آیا حضرت عایشه حق نداشت اجازه دفن حضرت عمر را در اتاق رسول الله صلى الله عليه و سلم بدهد؟
شیعه میگوید:
عمر بن خطاب بعد از زخمی شدن، از عایشه اجازه خواست كه در كنار پيامبر خدا و رفيقش ابوبكر به خاك سپرده شود.
اى كاش عمر ،دليل اجازه اش از عايشه را براى ما بيان مى كرد. آيا حجره پيامبر خدا ص به عايشه به ارث رسيده و او مالك آن شده بود؟! و اگر چنين است پس اين حديث منسوب به پيامبر ص چه مى شود : «نحن معاشر الانبياء لانورث ما تركناه صدقه» [ما پيامبران چيزى به ارث نمى گذاريم و هر چه از ما بجا بماند صدقه است]؟! همان حديثى كه برخى با دست آويز قرار دادن آن، فدك را از صدّيقه طاهره(عليها السلام) غصب كردند.
بايد دانست كه عايشه تنها حقّ سكونت در آن خانه را داشته و خانه تنها به او منسوب بوده است، و اين موجب مالكيّت نمى شود .
و حكم همسران پيامبر حكم زنان صاحب عدّه است; زيرا آنان پس از پيامبر ص حقّ ازدواج ندارند.
پس عایشه همچون زنان صاحب عدّه، تنها حق سكونت در حجره پيامبر خدا ص را داشته و حقّ تصرّفات مالكانه را نداشته است
حالا جواب سنی ها چیست؟
جواب ما:
اینها همه بهانه گیری های کودکانه شیعه هاست.
با توجه به اینکه حضرت عایشه تمام عمر می باید عده نگه میداشتتند پس تا زنده بودند حجره رسول الله در تصرف و اختیار ایشان بود. پس عمر باید از او اجازه میگرفت.
و بعد از مرگ حضرت عایشه هم ؛چون پیامبران وارث ندارند؛ پس می بایست حجره به بیت المال بر میگشت که همینطور هم شد.
و امیر حق امر و نهی و تصرف در بیت المال را دارد پس کاری خلاف شرع انجام نشده، متصرف در خانه راضی بود؛ امیر را حال هم راضی بود و امیر آینده هم اعتراضی نداشت و مسلمانان هم راضی بودند. پس شما در این وسط چرا معرکه گرفته اید؟ پس کاری خلاف شرع انجام نگرفته!
حالا ما از شما می پرسیم ؛ بله از شما که به قبور خیلی اهمیت میدهید می پرسیم؛ که آیا بهتر نمی بود که رسول الله عوض آنکه روزهای آخر عمر خود را در خانه عایشه سپری کند و همین سبب شد تا در اتاق عایشه دفن شود، آیا بهتر نبود بستر بیماری خود را در خانه علی پهن میکرد تا عایشه دیگر قدرت امر و نهی نداشته باشد؟
و بجای عمر و ابوبکر ، حسن و فاطمه، کنار قبرش دفن شوند؟
وقتی رسول الله به این امر مهم و حیاتی ( از نظر شما مهم) بی اعتنا بودند، پس مجبوریم نتیجه بگیریم که تمام فرضیه های شما درباره خصومت های بین یاران پیامبر، سراسر دروغ است!
دفن شدن کنار قبر رسول الله هیچ فایده مادی برای مرده ندارد و با توجه به اینکه صحابه قبر پرست نبودند پس به خوبی میدانستند دفن شدن کنار قبر رسول الله بدون عمل برایشان فایده معنوی هم ندارد!
تنها یک محبت قلبی به محبوب، صحابه را مشتاق میکرد که کنار قبر رسول الله دفن شوند! پس چرا از این زوایه نگاه نمی کنید که یاران پیامبر او را قلباً دوست داشتند گرنه منافق در هنگام مرگ که دیگر دنبال این حرفها نیست!
اگر صحابه منافق می بودند باید از دفن شدن کنار قبر رسول الله تنفر میداشتند!
این یک احساس است. من و شما از اینکه کنار ابن ملجم یا ابولولو دفن شویم متنفریم! چون دوستش نداریم اگر دوستش میداشتیم قضیه عکس بود!
قضیه صحابه هم همین است.
پس شوق ابوبکر و عمر و عثمان برای دفن شدن کنار رسول الله، تنها و تنها نشانه محبت آنها به پیامبر الله است.
چرا از این زاویه نگاه نمی کنید؟
سوماً:
حضرت عثمان و حضرت حسن هم دوست داشتند و درخواست کردند که کنار رسول الله دفن شوند و در هر دو مورد هم حضرت عایشه راضی بود ولی امیر های وقت اجازه ندادند، پس دیدید که حرف آخر را امیر میزند و حجره عایشه آخرش از آن بیت مال بود و در تصرف امیر .
چهارماً:
شما که اینقدر در حقوق شرعی دقیق هستید و جانماز آب میکشید !! پس بما بگویید که به پشتوانه کدام دلیل شرعی، بهترین زمینها را متصرف شده اید و قبر های مختلف ساخته اید؟
مثلاً خمینی بعد از مرگ فقط 2 متر زمین برای قبرش حق داشت، اما شما صدها هکتار؛ بلکه بیشتر را؛با کدام دلیل شرعی متصرف شدید و برایش بارگاه ساختید؟؟!
در آن زمین ها حق من هم بود آیا اجازه گرفتید؟ آیا از بقیه ملت ایران اجازه گرفتید؟
جواب شما این است که ما ولی امر هستیم و حق تصرف در اموال عمومی را داریم! همین جواب من به شماست که حضرت عمر و عثمان حق تصرف در اموال عمومی را داشتند!
و همانطور که بعدها خلیفه اموی دستور داد خانه همسران پیامبر خراب شود تا مساحت مسجد نبوی گسترش یابد.
پس مسئله ارث منتفی است و رسول الله از خود ارثی باقی نگذاشت و زنان پیامبر مدت عده خود را ،بعد از پیامبر در خانه های ایشان بسر بردند و بعد، امیر آن را به بیت المال ملحق کرد و هر تصرفی که دلش خواست در آن انجام داد.
پس حرفهای شیعه در این باره ،بهانه های کودکانه است،و نشان از افت علمی، در حوزه علمیه قم دارد هر چند از اول هم بار علمی چندانی نداشتند!
- 9621 بازدید
- نسخه چاپی