آیا اهل سنت، حدیث را مهم تر از قرآن میدانند؟( سوال جواب با منکران حدیث)3
ناباوران به حدیث میگویند: ما منکر کلیه احادیث نیستیم و فقط سه نوع حدیث را قبول نداریم
1- حدیثی که در جزییات سخن گوید، برای مثال:
گاو بنی اسراییل! یعنی خدا گفته یک گاو قربانی کنید و بنی اسراییل کار را برخود سخت کردند و از رنگش و سنش و چاقی ولاغری گاو حرف زدند ..
و برای خدا مهم نبود که چاق باشد یا لاغر،به همین قیاس خداوند به مسلمانها گفته حجاب را رعایت کنید و آنها در جزییات رفتند که یک مو معلوم باشد حرام است یا دو مو یا سه مو !! این را قبول نداریم که حدیث در جزییات برای ما تکلیف تعیین کند.
2 - در حدیثی که دستور قرآن را بزمین میزند با شما مخالفیم! حدیث متضاد با قرآن را قبول نداریم، خدا میگوید زنا کار را صد ضربه شلاق بزنید، شما میگویید نه !! آنقدر سنگ بزندیش تا که بمیرد! قبول این حدیث کفر است.
3- ما آن حدیثی را قبول نداریم که برخلاف عقل سلیم باشد، مثل حدثیی که میگوید سگ سیاه شیطان است را منکریم.
غیر از این روایات دیگر را قبول داریم.
پاسخ اهل سنت:
باید توجه کنیم که ناباوران به روایات، برای تاریخ و تواتر ارزشی قایل نیستند، اگر برایشان بگوییم که همه دنیا یک صدا و بدون اختلاف، در طول تاریخ گفته اند که پیامبر مرد زانی متاهل را سنگسار کرده اند، نمیگویند پیامبر اشتباه کرده است.
میگویند همه شما دروغ میگویید!
اگر همه ما بگوییم که پیامبر فرموده موی زن باید بعد از دستور حجاب، پوشیده باقی بماند نمیگویند پیامبر نادرست گفته !
میگویند تاریخ شما را قبول نداریم محال است محمد در جزییات حرف بزند، و محال است بر خلاف عقل سلیم بگوید سگ سیاه شیطان است!
ناباوران به احادیث، اصلا برای پیامبر نقشی برای قانون گزاری برای بعد از وفات، قایل نیستند !
پس سخنان پیامبر برای آنها در حد سخنان یک فیلسوف است، که قابل قبول یا قابل رد است، بنابراین وقتیکه میگویند ما با همه احادیث مخالف نیستیم،منظورشان این نیست که با آنهایی هم که موافقند، با همان شیوه ای برخورد میکنند که ما ایمان داریم، نه! بلکه اگر شیوه بهتری یافتند رهایش میکنند.
مثلا پیامبر فرمود:
هرکس گدایی کند و از مردم نیاز های خود را بخواهد،الله او را فقیر میکند ( او کما قال )
ما این را همپایه وحی میدانیم و درخواست بیجا نمیکنم،
اما منکر حدیث شاید از این جمله خوشش بیاید، اما رد عمل او مثل ما نیست، اگر مصلحت دید، حاجات خود را از مردم تقاضا کند، در این گناهی نمیبیند و باور نمیدارد این کار، فقیرش میکند!
طبعا در قاموس ما، این نوع قبول داشتن حدیث؛ با قبول نداشتنش؛ یکسان است، این نوعی بازی با کلمات است.
و حالا بپردازیم به انواع روایاتی که علنا میگویند قبول نداریم:
1 - میگویند جزییات را قبول نداریم، حرفشان این معنی را دارد که الله گفته نماز بخوانید اما نگفته چگونه بخوانید، پس مهم نیست که چگونه بخوانیم، فقط باید از چهارچوب قرآن خارج نباشد !
این طرز فکر یعنی مرگ دین، و عملا این گروه هرگز تبدیل به گروه نمیشوند، تا وقتی که به جزییات اهمیت بدهند، آنها فقط بصورت یک پارازیت در عالم اسلام باقی میانند و بس!
اما ما میگوییم که جزییات را رسول الله بیان میکند و دلیل، آیاتی است که ما را امر به پیروی از ایشان کرده است!
دلیل ما قرآن است، اما منکران حدیث؛ که ما را به دشمنی با قرآن متهم میکنند؛ خودشان با دزدیدن معنی اطعیوا الرسول، میگویند منظور قرآن از پیروی از رسول یعنی پیروی از ترجمه کننده قرآن، خودشان ضد قرآن هستند.
و دیگر اینکه بعد از قرآن،دلیل ما عقل است .یعنی ما میگوییم مردم مدینه، مردمی که پشت سر رسول الله، نماز را میخوانند و جزییات را میدیدند و میشنیدند که رسول الله میگفت:
«مثل من نماز بخوانید»
و دیدند که رسول الله در نماز ظهر اشتباه کرد و آنرا دو رکعت خواند، و دیدند که ایشان چگونه اشتباه خود را جبران کرد، آیا آین معقول است که این مردم، وقتی که در نماز خود اشتباه کردند از رسول الله پیروی نکنند؟ و بگویند جزییات است و کار رسول حجت نیست؟ !!
یا بعد از مرگ ایشان، کارشان را حجت ندانند یا که برای فرزندان و نوه های خود، حجت ندانند ؟ و بگویند وقتی در نماز اشتباه کردیم تحت هیچ قانونی نیستیم بلکه در هیچ چیز تحت قانون واحدی نیستیم ؟
اگر معقول است برای شما معقول است!
از نظر ما با توجه به آیه اطعیوا الرسول، معقول همان است که تا روز قیامت همانطور سجده سهو کنیم که رسول الله کردند ما دلیل از قرآن وعقل داریم و شما هیچ دلیلی ندارید جز مجادله های رکیک!
2 – اما اینکه میگویند حدیث متضاد با قرآن را قبول نداریم، درست است ما؛اهل سنت؛ هم قبولش نداریم، اما سنگسار زنا کار، جایگزین صد ضربه شلاق نشده، ما فقط میگوییم که در آیه ذکر نشده که این مجازات فقط برای مجرد است و این را پیامبر تشریح کرده اند.
هان اگر آیه میگفت مجرد باشد یا متاهل، 100 ضربه شلاق بزنید،حق داشتید بگویید که این حدیث مخالف قرآن است.
اما ما حدیث سنگسار را در سایه خاموشی قرآن و در بسته بندی زیبایی (تتواتر و خبر قطعی و یقین و متفق علیه) بشما هدیه میکنیم، همراهش هم صد آیه قرآن را که رسول الله مطاع است باید از او اطاعت کنیم را بشما میگوییم !
باز شما میگویید این حدیث، خلاف قرآن است؟
نه ! بلکه انکار شما خلاف قرآن و خلاف عقل سلیم است!
شما یک پیامبر خیالی را قبول دارید یا یک پیغمبر تاریخی را؟
وانگهی اگر ما قبول کنیم که همه این روایات دروغ است ! و همه متفق بر دروغگویی شده اند! پس باید حرف رشاد خلیفه را قبول کنیم که میگوید که همه مسلمانان یکصدا دو آیه را به قرآن اضافه کردند. و با دلیل های ریاضی این را ثابت هم میکند ؟؟؟؟!!!
و در این صورت، حق با منکران قرآن فعلی است یعنی طبق نظر شما، جلوی ما دروغگویانی هستند که متفقا و متحدا، قانون صد ضربه شلاق را ( بلکه هزاران قانون دیگر را )تغییر داده اند، اگر اینطور باشد،ما از این دروغگویان متحد و متفق ، هیچ چیز را نباید قبول کنیم و متاسفانه قرآن هم توسط همین دروغگویان متفق و همدست، بما رسیده، پس شاید متفقا آیاتی را به آن اضافه یا حذف کرده اند!! و بعد برای محکم کاری نوشته اند این قرآن قابل تحریف نیست!!
بنابر این از لحاظ استدلالی و عقلی، و از همه مهم تر به صد دلیل قرآنی ( دلیل قرآنی در پیروی از رسول الله )انکار حدیث سنگسار و امثالهم، انکار خود قرآن است و این انکار شما در حقیقت، مخالفت با قرآن است.
3 – اما حدیثی که خلاف عقل باشد را قبول ندارند، ما هم قبول نداریم منتهی ما میگوییم هیچ حدیث صحیحی بر خلاف عقل نیست ( دقت کنید به لفظ حدیث صحیح )
بلکه از این بیشتر ما میگوییم هزار بار صدق حدیث صحیح، با پیشرفت علم ثابت شده و این بهترین دلیل است که بقیه هم ثابت خواهد شد و یعنی ثابت خواهد شد که سگ سیاه شیطان است!
هان اگر شما ثابت کردید سگ سیاه، فرشته است،یا یک سگ معمولیست آنوقت حرف بزنید! فعلا مساله پا در هواست!!
اما ما برای این قبولش داریم، چون همان کتابی که از قول رسول نوشته سگ سیاه شیطان است، ایضا از قول ایشان نوشته:
سیاه دانه شفا است و این درست در آمد نوشته، یهود در فلسطین جمع میشوند این درست در آمد،
نوشته روزگاری عربستان سبز بوده این درست در آمد
نوشته باز سبز میشه داره درست در میاید
نوشنه یهود در فلسطین دیوار میسازند دارند میسازند
نوشنه اینترنت پیدا میشه درست در آمد
پس ما حق داریم به این کتاب حدیث اعتماد کنیم
حالا شما یک موضوع را ثابت کنید که حدیثی نادرست بوده،بعد با ما بحث کنید!
مثلا ثابت کنید در حدیثی صحیح گفته شده خورشید نمیگردد و حالا عکسش ثابت شد !
و هرگز نمیتوانید ..... وَلَنْ تَفْعَلُوا
شما درباره سگ سیاه چه میدانید؟ مخالفت با ناشناخته ها نشانه عقل نیست؟
الله همه ما را بیشتر هدایت کند آمین
محمد باقر سجودى
- 8017 بازدید
- نسخه چاپی
دیدگاه ها
پناه می بریم به خدا از شر
پناه می بریم به خدا از شر شیطان رانده شده روی آوردیم به سوی پروردگار آسمانها وزمین وما از مشرکین نیستیم بنام خداوند بخشنده ومهربان
داره بحث جالب می شه تا حالا فکر می کردیم نژاد پرستی در انسانها ست نمی دانستیم سگهارو هم شامل می شه بیچاره سگهای سیاه ولی یک سوال خداوند به شیطان مهلت داد که تا روز قیامت انسانها را گمراه کند ولی مثل اینکه سگهای سیاه رو می شه کشت من خودم از اول عمرم چند تا جنازه سگ سیاه رو دیدم ولی نه .....تازگی ها سگ سیاهی نمی بینم نکنه نسلشون رو منقرض کردید .......
واما شفای سیاه دانه : مرضهای معمولی عوام یا در اثر پرخوریست یا کم خوری سیاه دانه برای تعدادی از کسانی که چربی بالا دارند اونهم باید بهشون بسازه بخورند شفا پیدا می کنند پس ببینید سیاه دانه همیشه شفا نیست چه بسا برای افرادی سم باشه ولی عسلی که در قران نام برده هم برای پرخورها شفاست وهم برای کم خورها پس ببینید چرا قران به این قشنگی را رها می کنید وبه احادیثی که باید هنوز ثابت شود روی می آورید لطفا حدیث اینترنت را برای ما بنویسید
واما در مورد رسول ببینید خداوند محمد (ص) را برای بیان قران انتخاب کرد چون واقعا امین بود ودقیقا قران را بیان می کرد و اینکه در قران لفظ قل وجوددارد به این معناست که بگو
خدا یکی است ووقتی محمد(ص) هم می گفت بگو خدا یکی است این رسالت را به همه می داد یعنی هر کسی که می شنود حکم رسول یا پیغام رسان به دیگران را پیدا می کند همه بگویند بگو خدا یکی است اینجا همه حکم رسول پیدا می کنند چون لفظ بگو دارد اگر آیه بود که محمد می بایست به مردم بگوید خدا یکی است ومحمد هم باز نمی گفت بگو خدا یکی است می گفت مردم خدا یکی است بله حق با شما بود وفقط رسالت مخصوص محمد بود ولی محمد باز گفت بگویید خدا یکی است وباز هرکسی که می شنود باید به دیگران بگوید بگو خدا یکی است واین سلسله وار ادامه دارد وهمه باید مثل رسول عمل کرده ورسالتشان را به دیگران برسانند واینکه خداوند فرموده ما نفرستادیم هیچ رسولی مگر به زبان قومش اگر بخواهیم بدون کم وکاست معنی کنیم همان برداشتی می شود که ما کردیم اگر نه بخواهیم به آن اضافه کنیم برداشتی می شود که شما کردید یعنی هر رسولی بر اساس زبان کتابش مبعوث می شود معنی که شما کردید امانت آیه را حفظ نکردید و این گناهیست نابخشودنی مواظب باشید مواظب باشید!! امین باشید معنی آیه بدین صورت است ما نفرستادیم هیچ رسولی مگر به زبان قومش واز نظر قران همه مردم حکم رسالت را دارند وباید آنرا به گوش دیگران برسانند چون رسالت اصلی وپیغام اصلی همه پیامبران همان توحید است که در سوره توحید آنرا بیان می کنیم که به همه می گوییم (رسالت گفتن)به دیگران را انجام دهید بگو خدا یکی است همه به یکدیگر بگویید بگویید خدا یکی است هر کس می شنود به دیگران هم برساند وبه آنها هم بگوید که بگویید خدا یکی است همه بگویید خدا یکی است
شما هم باید این رسالت را انجام دهید بگویید خدا یکی است
مواظب حملات شیطان از سمت راست باشیدبخدا قسم ما هم شما را دوست داریم ودر حقیقت اینجا آمده ایم تا حقیقت را بفهمیم چون در بحث علم انسان بیشتر می شود واگر واقعا دلیل قانع کننده ای که هم عقل آنرا می پسندد وهم قران برایم بیاورید مطمئن باشید من از راهی که می روم برمی گردم تعصبی ندارم که چشم وگوش بسته چیزی را قبول کنم توقع هم نداشته باشید نظرات شما را هم چشم وگوش بسته بپذیرم حتی قران هم فرموده آیات قران را چشم وگوش بسته قبول نکنید چه برسد به حدیثی که اصلا سندیتی هم ندارد در جایی گفتید این گروه جزء هیچ گروهی نیستند من متوجه نشدم فرق بین این دو کلمه گروه در چیست ؟ ثانیا بله من هم گفتم اصلا من جزء هیچ گروهی نیستم وفقط برای کسب آگاهی بحث می کنم توقعی هم ندارم دیگران بپذیرند خودشان باید بین خودشان وخدای خودشان قضاوت را به دست بگیرند در ثانی قران در جای جای آن با گروه گروه شدن وفرقه فرقه شدن مقابله کرده وهمه را امر به چنگ زدن به رسیمان الهی کرده وهمه را به وحدت دعوت کرده است شاید بخاطر همین موضوع است که هیچ وقت افرادی که نظریاتی مثل من دارند در پی درست کردن تشکل وگروهی نیستند چون قران با گروه گروه شدن مخالف است
محسن عزیز سلام کشتن مار و در
محسن عزیز سلام
کشتن مار و در دست گرفتن بلبل نژاد ،پرستی نیست ، این عمل مطابق ندای فطرت است
از نظر ما ، کشتن سگ سیاه، مثل کشتن مار است ، فقط یک فرق است:
ضرر مار شناخته شده است ضرر سگ سیاه فعلا از امور غیب است. و رسول الله پیشاپیش بما شناسنده اند
شما آنوت حق اعتراض دارید که
یا ثابت کنید سگ سیاه بیضرر است
یا ثابت کنید راوی حدیث دروغگوست
یا ثابت کنید که رسول الله ینطق عن الهوی ( سخن بیهوده میگوید
مخالفت با ناشناخته ، عاقلانه نیست، هفته قبل با یک ملحد بحث داشتم درباره یاجوج و ماجوج... واو قران را مسخره می کرد.
گفتم آنوقت حق داری تمسخر کنی که زیر زمین را خوب گشته باشی در حالیکه فقط دو چاه ناتمام به درون زمین زدید چه حق داری منکر شوی؟
همین سخن برای شما هست هر وقت ثابت شد یاجوج نیست و یا سگ سیاه چون بقیه است آنوقت عتراض کنید اما حالا انکار قران یا حدیث نامعقول است
عادتم این است که درباره یک موضع بحث کنم تمام شود برویم سر مبحث بعدی
موفق باشید
منظور من از نژاد پرستی رنگ سگ
منظور من از نژاد پرستی رنگ سگ بود نه ماهیت سگ چون شما نگفتید سگ شیطان است گفتید سگ سیاه شیطان است
در ثانی اگر کمی با دقت بیشتری خوانده بودید متوجه می شدید که من ثابت کردم سگ سیاه شیطان نیست البته شاید اشکال از بد توضیح دادن بنده باشد که مطلب را درست نمی رسانم به هر حال ببخشید دوباره برایتان عرض می کنم خداوند به شیطان مهلت داد تا قیامت زنده بماند که انسانها را گمراه کند ولی سگ سیاه را راحت می توان بقول خودتان کشت پس چون شیطان را نمی توان کشت واو از مهلت داده شدگان است پس سگ سیاه شیطان نیست در باره یاجوج وماجوج هم اگر مایل باشید بحث می کنیم که زمانی کسی مسخره کرد تحویلش دهید چون تمامی مسائلی که در قران مطرح شده است با کمی تدبر وکمک خواستن از خداوند ثابت می شود لزومی ندارد صبر کنید این احادیث است که آسمان را به زمین می چسباند آنگاه باید بروی ودرستش کنید ومعمولا وعده سرخرمن می دهند که صبر کن ثابت می شود
مخلص شما
دشمنی نداریم با نوعی سگ که
دشمنی نداریم با نوعی سگ که سیاه است دشمنیم مثل ذشمنی با عقرب
شیطان یکی نیست آینهم آیه
وَمِنَ الشَّیاطِینِ مَنْ یغُوصُونَ لَهُ
و گروهی از شیاطین برای سلیمان غواصی میکردند؛
اینجا دارند شیاطین به حضرت سلیمان خدمت میکنند
وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیاطِینِ
و بگو: «پروردگارا! از وسوسههای شیاطین به تو پناه میبرم!
و از جمله این شیاطین گوناگون یکی هم سگ سیاه است ! به قران آیا اعتراضی دارید ؟
با تشکر
سلام دوست عزیز ولی هیچ جا
سلام دوست عزیز
ولی هیچ جا نگفته شیطان کشته شد در قران تاکید شده است که به شیطان مهلت داده شده است در حالیکه شما سگ سیاه را مثل عقرب می کشید ولی شیطان را نمی توانید بکشید چون او از خدا مهلت گرفته که تا قیامت زنده باشد وفریب دهد خداااااااااااا !!!!!!!!!!!دیگه نمیدونم چه جوری بگم متوجه شوند
درثانی صددرصد مطمئنم این حدیث از خود همان شیطان است تا بجای اینکه شیطان را در انسانهای خیر خواه ببینید اورا در نقش سگی سیاه ببینید وشما را غافل کند بله عزیز من شیطان اگر بخواهد گمراه کند هیچ گاه به شکل وشمایل زشت بر شما ظاهر نمی شود او بشکل بسیار زیبا ومورد پسند شما وارد می شود اگر شیطان برای آدم بصورت سگی سیاه ظاهر می شد او فریبش را نمی خورد. شیطان برای آدم به شکل خیرخواه پیش آمد که بگوید من برای تو خیرخواهم اگر می خواهی ثواب ببری اینکار را انجام بده مثالی برایت می گویم یک مداحی روزی بالای منبر رفت وگفت ای مردم اگر قبول دارید علی صاحب قیامت است پس گناه کنید که او بخشنده است شب در خواب می بیند که بلا تشبیه علی براو ظاهر شده است وبا چهره ای مظلوم وزجر کشیده از غم همسرش زهرا که به او می گوید به مردم بگو اگر قبول دارید علی صاحب قیامت است از علی شرم کنید وگناه نکنید ببینید این شیطان موذی چقدر زرنگ است چون می داند تنها گناهی که قابل بخشش نیست شرک است ولی هر گناهی را خداوند می بخشد در نتیجه بصورت تفرقه انگیز که از غم همسرش زهرا چهره اش گرفته بر این شخص ظاهر می شود وبرای اینکه شرک را جا بیندازد گناه را فدای آن می کند که دیگر هر کسی این مطلب را شنید برایش حجت کامل شود که علی صاحب قیامت است نه خدا
آیا فکر کرده اید چرا بعضی شیعیان به راهشان اینقدر مطمئنند فقط به خاطرچنین خوابهایی وخیالاتی است که فکر می کنند با ائمه در تماسند
بعضی وقتها نور می بینند که در حقیقت شیطان از آتش بی دود یا همان نور است که می تواند بعضی وقتها بصورت نور در مجالس ظاهر شود ومردم را به راهی که می روند مطمئن سازد
جن هیچگاه به شکل عادی خود بر
جن هیچگاه به شکل عادی خود بر انسانها ظاهر نمی شود(الا قلیلا)جن به چندین شکل خود را در می آورد و یکی از این اشکال سگ سیاه است.
و شیطان نیز خود جن است. = إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ = ابلیس که از جنیان بود.(کهف:50)
پس من باب سد الذرایع گفته شده سگ سیاه شیطان است ... و الله اعلم
ای آیت حق بی خبران را خبری کن.
ابوبكر وار باشيد جناب mohhsen
ابوبكر وار باشيد جناب mohhsen و اگر نیستید ما به آنچه رسول خدا فرموده ایمان داریم و این گفته رسول خدا را قبول داریم «اين، براي من و ابوبكر و عمر قابل باور است........»
به همين خاطر گفتهاند: «اگر ايمان ابوبكر رضي الله عنه در مقابل ايمان تمام مؤمنان مورد سنجش و ارزيابي قرار گيرد، ايمان ابوبكر رضي الله عنه برتري مييابد.» باري رسولخدا از صحابه پرسيدند: «آيا كسي از شما خوابي ديده است؟» شخصي گفت: «من خواب ديدم ترازويي از آسمان فرو آمد و شما وابوبكر رضي الله عنه در آن ترازو وزن شديد و كفهي شما برتر از ابوبكر گرديد؛ سپس ابوبكر و عمر رضي الله عنهما سنجيده شدند و ابوبكر سنگينتر شد؛ بعد از آن عمر و عثمان رضي الله عنهما وزن شدند و كفهي عمرسنگينتر شد و سپس ترازو به آسمان رفت.» رسولخدا اين خواب را بدينگونه تعبير فرمودند: «(اين خواب، نشانهي) خلافت نبوت است (كه نوع حكومت پس از پيامبر، خلافتي بر منهج او ميباشد) و سپس خداوند، ملك و پادشاهي را به هر كس كه بخواهد، ميدهد.»1
ابوهريره ميگويد: يك بار رسولخدا پس از نماز صبح رو به مردم كرده و فرمودند: (بينما رجل يسوق بقرة له، قد حمل عليها التفتت إليه البقرة فقالت: إنّي لم أخلق لهذا، إنّما خلقت للحرث.) يعني:«شخصي بر پشت گاوش بار نهاده بود و او را به جلو ميراند؛ گاو رو به صاحبش كرد و گفت: من، براي اين خلق نشدهام؛ بلكه براي شخمزدن آفريده شدهام. » مردم از روي شگفت و تعجب گفتند: سبحانالله! آيا ميشود گاوي سخن بگويد؟ رسولخدا فرمودند: (فإنّي اؤمن به و أبوبكر و عمر و بينا راعٍ في غنمه عدا عليه الذئبُ فأخذ منها شاةً فطالبه الراعي حتّي استنقذها منه، فالتفت إليه الذئبُ فقال له: من لها يوم السبعِ، يوم ليس لها راعٍ غيري؟) يعني: «اين، براي من و ابوبكر و عمر قابل باور است.» و باز فرمودند: «چوپاني درميان گوسفندانش بود كه گرگي به ميان گوسفندان جست و گوسفندي گرفت؛ چوپان در پي گرگ رفت و گوسفند را (از چنگالش) رهانيد. گرگ، به چوپان گفت: چه كسي روز سبع2 را در پيش دارد؟ همان روزي كه چوپاني جز من نيست.» مردم گفتند: «سبحانالله! گرگي سخن بگويد؟!»رسولخدا فرمودند: (فإنّي اؤمن به و أبوبكر و عمر. و ما هما ثمَّ) يعني: «من و ابوبكر و عمر به اين باور داريم.در حاليكه در آنجا حضور نداشتند»3
1 ابوداود، شمارهي 4634؛ ترمذي، شمارهي2288
2. شرح اين حديث را در صحيح مسلم بشرح النووي ج8 ص132 چاپ دار الفكر به سال 1415 هجري بنگريد
3 روايت مسلم، شمارهي2388