آیا بعضی از آیات قرآن فقط درباره زمان پیامبر است؟ (سوال و جواب با منکرین حدیث ) 1
در چند مقاله سعی میکنم ایراد ها و سوالهای منکرین حدیث را پاسخ دهم. بعنوان مقدمه عرض کنم: نقطه مشترک افراد این گروه؛ متاسفانه؛ این است که عقاید مشترک و یکسانی ندارند!!، هرکس ساز خود را میزند و از قوانین یکسانی پیروی نمیکنند.
و بین خودشان همیشه اختلاف است و با وجودیکه شعار (فقط قرآن) را سر داده اند، اما این کتاب آسمانی نتوانسته آنها را دور خود جمع کند چون هرکدامشان، برداشت خاص خود را از قرآن دارد که برداشت بغل دستیش فرق میکند!
اگر شخصی؛که حتی فرق الف و ب را نمیداند؛ شاگرد یک استاد از گروه منکران حدیث شود، بعد از مدتی همینکه چیزی یاد گرفت، برداشتهای خود را داخل عقاید میکند و با استاد و دیگران به مخالفت بر میخیزد!
شاید بگویید این تهمت است، اما بهترین دلیل برای اثبات درستی ادعای من، عملکرد و کارنامه آنها در طول تاریخ است، آیا اندیشیده اید که چرا این افراد گروه ( با آنکه در همه کشورها هستند) هرگز و هرگز نتوانسته اند حتی برای یکبار هم که شده قدرت مطرحی باشند ؟
دلیل همان است که گفتم! این گروه هرگز توانایی بزرگ شدن را ندارد، برداشت های ناهمگون و دلبخواهی از قرآن، آنها را از یکدیگر متنفر میکند و در آخر از هم جدا و دست تنها میشوند.
و یک دست صدا ندارد. و یک دست کاری از پیش نمیبرد.
و دلیل دیگر اینکه برنامه آنها ناقص و کوتاه است و برای رسیدن به هدف مشخصی طراحی نشده، با آنکه موحد هم هستند و سخنان خوبی هم دارند اما هرگز موفق نمیشوند.
حالا جواب به شبهات آنها، باز عرض کنم که ایراد یک نفر ممکن است ایراد نفر دوم نباشد
اما ما ناچاریم هر شبهه ای را پاسخ گوییم.
شبهه ناکاره بودن آیات قرآن:
منکرین حدیث، در همان حال عملا منکر قرآن هم هستند! و میگویند:
بعضی از آیات قرآن فقط مال زمان پیامبر بوده است و در زمانهای دیگر کاربرد ندارد، مثلا این آیه:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا) ﴿الأحزاب: ٥٣﴾
آیا الان کسی می تواند با همسران پیامبر ازدواج کند، و یا به خانه های ایشان برود و شام یا نهار بخورد؟
پس از این در میابیم در جاهاییکه لفظ نبی بکار رفته است، آیه مخصوص خود پیامبر است و فقط در همان زمان کاربرد دارد
پس آیه ای که میگوید:
إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿الأحزاب: ٥٦﴾
مال زمان ما نیست خاص برای زمان حضرت محمد صلی الله علیه وسلم بوده است.
لفظ نبی برای همان زمان خاص است وگرنه این سلام وطلب حاجتی که شیعیان، پیامبر یا ائمه را مورد خطاب قرار می دهند هیچ اشکالی ندارد! چون طبق نظر شما پیامبر باید سلام ما را بشنود در حالیکه بر اساس آیات آخر سوره مائده اولیا خدا تا زمانیکه در میان ما باشند شاهد ما هستند و زمانیکه به نزد خدا می روند از ما خبری ندارند یکی از دلایلی که شیعیان برای متوسل شدن به غیر خدا می آورند آیه ای است که می فرماید: هرگاه به نزد تو آیند تا برایشان طلب مغفرت کنی....پس اگر این آیه برای همه زمانهاست پس شیعیان حق دارند الان به نزد قبر پیامبر می روند و حاجت میخواهند یا طلب استغفار میکنند به بهانه اینکه خداوند این مجوز را داده است
پاسخ اهل سنت:
1 - اینکه قرآن به مومنان گفته بدون دعوت خانه پیامبر نروید یا با زنان پیامبر عروسی نکنید و اینکه دستورهای مذکور، از یک جنبه، امروز کاربرد ندارد، این درست است، اما چرا از این نتیجه گرفتید که آیه هیچ کاربرد دیگری ندارد؟
و از این شگفت آورتر چرا قیاس کردید که تمام آیاتی که لفظ نبی در آن رفته برای ما بی فایده است و مربوط به زمان خودشان است ؟ این قیاس عجیب بر اساس کدام مبنای علمی است؟
2 – اگر لفظ نبی و آیات مربوط به آن امروز کاربرد ندارد، پس معنی گفته شما این است که این آیات لغو و بیهوده است.
پس بر اساس حکم آیه 3 از سوره مومنون
(وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ)
و مومنان از لغو و بیهودگی روی گردانند؛
شما باید این آیات را از قرآن حذف کنید و نه تلاوت کنید نه چاپ کنید اما شما چنین نمیکنید؟
3- اگر لفظ نبی برای زمان پیامبرباشد، بنابرین چون همین لفظ برای پیامبران دیگر نیز بکار رفته پس آن آیات هم مربوط به زمان خودشان است (بر اساس قیاس عجیب شما) پس آیاتی که در آنها مشتقات اسم نبی بکار رفته نیز بیکاره اند!! مثل انبیاء و نبیین ونبییون ونبیهم وووو
در 70 آیه بزرگ این کلمه بکار رفته که از نظر شما لغو بیهوده است زیرا در زمان ما کاربرد ندارد و اگر آیات پیرامون این 70را هم ببینیم آنوقت شما با زبان بیزبانی دارید 300 ایه قرآن را بیکاره جلوه میدهید!!
کتاب قرآن تقریبا 6300 آیه دارد و اگر 300 آن برای زمان ما زیادی باشد، آیا بنظر شما کل کتاب زیر سوال نمیرود؟
پس اینکه یک قسمت ازیک آیه (با زنان پیامبر عروسی نکنید) اگر بفرض امروز کاربردی ندارد دلیل نمیشود که این قیاس عجیب را کنید!
4 - با این حساب، آیاتی که سخن از آینده دارند مثل داستان ذوالقرنین و چشمه گل آلود سیاه و یاجوج و ماجوج هم برای زمان ما حرف مفت است و باید از قرآن حذف شود ( بر اساس نظریه شما ) پس دیگر از قرآن چه چیزی باقی میماند؟!!
5 - بر خلاف نظر شما این آیه و همه آیات برای زمان ما کاربرد دارند من ثابت میکنم ادعای خود را .... آیه شروع میشود با این جمله:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ)
ا ی کسانی که ایمان آوردهاید! در خانههای پیامبر داخل نشوید مگر به شما برای صرف غذا اجازه داده شود،
در این آیه از نظر شما بیکاره و بی فایده، نکته ای است که توجه با آن میتوانست ملیونها نفر را از شرک نجات دهد، یعنی کلمه (بیوت النبی) فلسفه شیعه و ادعایش در حب اهل بیت را باطل میکند و حجت را بر آنها تمام میکند، زیرا این کلمه بما میگوید پیامبر بیوت داشته و نه یک بیت ... و اهلش در بیوتش بوده اند و دوستدار واقعی اهل بیت آنکسی است که اهل همه بیوتش را دوست داشته باشد بیتی که در آن عایشه بود و بیتی که در آن فاطمه بود، همه را دوست داشته باشد.
اگر اهل تشیع در ادوار مختلف، به این کلمه ( از نظر شما بیفایده ) توجه میکردند میلونها نفر از آنهاگمراه نمیشدند.
پس شما که میگویید حالا پیغمبر خانه ای ندارد پس آیه کاربرد ندارد، در حقیقت از یاد برده اید که الله قوی و علیم و عالم الغیب و شهاده است، یک کلمه را میگوید با کاربردی صد بُعدی.
ای برادر کجای کاری؟!! کلام الله را مثل کلام بشر میبینی ... بهمین سادگی؟!!
و ایضا از همین جمله کوچک از این آیه (از نظر شما بیفایده!!) در میابیم که بدون دعوت، خانه مردم برای نهار و شام نرویم. آیا این دستور کوچکی است؟
دنباله آیه:
(إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا)
یعنی برای خوردن غذا، (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید؛ اما هنگامی که دعوت شدید داخل شوید؛ و وقتی غذا خوردید بروید و ننشیند و حرف نزنید.
آیا این دستور که بما یاد میدهد چگونه وقت خود و یگران را تلف نکنیم، آیا دستور کوچکی است ؟
و کمی جلوتر آیه بما یاد میدهد که حیا و احترام به میهمان مهمتر است از خسارت و از دست دادن وقت .... آیا این دستوراتی بیفایده است؟ یا همه اینها مکارم اخلاق است؟
کلمه به کلمه فایده آیه را نمینویسم زیرا مقاله طولانی میشود.
اما این که میگویید با زنان پیامبر عروسی نکنید: (وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدً)بی فایده است چون الان زنی نیست تا کسی عروسی کند.
هم فوایدی برای زمان ما دارد، فایده اش باطل کردن دلایل منکرین حدیث است!! تعجب نکنید!با دقت بشنوید:
ما با شما منکرین حدیث نیز با همین جمله احتجاج میکنیم و میگوییم آیا قرآن را قبول دارید؟ پس چه معنی دارد که الله یک بیوه زن 18 ساله ( حضرت عایشه ) را از عروسی منع کند، در حالیکه فرزندی هم نداشته، شما در جواب به زندیقان که از شما می پرسند:
محمد زبانم لال و خاکم به دهان خود پسند بوده که با یک دختر 9 ساله عروسی کرده و بعد از ده سال که مرگش را نزدیک دیده، باز به او اجازه عروسی هم نداده چرا ؟!
شما در مقابل زنادقه جوابی ندارید جز اینکه پی در پی عقب می نشینید و میگویید عایشه 9 ساله نبوده.
هرچند این سخن شما بنوبه خود، مصداق آین ایه و در خور سرزنش است
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ ﴿الحج: ٣﴾
گروهی از مردم، بدون هیچ علم و دانشی، به مجادله درباره خدا برمیخیزند؛
اما با این وجود، زیاد کردن سن عایشه نیز درد شما را دوا نمیکند چون نمیتوانید سنش را از 27 سال زیاد کنید زیرا دیگر نمیتوانسته هم سن پدرش باشد!!!!
و باز زنادقه شما رها نمیکنند و میگویند:
قبول!! عایشه در 37 سالگی بیوه شده، چرا این ظلم را پیامبر در حق او، مرتکب شده ؟ مگر سن 37 ساله شهوت ندارد و همدم نمیخواهد؟
چواب شما چیست؟ هیچی!
اما جواب ما این است:
الله به خاطر این دستور داد که عایشه18 ساله شوهر نکند چون در آن زمان دوربین فیلم برداری و دستگاه ضبط و صدا نبود،
و برای باقی ماندن سنت پیامبر، پیامبر 53 ساله با عایشه 9 ساله عروسی کرد تا او در بهترین سن یادگیری و در مهم ترین سالهای پیامبری، در خانه ایشان باشد و و به او فرزندی هم نداد تا متوجه کار خودش (ثبت سنت) باشد و اجازه شوهر بعد از مرگ شوهر را نیز به او نداد تا تماما متوجه امر عظیم اشاعت سنت باشد و تقریبا نیم قرن بعد از وفات پیامبر به او عمر داد تا فرصت کافی برای اینکار( (پخش سنت را) داشته باشد او را از خواستن دنیا و زینت منع کرد تا حواسش پرت نشود، پس حفظ سنت اینقدر مهم بود که الله عایشه را فدا کرد همانطور که حضرت حمزه را برای حفظ دین فدا کرد.
پس این آیه ای که شما سعی میکنید از آن استفاده کنید در حقیقت برای این در قرآن آمده تا دهان منکرین حدیث را بدوزد چون الله عالم غیب و شهاده است و میدانسته مخلوقاتش حرفهای عجیبی خواهند زد.
اگر بگویید تفسیر شما درست نیست، پس باید این سوال را جواب دهید که چرا الله به زنان پیامبر (زبانم لال) ظلم کرده است و آن بیچاره ها را از ازدواج و زینت دنیا منع نموده است؟!!
6 – اگر تفسیر شما را بپذیریم یعنی بگوییم آیاتی که در آن (یا ایها النبی) بکار رفته مربوط بما نیست پس این دستور مهم اسلام، تشویق مردم به جهاد را تعطیل کرده اید زیرا آیه میگوید:
(یا أَیهَا النَّبِی حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ یكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یغْلِبُوا مِائَتَینِ)
ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه میکنند؛
خلاصه اگر تفسیر شما را بر آیات منطبق کنیم اسلام تعطیل میشود و این همان سخن اول من است که گفتم گروه منکرین حدیث در طول تاریخ نه کارنامه ای داشته اند نه دارند و نه خواهند داشت. چونکه نه با مسلمانان هستند نه با کافران..... و در هر وادی سرگردانند.
البته سخنان زیبایی نیز دارند، اما برنامه آنها کامل نیست زندگی مرده ها و زنده های آنها بما میگوید که کارشان یک عیب بزرگ دارد.
و امیدوارم اندرزگو را دشمن نپندارید.
7 – فقط به یاد شما میاورم که این نظریه عجیب (بیکاره بودن آیاتی که لفظ نبی در آن بکار رفته) یک نظریه جدید است و در طول تاریخ هیچ مسلمانی عقلش به این قد نداده غیر از شما چند نفر؟!
نگویید که دیکتاتوری پیروان حدیث اجازه قد علم کردن به کسی نداده، زیرا از تاریخ بما داستان کسانی رسیده که ادعای خدایی داشتند اگر این نظریه در تاریخ میبود حتما بما میرسید ولو بصورت انکاری خبری بما میرسید
آیا قرآن را همین شما چند نفر میفهمید؟!! این چگونه کتاب مبین و ساده ای است؟ این که معما و چیستان است!
8 - و در مورد آیه: (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّـهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّـهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا) ﴿النساء: ٦٤﴾ در مقاله زیر نشان دادم که چرا تفسیر شیعیان سوء استفاده است اینجا را ببینید:
www.islamtxt.net/content/question/372
البته آیه کاربردهای جانبی دارد نه اینکه بی فایده باشد
و درباره حکم (درود فرستادن بر پیامبر ) جداگانه مینویسم
محمد باقر سجودى
- 9351 بازدید
- نسخه چاپی
دیدگاه ها
بنام خداوند بخشنده
بنام خداوند بخشنده ومهربان
دوست عزیزم چرا خودت را اذیت می کنی من کسی نیستم چند بار هم گفتم اگر کسی برایش سوالی یا شبهه ای پیش آمد حتما باید جزء یک گروهی باشد باید آن شبهه را حل کرد آنهم با دلیل قانع کننده نه اینکه فقط متهم کرد چرا چاقو به سمت هم نشانه می رویم در حالیکه در قران مدام به نیکو سخن گفتن سفارش کرده است واینکه شیطان می خواهد بین ما دشمنی بیاندازد متاسفانه باشیعیان هم بحث می کنیم برچسب وهابیت می خوریم آخر چرا وقتی بحث به بن بست می خورد برچسب می زنیم بیاییم برای رفع شبهه فکر ی بکنیم حال نظرات من :که تمام سعی من این است که خارج از عقل وقران حرفی نزنم
تمامی بحث روی حدیث وصحت وسقم آن است ما سه نوع حدیث داریم یک نوع آن که با آیات قران خصوصا محکمات (احکام) قران در تضاد است که باید آنها را سوزاند ومطمئن باشید از شیطان است گروه دوم احادیثی که با تدبر در قران یک سری مسائل قرانی را باز نموده اند نمونه اش حدیثی از امام محمد باقر در باره خلقت انسان که از آن حدیث به اینکه ما همه ذراتی از وجود آدم بودیم پی می بریم که می توان به استناد به آنها قران را بهتر فهمید ولی اصل قران مهمتراست احادیث نوع سوم آنهایی که دقیقا حکم آنها با آیات قران مطابقت دارد که ما با اینها هم مشکلی نداریم ولی حکمش از قران خارج نگردیده است چون حکم فقط از آن خداست وطبق آیه ای دیگر در سوره کهف می فرماید
ولا یشرک فی حکمه احدا در حکمش هیچ کسی را شریک قرار نمی دهد اگر خداوند می فرماید حکم خدا وحکم رسول یعنی اینها یکی هستند
برای روشن شدن موضوع مثالی میزنیم
از همان مثالهای خودتان استفاده می کنیم مثلا ایران یک فرستاده (رسول )را به کشوری دیگر اعزام می کند تا پیغام مقام معظم رهبری را برای سران کشوری دیگر برساند آیا این رسول باید دقیقا پیغام ایشان را برساند آیا می تواند از خودش چیزی اضافه یاکم کند
رسول یعنی امین یعنی کسی که حق ندارد از خودش اضافه یا کم کند باید دقیقا پیغام برساند
هيچ بشرى را نسزد كه خدا به او كتاب و حكم و پيامبرى بدهد سپس او به مردم بگويد به جاى خدا بندگان من باشيد ولکن باشید ربانیین به آنچه از کتاب می آموزید به آنچه درس فرا می گیرید ونیز امر نمی کند شما را که بگیرید ملائکه وپیامبران را ارباب آیا امر می کنند شما را به کفر بعداز اینکه مسلمان شدید؟سوره آل عمران آیه 80
سوال دیگر آیا شما قبول دارید پیامبرانی که کتاب داشتند محدود بودند واینها رسول الله بودندوبقیه رسولان ، کتابهای این پیامبران را ترویج می کردند وطبق آن آیه از قران ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر به زبان قومش آیا حضرت محمد (ص)برای ایمان آوردن کشورهای همسایه خودش راهی آن کشورها می شد یا رسولانی می فرستاد طبق این آیه از قران باید رسول همزبان هر قوم باشد ویا آیه دیگر که می فرماید ما این قران را فرستادیم عربی تا تو بیم کنی مکه واطراف آنرا تازه باید آن رسول درمیان هر امت باشد چرا که شیطان بیکار نمی نشیند دوباره می گویم وقتی در عرض 10 روز از غیبت موسی به کوه طور شیطان دین را 180 درجه چرخاند آیا برایش غیر ممکن است که بعداز 1400 سال آنرا عوض نکرده باشد خودتان هم در بعضی مسائل شاهدید
شما می گویید این گروه سخنان زیبایی می گویند اولا عرض کردم من متعلق به هیچ گروهی نیستم من فقط در پی کسب آگاهی خودم هستم ولی اگر حرفهای ما زیباست چون من از خودم نمی گویم هرچه می گویم از قران است وهرچه زیباییست متعلق به قران است نه سخنان من من خاک پای شما هم نیستم ولی این صحبت شما مرا یاد قضیه ای انداخت زمانی که حضرت محمد (ص) به پیامبری رسید وکلام قران را برای مردم بیان می فرمودند مردم عادی چون کلام خداوند بسیار زیبا بود وپیامبر بدون کم کاست آنرا برای مردم تلا وت می کردند راحت ایمان می آوردند سران مذاهب پیشین برای اینکه مردم را بتوانند به هرراهی که دلشان خواست بچرخانند وبدین وسیله احادیثی از پیامبران پیشین را ملاک کار خود قرار داده بودند ومی دیدند مردم با عقلشان به طرف کلام وحی می روند به پیروانشان می فرمودند وقتی او قران می خواند گوشهای خودتان را بگیرید که مبادا کلامش روی شما اثر بگذارد شما می گویید من بدون دلیل می گویم که منظور از هر رسول محمد نیست بدون هیچ گونه تعصب خودتان در یک جای خلوت بنشینید وقضاوت کنید چه کسی می خواهد به زور بگوید همه رسولان محمد است وچه کسی بادلیل می گوید همه رسولان محمد نیستند بله منظور از بعضی رسولان محمداست من منکر این قضیه نیستم ولی منظور از همه رسولان محمد نیست ولی شما می گویید منظور از همه رسولان محمداست
در ضمن من هیچ گاه نگفته ام بعضی آیات قران بیفایده است چرا از خودتان حرف در می آورید من گفتم دستورات متعلق به این آیات برای آنزمان بوده است مثلا اگر گفته با زنان پیامبر اردواج نکنید برای اینکه به امتهای بعدی برساند که کسی نخواهد بگوید من پسر پیامبرم اگر دقت کرده باشی این را قبلا هم گفتم ولی شما برداشتتان این بود که من گفتم آیات قران بیفایده است مرا ببخشید که باعث می شوم شما فکر بد کنید
در آخر من یک سوال از شما دارم ودوست دارم آنرا بگویید می گویند پرستش فقط مخصوص خداست یا حکم فقط از آن خداست معنی پرستش چیست که فقط از آن خداست ؟ ما چکار کنیم که برچسب مشرک ودیگر پرست را نخوریم؟
وسوال دوم در ارتباط با نمازی ست که شما علاقمند بودید نماز سخن گفتن ما با خداست پس چگونه است که در نماز به خدا می گوییم بگو خدا یکی است خدا بی نیاز است یعنی ما به خدا می گوییم بگو خدا یکی است یا در سوره های دیگر می گوییم ما قران را در شب قدر نازل کردیم تو چه می دانی که شب قدر چیست یا تو چه می دانی که قارعه چیست آیا سزاوار است ما به خدا بگوییم تو چه می دانی تو نمی دانی و....
اجازه بدهید در یک باره
اجازه بدهید در یک باره بحث
اجازه بدهید در یک باره بحث کنیم تا به نتیجه برسیم
شما آیه:
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ
ما هیچ پیامبری را، جز به زبان قومش، نفرستادیم؛ تا برای آنها بیان کند؛
را درست تفسیر نکردید، ترجمه صحیح از نظر ما این است:
الله بر خود واحب کرده که هر پیامبری که فرستاد ،هرجا که فرستاد، آن پیامبر باید به زبان قومی که خود پیامبر به آن تعلق دارد کتاب بیاورد این شرط الله است.
یعنی این نمیشود که بهاءالله که ادعای پیامبری داشت و خود مازندرانی بود ، بزبان عربی یا فارس وحی بیاورد!! یا آقای ( میرزا باب الله) اهل شیراز باشد ، و بلهجه مردم مکه کتاب بیاورد این معنی آیه است یا این درست نمیبود اگر حضرت محمد بزبان فارسی یا بلهجه مردم یمن قران میاورد.
اما شما نتایجی عجیب گرفتید که ربطی به معنی آیه ندارد ، مثلا نتیجه گرفتید :
1 - حضرت محمد، رسول مستقیم برای اقوام عجم نیست.
2 - الله (باید) برای هر قومی ،رسولی همزبان با آن قوم بفرستد و فرستاد!
3 - الله برای اقوام مختلف، رسولانی که به زبان قوم خود سخن میگفتند فرستاده و میفرستد
این نتیجه گیری شما نه با معنای ظاهری آیه همخوانی دارد و نه عملا اتفاق افتاده
یعنی در آیه بالا ، الله فاعل است و یک رسول فرستاده
در ذهن شما نیز الله کننده کار است و هزاران رسول را فرستاده! اما عملا الله نفرستاده
بلکه هر عجمی که قران را یاد بگیرد و برود قوم خود را دعوت کند، خود بخود بمقام رسالت میرسد چه الله بخواهد چه نخواهد!!
شما فکر نمیکنید که این معانی که که از قران بیرون کشیدید ، بسیار زننده است؟
برای اینکه به نتیجه برسیم یک نکته یک نکته با شما بحث میکنم ،یعنی پیرامون همین موضوع بمانیم ، به نتیجه رسیدیم برویم سر مساله بعدی
موفق باشید.
با سلام جناب سجودی 1: "با
با سلام جناب سجودی 1:
"با ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک" مربوط به کدام زمان است؟ زمان حیات نبی و یا زمان حال سال 1389 هجری شمسی؟
پس قانون نیست که تمام قرآن مربوط به زمان حال باشد.
با عرض سلام، برادر گرامی أيه
با عرض سلام، برادر گرامی
أيه "با ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک" براي زمان حال نیز است
به این آیه توجه کنید:
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا
مسلما برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.«الأحزاب/21»
بر اساس این آیه ما باید از رسول الله پیروی کنیم و بدون واهمه آیات خداوند را برای مردم بازگو نماییم،