آیا قانون خمس شیعه ها، قانونی اسلامی است؟ یا قانونی شیطانی؟!!
پاسخ شیعه :
فقهاى شيعه معتقدند يكى از موارد وجوب خمس، مالى است كه از مخارج و هزينه هاى زندگى انسان در يك سال اضافه مانده است، خواه اين مال از راه تجارت يا زراعت و كشاورزى و يا حقوق ماهيانه كه دريافت مى شود،
فقهاى شيعه براى اثبات وجوب خمس در سود كسب و تجارت به كتاب و سنّت استناد كرده اند كه در ذيل به توضيح و شرح بعضي از آن ها مى پردازيم.
خداوند متعال مى فرمايد:
(وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آَمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ) (انفال/41)
و بدانيد هر گونه غنيمتى كه به شما رسد، خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى نزديكان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است، اگر شما به خدا و آن چه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل، روز درگيرى دو گروه (با ايمان و بى ايمان يعنى روز جنگ بدر) نازل كرديم، ايمان آورده ايد و خداوند بر هر چيزى قادر است
درآيه شريفه برموضوع «غنيمت» حكم وجوب خمس را مترتب ساخته است،
پاسخ اهل سنت:
غنیمت از کفار در جنگ ها گرفته میشود، مال مفت باقی مانده از دشمن کافر،(مرده یا شکست خورده ) را غنیمت گویند، اما پولی که از تجارت یا زراعت بدست میاید مال مفت نیست، این غنیمت نیست و دهندگان آن کفار نیستند. گرفتن یک پنجم از این مال، یک مالیات نامعقول و بینهایت سنگین است.
خیلی از علمای شیعه،این قانون را تا قرن شیشم نمیشناختنمد. این قانون را علمای جبل عامل لبنان ساختند و همراه صفویان به کشور ما آوردند.
آیا علمای شیعه،ملت ایران را اسیر خود میدانند که با قانون صیغه، ناموس آنها و با قانون خمس من در آوردی، اموال آنها را به تاراج می برند؟
آخر این معامله (یعنی گرفتن زنان و اموال) را فقط دشمنان در جنگ با یکدیگر باید انجام گیرد.
و شما ببینید آیه ای هم که از خمس صحبت میکند ، درباره جنگ است:
(وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آَمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ) (انفال/41)
و بدانيد هر چیزی را که به غنیمت گرفتید، يك پنجم از آن براى خدا و براى پيامبر و براى نزديكان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است، اگر شما به خدا و آن چه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل، روز درگيرى دو گروه (با ايمان و بى ايمان يعنى روز جنگ بدر) نازل كرديم، ايمان آورده ايد و خداوند بر هر چيزى قادر است
همانطور که مشاهده میکنید آیه درباره اولین جنگ بین مسلمانان و کفار است، در این جنگ مسلمانان پیروز شدند، و غنایمی بدست آوردند و آیه به آنها میگوید که اگر مومن هستید پس حق ندارید تمامی غنیمت را برای خود بردارید، باید یک پنجم آنرا تحویل رهبر دهید و چهار پنجم به خودتان تعلق میگیرد.
آیات قبل و بعد نیز درباره جنگ است، بلکه همه آیات سوره انفال درباره جنگ است، پس تعجبی ندارد که اگر اهل سنت خمس را یکی از احکام جهاد میدانند،
اما شیعه برای هر قانون خود، آیات بی ربط به موضوع را شاهد میاورد! چرا؟
من نمیدانم چرا در هر قانونی که اختصاص به شیعه دارد، از عزاداری گرفته تا صیغه کردن و و خمس از در آمد مردم گرفته تا امامت و ولایت و قبر سازی و هر چیز دیگر، شیعه قادر نیست یک آیه صریح و آشکار بیاورد و سعی میکند با بازی با کلمات معنی آیات را به مقصود خود نزدیک کند.
مثلا شیعه برای عزاداری کردن، عمل حضرت سارا را شاهد میاورد، یعنی این آیه را:
(فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ) «الذاریات/29» در این هنگام سارا جلو آمد در حالی که (از خوشحالی و تعجب) فریاد میکشید به صورت خود زد و گفت: «آیا پسری خواهم آورد در حالی که) پیرزنی نازا هستم؟!»
یعنی سارا زن ابراهیم وقتی مژده (بچه دار شدن در پیری ) را از فرشتگان شنید و در همان حال حیض شد، از خوشحالی به صورت خود زد و شیعه همین را دلیل بر عزاداری برای حسین میگیرد!!!
حالا اینجا هم الله دارد تکلیف غنایم بدست آمده از کفار در جنگ بدر را تعیین میکند و آخوند شیعه این را دلیل میگیرد و از مقلد و پیرو بیچاره خود غنیمت میخواهد!! از مال تجارت غنیمت میخواهد !!!!
این هم آیه ای دیگر در همان سوره که دارد از جنگ و اسیر و پولی که از اسیر میگیرند سخن میگوید:
(فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَیبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) «الأنفال/69»
«از آنچه به غنیمت گرفتهاید، حلال و پاکیزه بخورید؛ و از خدا بپرهیزید؛ خداوند آمرزنده و مهربان است»
و این هم آیات دیگر در قرآن ..... هر جا و همه جا وقتی صحبت از غنیمت می شود، منظور قرآن غنایم جنگی است:
(أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَینُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَیكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِیرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ ...... ) «النساء/94»
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که در راه خدا گام میزنید (و به سفری برای جهاد میروید)، تحقیق کنید! و بخاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا (و غنایمی) به دست آورید، به کسی که اظهار صلح و اسلام میکند نگویید: «مسلمان نیستی» زیرا غنیمتهای فراوانی (برای شما) نزد خداست.
(سَیقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ ) «الفتح/15»
هنگامی که شما برای به دست آوردن غنایمی حرکت کنید، متخلفان (حدیبیه) میگویند: «بگذارید ما هم در پی شما بیائیم،
(وَمَغَانِمَ كَثِیرَةً یأْخُذُونَهَا وَكَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَكِیمًا) «الفتح/19»
و (همچنین) غنایم بسیاری که آن را به دست میآورند؛ و خداوند شکست ناپذیر و حکیم است!
(وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَٰذِهِ) «الفتح/20»
خداوند غنایم فراوانی به شما وعده داده بود که آنها را به دست میآورید، ولی این یکی را زودتر برای شما فراهم ساخت؛
از سوی دیگر، الله سود تجارت را غنیمت نمیداند سود تجارت را ربح مینامد، این هم یک آیه در این باره:
(أُولَئِكَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِینَ) «البقرة/16» آنان کسانی هستند که «هدایت» را به «گمراهی» فروختهاند؛ و (این) تجارت آنها سودی نداده؛ و هدایت نیافتهاند.
پس اگر قرآن میفرمود:
(وَاعْلَمُوا أَنَّمَا ربحتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ)..............
انوقت میتوانستیم حق به شیعه ها بدهیم
اما قرآن میگوید
(وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ)
مقصود قرآن كاملا واضح است، اما مشکل اساسی بیسوادی عوام شیعه و بیحیایی علمای شیعه است.
علمای شیعه چون در تاریخ خود، جهاد بر علیه کفار نداشتند و ندارند پس از غنیمت محروم بودند و هستند!
اما چون علاقه به غنیمت گرفتن دارند؛ ولی جرات و همت مقابله با کفار را ندارند،؛ پس از مال پیروان و مقلدان ساده لوح خود، غنیمت جنگی میگیرند!! هم دشمن جان و ایمان آنهانند و هم دشمن مال آنها و بیشرمانه آن را قانون اسلام جلوه میدهند.
علماي شيعه، چون خودشان هم دیدند، آیه چندان کمکی به آنها نمیکند، بسراغ کتب لغت رفتند تا شاید در آنجا دلیلی برای این قانون عجیب خود بیابند،
شیعه میگوید:
در اين جا بايد ديد كه مقصود از غنيمت چيست؟ آيا مقصود غنيمت جنگى است يا هر فائده اى است كه انسان به دست مى آورد؟ ترديدى نيست كه براى فهم اين واژه مى بايست به لغت شناسان مراجعه كرد تا از آن راه علم به معناى لغات قرآن و سنّت حاصل گردد.
با مراجعه به لغت معلوم مى شود كه غنيمت به معناى مطلق فائده اى است كه انسان به دست مى آورد و اختصاصى به غنيمت جنگى ندارد و در ذيل به ذكر كلمات برخى از لغت شناسان مى پردازيم :
خليل فراهيدى ميگويد :
الغنم الفوز بالشى فى غير مشقة و الاغتنام انتهاز الغنم.
العين: ماده غنم.
غنيمت بدست آوردن چيزي است بدون سختي واغتنام به معني استفاده از غنيمت است .
غنم در لغت معناى وسيع ترى از غنيمت جنگى دارد و به معناى مطلق فائده اى است كه انسان بدون مشقت و سختى به دست آورده باشد ولى بعدها پس از نزول قرآن به خاطر جنگ هايى كه پيش آمد غنيمت بيشتر در معناى اموالى استعمال شد كه از مشركان گرفته مى شد. بنابراين لفظ غنيمت در آيه بر همان معناى لغوى آن حمل مى شود مگر اين كه قرينه قطعى وجود داشته باشد كه مقصود از آن غنيمت جنگى باشد.
پاسخ اهل سنت:
اولا بعد از آنهمه آیات دیگر نیازی به کتاب های لغت نبود، قرآن خودش خودش را تفسیر میکند
دوما : اگر این آیه درباره درآمدها باشد نه درباره غنیمت جنگی، پس سزاوار میبود که الله آن را شرح و بسط میداد و آیه ها در آن باره میبود نه اینکه به این سرعت و سرسری ازآن رد میشد.
سوما: ای آخوند شیعه در همین نقل قول از خلیل فراهیدی هم تقلب کردی!! و (انتهاب )را (انتهاز) نوشتی!! و معنیش را هم نوشتی (استفاده کردن) در حالیکه انتهاب از نهب است یعنی غارت کردن،
آخر آدم بشما شیعه ها چه بگوید که از دروغ گویی و تقلب نه خجالت میکشید و نه خسته میشوید؟!!!
چهارما :در همین کتاب العین( کتاب خلیل فراهیدی) هرجا که کلمه غنیمت آمده منظورش مال جنگی است نه سود تجارت بفرما اینهم چند جمله از همان کتاب:
والفيء: الغنيمة،...... والفعل منه أفاء، قال جل وعزّ: " ما أفاء الله على رسوله "
والصَّفيُّ: ما كانَ رسولُ الله - صلّى اللهُ عليه وعلى آله وسلَّم - يَصطَفيه لنفسه أي يختاره من الغَنيمة بعد الخمس قبلَ أن يَقسِمَ.
والمِرباعُ :كانت العرب إذا غزت أخذ رئيسُهم رُبْعَ الغنيمةِ، وقَسَمَ بينهم ما بقي.
نهب: النَّهْبُ: الغَنيمةُ،
و در همین کتاب ( العین ) برای سود تجارت کلمه ربح آمده باور نداری برو خودت ببین!!
پس نتیجه اینکه نه قرآن بتو کمک کرد نه کتابهای لغت!!
اما آخوند شیعه نامید نمیشود به سراغ کتب اهل سنت میرود تا از کتابهای ما خمس بر در آمد و زراعت را ثابت کند ؟!!:
شيعه ميگوید:
اهل سنت روايات بسيارى از پيامبر اكرم نقل نموده اند كه ایشان به اصحاب خويش دستور گرفتن خمس داده اند :
(لما وقد عبدالقيس لرسول الله فقالوا: ان بيننا و بينك المشركين و انا لا نصل اليك الاّ فى اشهر الحرم خمرنا بجمل الامره ان عملنا به دخلنا الجنة و ندعو اليه من ورائنا. قال: آمركم باربع و انهاكم عن اربع، آمركم بالايمان بالله و هل تدرون ما الايمان؟ شهادة ان لااله الاّالله و اقام الصلاة و ايتاء الزكاة و تعطوا الخمس من المغنم.)صحيح البخارى، ج 4، ص 250 و صحيح مسلم، ج 1، ص 35 .
در اين حديث پيامبر از اهالى عبدالقيس نخواسته است كه غنيمت هاى جنگى را پرداخت نمايند زيرا آنان از خوف مشركين نمى توانستند نزد پيامبر بيايند بنابر اين جنگى در كار نبوده تا مقصود از غنيمت در حديث غنيمت جنگى باشد.
2. ممكن است مقصود غنائم جنگى باشد كه مسلمانان از طريق جنگ و جهاد به دست آورده اند اين احتمال نيز باطل است؛ زيرا اولاً، جنگ و جهاد بدون اذن پيامبر جايز نبوده است و معلوم هم نيست كه از حضرت اذن گرفته باشند، خصوصاً اهالى عبدالقيس كه امكان ارتباط با پيامبر را جز در ماه هاى حرام نداشتند، علاوه بر اين كه پيامبر خودش غنائم جنگى را تقسيم مى كرد و معنا نداشته كه پيامبر از آنان بخواهد كه اين تقسيم را انجام دهند .
3. احتمال سوم اين كه مقصود از غنيمت، كسب و تجارت باشد؛ يعنى در همه موارد فوق پيامبر دستور داده كه مردم از مازاد بر كسب و تجارت خود خمس پرداخت نمايند.
پاسخ اهل سنت:
ما نظر علمای شیعه را بصورت کامل نوشتیم تا شما ببیند آنها چگونه برای اثبات نظرات خود هذیان میگویند
این حدیث بخاری درباره نمایندگان قومی است که مسلمان شده بودند، اما بین آنها از بین سرزمین مسلمانان فاصله زیادی داشت و از این بدتر در سر راه کفار حربی قرار داشتند و آنها فقط میتوانستند در شهرهای حرام سفر کنند، لذا از پیامبر خواستند به آنها دستورات جامعی بدهد و رسول الله در ضمن این دستورات فرمودند یک پنجم غنیمت را باید بدهید
و این که شیعه میگوید آنها در جنگی در گیر نبودند تا این دستور داده شود میگویم چرا نبودند، مگر در حدیث نیامده بین آنها و کفار دشمنی بود و نمیتوانستند آزادانه حرکت کنند دشمنی یعنی جنگ
و بفرض محال که درگیر جنگ نبودند هم دلیل نمیشود که از قانون خمس بی خبر باشند، کی ضمانت داده که این قبیله تا قیامت با همه در حالت صلح باشند ؟!
پس آخوند شیعه دارد چرند میگوید و تعبیر شیعه بینهایت رکیک بود!!
این حدیث هیچ ربطی به خمس از درآمد و زراعت و تجارت ندارد
اگر میداشت حتما از عصر رسول الله و خلفای راشدین داستانها درباره خمس تجارت میداشتیم اما یک حدیث هم نداریم
پس ثابت شد که قانون خمس شیعه ها، یک قانون شیطانیست و علمای شیعه برای پر کردن جیب گشاد خود آنرا اختراع کرده اند
محمد باقر سجودى
- 7159 بازدید
- نسخه چاپی