در زمان غیبت امام زمان، شیعه ها چه كارهای باید انجام دهند؟

شماره سؤال: 
177
نویسنده: 
محمد باقر سجودی

یکی از دوستان شیعه ما با خود اندیشده، حالا اگر امام زمان بدرد ما نمیخورد، آیا ما هم بکار او نمیاییم؟ پس قلم در دست گرفته و از علمای شیعه پرسیده که در زمانه غیبت، شیعه ها چه وظایفی دارند؟ عالم شیعی هم قلم بدست گرفته و هشت وظیفه مهم را برشمرده،جواب آخوند شیعه را با هم ببینیم:


پاسخ شیعه:
شیعیان در عصر غیبت وظایفی دارند كه به برخی از آن‌ها اشاره می‌كنیم:
وظیفه اول: شناخت امام:
حضرت امام حسین علیه السّلام در میان اصحاب خود فرمود: اصحاب من! خداوند مردم را آفرید تا او را بشناسند وقتى شناختند او را مى‏پرستند وقتى او را پرستیدند از پرستش دیگران دست میكشند. معنى معرفت خدا، همان معرفت و شناخت اهل هر زمانى است امام زمان خود را .
علل الشرایع، ص 9 عنه البحار، ج 5، ص312، ح‏1.
و مرحوم علامه مجلسی نیز می‌گوید:
شاید امام علیه السّلام كه معرفت خدا را معرفت امام دانسته منظورش این است كه معرفت خدا حاصل نمى‏شود مگر از طرف امام یا به جهت این كه شرط انتفاع از معرفت خدا معرفت امام است كه اگر خدا را بشناسد ولى امام‏شناسى نداشته باشد، خداشناسى او برایش سودى ندارد
البحار، ج 23، ص83 .
وظیفه دوم: منتظر مهدی باید إمام، مظهر اسماء حسناى خداوند بداند:
مرحوم شیخ كلینی رحمت الله علیه در كتاب شریف كافی این روایت را نقل می كند:
و آن حضرت راجع به قول خداى عز و جل «خدا را نامهاى نیكوست او را بآنها بخوانید» فرمود: سوگند بخدا مائیم آن نامهاى نیكو كه خدا عملى را از بندگان نپذیرد مگر آنكه با معرفت ما باشد .
الكافى، ج 1، ص 143.
وظیفه سوم: باید بدانیم علم امام بر همه امور عالم‏ محیط است. امام معصوم فرمود:
«ما از اخبار و اوضاع شما كاملا آگاهیم و چیزى از آن بر ما پوشیده نمی‌ماند». بحار، ج53، ص 175 .
مرحوم كلینی رحمت الله علیه در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل می‌كند كه آن حضرت فرمود:
به راستى من مى‏دانم آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و مى‏دانم آنچه در بهشت است و آنچه در دوزخ است و میدانم آنچه بود و آنچه مى‏باشد، گوید: سپس اندكى صبر كرد و دید كه این سخن بر هر كه شنید گران آمد پس فرمود: من اینها را از كتاب خدا عزوجل مى‏دانم، زیرا خداوند عزوجل مى‏فرماید: در آن بیان واضح هر چیزى است‏ .
الكافی، ج1،‌ ص 261 .وظیفه چهارم: در انتظار ظهور‏ آقا امام زمان باشد!
اما سجاد علیه السلام خطاب به ابو خالد كابلی می‌فرماید:
اى ابو خالد مردم زمان او كه معتقد به امامت وى هستند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمانها بهترند؛ و هم فرمود: انتظار فرج بزرگترین فرج است .بحار الأنوار، ج52، ص122 .
وظیفه پنجم- برای تعجیل فرج، بسیار دعا كنید .بحار الأنوار، ج52، ص92، ح‏7 .
وظیفه شیشم: حزن اندوه در فراق حضرت‏
سدیر صیرفى گفت: من و مفضّل بن عمر و ابو بصیر و ابان بن تغلب به حضور امام جعفر صادق علیه السّلام شرفیاب شدیم . دیدیم حضرت روى زمین نشسته و عبائى بى‏یقه پوشیده، كه آستین هایش كوتاه بود، و در آن حال مانند پدر فرزند مرده جگر سوخته گریه می‌كرد و آثار حزن از رخسار مباركش پیدا بود به طورى كه رنگش تغییر كرده بود و در حالى كه كاسه چشمش پر از اشك بود، می فرمود:
اى آقاى من ! غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر بر تنم تنگ نموده و آرامش جانم را سلب كرده!.
اى آقاى من! غیبت تو مصائب مرا به اندوه ابدى كه یكى بعد از دیگرى از ما را می‌رباید، و جمع ما را بهم می‌زند، كشانده است. من با شك چشم و ناله‏هاى سینه‏ام كه از مصائب و بلاهاى گذشته دارم نمى‏نگرم؛ جز این كه در نظرم بزرگتر و بدتر از آنها مجسم می‌گردد .
‏ كمال الدین، ص 352 و بحار الأنوار، ج51، ص219، ح‏9 .
وقتی امام صادق علیه السلام این چنین در فراق حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، این چنین ناله می‌زند و اشك می‌ریزد، تكلیف من و شما روشن است !
وظیفه هفتم - تجدیدعهد وپیمان کنید: در دعای عهد كه از امام صادق علیه السلام نقل شده است، این گونه می‌خوانیم:
خداوندا! من بامداد امروز كه در آن بسر می برم و هر بامدادى تا زنده‏ام عهد و پیمان خود را با امام خویش تجدید می كنم، و بیعت او را بگردن می گیرم و هیچ گاه آن را از نظر دور نمی دارم و از یاد نمى‏برم . بحار الأنوار، ج53، ص 96 .

وظیفه هشتم – متقی شوید:
مهمترین وظیفه شیعیان در عصر غیبت این است كه تقوای الهی داشته باشند و اتفاقا همین كم تقوایی ما شیعیان است كه این همه سال از فراق آن حضرت رنج می‌ بریم .
امام زمان فرمود: و چنانچه شیعیان ما قلباً در وفاى به عهدشان اجتماع مى‏شدند، نه تنها سعادت لقاى ما از ایشان به تأخیر نمى‏افتاد، كه سعادت مشاهده ما با شتاب بدیشان مى‏رسید و این ها همه در پرتو شناخت كامل ما و صداقت محض نسبت بما مى‏باشد، بنابر این هیچ چیز ما را از ایشان محبوس نمى‏دارد جز اخبارى كه از ایشان بما مى‏رسد و ما را مكروه و ناراحت مى‏سازد
بحار الأنوار، ج53، ص177 و الإحتجاج، ج2،‌ ص 499 .


پاسخ اهل سنت:
وظیفه اول و دومی که: بر گردن شیعیان نهاده شده، بیگمان نام دیگرش شرک و کفر است!
این یعنی چه که میگویند شناخت امام یعنی شناخت خدا ؟؟!!
بلکه علاوه بر کفر، هذیان و چرند گویی هم هست. امامان، خود موجوداتی از آفریده های بیشمار الهی هستند، آنها انسانهایی هستند که الله حتی آنها را لایق ندیده که نامهایشان را در قرآن ذکر کند !!
اما شیعه از رو نمیرود و میگوید شناخت امام یعنی شناخت خدا !!
وقتی از شیعه میپرسیم: ادعایی به این بزرگی را با کدام دلیل میگویی؟ فورا جواب میدهد:
من آنم که رستم یلی بود در سیستان!!
یعنی من آنم که ابراهیم خلیل الله بود!!
شیعه میگوید:
الله در قرآن خطاب به حضرت ابراهیم فرموده:
(قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا )خداوند به ابراهیم فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» «البقرة/124» شیعه میگوید: پس به همین دلیل،امامان ما نیز، اسماء الحسنی الهی هستند بلکه میگوید شناخت الله یعنی شناخت امام !! خلاصه به زبان بی زبانی میخواهد بگوید (الله = امام)

آیا کفر از این بالاتر هم داریم؟ البته علامه مجلسی خواسته کفرگویی خود را لاپوشانی کند و مدعی شده تفسیر این جمله این است که شناخت الله با معرفت امامان حاصل میشود.
ولی متن حدیث شیعه این معنی را نمیدهد، دوما حتی این تفسیر نیز از زشتی سخن شیعه نمیکاهد،
اگر شناخت الله ممکن نیست مگر با شناخت امام،پس قرآن هرگز کتاب خداشناسی نیست، زیرا قرآن، در هیچ آیه ای امام را بما نمیشناساند، بلکه با حساب شیعه، میتوانیم بگوییم قرآن هیچ فایده ای برای ما در خداشناسی ندارد، زیرا شیعه میگوید ما مجبوریم برای شناخت الله، امام را بشناسیم!
اما ما هزار بار هم قرآن را بخوانیم این قرآن برای شناخت امامان بما کمکی نمیکند، هیچگونه کمکی نمیکند، زیرا نام و نشان هیچکدام از امامان شیعه در قرآن نیست. پس کتابی که بر حضرت محمد نازل شده، بنا بر ادعای شیعه، کتاب خداشناسی نیست !!!!
وظیفه سوم شیعه در زمان غیبت نیز مثل بقیه وظایفش بی معنی و مسخره است، اینکه بدانیم امام بر همه علوم آگاه است، این به چه درد میخورد؟
بعد ما حق داریم بپرسیم که ای امام همام، ای امام حسن! ما چگونه ادعای عقل کل بودنت را باور کنیم، در حالیکه ظرف زهر را بگمان اینکه شیر است، سرکشیدی؟

ای امام عزیز در مذهب ما که خود کشی روا نیست، مجبور هم که نبودی، پس چرا جام زهر را خوردی و مردی ؟
ای امام حسین، ای نور چشم ما
شیعه میگوید تو علم بود و نبود را داری !! پس چرا دعوت مردم منافق کوفه را لبیک گفتی و با زن و بچه به کوفه رفتی تا تنها بمانی و راه برگشتت را ببندند و زن و بچه ات را اسیر کنند؟
یا امام رضا، شما چرا انگور زهر آلود را خوردید؟ و خودتان را شهید کردید؟!!
این علمی که نه برای شما فایده دارد نه برای ما، بود و نبودش یکی است،
بنابر این اگر ما در غیبت امام زمان، وظیفه داشته باشیم، که بدانیم امام زمان،علم به همه چیز دارد، این دانستن هیچ دردی را دوا نمیکند، این علم بر همه علوم دنیا، برای خود امام زمان سودی نداشت، اگر داشت یک فایده اش را بما نشان دهید!!
اما وظیفه چهارم:
یعنی منتظر فرج و منتظر ظهور ایشان بودن هم یک عمل بیهوده است، زیرا همانطور که پدران و پدر بزرگ های ما در انتظار آمدن او مردند و نیامد.ما هم در انتظار ظهور آن حضرت خواهیم مرد، پس عجب وظیفه ای است این وظیفه !!
این وظیفه نیست. این به دنبال نخود سیاه فرستادن است.
عجیب وظیفه مهم و مفیدی بر عهده امت است! آیا شیعه عقل ندارد که انتظار آمدن مهدی را بزرگترین عبادت میداند؟!
یکی بما بگوید این چشم به انتظار بودن چه فایده ای دارد؟ این یک وظیفه عجیب است که من مردم را بنشانم که منتظرباشید تا فلانی بیاید؟!! و او قرار است که شاید صد سال بعد بیاید!!
و خنده دار این است که ظهور مهدی؛ حسب روایات شیعه؛ مقدماتی دارد که اگر آن مقدمات امروز هم شروع شود، باز 90 سال طول میکشد تا شروط ظهور آشکار و تکمیل گردد، پس انتظار فرج و گریه و دعا برای فرج هیچ معنی ندارد، حداقل تا 90 سال دیگر مهدی نمی آید که نمیاید.


وظیفه پنجم وشیشم"
باشد، بسیار خوب، هم بر فراق ایشان اشک میریزیم هم دعا میکنم که زودتر ظهور کند!!
اما اشک و دعای امام صادق که قبول نشد، از ما کی قبول میشود ؟!! دعای 150000 امام زاده مدفون در ایران که قبول نشد،از ما کی اجابت میشود؟؟!!
دعای اینهمه کودک بی گناه و زنان عاجز و پیران سوخته که قبول نشد از ما چرا قبول شود ؟
اینهمه شیعه که در قرون و اعصار که حتی یک؛ آری یک ؛ مستجاب الدعوه نداشتند، بعد از این نیز نخواهند داشت!
با این همه، دعا هم میکنیم و گریه هم میکنیم!! وظیفه دیگر ما چیست؟ ای اولی الباب !! ای صاحبان چشم و گوش و خرد !! ای علمای شیعه !!!
اما وظیفه هفتم:
شیعه میگوید روزانه با مهدی بیعت کنید!
مردم با پیامبر یک بار بیعت کردند، تو از ما میخواهی هر روز با مهدی ندیده بیعت کنیم؟ مگر به ما شک دارد؟ باشد بیعت میکنیم !! بله ما بعنوان امت به وظیفه خود عمل میکنیم، اما آیا این آقای امام مهدی، هیچ وظیفه ای در مقابل ما ندارد ؟ آیا او مسئولیتی جز این ندارد که پشت پرده غیب وقت را تلف کند؟
این دیگر چگونه امامی است؟!
اما وظیفه هشتم:
آخوندها در وظیفه هشتم، خودشان اعتراف میکنند و میگویند:
چون شیعه ها تقوا ندارند پس امامشان از آنها قهر کرده، و رفته به غیبت کبری!
اما ما میگوییم: امام هم باید وظایفی داشته باشد.
فرض کنید حضرت محمد به مردم میگفت: تا شما هدایت نشوید من از غار حرا پایین نمیایم و با شما قهرم!
آیا این سخن درستی است؟
ما امام و پیغمبر را برای چه میخواهیم؟ برای اینکه بیایند به وظیفه خود عمل کنند و راه را بما نشان دهند و خودشان نمونه عملی و اسوه حسنه باشند، نه اینکه یکی برود غار حرا و یکی برود چاه سامرا !! و بگویند:
تا خودتان همگی متقی نشوید ما ظهور نمیکنیم، ما اگر همگی متقی شدیم، هزار سال هم ظهور نکنید برای ما ضرری ندارد و بعد از تقوای ما ظهور هم کنید،برای ما فایده ای ندارد.
ای خواننده گرامی آیا دیدی که شیعه امور دینش را به مردمی سپرده که عقلی کوچک، و عمامه ای بزرگ دارند؟!!