سلامى دوباره به دوستان باوفا
اصطلاح " شهيد " را ابتدا بايستى تصحيح كنيم كه مترادف با " كشته شده در راه خدا " نيست.
ما آنقدر به كشته شده ى راه خدا لفظ " شهيد " اطلاق مى كنيم كه براى دوستان مشتبه شده كه شايد همين " كشته شده راه خدا " هميشه " شاهد " است!
حقيقت اين است كه شهيد يا شاهد در قرآن به كسى اطلاق مى شود كه در حال ديدن باشد و كاملاً مورد اعتماد و حكميت قرار مى گیرد.
بمانند روز قیامت که پیامبران را خداوند در برابر ملتهایشان مورد سؤال و استفسار قرار مى فرمايد تا ضلالتهاى ملتها و افتراءاتشان بر فرستادگان الهی و دیگر ملتها برملا شود.
نمونه اش در سوره ی المائدة به عيان و روشن بيان شده است:
يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
روزيكه الله فرستادگانش را یک جا جمع حاضر می نماید پس می فرماید: بعد از شما چه کردند؟ گویند: اطلاعی نداریم فقط براستی که تو آگاهترین به نهفته هایی.
و همچنین الله تعالی به ما خبر داده است:
فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ "پس يقيناً کسانی را كه بسویشان ( پیامبران )فرستاده بودیم مورد سؤال قرار مى دهيم و يقيناً پيامبران را هم می پرسیم
و الله تعالی فرماید:
فَوَرَبِّك لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ.
قسم به پروردگارت که همگان مورد بازخواست قرار خواهیم داد از دستاوردهایشان که انجام می دادند.
پس پیامبران روز قیامت بر امتهایشان شاهد یا شهید خواهند بود تا علیه آنان شهادت حق دهند .
و این آیات مبارکه ی سوره المائدة اثبات بر اين است كه نه تنها رسولان خداوند بلكه احدى بعد از مرگش چیزی از دنیای اهل زمین نمی داند.
ای کاش اواخر سوره ی المائده را همه ى دوستان مراجعه و مطالعه مى كردند كه چه زیبا خبر از " بی خبری " عیسی علیه السلام می دهد !
پس اگر عیسی زنده بوده یا در آخر به زمین بازگشته بود چرا اینقدر با تعجب به خداوند در روز قیامت خواهد گفت:
وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ
قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ
إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّك أَنْتَ عَلَّام الْغُيُوب
چقدر با تعجب عیسی نبی الله علیه السلام به خداوند می گوید:
منزهی تو! در توان من نیست و شایسته نیست که چیزی بگویم که حقش ندارم !
اگر گفته بودم حتما خودت اطلاع می یافتی تو از نهفته ی درون من آگاهی داری درحالیکه من چیزی از نهفته ی خاص تو نمی دانم فقط تویی که بر نهفته ها آگاهی کامل و مطلق داری.
این آیه را که ادامه ی سخن پروردگار است مطالعه فرمایید:
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ
وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
اين يك صحنه از روز حساب است كه رسولان خدايى عليه اقوام مدعى تبعيتشان شهادت مى دهند.
عيسى در اين صحنه ى مستقبلى مى گوید: ... و بر آنان تا وقتی که درمیانشان بودم " شهید " بودم پس آنگاه که مرا میراندی خودت بر آنان رقابت مطلق داشتی و بر همه چیز " شهید "ی.
شهادت یا شهید بودن یعنی نظاره کردن و اطلاع بر اساس نظارت مستقیم.
این حالت برای پیامبران در وقت زندگی و حیاتشان صدق می کند اما بعد از مرگ دیگر هرگز " شهید " نیستند تا روز حساب که خداوند همه را با زندگی دوباره ، نظاره گر و بر امور خفی مطلع می نماید و پیامبران مبهوت و تسبیح کنان از امتهایشان اعلام بیزاری خواهند کرد.
این مثال زیبا بلاشک بدون استثنا شامل رسول الله محمد علیه السلام هم می شود و هیچ دلیلی بر مختلف بودن حالت دیگری برای پیامبرمان نیست و الا ذکر میشد.
چنانچه خداوند در یک آیه ی محکم و تهدیدآمیز دیگری شدید و صریح خطاب به نصارا از اراده و اختیار خداوند بر هلاکت عیسی و مادرش مثال آورده و " شریکان " را از خود جدا معرفی فرموده است و اعلام می دارد که الله تعالی قادر است تمامی اهل زمین و آسمانها را هلاک نماید و چز عبودیت شامل احدی نیست.
پس حتی پیامبران را نبایستی مورد تقدیس و غلو قرار داد بلکه بهترین وصف برای آن بزرگواران " بندگان صالح " است که بر بندگی خود افتخار می ورزیدند همانگونه که فرشتگان مقربین بر بندگی خود فخر دارند.
پیوندها:
[1] http://islamtxt.net/OLD-islamtxt-drupall/?q=%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D8%A7/%D8%B4%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D9%84%D8%8C-%D8%B4%D9%81%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D9%88-%D8%A8%D8%AF%D8%B9%D8%AA