آیا سوختن جاودانه و شکنجه جاودانه یک فرد منطقی است؟

سوال بی دینان:
چندین بار در قرآن آمده است که به جرم هایی، افرادی را در آتش می اندازند و آن افراد تا ابد در آن جاودانه می مانند. برای من بسیار جای شگفتی است که با وجود خصوصیاتی که قرآن از معاد ارائه میدهد، که تمام جسمانیت آدم و سیستم اعصاب و ادراک به همراه روح، بازسازی خواهد شد، چنین سرانجامی دچار یک آدم شود......

گناه فرد هر چیزی که باشد، تحمل درد سوختن در آتش برای یک انسان، آن هم تا ابد، به نظر من بسیار غیر منطقی است. در نظر بگیرید که فردی را در آتش انداخته اند و یا به هر ترتیب دیگری در معرض آتش قرار دارد و کباب می شود! در نظر بگیرید که این فرد محکوم است که تا ابد در آن وضعیت بماند و درد بکشد! یعنی نه یک سال و دو سال و صد سال، و نه هزار ومیلیارد و ... بلکه تا ابد. مرگی هم در کار نیست و آن فرد همواره درد میکشد. دردی واقعی همچون درد سوختنی که بسیاری از ما درجات بسیار خفیفی از آن را در نقاطی از بدنمان تجربه کرده ایم. براستی با توجه به علم ازلی که قرآن برای خداوند قائل می شود، چه فلسفه ای در وجود و خلقت یک فرد نگون بخت است که باید تا ابد در آتش بسوزد؟

پاسخ اهل سنت:
ای برادر ناباور پس چه میخواهی بگویی؟ میخواهی بگویی چون اینکار غیر منطقی است پس ناممکن است که جهنمی وجود داشته  باشد ؟
 جواب این است که کاری میتواند غیر منطقی باشد و ولی وجود داشته باشد همین شیرها و پلنگها و امثالهم  ساختار بدنشان با استاندارد شما غیر منطقی است ، زیرا اگر اونها گوشت خوار آفریده نشده بودند، نیازی نداشتند که هر روز صد هاهزار موجود دیگر را زجر کش کنند و بخورند
همین میکرب ایدز، با فلسفه شما غیر منطقی است ، چه معنی دارد که این خبیث میاید بخاطر نادانی یک انسان در وجودش بیتوته میکند و او را زجر کش مینامد چه معنی دارد که تا حالا صد میلیون  نفر را لقمه اجل کرده است ؟
اصلا میتوانید بگویید که خلقت انسان هم خلاف منطق است!  چرا باید آدم از اول عمر تا آخر عمر بدود و مال جمع کند بعد رهایش کند برود 
اما با وجود اینکه با منطق سازگار نیست هم حیوانات گوشتخوار وجود دارند و هم ویروس ایدز و هم مرگ نابهنگام و بهنگام
پس میتواند چیزی منطقی نباشد اما وجود داشته باشد با این تفصیل میتوان بودن جهنم را قبول کرد
حالا جواب به سوالی که مشکلتر است
الله چرا کار غیر منطقی میکند؟چرا ایدز و حیوان گوشتخوار و مرگ را آفریده است؟!!

ما در اینجا خود را با این راضی میکنیم که کار های الله غیر منطقی نیست منتها ما از فلسفه آن سر در نمیاوریم .
ما باور نمیکنیم که کسی که زن و مرد را اینقدر دقیق و هماهنگ برای هم ساخته، کاری غیر عقلانی انجام دهد .
ما باور نمیکنیم کسی که حرکتهای زمین و   فاصله    آن را  با ستارگان را اینقدر دقیق برنامه ریزی کرده ،غیر عقلایی کاری  کند.
شما به چرخه آب نگاه کنید :
1 –  بوسیله خورشید آب دریاها را بخار میکند
2 -  بوسیله باد آنها را بدون هزینه بدون  سوخت  بنزین به کوهها میبرد
3 – تبدلیش میکند به برف و در سر برآمدگی سر قله کوهها انبارش میکند
4  - بعضی را بصورت ابر در وسط آسمان و زمین انبار میکند
حالا برای رساندن این آب به بشر در سراسر کره زمین  به خورشید میگوید کم کم آبش کن و آب را سرازیر میکند بدون سوخت و هزینه !!
به ابر میگوید ببار آما دانه دانه نه به آبشار وار 
در چرخه آب فکر کن  اسرارش تمامی ندارد
در اعضای بدن  زن و مرد فکر کن چطور برای هم ساخته شده اند     در هرچی فکر کن
در محبت مادری بیاندیش ببین  که چگونه باعث برقرار ماندن نسل بشر شده است
و به شیری که از سینه اش بیرون میریزد هم زمان با آمدن نوزاد ..... نوزادی که تا لحظه ای پیش در آب تنفس میکرد حالا در هوا نفس میکشد ...ببین  چقدر حکمت وجود دارد .....
حکیم است حکیم است رب حکیم است
کارهایش حکیمانه است و اینکه ما از فلسفه بعضی از کارهایش سر در نمیاوریم نباید نتیجه بگیریم که منطق ندارد
و حرف آخر

جناب خرگوش اگر کار خدا را در خلقت گرگ غیر منطقی بداند  و بیخیال گرگ شود یا اصلا منکر وجود گرگ شود، این او را از دهان گرگ نمی رهاند
و شما هم که بودن جهنم را غیر منطقی بدانید ، و بی خیال  یا منکر شوید   این وسیله نجات نیست
بحث اینکه خلقت گرگ عاقلانه هست یا نه .... را بگذار برای بعد، فعلا خود را از گرگ نجات بده!
بحث اینکه خلقت جهنم  عاقلانه هست یا نه ..... را بگذار برای بعد اول خود را ازجهنم نجات بده!
و  الله که از تو نخواسته برای نجات از جهنم ریاضت بکشی، گفته دروغ نگو , شرک نکن, با زن بیگانه  نخواب حق یتیم را نخور ظلم نکن  شراب نخور برای طواغیت سر خم نکن ...... این پلیدیها را حتی اگر ترس از جهنم هم نباشد منطقی است که از آنها دوری کنی و خلافش بی منطقیست.

                                                                                                                                       ***محمد باقر سجودى***