آیا آیه «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ» درباره پنج تن است؟ (قسمت اول)

آیا از روایات اهل سنت میتوان ثابت کرد که آیه «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» فقط درباره ٥ تن است؟

شبهه شیعه:

شیعه ها از کتب اهل سنت دلیل می آورند که سنی ها می گویند آیه 33 از سوره احزاب:
«بدرستیکه خداوند مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور کند و شما را پاک سازد پاک کردنی».
فقط درباره ٥ تن است و درباره زنان پیامبر نیست!

جواب اهل سنت:
سنی هرگز اینطور نمی گوید بلکه شیعه با مدد گیری از یک قیچی و یک عدد عینک دودی این نتیجه را گرفته!!
شیعه آمده چشم خود را بسته تا حدیث صحیح سنی ها را از حدیث ضعیف تشخیص ندهد. و یک قیچی بدست گرفته تا از مجموع احادیثی که در رابطه با این موضوع آمده است، فقط متن هایی را ببرد و به هم بچسباند که مورد نظر و دلخواه اوست!
اما حقیقت چیست؟
حقیقت این است که پرچم دار و حافظ و وارث دین اسلام فقط و فقط اهل سنت هستند و این حدیث هم خود دلیلی دیگر است بر این ادعا.
ببینید آیه تطهیر بطور واضح درباره زنان پیامبر است! از سه آیه جلو تر خطاب به زنان شروع می شود و به آیه تطهیر میرسد.

بلکه آیه تطهیر خودش جمله ای از یک آیه بزرگ است که باز سر آغاز همان آیه هم خطاب به زنان پیامبر است!

« يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا»
«اى همسران پيامبر! شما همچون يکى از زنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه کنيد؛ پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد که بيماردلان در شما طمع کنند، و سخن شايسته بگوييد.»

«وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»

«در خانه‏هاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليّت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زکات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت کنيد؛ بدرستیکه خداوند مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد ».
سوره احزاب آیه های 32 و 33

بدبختی از نظر شیعه این است که آیه بعد از آیه تطهیر ( آیه 34 ) هم با (واو عطف) به آیه قبلی متصل شده و باز مربوط به زنان پیامبر است و شیعه در وسط این آیات عجیب گیری کرده، پس چاره را در این دیده که به احادیث اهل سنت پناه ببرد!!!!
اما حقیقت این است که آیات فقط درباره زنان است! اما رسول الله با سخن خود، آیات را تفسیر میکردند! و دختر و داماد و نوه های خود را هم شامل کرده اند .
حقیقت این است که اگر حدیث ما سنی ها نمی بود در سایه آیه، هر کس می توانست ادعا کند که علی و فاطمه و حسن و حسین از اهل بیت نیستند! زیرا آیه خطاب است به زنان پیامبر.
و می توانست بگویدکه فاطمه با رفتن به خانه علی، دیگر از اهل بیت پیامبر نیست.
یا حالا فاطمه اگر باشد حسن و حسین که اصلاً نیستند؛ اونها پسران علی و اهل بیت علی هستند؛ و علی خودش آدم مستقل و دیگری است! و بعد نتیجه بگیرد که حسن و حسین حیثیتی ندارند! و از اهل بیت نیستند!
و اگر احادیث ما نمیبود؛ این ادعا قابل توجیه بود زیرا ظاهر قرآن فقط و فقط اشاره دارد به زنان پیامبر.
و شاید در زمانی که حضرت حسین شهید شد مخالفان همین را دست آویز قرار داده بودند تا از اهمیت جنایت خود بخواهند، اما وقتی خبر قتل حسین به ام المؤمنین ام سلمه رسید گفت:
« حسین را کشتند! الله آنها را بکشد»
و بعد مشاهدات و شنیده های خود را بار دیگر ذکر کرد و گفت:
« در خانه من وقتی ایه تطهیر نازل شد ، رسول الله را کسی را به دنبال دخترش و دامادش و حسن و حسین فرستاد و آنها را با عبای خود پوشاند و فرمود بار الها اینها اهل بیت من هستند! الی آخر ......»
آری با توجه به احادیث سنی ها، دیگر کسی نمی تواند بگوید که حسن و حسین از اهل بیت نیستند و بهانه دیگر بگیرد که آیه از آنها چیزی نگفته!!
پس احادیث ما نشانه چیست ؟
نشانه صداقت سنی هاست! که حق حسین را گفتند اما غلو نکردند.
اما حرف شیعه در این وسط چیست؟! شیعه در این میان، یک دفعه به میدان پریده و خودش دعوا درست کرده و خودش وسط دعوا نرخ تعیین کرده! و میگوید :
حدیث سنی ها می گوید ٥ تن اهل بیت هستند پس نتیجه این است که زنان پیامبر اهل بیت نیستند!!!
اینجا شیعه طلبکار نیز می شود و می گوید آیه تطهیر درباره زنان پیامبر نیست! فقط درباره ٥ تن است.
و در این ادعای باطل خود، نه آیه را می بیند، نه حدیث ها را می بیند، نه آیات دیگر را می بیند، نه عرف را می بیند، نه دستور زبان عربی را می بیند،نه منطق را می بیند، نه عقل را می بیند، نه حیا را می بیند و نه شرم را...... فقط یکریز حرف خود را تکرار می کند و خیال می کند با تکرار باطل، می توان حرف ناحق را حق جلوه داد!