آیا حدیث (إنى تارك فيكم الثقلين كتاب الله وعترتى ) صحيح است؟
يكی از روشهای غیر علمی شیعه این است، که از کتاب های اهل سنت فقط آنچیزی را قبول میکند که مطابق هوای نفسش است. ..روش غیر علمی دیگر آنها این است که معنی کلمات را عوض میکند مثلا اگر رسول الله بگوید «اهل بيتم» شيعه ميگوید منظور از اهل بیت، دختران و همسران رسول الله نیستند....
منظور تقی و نقی هستند که 180 سال بعد متولد شده اند !!به هر حال بیایید سوال شیعه را ببینید!
سوال و شبهه شیعه:
آیا حدیث (انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی )در منابع اها تسنن موجود است؟
اگر هست معنای آن چیست ؟
و چگونه از عترت و اهل بیت پیامبر آنان در امور جامعه مسلمین استفاده شد؟ آیا بعد از پیامبر اهل بیت او را منزوی نکردند؟
پاسخ اهل سنت:
حدیث انی ترکت فیکم کتاب الله و عترتی درست است،
اما ای شیعه عزیز اول معنی عترت را بدان، آخر انسان چقدر باید نادان باشد که زن و فرزند را از عترت و اهل بیت نداند و بعد، 200 سال، در تاریخ شیرجه برود و در نسل یازدهم را از اهل بیت بداند! تو که ریشه را قبول نداری؛ خدیجه و عایشه را اهل بیت نمیدانی زینب و ام کلثوم و رقیه ( دختران نبی) را اهل بيت نميدانی؛ بی منطق تر از تو کیست؟
و حالا كه معنی عترت را دانستی یکبار دیگر حدیث را ببین:
«إني تارك فيكم الثقلين أحدهما أكبر من الآخر كتاب الله وعترتى أهل بيتى فانظروا كيف تخلفونى فيهما فإنهما لن يتفرقا»
من در بين شما دو چیز را باقي گذاشتم یکی از دیگری بالاتر است( قرآن بالا تر است) کتاب الله و اهل بیتم را
پس ببینید که چگونه با آن دو بعد از من رفتار میکنید و آندو از هم جدا شدنی نیستند.
منظور از حدیث درباره قرآن این نیست که من یک قبر طلایی بسازم و قرآن را در آن دفن کنم، و بعد قبر را ببوسم و از آن حاجت بخواهم.
معنی پیروی از قرآن این است که من آن را باز کنم و بخوانم و هنگامیکه دیدم در آن نوشته، ربا خواری جنگ با الله و رسولش است، باید که در پرتو حکم قرآن، دروازه بانکهای ربوی را ببندم، نه اینکه از زمان شاه بدترش کنم و دلخوش باشم که من پیرو قرآنم!
نه تو پیرو قرآن نیستی، که دشمن قرآنی، ادعاهای تو، شعار های تو، وقتی به آنها عمل نمیکنی، وقتی برعکس عمل میکنی، هیچ ارزشی ندارند.
بر همین قیاس،پیروی از عترت هم این است که من از راهنمایی های اهل بیت استفاده کنم نه اینکه آنرا دفن کنم و قبر طلایی بسازم و هر شرک و بدعت و دیوانگی( = زدن قمه بر سر) که دلم خواست را تحت نام حب اهل بیت انجام دهم !
پیروی از قرآن این نیست که من یک صفحه قرآن را ببوسم و بدستوراتش عمل کنم، و صفحه دیگر قرآن را پاره پاره کنم و حکم صفحه دیگر را قبول نکنم و به آن صفحه ناسزا بگوییم، حب قرآن این نیست که من یک صفحه را ببوسم و یک به صفحه دیگر توهین کنم.
به همین قیاس، پیروی از اهل بیت به این معنی نیست که یک دخترش را قبول کنم و سه دخترش را قبول نکنم پسر عموی پیامبر را از اهل بیت بدانم اما عمویش را ندانم و از همه بدتر زنانش را از اهل بیت ندانم !!!!! و از این هم بدتر !! و آن اینکه زنان پیامبر را فحش بدهم و در همان حال ادعا کنم که من پیرو و دوستدار اهل بیت هستم و سنی دشمن اهل بیت!!!!
بیشک وقتی رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود من اهل بیتم را بشما سپردم، تا ببینم با آنها چگونه رفتار میکنید منظورش از بد رفتاران، یزید و شیعه است، یکی نوه او را شهید کرد و یکی زنش را تا امروز فحش میدهد.
و قسم به الله، که کار یزید از کار شیعه بهتر است زیرا او از کارش ظاهرا پشیمان شد و گریه کرد و اما شیعه کارش (فحش دادن به اهل بیت رسول الله) دایمی و مستمر است و آنرا ثواب میداند، و آن را واجب میداند، وشیعه بیتابانه منتظر روزی است که ام مومنین عایشه را سر برهنه از خاک بیرون بیاورد و دوباره او را زنده و جوان کند جلوی هزاران چشم هرزه او را شلاق بزند!!!
شما را قسم به الله، دوستدار اهل بیت رسول الله اینکار را میکند؟
این دشمنی را یهود با اهل بیت رسول الله ندارد.
پس شیعه نه دوست اهل بیت، که بدترین دشمن اهل بیت پیامبر است! شیعه تنها یک چیز دارد و آنهم پررویی و وقاحت است، با آنکه آشکارا دشمن اهل بیت است و این دشمنی مثل روز روشن است، اما باز طلبکار هم هست!! و ما را دشمن اهل بیت میداند.
اما کاربرد حدیث در نزد اهل سنت این است، که اهل خانه از خانه بهتر خبر دارند، لذا ما احادیثی که از دانایان اهل بیت رسیده پیروی میکنیم، بزرگترین راویان حدیث پیش ما زنان اهل بیت، خصوصا عایشه صدیقه است.
اما کاربرد حدیث نزد شیعه چیست؟ شیعه میگوید اهل بیت الان در چاه جمکران و یا در سرداب سامرا است، پیروی از اهل بیت یعنی انداختن نامه در چاه جمکران!
(و با وجودیکه آن پنهان شده در چاه و سرداب، یک لشکر 500 هزار نفری گوش به فرمان در ایران از سپاه پاسداران دارد، و یک لشکر 200 هزار نفری از شیعیان عراق نیز حالا دارد، اما به هیچ وجه من الوجوه حاضر نیست بیرون تشریف بیاورد، )
شيعه گاهی میگوید کی گفته پیروی از اهل بیت یعنی راز و نیاز بر سر چاه؟ نه!!! پیروی از اهل بیت یعنی پیروی از فقیه عادل جامع شرایط
اما تاریخ شیعه فقیه عالیقدرتری از محمد باقر مجلسی ندیده، تمام ملایان قم و نجف در سیصد سال گذشته و تا امروز جیره خوار علم بیکران او هستند او احادیث اهل بیت را در کتابهای قطوری جمع کرده یکی از این کتاب ها کتاب 110 جلدی بحار الانواراست
بیایید بینیم که اگر میخواستیم از این سخنگوی اهل بیت پیروی کنیم کار امت به کجا میکشید
یک نمونه از حدیثی که این مرد مدعی است اهل بیت گفته اند را با هم بخوانیم:
مجلسی از قول امام صادق نقل میکند:
(عن صفوان قال لی ابوعبدالله لما اتی الحیرة هل لک فی قبر حسین قلت وتزروه جعلت فداک قال و کیف لا ازوره والله یزوره فی کل لیله الجمعة یهبط مع الملائکة الیه والانبیاء والاوصیاء ومحمد افضل الانبیاء و نحن افضل الاوصیاء
فقال صفوان: جعلت فداک فنزوره اللیلة الجمعة حتی ندرک زیاره الرب
قال نعم یا صفوان الزم تکتب لک زیاره قبر حسین و ذالک تفصیل
معنی:
صفوان میگوید وقتی امام صادق به منطقه حیره آمد بمن گفت از قبر حسین حاجتی داری؟ گفتم فدایت شوم زیارتش میروید؟
فرمود چطور به زیارتش نروم که الله هر شب جمعه نازل میشود برای زیارت قبر حسین با فرشته ها و پیامبران و امامان .
محمد بهترین انبیا و ما بهترین اوصیاء هستیم
صفوان میگوید گفتم فدایت شوم آیا هر شب جمعه زیارت قبر حسین برویم تا الله را ببینیم ( زیارت کنیم)
فرمود برو که ثواب زیارت قبر حسین همراه این برایت نوشته شود. کتاب بحار الانوار جلد 101
کتاب مزار، باب پیامبران و امامان و فرشته ها به زیارت قبرحسین میایند...حدیث 32 صفحه 61 مکتبه اسلامیه چاپ دوم طهران
البته خود مجلسی در توضیح فرود الله با فرشته ها نوشته یعنی رحمت رب نازل میشود
که این توضیح لایتچسبک است
چون امام میتوانست بگوید رحمت رب، اما او گفت الله نازل میشود آیا عربی نمیدانست یا میخواست مردم را به فتنه بیاندازد ؟!!
پس ای خواننده عزیز :
دیدی پیروی از اهل بیت در نزد شیعه، یعنی پیروی از نوشته های دجالانی چون محمد باقر مجلسی است،نه پیروی از علی و فاطمه؟ منظور شیعه از پیروی از اهل بیت، یعنی قبول کردن سخنان بیخردانه ای مثل حدیث رفتن خدا به زیارت حسین در روزهای چهار شنبه است!
اما از نظر ما پیروی از اهل بیت، یعنی پیروی از احادیث عایشه و علی از کانال های اهل سنت، است. و شما یک مورد جمله غیر عقلانی در آن نمیتوانید ببنید،بعد مقام پیامبر را در اهل بیتش رعایت کردن نیز، کاریست که اهل سنت انجام داده نه شیعه.
شیعه اهل بیت رسول را فحش میدهد و این را عبادت میداند و گفتیم شیعه در آرزوی روزی میسوزد که زن پیامبر را سربرهنه از قبر بیرون بکشد و بزندش و اما از اینطرف سنی ها کوچک و بزرگ اهل بیت را دوست دارند.
با دشمنان اهل بیت دشمنند، سنی نگاه نکرده که عمر بن سعد فرزند صحابی بزرگ سعد ابن ابی وقاص رضی الله عنه است، او را به جرم شرکت در قتل حسین سربرید!
سنی سر ابن زیاد را برید و برای پسر حسین در مدینه فرستاد تا دلش خنک شود و شمر و هم از غضب انتقام ما در امان نماند!
اما شیعه از ما میخواهد بخاطر شهادت حسین به مادر حسین فحش بدهیم ( ام مومنین عایشه را ) یا از ابوبکر و عمر متنفر باشیم،
پس معلوم است که آنها دنبال قاتلان حسین نیستند آنها دنبال بدنام کردن یاران رسول الله هستند.
شیعه میگوید حداقل با معاویه بد باشید!! میگوییم ما با حضرت معاویه همان رفتاری را میکنیم که حضرت حسن کرد.
ای بدنیتان! پیروی از حسن بر شما فرض است مگر او امام شما نیست؟ او با معاویه بیعت کرد.
خلاصه از بحث دور نشویم حدیث پیروی از اهل بیت درست است اما شیعه نه معنی اهل بیت را میداند نه معنی پیروی را.
میگوید زن اهل بیت نیست و میگوید منظور از پیروی پرستش مرده هاست!!
و شیعه میگوید اهل بیت منزوی شدند، ما تا حالا نمیدانستیم کسی که وزیر باشد منزوی است، کسی که خلیفه باشد منزوی است، خوب است که شیعه دارد معنی منزوی شدن را بما یاد میدهد
حضرت علی رضی الله عنه تا جوان بود وزیر خلفا بود به سن پختگی که رسید خودش را مسلمانها خلیفه کردند، ما دیگر نمیدانیم که باید به علی چه مقامی میدادیم تا منزوی نباشد آیا او را باید پیامبر میکردیم یا خدا میکردم تا شما راضی شوید و ایشان را منزوی ندانید ؟!!!
شیعه میگوید:
اما حدیث دیگر اهل سنت یعنی حدیث تركت فيكم
أمرين لن تضلوا ما تمسكتم بهما، كتاب الله و سنة رسوله
ضعیف است و مالک آن را مرسلا نقل کرده است و قبول مراسیل او مورد انفاق و اجماع نیست و هیچ یک از صحاح سته آن را نقل نکرده اند. با این حال چرا اهل تسنن بر عبارت دوم اصرار دارد و عبارت اول را کمتر یا اصلن در خطبه ها ذکر نمیکنند
پاسخ اهل سنت :
ما به شیعه میگوییم اولا در سند حدیث تو حق حرف زدن نداری چرا که تو هنوز درجه احادیث خودت را معلوم نکرده ای
دوما حدیث مذکور علاوه بر موطا در مستدرک حاکم و کتابهای دیگر است و حدیث صحیح است،
شما معمولا خيلى به کتاب مستدرک حاکم چنگ میزنید اینجا چرا قبولش ندارید ؟
به هرحال محک شما معلوم است که چیست، اما میزان قبولی حدیث پیش ما همان است که حدیث صحیح باشد و خارج از کتب شش گانه ما هزاران حديث صحيح داريم اگر نميدانستى بدان!
اين احادیث مکمل هم دیگرند، و به ما نشان میدهند که پیروی از سنت باید از چه کانال های باشد،
اما مشکل شیعه از روش برداشت خودش است او فقط یک حدیث را میبیند تکمیل کننده را نمیبیند، تا اینجا باز قباحت و زشتی کارش کم است، اما وقتی که از ما هم میخواهد بروش او به احادیث نگاه کنیم این دیگر خیلی زشت است
ای شیعه عزیز:
ما اگر حدیث در پیروی از اهل بیت داریم حدیث در پیروی از خلفای راشدین هم داریم ببین:
«فعليكم بسنتي و سنة الخلفاء الراشدين من بعدی
برشماست که پیروی کنید از سنت من و سنت خلفای راشدین بعد از من».
و حدیث دیگری داریم که بما میگوید خلفای راشدین ابوبکر و عمر و عثمان و علی هستند. حالا آخر ما با چه حجتی ابوبکر و عمر را رها کنیم وبرویم به دنبال تقی و نقی؟!
پس ای شیعه گرامی یا به احادیث ما استناد نکن، یا چشمهایت را باز کن و همه روایات را ببین
اما اينكه ميگویی سنی به حدیث (عترتی) توجه ندارد، دروغی از سلسله دروغهای بی پایه توست
این حدیث در صحیح مسلم است و صحیح مسلم مهمترین کتاب پیش ماست، ببین مسلم چه نوشته:
يَزِيدُ بْنُ حَيَّانَ قَالَ انْطَلَقْتُ أَنَا وَحُصَيْنُ بْنُ سَبْرَةَ وَعُمَرُ بْنُ مُسْلِمٍ إِلَى زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ فَلَمَّا جَلَسْنَا إِلَيْهِ قَالَ لَهُ حُصَيْنٌ لَقَدْ لَقِيتَ يَا زَيْدُ خَيْرًا كَثِيرًا رَأَيْتَ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَسَمِعْتَ حَدِيثَهُ وَغَزَوْتَ مَعَهُ وَصَلَّيْتَ خَلْفَهُ لَقَدْ لَقِيتَ يَا زَيْدُ خَيْرًا كَثِيرًا حَدِّثْنَا يَا زَيْدُ مَا سَمِعْتَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- - قَالَ - يَا ابْنَ أَخِى وَاللَّهِ لَقَدْ كَبِرَتْ سِنِّى وَقَدُمَ عَهْدِى وَنَسِيتُ بَعْضَ الَّذِى كُنْتُ أَعِى مِنْ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- فَمَا حَدَّثْتُكُمْ فَاقْبَلُوا وَمَا لاَ فَلاَ تُكَلِّفُونِيهِ.
ثُمَّ قَالَ قَامَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- يَوْمًا فِينَا خَطِيبًا بِمَاءٍ يُدْعَى خُمًّا بَيْنَ مَكَّةَ وَالْمَدِينَةِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ وَوَعَظَ وَذَكَّرَ ثُمَّ قَالَ « أَمَّا بَعْدُ أَلاَ أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِىَ رَسُولُ رَبِّى
فَأُجِيبَ وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ ». فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ « وَأَهْلُ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى ». فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ يَا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ قَالَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ. قَالَ وَمَنْ هُمْ قَالَ هُمْ آلُ عَلِىٍّ وَآلُ عَقِيلٍ وَآلُ جَعْفَرٍ وَآلُ عَبَّاسٍ . قَالَ كُلُّ هَؤُلاَءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ قَالَ نَعَمْ.
يزید بن حیان میگوید: من و حصین بن سبره و عمر بن مسلم رفتیم پیش زید بن ارقم و حصین گفت:
ای زید تو خير كثيرى را دیدی رسول الله را دیدی سخنش را شنیدی، و در رکابش جهاد کردی و پشت سرش نماز خواندی ای زید به خیر زیادی رسیدی ای زید برای ما از حرفهای رسول الله چیزی بگو
زید بن ارقم گفت: ای برادر زاده پیر شدم و هوش و حواسم مثل اول نیست بعضی چیزها که از رسول الله شنیدم را فراموش کردم، پس زیاد بمن فشار نیاورید و اصرار نکنید چیزی را که گفتم قبول کنید و بیش از طاقتم از من نخواهید .
بعد زید گفت: روزی در سر چشمه آبی بنام خم در راه مکه و مدینه، رسول الله برخاست و برای ما سخنرانی کرد و بعد از حمد و ستایش باری تعالی اندرزهای زیادی بیان فرمود بعد گفت : ای مردم
بدرستیکه که من بشرم و شکی نیست که بزودی فرشته مرگ بیاید و من از بین شما بروم، و من بین شما دو چیز بزرگ را میگذارم اول کتاب خدا که هدایت و نور در آن است و درباره اهمیت کتاب الله سخن گفت و بعد فرمود و اهل بیتم! خداوند را بیاد شما میاورم در رفتارتان با اهل بیتم، خداوند را بیاد شما میاورم در رفتارتان با اهل بیتم، خداوند را بیاد شما میاورم در رفتارتان با اهل بیتم،
حصین پرسید: یا زید اهل بیت رسول کیست ؟ مگر زنانش اهلبیتش نیستند ؟
زید گفت : آنها هستند که هستند اما اهل بیت آنهایی هستند که صدقه بر آنها حرام است یعنی آل علی و ال عباس و آل عقیل و آل جعفر
خواننده گرامی
دیدی که سنی چیزی را پنهان نمیکند این حدیث پیش روی شماست که از يكي از مهم ترین کتابهاي خود نقل کرده ایم
اما اگر شما در حدیث دقت کنید میبیند که رسول الله از ما میخواهد با اهل بیتش خوش رفتاری کنیم و در تاریخ بودند کسانی از امت پیامبر که اهل بیتش را آزار دادند مثلا فقط در کربلا 18 نفر از جوانان همین 4 خانواده **** اهل بیت یعنی آل علی و عقیل و عباس و جعفر را شهید کردند.
اما نکته مهم این است که در این آزار ها مدعیان دروغین حب اهل بیت نقش اساسی داشتند نقش شیعه های کوفه تا امروز هم ضرب المثل است
و تا امروز هم شیعه اهل بیت رسول الله را آزار میدهد زنانش را و دخترانش را با طعنه و فحش آزار میدهد حتی که منکر است رسول الله غیر از فاطمه دخترانی داشته است!!!!!!
ما یکبار دیگر سخنان رسول الله را در روزهای آخر عمر بیاد شیعه میاوریم رسول خداوند فرمود :
أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى
شما را از الله ميترسانم درباره اهل بيت خود، الله را بیاد شما میاورم درباره اهل بیت خود، الله را بیاد شما میاورم درباره اهل بیتم؟
آیا منظور حضرت پیامبر از این جمله این بود که شما شیعه ها به زنش را ناسزا بگویید و ام مومنین عایشه را از قبر بیرون بیاوردید و شلاق بزنید؟ حاشا که این بوده باشد قصد ایشان!
آیا منظور رسول الله از این جمله طلایی، این کارهای جنون آمیز شماست؟
آیا منظور رسول الله از محبت اهل بیت این است که شما پیراهن و پشت و فرق سر خود را با چنگ و زنجیر و قمه پاره کنید؟ حاشا که این بوده باشد قصد ایشان!
محمد باقر ســــجـودى
- 8602 بازدید
- نسخه چاپی