آیا بوسیدن کعبه شبیه به بوسیدن بچه است؟
شیعه میگوید: چگونه ممکن است که بوسیدن فرزند و همسر و پدر و مادر مجاز و پسندیده است ولی بوسیدن خانه خدا و حرم پیامبر را شرک عظیم و حرامی غیر قابل بخشش است؟ آیا جوانان آنها میتوانند این مسایل را با عقل خویش سازگار سازند؟
پاسخ اهل سنت:
اولا: بوسیدن خانه خدا و حرم پیامبر به خودی خود شرک نیست که بدعت است، آنوقت شرك ميشود كه شما از آنها، به بهانه اینکه مقدسند، حاجت بخواهید یا آنها را ضرر زننده و نفع دهنده بدانید، یعنی مثل اعراب زمان جاهلی که مجسمه لات و یا عزی یا هبل را مرتبط به ارواح افراد مقدس دانسته و این مجسمه ها را فایده دهنده و ضرر زننده و مقدس میدانستند و آنها را لمس میکردند و میبوسیدند و از سنگ و آهن برکت میخواستند.
دوما: این مقایسه ها بسیار زشت است که بگوییم بچه خود را میبوسم پس حق دارم کعبه یا قبر پیامبر را هم ببوسم !! يا بچه خود را میزنم پس حق دارم یهودی را هم بزنم!!! یا بگوییم اگر حق دارم برای خود خانه میسازم ، پس حق دارم برای جسد و مرده امام رضا هم قصر بسازم!
همانطور که ساخته اید بهترین قصر دنیا را با درهای طلایی برای امام رضا ساخته اید و حجت شما هم این است که میخواهید به ایشان اظهار محبت کنید.
یک خانمی بود بنام سیما، ایشان وقتی در خانه نماز میخواند بی حجاب و با سربرهنه میخواند و میگفت، جلوی برادرم سربرهنه میشینم جلوی خدایم چرا ننشینم؟ این چه معنی دارد که من جلوی خالقم که آشکار و نهان من را میداند حجاب به سر کنم؟!!
اینها همه قیاس های باطل است!
اين چیزها هيچ ربطی بهم ندارند،اظهار محبت یا نفرت یا اظهار عبودیت، همه باید طبق دستور شرع باشد، پیامبر کعبه را طواف کردند، اما خاک کعبه را وقتی که مریض بودند، هرگز نخوردند،ام مومنین عایشه در خلوت هم چادر بسر، نماز میخواند.
حرف شیعه به این شبیه است که بگوییم:
چگونه ممکن است که خوردن دوا و شربت و قرص و عسل برای درمان بیماریها مجاز و پسندیده است ولی خوردن خاك خانه خدا و تربت حرم پیامبر و كربلا ، شرک عظیم و حرامی غیر قابل بخشش است؟
این قیاس های بیجاست، اینها بازی های کلامی برای فریب دادن عوام است اینها ربطی بهم ندارند
ما اين چیزها را نه در قرآن خوانده ایم و نه در سنت پیامبر دیده ایم
آری دیده ایم که حجر الاسود را بوسیدند و به پیروی از ایشان ما نیز میبوسیم، تازه این بوسیدن هم نباید با این نیت باشد که آنرا نافع یا ضرر زننده بدانیم.
حضرت عمر جلوی حجر الاسود ایستاد و گفت: تو پیش من سنگ سیاهی بیش نیستی، نه نفع میرسانی نه ضرر ، اما چون پیامبر ترا بوسید من هم میبوسم.
(لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ) «الأحزاب/21»
«مسلما برای شما زندگی رسول خدا سرمشق خوبی است»
پس ما نباید تصورات و قیاس های خود را چراغ زندگی خود کنیم بهترین چراغ فرا سوی راه زندگی، عمل رسول الله است.
رسول الله نیز فرزند خود را میبوسیدند، اما کعبه را نبوسیدند و مثل شما قیاس های عجیب نکردند
و در میزان عقل هم قیاس شما باطل است:
روش اظهار محبت انسان به همسرش، نمیتواند مبنای محبت آدمی با مادرش باشد، پس مجبت به کعبه این است که آنرا طواف کنیم نه اینکه پرده اش را بخوریم!!
محمد باقر سجودى
- 6980 بازدید
- نسخه چاپی
دیدگاه ها
بوسيدن كعبه يا مرقد امامان
بوسيدن كعبه يا مرقد امامان در هيچ دستور ديني واجب دانسته نشده در ثاني بوسيدن انها بخاطر محبت ما به صاحب خانه يا مرقد است نه بخاطر اينكه خود خانه خدا يا مرقد را قادر به نفع يا ضرري بدانيم كما اينكه اگر كسي مثلا به زيارت مشهد رفت و ضريح را نبوسيد چيزي از ارزش زيارت او كاسته نميشود بله در مواقع شلوغي و عدم توانايي براي رفتن تا ضريح روايت داريم كه قرب به زيارت در حكم زيارت است . ثالثا ايا به انچه ما بعنوان زيارتنامه ميخوانيم و مضمون ان توجه كرده ايد؟ مضمون ان سلام به ايشان و شهادت بر اينكه ايشان نماز را برپا داشتند و زكات را پرداخت كردند و امر به معروف و نهي از منكر نمودند كه فكر ميكنم هيچكس در زهد و تقواي اين بزرگواران شكي نداشته باشد و در ادامه لعنت بر قاتلين ايشان ميباشد . حسين ابن علي كه پيامبر مكرر ايشان را ميبوسيد و ريحانه خود ميخواند و با ان زهد و تقوي كه از ايشان مكرر در مكرر بما رسيده و احدي از راويان سني و شيعه خلاف انرا نگفته است ايا مستحق نيست كه بر قاتلين ايشان لعنت بفرستيم؟ در مورد جايگزيني زيارت كربلا با حج نيز بگويم اين از مطالب كذبي است كه به شيعه نسبت ميدهند . هيچ زيارتي جاي حج واجب را نميگيرد حتي اگر 100 بار هم به زيارت كربلا برويم . بلي اگر كسي به زيارت كربلا به نيت محبت حسين برود امري پسنديده است اما اين دليل نميشود كه ما حج واجب را فراموش كرده و بجاي ان مثلا به كربلا يا مشهد برويم . تارك حج در زمان مرگ ميميرد در حاليكه به او ملايك موت ميگويند خواهي مسيحي بمير يا يهودي . و در پايان ما اعتقاد داريم كه رسول الله برترين خلق خدا از ازل تا ابد ميباشند و محبت علي و فرزندانش بواسطه قرابت نسب با ايشان و تقوا و زهد ان بزرگواران است در حاليكه معتقديم هيچكدام از ايشان به رتبه و مقام رسول الله نميرسند .
موفق باشيد
mahnoosh
تعریف بدعت چیست آیا هر چیز
تعریف بدعت چیست آیا هر چیز تازه ای که انجام شود بدعت است. اگر چنین باشد هیچ پیشرفتی در جامعه بشری رخ نمی دهد.
بسم الله الرحمن
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
نظر شما در مورد عملکرد ابی بکر چیست ؟
در روایات اهل سنت آمده است که وقتی پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) رحلت فرمودند ، ابی بکر بالای سر ایشان آمده و صورت ایشان و لباس ایشان را بوسید و گفت : ای نبی الله ! پدر و مادرم فدایت !
(( آیا ابی بکر بخاطر صحبت با مرده و بوسیدن یک جسم بیجان و غیره ؛ مشرک شده و صاحب بدعت است ؟؟))
صحيح البخاري - البخاري - ج 2 - ص 70
أقبل أبو بكر رضي الله عنه على فرسه من مسكنه بالسنح حتى نزل فدخل المسجد فلم يكلم الناس حتى دخل على عائشة رضي الله عنها فتيمم النبي صلى الله عليه وسلم وهو مسجى ببرد حبرة فكشف عن وجهه ثم أكب عليه فقبله ثم بكى فقال بأبي أنت وأمي يا نبي الله لا يجمع الله عليك موتتين أما الموتة التي كتبت عليك فقدمتها
صحيح البخاري - البخاري - ج 5 - ص 142 - 143
ان أبا بكر رضي الله عنه اقبل على فرس من مسكنه بالسنح حتى نزل فدخل المسجد فلم يكلم الناس حتى دخل على عائشة فتيمم رسول الله صلى الله عليه وسلم وهو مغشى بثوب حبرة فكشف عن وجهه ثم أكب عليه فقبله وبكى ثم قال بأبي أنت وأمي والله لا يجمع الله عليك موتتين اما الموتة التي كتبت عليك فقدمتها
الطبقات الكبرى - محمد بن سعد - ج 2 - ص 265
عن عائشة قالت لما توفي رسول الله صلى الله عليه وسلم جاء أبو بكر فدخل عليه فرفعت الحجاب فكشف الثوب عن وجهه فاسترجع فقال مات والله رسول الله ثم تحول قبل رأسه فقال وا نبياه ثم حدر فمه فقبل وجهه ثم رفع رأسه فقال وا خليلاه ثم حدر فمه فقبل جبهته ثم رفع رأسه فقال وا صفياه ثم حدر فمه فقبل جبهته ثم سجاه بالثوب ثم خرج
أحكام الجنائز - محمد ناصر الألباني - ص 20 - 21
الثاني :
عن عائشة رضي الله عنها قالت : " أقبل أبو بكر رضي الله عنه على فرسه من مسكنه ب ( السنح ) حتى نزل فدخل على المسجد ، ( وعمر يكلم الناس ) فلم يكلم الناس حتى دخل على عائشة رضي الله عنها ، فتيمم النبي صلى الله عليه وسلم وهو مسجى ببردة جرة ، فكشف عن وجهه ، ثم أكب عليه فقبله ( بين عينيه ) ، ثم بكى فقال : بأبي أنت وأمي يا نبي الله " لا يجمع الله عليك موتتين ، أما الموتة التي عليك فقد متها ، وفي رواية : لقد مت الموتة التي لا تموت بعدها .
أخرجه البخاري ( 3 / 89 ) والنسائي ( 1 / 260 - 261 ) والزيادة له في رواية ، وابن حبان في صحيحه ( 2155 ) والبيهقي ( 3 / 406 ) وغيرهما . الثالث : عن عائشة أيضا : " أن النبي صلى الله عليه وسلم دخل على عثمان بن مظعون وهو ميت ، فكشف في وجهه ، ثم أكب عليه فقبله ، وبكى حتى رأيت الدموع تسيل على وجنتيه "
أخرجه الترمذي ( 2 / 135 ) وصححه والبيهقي وغيرهما ، وله شاهد بإسناد حسن يراجع في " مجمع الزوائد " ( 3 / 20 ) .
(( 110 ))