چرا شهدا صدای ما را نمی شوند و از حاجت ما بی خبرند؟

اولاً که کی گفته بری توو حرم امام رضا جیبتو میزنن شما توو مثالتون هم غرض دارید! اول برید ببینید اونجا چه خبره

حالا گیریم مردم عادی علمشون کمه نمیفهمن. میدونستی که همین الان چندین هزار دانشجو دکتر مهندس توو نوبت هستن که فقط بتون واسه چند روز خادم حرم امام رضا باشن! من خودم میخواستم ثبت نام کنم فهمیدم که اگه الان ثبت نام کنم 30 سال دیگه شاید نوبتم برسه! البته ایناکه همه از نظر شما دروغه و همه داریم دروغ میگیم! شما توو اهل شیعه چند نفررو دیدید که برن حرم و برگردن بعدش از ته دل بگن پشیمون شدیم و به مقصودمون نرسیدیم. وچند هزار نفر رو میخواید برید آمارشون رو بگیرید که حاجتشون رو گرفتن. البته اینا همش از نظر شما دروغه چرا؟ چون خودتون رو به کوری زدید و نمیخواید ببینید. قبلاً هم گفتم فرق کور با کسی که خودشو به کوری میزنه خیلی زیاده!

اصلاً این همه دانشجو دکتر مهندس مردم عادی از هر سنی که با کلی هزینه مالی و زمانی میرن زیارت از نظر شما یه مشت احمق هستند که هیچی حالیشون نیست!

- شما نمیتونید همه چیز رو توو دین با منطق استدلال کنید حتی منطقی هم بخواهیم حساب کنیم مگه تا 100 سال پیش کسی باور میکرد که میشه توو چند ثانیه هزاران نامه رو به اون ور دنیا فرستاد و همه اونها توسط یه کامپیوتر خوانده بشه و جواب داده بشه! خوب مگه الان این اتفاق نمی افته؟! غیر از اینکه این کامپیوتر ساخته ما انسانهاست که تاحالا از 10 درصد توانایی هامون هم به طور کامل استفاده نکردیم. خوب چطور این اتفاق می افته ولی توو عالم آخرت خدا نمیتونه یه کاری بکنه که یه شخص بزرگ و مومن نه حتی امام بلکه یه شهید! بتونه تا به حرف دوستاراش گوش بده و برای اونها دعا کنه ! از طرفی هم خوب معلومه که همه حاجتها برطرف نمیشه گاهی اوقات برطرف نشدن یه حاجت بهتره و خدا صلاح کار رو بهتر میدونه

آیا غیر از اینه که خدا گفته برای رسیدن به من دست آویز بجویید! منظور خدا از دست آویز و وسیله نمیتونه زیارت انسانهای پاک و مومن باشه

از طرفی ما میریم زیارت برای دل خودمون شما با ما چکار دارید. بله اگر بقیع دست ما بیوفته اونجا رو میسازیم و درست میکنیم آیا فعل ساختن و زینت کردن قبور انسانهای مومن بده! اصلاً اگر شما نیت بدی ندارید چرا اون بلارو سره بقیع آوردید چرا مثل سایر قبور اون رو درست نکردید

پس اگر ما میسازیم، شماهم خراب میکنید! از طرفی سالانه هزاران آدم مثلاً برای دیدن یک تکه سنگ به لبنان میروند و کلی عکس یادگاری میگیرند از این مثال ها زیاد است، چرا شما به آنها گیر نمی دید که دارن کار بیهوده میکنن!!! آیا شما واقعاً مشکلتان این است که میخواهید کمک شیعیان کنید تا مثلاً کارهای بیهوده انجام ندهند و وقت خود را تلف نکنند! یا نه از چیز دیگه ای میترسید.

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن / که نگین پادشاهی دهد از کردم گدارا

شما خیلی باحالید حتی شعر رو هم تحریف کردید اصلاً میدونید شاعر این شعر کیه! آره اصلاً شهریار هم دروغ بوده شعراش هم دروغ بوده

سایتتون در حد یه کاره بچه بازیه! البته ببخشیدا ولی یه سایتی بزارید که همه استفاده کنن. مثل این بچه ها از یه چیزی عصبانی شدید و میاید اونو با لحن تند اینجا مینویسید تا مثلاً طرفدارای خودتون حال کنن و ازش تعریف کنن. جدی میگم شما فقط دارید مسائل حاشیه ای رو اون هم به طرز کاملاً یکطرفانه ای مینویسید. خوب اینطوری که مشتریای شما فقط اهل سنت هستند چون هیچ مسأله علمی در سایت دیده نمیشه

یا فقط مسائلتون راجع به چیزایی که فکر میکنید اهل شیعه دارن توو اون اشتباه میکنن! آیا امامان معصوم ، امام علی ، شیعیان از نظر شما یه نکته مثبت ندارن!!!

بخش اول:

توحید در نگاه وهابیون

از دیدگاه محمد بن عبدالوهاب و پیروان او، توحید بر دو بخش است: توحید ربوبیّت و توحید الوهیّت.
منظور اینان از توحید ربوبیّت؛ اعتقاد به یکتایی خداوند در آفرینش، تشریع و تدبیر جهانیان است.
و منظورشان از توحید الوهیّت، چیزی است که آن را توحید در عبادت خداوند معرفی می‌نمایند. از نگاه وهابیان، توحیدی که در برابر شرک قرار می‌گیرد ترکیبی از هر دو بخش است. بنابراین، امکان دارد کسی به یگانگی خداوند متعال در آفرینش، تشریع و تدبیر جهانیان معتقد باشد، اما کاملاً «مشرک» باشد! بدین معنا که غیر خداوند یکتا را مورد «عبادت» قرار دهد.
وهابیان از «عبادت»، تفسیر وسیعی ارائه می‌دهند و آن را شامل هرگونه تعظیم و تقدیس می‌پندارند. از این رو، معتقدند که مسلمانان با تقدیس برخی چیزها یا مکان‎ها، و حتی تعظیم قبور پیامبر و ائمه، در واقع آنان را عبادت می‌کنند. از نگاه اینان هرگونه توسل به اولیاء و عرض حاجت در نزد قبور آنان از مصادیق کفر است
اینان عبادت را علاوه بر اسلام و ایمان و احسان؛ شامل دعا، بیم، امید، توکل، رغبت، هراس، خشوع، خشیت، انابه، کمک گرفتن، استعاذه، استغاثه، ذبح و نذر می‌دانند. طبیعی است که چنین تفسیر وسیع و بی‌پایه‌ای از عبادت، بسیاری از یکتاپرستان و مسلمانان جهان را در جرگه مشرکان وارد می‌کند! و این تفکر خطرناکی است که متأسفانه وهابیان بی‌باکانه بدان پای‌بند هستند!
ادعای اینکه ساختن قبور جایز نیست و یا گناه است کاملاً بی‌اساس است؛ پیروان بیش‌تر مذاهب اسلامی در اعصار گوناگون این عمل را جایز می‌دانستند و این سیره مستمره مسلمانان بوده است. مسلمانان بر قبور آنان که از دنیا می‌رفتند بقعه می‌ساخته‌اند و نسبت به عالمان و بزرگان خود در این مسأله، حساسیت بیش‌تری نشان می‌داده‌اند.
2- حدیث ابی‌الهیاج از نظر ما، حدیث ضعیفی است؛ چه‌این‌که در سلسله راویان آن، راویان غیر ثقه وجود دارند که از جمله آن‌ها سفیان ثوری است. دیگر آنکه این حدیث، به فرض صحّت سند، نمی‌تواند مدعای وهابیان را اثبات کند؛ چون حدیث مذکور، امر به مسطح کردن قبر می‌کند و این‌که آن را همانند پشت ماهی نسازند؛ کلمه مُشرِف در حدیث به معنای بلندی بیش از حدّ است. از این‌رو آن حضرت دستور داده تا قبرهای بیش از حدّ بلند را مساوی کنند و کوتاه کنند، نه آن‌که قبر را تخریب کنند! چه این‌که تمام مذاهب اسلامی اتفاق نظر دارند که می‌توان، بلکه مستحب است قبر بالاتر از زمین ساخته شود.
3- درباره برخی از احادیث منسوب به پیامبر(ص) که از ساختمان ساختن بر روی قبرها و گچ‌کاری قبر نهی فرموده، باید گفت که سند این احادیث ضعیف است و متن آن‌ها نیز دارای اضطراب است. نیز باید گفت: نهی اعمّ از کراهت و حرمت است و به فرض که این احادیث ضعف متن و سند نداشته باشند، ممکن است مقصود از آن‌ها کراهت باشد و کراهت آنجایی است که بر ساختن گنبد و بارگاه، فایده عقلایی مترتّب نباشد، وگرنه آنجا که ساختن بارگاه، از شعائر اسلامی باشد و منافع فراوان معنوی را به دنبال آورد، امر بسیار پسندیده‌ای است.
4- در آغاز اسلام، مسلمانان بسیار فقیر بودند. برخی از آنان خانه نداشتند و بی‌سرپناه بودند؛ شاید نهی از ساختمان بر روی قبر ناظر به آن روزگار بوده که بسیاری بی‌سرپناه بوده‌اند، نه در دوره‌های بعد که مسلمانان تمکّن مالی فراوان پیدا کردند و به ثروت بسیار دست یافتند.
5- پیامبر(ص) در خانه خود دفن شد؛ اما هیچ‌یک از صحابه نکوشید که خانه پیامبر را ویران کند تا به حدیث پیامبر(ص) مبنی بر نهی از ساختمان بر قبور عمل کند! این نیز دلیل دیگری بر ردّ سخن وهابیان!
 

منظور ما از توحید الوهیت: ايمان داشته باشيم، خداوند، پروردگار دنیاست و هركس و هرچه در آن است، توسط خدا آفريده شده و فرمان در سراسر اين‌ جهان‌ مخصوص اوست و در اداره‌ي امور اين هستي شريكی ندارد و كسي نيست كه او را براي كارهايي كه مي‌كند، بازخواست كند. پس او به تنهايي پرورش‌دهنده‌ي همه چيز، روزي رسان هر موجود زنده و تدبيركننده هر امر است. تنها اوست‌ كه مي‌تواند به پستي كشاند و يا به بزرگي و مقام، ببخشايد و يا منع كند، ضرر رساند و يا بهره دهد، عزيز كند و يا به ذلّت و خواري رساند. غير از خدا هر كس و هر چه‌ كه هست، نه اختيار نفع و ضرر خود را به عهده دارد و نه ديگري را، مگر به اذن و اجازه‌ و خواستِ او.

این قسمت از توحید را شیعه قبول دارند(الا بعضی فرق از آنها) و البته مشرکان مکه هم قبول داشتند چنانکه خداوند میفرماید:

بگو کيست كه به شما از آسمان و زمین روزی می‌دهد؟ مالک چشمها و گوشها کیست؟ کى زنده را از مرده و مرده را از زنده درمی آورد؟ کيست مدبر کارها؟ خواهند گفت خدا! پس بگو آیا نمی‌پرهيزید؟(یونس:31)

و اما توحید الوهیت: بندگي و خضوع و اطاعت كامل فقط براي خداوند متعال باشد و فرد معتقد به اين‌توحيد به جز خداوند هيچ شخص‌ديگري را عبادت نكرده و در زمين و آسمان شريكي براي وي نگيرد.‌ توحيد كامل زماني به انجام مي‌رسد كه توحيد الوهيّت همراه‌ توحيد ربوبيّت پذيرفته شود.

و هر کس خدا را به عنوان خدایی قبول داشته باشد ولی به غیر از خدا کس دیگه ای را(مثلاً شاه عبدالعظیم) عبادت کنه، مشرک است.و همانطور که خودتان گفتید از نظر ما خواستن از مردگان شرک است .

چند نوع عبادتی که شما شیعه ها برای غیر خدا انجام میدید:

دعا: (وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُو مَعَ اللَّهِ أَحَداً )

مساجد مخصوص (عبادت) خداست پس هيچ کس را همراه خدا به دعا نخوانيد.

)قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً(

بگو كه من فقط خدا را به دعا مي خوانم و احدي را شريك او نمي كنم .

رسول خدا فرموده:الدعاء مخ العبادة، يعني دعا مغز و مخ عبادت است

عدة الداعي ،ابن فهد حلی ص 24 مكتبة وجداني - قم

 و در روايت ديگر فرموده: الدعاء هو العبادة، يعني دعا همان عبادت است.

عدة الداعی ص 33

 و نيز از ائمه نقل شده که: افضلترین عبادتها دعاست.

و چند حدیث صحیح از کتاب جناب کلینی در این باب:

كتاب الدعاء،باب فضل الدعاء و الحث عليه

أبي جعفر ( عليه السلام ) قال إن الله عز و جل يقول إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين قال هو الدعاء و أفضل العبادة الدعاء...

امام باقر علیه السلام فرمود که خداوند میفرماید: (غافر:60)براستي کساني که از عبادت من سرباز مي‌زنند بزودي با خواري و ذلت وارد جهنّم مي‌شوند... و امام باقر فرمود: آن عبادت دعا است و افضلترین عبادت دعا می باشد.

این روایت را مجلسي حسن كالصحيح12/1  گفته و بهبودي: صحيح1/135

سدير عن أبيه قال قلت لأبي جعفر ( عليه السلام ) أي العبادة أفضل فقال ما من شي ء أفضل عند الله عز و جل من أن يسئل و يطلب مما عنده و ما أحد أبغض إلى الله عز و جل ممن يستكبر عن عبادته و لا يسأل ما عنده .

از پدر سدير روايت شده که گفت: به ابي جعفر ؛ گفتم: کدام عبادت برتر است؟ در جواب گفت: هيچ چيزي نزد خداوند باارزش تر از اين نيست که از آنچه نزد اوست درخواست و طلب شود، و هيچ کسي مورد کينه و نفرت خداوند قرار نمي گيرد، بجز کساني که از عبادت وي سر باز زده و از آنچه که نزد اوست در خواست نمي کنند.

(مجلسي حسن موثق12/3 - بهبودي صحيح1/135)

احادیث و روایات در این مورد بسیار زیادهستند و اگر عاقلی یک اشارت بس است.

توکل بر غیر خدا:

)وَعَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ( (سورة المائدة / 23).

و اگر واقعاً مومن هستید پس(فقط) بر خدا توکل کنید.

قابل توجه کسانی که میگویند: به وکوری دو چشم اهل سنت! توکلت علی المهدی!

نذر:

خداوند متعال مى فرمايد:

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللّهِ ...(بقره:173)

[خداوند] مردار و خون و گوشت‏خوك و آنچه را كه [هنگام سر بريدن] نام غير خدا بر آن برده شده بر شما حرام گردانيده است.

از محمد بن سنان روايت است كه امام رضا در پاسخ مسائلى كه از ايشان پرسيده بود نوشت: «آنچه نام غير خدا بر آن گفته شود حرام است، زيرا خداوند بر بندگانش واجب گردانيده است كه به يگانگى او اقرار و اعتراف كنند و هرگاه مى خواهند حيوان حلال گوشتى را سر ببرند فقط نام او را در هنگام ذبح ياد كنند ؛ تا اينكه بين آنچه براى خدا ذبح مى شود و آنچه براى پرستش بتها و شياطين تقديم مى گردد، فرقى وجود داشته باشد، زيرا ياد كردن نام الله عزوجل اقرار به توحيد و ربوبيت پروردگار است و اما آنچه كه براى غير خدا تقديم مى گردد در حقيقت شرك است. و گويا عامل آن مي خواهد بدينوسيله خودش را به آن مخلوق نزديك كند. پس بردن نام الله در هنگام ذبح بدين جهت است تا بين آنچه كه خداوند حلال و آنچه را كه حرام كرده، فرق وجود داشته باشد»

علل الشرائع ص 481 ـ 482؛ عيون أخبار الرضا ج2 ص 91

طواف:

از امام صادق -عليه السلام- روايت کرده‌اند که فرمود: «لا تشرب وأنت قائم ولا تطف بقبر ولا تبل في ماء نقيع»

هرگز ايستاده آب منوش و هيچ قبري را طواف مکن و در آب پاک ادرار مکن.

وسائل الشيعه حر عاملی، ج1 ص240  ، دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان

و همین حر عاملي در كتابش، وسائل الشيعة، بابى آورده با اين عنوان:

(باب استحباب الدعاء‌ بالمأثور عند زيارة ‌القبور وعدم الطواف بالقبر)

«باب مستحب بودن دعاى وارده در سنت پيامبر ص در هنگام زيارت قبر و عدم طواف بر قبر».

باب ديگرى آورده با اين عنوان (باب عدم جواز الطواف بالقبور)

«بابى درباره ى جايز نبودن طواف بر قبرها»

فعلاً همینها کافیست.

1-گفتید در اعصار مختلف و پیروان بیشتر مذاهب بنا ساختن بر قبر رو جایز میدونستند .

آره بیشتر مذاهب مثل جبریه و نیاپرستان و 120 و اندی... فرقه شیعه!

پیامبر صلی الله علیه و سلم نکرد ،حضرت علی نکرد، امام صادق نکرد، حسن عسکری نکرد.. آیا اونها دین ندارند و شما دین دارید؟؟

من و تو از قرآن و سنت پیروی میکنیم یا از اعمال دیگران(مثلاً شاه عباس)؟

2-حدیث ابی الهیاج از نظر شما ضعیف است چون به مذاقتان خوش نمی آید سفیان ثوری هم غیر ثقه میشود!! اما روایاتی که از امام صادق علیه السلام در این باره آمده را چه میگویید؟؟

ضمناً: کسی تا به حال نگفته قبر را خراب کنید، بلکه بحث سر بنای قبر است و کسی کاری به خود قبر نداره.

ضمناً استحباب بلند کردن قبر تنها به اندازه 4 انگشت است و نه 4 متر!!

در روایت شیعه آمده که محمد صلی الله علیه وسلم خطاب به علی رضی الله عنه فرمود:

يا علي، ادفنى في هذا المكان وارفع قبري من الأرض أربع أصابع، ورشّ عليه الماء

وسائل الشيعة ج 2 ص 856 ، دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان

اى علي مرا در اينجا دفن كن، و قبرم را چهار انگشت از زمين بلند كن، آنگاه بر آن آب بپاش.

روايت دوم: از جعفر صادق روايت است كه ايشان از پدرش امام باقر نقل ميكند:

أنَّ قبر رسول الله ص رفع شبراً من الأرض، وأنَّ النبي ص أمر برشّ القبور

وسائل الشيعة ج 2 ص857،

«قبر رسول الله ص يك وجب از زمين بلند شد، و پيامبر ص دستور دادند كه پس از دفن مرده بر قبر آب پاشيده شود».

روايت سوم: از امام صادق و ايشان از پدرش و پدرش از امير المؤمنين علي روايت مى كند كه قبر پيامبر (ص) يك وجب و چهار انگشت از زمين بلند شد و برآن آب پاشيده شد، و فرمود: والسنة أن يرشّ على القبر الماء =«سنت اين است كه بر قبر آب پاشيده شود».

وسائل الشیعة ج2 ص 858

اینها همه از کتاب وسائل حر عاملی بود، و اگر به خودتان زحمت داده و مراجعه کنید چندین روایت دیگر هم آنجا خواهید دید.

3- روایت مربوط به عدم حلیت گچ کاری و تزیین قبور در نزد ما کاملاً صیح است و اما در نزد اهل تشیع، همین بس که شیخ الطائفه میگوید:

فإذا أراد الخروج من القبر فليخرج من قبل رجليه ثم يطم القبر ويرفع من الأرض مقدار أربع أصابع ولا يطرح فيه من غير ترابه

النهاية ص 39. و شیخ مفید مانند آن در: احکام النساء ص 63 دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان

كسى كه جنازه را در قبر مى گذارد هنگامى كه مى خواهد از قبر بيرون بيايد از طرف پا بيرون بيايد، سپس قبر پر شود و به اندازه ى چهار انگشت از زمين بلند شود، و غير از خاك خود قبر چيز ديگرى بر آن ريخته يا گذاشته نشود.

آره جایی که ساختن بارگاه منافع فراوان مالی(نه معنوی) داشته باشه، حکم خدا و رسول به دیوار کوبیده میشه و مساله تغییر میکنه... چرا؟؟ چون با این کار بعضی جیبها خالی شده و بعضی جیبها پر میشن!

ضمناً: چه کسی گفته ساختن بارگان از شعائر الهی است؟؟ خدا شعائر را نام برده که از جمله: سعی بین صفا و مروه است و بیت الله و .... که همه از احکام حج هستند.

چه کسی به شما اجازه داده چیزی از خود به عنوان شعائر الهی بسازید؟

آیا چیزی که پیامبر صلیی الله علیه و سلم مردم رو از اون بازداشته تا جایی که میگوید: لعنة الله على اليهود والنصارى اتخذوا قبور أنبيائهم مساجد. (وسائل ج2 ص 888)

آیا چنین کار منفوری از شعائر الهی به حساب میاد؟؟(فتدبر)

4- درست است که در اوایل اسلام بعضی مسلمانان وضع مالی خرابی داشتند. ولی دیگر چرا حضرت رسول صلی الله علیه و سلم حضرت علی را برای نابود کردن بناهایی که بر قبور ساخته شده بود گسیل داشت؟و همینطور حضرت علی علیه السلام صحابه خود را؟

و اصلاً چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله میگوید:بهترین قبر قبریست که ناشناخته باشد؟ چرا نمیگزارد بیش از 4 انگشت از زمین بلند شود؟ آیا ریختن 2 انگشت خاک بیشتر، نیاز به پول و مال داشت؟

خودتان میگویید: بعدها مسلمانان ثروتمند شدند و بدون شک در زمان حضرت علی وضع مسلمانان و خود حضرت علی خوب بود. چرا حضرت علی قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و قبر پدر و دیگر نیاکان و محبوبان خود را تعمیر نکرد؟؟ نمیگوییم ضریح و بارگاه ، حداقل یک سنگ زینتی! آیا نمیتوانست؟؟

چه بدبختند کسانی که به این توجیهات دلخوش هستند و بدعت و گمراهی خود را "شعائر الله" مینامند!

5- پیامبر(ص) در خانه عایشه دفن شدند، درست، ولی چرا باید آن خانه ویران شود؟؟

حالتون خوبه؟؟ اون خونه قبل از قبر وجود داشته ، یعنی بنایی بر اون قبر ساخته نشده بلکه اون قبر در زیر اون بنا واقع شده و ضمناً اون خونه محل زندگی ام المومنین عایشه علیها السلام بوده نه محل رفت و آمد  و حاجت خواهی.

6-گفتید:وهابیون(منظور ما اهل سنت) مهره انگلیس هستیم و به فکر مصالح اسلام نیستیم.

آیا روافض برای گسترش اسلام قدمی بر داشته اند؟؟ کجاست سرزمینی که به وسیله شیعیان به اسلام روی آورده؟ صلاح الدین ایوبی حتماً شیعه بود که فلسطین رو آزاد کرد..

شیعه دلش برای امت اسلامی نمیسوزه... و اگر میسوخت بعد از شکست دولت عثمانی از مسیحیان جشن و پایکوبی برپا نمیکرد .

شما بر این اندیشه باش که همه ما اهل سنت(به قول شما وهابی) مهره انگلیس هستیم ولی شما مهره که هستید؟؟ غیر از مهره دجال و مهره شیطان؟؟

امروزه به وضوح میبینیم چهره واقعی ولایت فقیه(قبیح) را که هر روز چهره دجالی خود را نشان میدهد و روز به روز از یهود و نصارا در مدد رساندن به شیطان پیشی میگیرد.

ضمناً: هیچ کدام از کشورهای مسلمان اهل سنت، حکومت دست روحانیون و ملاها نیست،ولی ایران که ادعای رهبری امت اسلامی را دارد چه میکند؟؟ آیا غیر از خراب کردن مساجد و مدارس ما اهل سنت و کشتن عزیزان و بزرگان ما کار دیگری از دستش بر می آید؟؟

کشتن و زندانی کردن بزرگانی چون: احمد صیاد و احمد مفتی زاده و شهید ضیایی چه نفعی به حال شیعه داشت؟؟

شاید این ترورها و خرابیها، همان مصالح جامعه مسلمانان باشد که از آن دم میزنید.

بنده این بند آخر و ایراد شما رو به عنوان یک تعریف قبول میکنم، چون اگر غیر این میگفتید، عجیب بود... به قول شاعر:

مدح جاهل بصورت ار مدحست ... گر به معنی نظر کنی قدح است

ور چه قدحش بود به ظاهر قدح ... لیک باشد ز روی معنی مدح  (عبدالرحمن جامی)

1-من نگفتم دکتر و مهندس نمیتونه دیندار باشه.. عین حرف من اینه: اون مهندس چه میدونه از دین و آیین و آیات قرآن

یعنی اینکه: مهندس راه و ساختمان، فقط در مورد همون راه و ساختمان اطلاعات داره ولی اگر یک مهندسی پیدا بشه که علاوه بر مهندسی آیات قرآن رو هم بلد باشه و بفهمه و خونده باشه .. دیگه حسابش از عوام جدا میشه و ضمناً بنده برای صدق گفتم مثالی زدم .

مثال: اگه اینجوریه اون همه دکتر و مهندس و پروفسور که میرن به کلیسا و یا به معبد و جلوی یک بت می ایستند!! اونها احمق نیستند؟؟ چون دکتر و مهندس هستند کارشون درسته؟

گذشته از اون.. اینها که فقط دکتر و مهندس بودند اگه در صف همونها هزاران روحانی و آخوند هم داخل باشند، باز هم به نظر ما گمراه هستند، چون عملشون هیچ سندی از قرآن خدا نداره.

ضمناً:1 میلیارد اهل سنت عمل شما را شرک میدانند که در میان آنها قطعاً چندین برابر زائرین امام رضا مهندس و دکتر!! وجود داره، آیا کار اونها برای شما حجت است؟

2- با دفاع از عمل مسیحیان ثابت کردید که چیزی از احکام اسلامی نمیدونید و متن قبلیتون کپی کردن بوده.. چون خداوند میفرماید: یهود و نصارا کافرند وتو میای از عمل اونها دفاع میکنی؟؟

قال الله تعالی: ( وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ (*) اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ) . سوره توبه 30-31

« ویهود گفتند عزیر پسر خداست، و نصاری گفتند مسیح ، پسر خداست و این سخنان را که اینها بر زبان میرانند ، خود را به کیش کافران مشرک پیشین نزدیک و مشابه میکنند ، خدا آنها را هلاک و نابود کند چرا آنها باز بخدا دروغ بستند . (*) علما و راهبان خود را بمقام ربوبیت شناخته و خدا را نشناختند و نیز مسیح پسر مریم را بالوهیت گرفتند ، در صورتیکه مأمور نبودند ، جز آنکه خدای یکتائی را پرستش کنند که منزه و برتر از آنست که با او شریک قرار میدهند .»

قال الله تعالی : ( لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ) . سوره المائده ـ 17

« همانا آنانکه گفتند خدا محققاً همان مسیح ابن مریم است ، کافر شدند » .

پس فکری به حال و روز خودتون بکنید!! چون در پست بعدی باید از بوداییان و بت پرستان هندی و چینی دفاع کنید چون آنها بت میپرستند! و چه بسا صدها برابر مهندس و دکتر بر این آیین باشند!

3-من کی به ائمه علیه السلام توهین کردم؟؟ اگه بگیم اونها نمیتونند حاجت ما رو بر آورده کنند! به آنها توهین کردیم؟

در پست قبلیتون شما حتی یکبار ما رو به اسم اهل سنت یاد نکردید ولی اگه ما به شما بگیم: رافضی، به شما بر میخوره.

شما بیاید با دانشجویان اهل سنت دوستی کنید چون در عوض این دوستی شما، روحانیونتان دمار از روزگار علمای ما در می آورند!

چقدر کار مولوی خیرشاهی زیبا بود وقتی که کلاس تدریس قرآن و خونه اش رو تخته کردند.

اومد وسط خیابون چادر  زد و روی یک تابلوی بزرگ نوشت: سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی مبارک!!!

4-سنستدرجهم من حیث لا یعلمون:

آنها را به هلاکت میکشانیم از راهی که نمیدانند.

طباطبایی در تفسیر المیزان مینویسد:میتوان گفت استدراج تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگری است تا بدین وسیله التذاذ به آن نعمت ها ایشان را از توجه به وبال کارهایشان غافل بسازد.

(ترجمه تفسیر المیزان ج8 ص452،مترجم: سید محمد باقر موسوی نشر:قم، دفتر انتشارات اسلامی)

تفسیر نمونه مکارم شیرازی نیز نزدیک به سخن طباطبایی .. و اکثر مفسرین شیعه این موضوع را قبول دارند.

خواهـی اگر بـه کشـور دل خسـروی کنـی ... بـر مـردمـان بـی کس و مضطـر پناه باش

قبر امـام را تـو مکـن بــــت چـو بـــت پرست ... دنبـال کـار بـاش نــه در بـارگـــــــاه بـاش

(شعر از: آیت العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمی رحمة الله علیه)