاید و حق دارد که در قبرستان مسلمونها دفن شود در حالیکه او در حقیقت از کافر هم بدتر است. پس واضح است که کسانی که از زیر بغل, زنها را نگاه میکردند همانا منافقان بودند نه صحابه پیامبر.
دوما: دلیل کسانی که این حدیث را درست نمیدانند اینها ست: آیه: { وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِ‌ينَ ﴿الحجر: ٢٤﴾} یعنی آیه ای که این حدیث, شان نزول آنرا بیان میکند خودش در مکه نازل شده و در مکه نماز جماعتی نبوده است و راوی حدیث یعنی ابن عباس, در مکه کودکی بیش نبوده بوده است!
بعضی از علمای حدیث معتقدند که قسمتی از این حدیث, گفته ابی الجوزا است نه ابن عباس! زیرا در بعضی جاها راوی اول ابی الجوزاء است نه ابن عباس!
علاوه بر این عمرو بن مالک در پیش بعضی از محدثین مقبول نیست‘ و درباره ابی الجوزاء هم بعضی حرف ها هست علاوه بر این متن حدیث (اگر درباره صحابه بدانیم) با با آیات واضحی که صحابه را مدح میکنند در تضاد است
و علاوه بر این, در متن حدیث نکته عجیبی است! یعنی میگوید نمازگزار در وقت رکوع از زیر بغل خود زن را در صفوف بعدی دید میزده! ولی میدانیم که مرد که برکوع برود زن هم میرفته پس چگونه او را میدیده ؟ و بعد درست بودن این دید زدن, آنوقت ممکن است که زن هم همیشه در صف اول زنان باشد!
و بعد از خود پیامبر در شان نزول این آیه, سخنی نداریم بلکه حداکثر حرف ابن عباس است و شاید هم حرف ابی الجوزاء تابعی
یعنی اگر این آیه درباره چشم چرانی نازل میشد رسول الله تفسیر می فرمود و فرمودشان ثبت میشد ‘ و از همه مهمتر وقتی به آیات قبل و بعد از این آیه نظر بیافکنیم میبینم که این آیه در سیاق همان آیات است ودلیلی ندارد که آنرا از سیاق آیات جدا کنیم، آیات را ببینید:
وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْیی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ«23» ماییم که زنده می‌کنیم و می‌میرانیم؛ و ماییم وارث
وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ«24» ما، هم پیشینیان شما را دانستیم؛ و هم متأخران را
وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ یحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِیمٌ عَلِیمٌ«25» پروردگار تو، قطعا آنها را (در قیامت) جمع و محشور میکند؛ چرا که او حکیم و داناست
اما اگر با اینهمه باز اصرار داشته باشید که حدیث صحیح است چون شیخ آلبانی آنرا صحیح میداند باز ما اعتراض نداریم بشرطیکه قول علامه آلبانی را بعد از تصحیح حدیث نیز بگویید!!
ایشان میفرمایید: <<این حدیث اصلا درباره منافقان است و حتی عیبی ندارد اگر درباره تازه مسلمونها و یا اعرابی هایی باشد که هنوز ایمان در دلشان راسخ نشده بود و تعالیم دین را نمیدانستند>>
.وانگهی یادتان باشد، که حضرت علی هم از جمله صحابه بود! آیا مشمول این حدیث است و زنان را نگاه میکرد؟!!
میگویند: نه به دلایل دیگر علی خوب بود ، پس ما هم میگوییم به همان دلایل دیگر, بقیه صحابه هم خوب بودند
میگویند : نه این حدیث ثابت میکند که بعضی از صحابه خوب نبودند و سنی حق ندارد بگوید همه اصحاب عادل بودند
در جواب بگویم ما هرچند که نمیگوییم صحابه معصوم هستند و میدانیم که معدودی از اصحاب، گناهان کبیره ای را مرتکب شدند، اما اینکه شیعه هاسعی دارند همه گناهان را به همه صحابه نسبت دهد ، این فقط قلت و کمی علم آنها را ثابت میکند،
و تا وقتی چیزی ثابت نشود ،نمیتوان اتهام زد مثال: هیچکس دزد نیست مگر کسی که ثابت شده به اینکه فرد معینی دزدی کرده ‘و صرفا به این خاطر که شاید یک نفر دزد باشد ما نمیتوانیم بگوییم رسم امانت داری در دنیا از بین رفته , یا بصرف اینکه چند قطعه اسکناس دزدیده شده و دزد دستگیر نشده ما نمیتوانیم بگوییم هرکس که در جیبش اسکناس دارد, دزد است,و نمیتوانیم به این دلیل که اسکناسی که بدست ما میرسد شاید همان اسکناس های دزده شده باشد, پس خرید و فروش را معطل کنیم
و هر کس چنین کند یا چنین بگوید او متقی نیست بلکه او در حقیقت میخواهد جامعه را مختل کند.
پس ای مسلمان بدان که قصد علمای شیعه از این شبهه افکنی ها ، همانا تعطیل کردن, شنیده های ما از صحابه است یعنی تعطیل خرید فروش در جامعه, یعنی تعطیل اسلام ... پس فریب عبا و عمامه اش را نخورید! بس است که ما یک دفعه فریب خوردیم و انقلاب مان را سپردیم بدست آنها!! شما دیگر نخورید!
- حدیث [1]
- اخلاق و تربیت [2]
- فکر و اندیشه [3]
- رد شبهات [4]
