مهم ترین دلیل ازدواج محمد صلی الله علیه وسلم با دختران ابوبکر و عمر رضی الله عنهم، چه بود؟

شماره سؤال: 
144
نویسنده: 
محمد باقر سجودى

این سوال زیر را شیعه ای، از علمای خود پرسیده و از پرسش نیز معلوم است که سوال کننده، یک راه گم کرده است و حضرت عایشه و حفصه و پدرانشان، در نزد او آدمهای بسیار بدی هستند!!
سوال شيعه

سوال داشتم
آخه آدم قحطي بود که پيامبر اکرم(ص) با دختران ابوبکر و عمر ازدواج کردند.

جواب شيعه:
پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم از ازدواج با اين‌ها اهداف متعددي را دنبال مي‌كرد كه در ذيل به يكي از آن‌ها اشاره مي‌شود
يكى از اهداف ازدواجهاى پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) هدف سياسى - تبليغى بود ؛ يعنى با ازدواج موقعيتش در بين قبايل مستحكم گردد و بر نفوذ سياسى و اجتماعيش افزوده شود و از اين راه براى رشد و گسترش اسلام استفاده نمايد.
حضرت به خاطر دست يابى بر موقعيتهاى بهتر اجتماعى و سياسى، در تبليغ دين خدا و استحكام آن و پيوند با قبايل بزرگ عرب و جلوگيرى از كارشكنيهاى آنان و حفظ سياست داخلي و ايجاد زمينه مساعد براى مسلمان شدن قبايل عرب، به برخى ازدواجها رو آورد .
در راستاى اين اهداف پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) با عايشه دختر ابوبكر از قبيله بزرگ «تميم» با حفصه دختر عمر از قبيله بزرگ «عدى» با ام حبيبه دختر ابوسفيان از قبيله نامدار بنى اميه، ام سلمه از بنى مخزوم، سوده از بنى اسد، ميمونه از بنى هلال و صفيه از بنى اسرائيل پيوند زناشويى برقرار نمود . ازدواج مهمترين پيوند و ميثاق اجتماعى است، به ويژه در آن فرهنگ تأثير بسيارى از خود به جا ميگذارد.
در آن محيطى كه جنگ و خونريزى و غارتگرى رواج داشت،) بهترين عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت، پيوند زناشويى بود. به همين جهت پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) با قبايل بزرگ قريش، به ويژه با قبايلى كه بيش از ديگران با پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) دشمن بودند، مانند بنى اميه و بنى اسرائيل، ازدواج نمود . اما با قبايل انصار كه از سوى آنان هيچ خطرى احساس نميشد و آنان نسبت به پيامبرصلی الله علیه وسلم دشمنى نداشتند، ازدواج نكرد.
بنابراين، ازدواج پيامبر با عايشه و حفصه، نه به خاطر قحطي آدم ؛ بلكه به خاطر مصالح مهمي بوده است كه جز با ازدواج پيامبر با آن دو تحقق نمي‌يافته است .

پاسخ اهل سنت:
این نظریه نادرست است:
1 - پیامبر اگر میخواستند با قبایل دوستی هم کنند، دختری از آن قبیله را برمیگزیدند که پدرش، آدم خوبی میبود یا حداقل بزرگترین دشمن اسلام نمیبود. یعنی به جای دختر عمر باید با دختر آدم بی خطرتری از همان قبیله عروسی میکردند تا از عوارض جانبی عروسی که به عقیده شیعه خیلی خیلی بزرگ بود در امان میماندند، پس نظریه شما
2 - جایی که عقاب پر بریزد _____ از پشه لاغری چه خیزد
یعنی جایی که مردم کافر و مشرک ملاحظه عمر و ابوبکر و دیگر مهاجرین رضی الله عنهم را نکردند و رشته خویشاوندی خونی را نادیده گرفتند و آنها را زدند و کشتند و مالشان را گرفتند و از شهر و دیار بیرون کردند پس چگونه برای دختران آنها اهمیت قایل میشدند؟!

برای درک نادرستی این نظریه به مثال زیر توجه کنید:
من مذهب شیعه را رها کردم و سنی و سلفی یا بقول شیعه وهابی شدم و به همین خاطر مجبور شدم از مال بگذرم و برای حفظ جان ترک یار و دیار کنم حالا در دیار هجرت اگر من دختر خود را به محمد بن عبدالوهاب به زنی بدهم آیا قبیله من در ایران بیشتر با من دشمنی خواهند کرد یا اینکه بخاطر همین عروسی احترام محمد بن عبد الوهاب پیش شیعه ها بیشتر خواهد شد
یا رجوی رفت عراق آیا اگر دختر خود را میداد به صدام، ایرانیان برای صدام ارزش زیادی قایل میشدند و دیگر باهاش جنگ نمیکردند؟؟ حالا صدام با دختر خمینی که عروسی نکرده بود با دختر یک دشمن خمینی عروسی کرده این که مزید بر علت بود والله اگر با دختر خمینی هم عروسی میکرد دشمنی بیشتر میشد نه کمتر .

آری شیعه چون جواب ندارد با حرفهای بیهوده برده میبافد !
ایا شیعه نمیداند دشمنی اعراب با محمد صلی الله علیه سلم ریشه ای بود و و قریش و بلکه تیره بنی هاشم حتی که عموهایش با او بد و تشنه به خونش بودند در این حالت ازدواج وزنی ندارد مساله مهم تر از این حرفها بود
3 - بفرما اینهم دختر ابوسفیان رهبر مشرکین!
ام حبیبه مسلمان شد، اما کسی بخاطر رسم قبیله، ملاحظه شوهرش و یا حتی خودش را نکرد مجبور به هجرت شد حتی در دیار غربت در حبشه، قریشان نگفتند این دختر رهبر ماست.
. اول سعی کردند او را برگردانند. چون نجاشی حاضر نشد آنها را دیپورت کند آنها تصمیم خطرناکی گرفتند، یعنی سعی کردند با سعایت،نجاشی را خشمگین سازند تا شاید که آنها را زندانی کند یا بکشد و گفتند:
« اینها عیسی را خدا نمیدانند و بشر میدانند» ولی خداوند مکر آنها را باطل کرد زیرا نجاشی رضی الله عنه در دل موحد بود، اما اونها سعی خود را کردند و نگفتند این دختر از قبیله ماست سزاوار نیست خشم این مرد سیاه علیه او برانگیزیم، نگفتند این دختر ابوسفیان (دختر رییس قبیله) ماست .
پس جایی که به دختر رییس قبیله خود در دیار غربت رحم نکردند، به شوهر او چگونه احترام میگذاشتند.

پس شیعه فقط میخواهد برای نجات از تنگنای سوال پیرو مذهب خود ( مگر آدم قحط بود .........؟ ) یک جواب بیهوده ای بدهد تا تضاد در عقیده خود ر ا بپوشاند.
4 – عروسی با دختر عمر آنوقت بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم کاملا بر اوضاع مسلط بودند و حکومت اسلامی ایجاد شده بود و اگر حرف های شیعه درست باشد (درباه عمر و ابوبکر ) درست باشد پس سزاوار بود رسول الله صلی الله علیه وسلم عوض آنکه پایه های قدرت عمر را تحکیم کند ( در حالیکه دیگر نیازی به او نداشت ) پایه های حکومت علی را تثبیت کند پس یا شیعه دروغ میگوید یا زبانم لال رسول الله صلی الله علیه وسلم بازم زبانم لال مدبر نبودند ( معاذ الله )
5 - برای اینکه درک کنید فرضیه ازدواج های مصلحتی دروغ است کافیست به یاد بیاورید که رسول الله صلی الله علیه وسلم از4 دختر خود دو دختر را یکی بعد از دیگری به عثمان از قبیله بنی امیه دادند در حالیکه در همان وقت دختر ریس قبیله بنی امیه، زن حضرت بود و نیازی به این وصلت دوم نبود ( آنهم این وصلت مرگبار برای علی!)
6 – ای شیعه ها مگر شما نمیگویید ازدواج رسول الله صلی الله علیه وسلم با دختر ابوبکر و عمر برای این بود که قبیله آنها را همراه خود کند، اگر اینطور است پس چرا شما میگویید عمر به دختر رسول الله سیلی زد ؟ جوابی برای این تضاد گویی دارید؟! بله دارید! پرگویی و چرندگویی جواب شماست و دیگر هیچ!

پس فرضیه شیعه باطل است. حالا دوبار سوال شیعه راه گم کرده را مینویسیم و جواب میدهیم
سوال شيعه

سوال داشتم
آخه آدم قحطي بود که پيامبر اکرم(ص) با دختران ابوبکر وعمر ازدواج کردند؟!
جواب ما:
بله بهتر از این دو قحط بود، البته این دو زن بر اساس فطرت زنانه خود وقتی دیدند دنیا بر رسول الله صلی الله علیه وسلم گشوده شد گفتند حالا بما زیاد تر بده! رسول خداوند در جواب فرمود: یا دنیا و مال را انتخاب کنید یا مرا و آخرت را .
گفتند توبه کردیم تو را و آخرت را انتخاب میکنیم
آری بهتر از این دو، رسول الله صلی الله علیه وسلم زن بهتری پیدا نکرد. شاید که نبود.
حضرت عایشه رضی الله عنها همسر رسول الله صلی الله علیه وسلم در بهشت است و کسی از ما در این شک ندارد. اما در مورد حفصه در حدیثی میاید که رسول الله او را طلاق داد و اما جبریل امد و گفت:به زنت رجوع کن زیرا حفصه قوامه و صوامه است (بسیار نماز شب خوان و بسیار روزه گیرنده است) و رسول الله صلی الله علسه وسلم از طلاق منصرف شدند.

پس دیدید که از این دو کاملا شایستگی همسری رسول الله را داشتند
این تنها جواب درست است وحرف علمای شیعه بچه گانه و از سر جدال و بی ارزش و بی پایه است.

                                                                                                                                        ســــجودی