هنگامی که رسول خدا (ص) در بستر احتضار بود به اصحاب خود فرمود: «کتابی به من دهید تا برای شما نوشتهای بنویسم تا پس از من گمراهنشوید!» عمر گفت: « بیماری بر نبی غلبهکرده(یا به نقلی: این مرد هذیانمیگوید!) کتاب خدا نزد ماست، ما را کفایتمیکند!»
صحیح البخاری ، ج 1، ص 36-37-کتاب العلم
آری براستی هدفی که عمر بن خطاب از به زبان آوردن این جملات داشت چه بود؟ چرا کلام رسول خدا را قطع می کند و می گوید: کتاب خدا برای ما کافی است!
همواره اطرافیان کسی که در حال احتضار باشد(مسلمان یا غیر مسلمان) آخرین سخنان و وصایای وی را آویزه گوش خود قرار می دهند، چنانکه برای خود ما هم اتفاق افتاده است.
حالا چه بر سر امت اسلام آمده که شخصیتی چون رسول خدا(ص) در بستر احتضار به هذیان گفتن متهم می شود.
رسول خدا می خواهد امتی را که با آنهمه زحمت از جهالت و نادانی به رشد و هدایت رسانده وصیت کند. چه لحظات باارزش و گرانبهایی است آخرین کلمات اشرف مخلوقات، در این دنیای فانی، اما افسوس و صد افسوس، ننگ بر تو ای دنیا!
رسول خدا که جز وحی سخن نمی گوید(سوره نجم-3و4) چگونه ممکن است ...
پیوندها:
[1] http://islamtxt.net/OLD-islamtxt-drupall/?q=%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D8%A7/%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86/%D8%AE%D9%84%D9%81%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D8%B4%D8%AF%DB%8C%D9%86