اگر سنی دوستدار صحابه است، پس چرا قاتل عمار یاسر را دوست دارد؟

شماره سؤال: 
251

شیعه میگوید شما سنی ها ما رابخاطر بدگویی از اصحاب پیامبر متهم به کفر و نفاق میکنید، حتی که حاضرید ما را بکشید، اما  کشنده و قاتل  یکی بهترین اصحاب پیامبر است را دوست دارید ! مگر مطابق روايات متواتر، پيامبر گرامى نفرمود : عمّار ياسر را گروه باغى و تجاوزگر وستمكار، خواهد كشت: ...

« تقتله الفئة الباغية يدعوهم إلى اللّه ويدعونه إلى النار » صحيح البخاري
1.مگر نفرمود : قاتل عمّار در ميان آتش جهنّم است؟
إنّ عمار قاتله وسالبه في النار  المستدرك، ج 3 ص 387،
اين روايت به قدرى محكم و غير قابل انكار بود كه پس از شهادت عمّار عدّه‏اى از دوستان معاويه ؛ مانند عمرو بن عاص، در حقّانيّت معاويه گرفتار ترديد شده و از جنگ دست كشيدند و جمعى زيادى هم به پيروى از عمرو بن عاص از صحنه جنگ با على كنار رفتند؛
« إنّ عمرو بن العاص كان وزير معاوية فلما قتل عمار بن ياسر أمسك عن القتال وتابعه على ذلك خلق كثير فقال له معاوية لِم لا تقاتل ؟ قال قتلنا هذا الرجل وقد سمعت رسول اللَّه - صلى اللَّه عليه وسلم- يقول : تقتله الفئة الباغية، فدلّ على أنّا نحن بغاة » إحقاق الحق، ج 8 ص 448 عن نور الأبصار للشبلنجي، ص‏90 ؛

وقتى كه معاويه موقعيّت را چنين خطرناك ديد، به عمرو بن عاص گفت : ساكت باش، به خدا سوگند تو همواره در ميان نجاست خود غوطه‏ور بودى، مگر عمّار را ما كشتيم؟ عمّار به دست على و ياران او كشته شد؛ چون آنها وى را از خانه‏اش بيرون كشيدند و در برابر شمشيرها و نيزه‏هاى ما قرار دادند .
« فقال‏معاوية : دحضت‏في‏بولك، أو نحن ‏قتلناه؟ إنّماقتله علي وأصحابه جاؤا به حتّى‏ألقوه بين‏رماحنا أو قال بين سيوفنا » مسند أحمد، ج 4 ص 199، مجمع الزوائد، ج 7 ص 242 ثمّ قال : رواه أحمد وهو ثقة، المستدرك، ج 2 ص 155 قائلاً : هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه بهذه السياقة .
حضرت امير  وقتى كه اين توجيه ناموجّه معاويه را شنيد، فرمود : در اين صورت بايد بگويند : حمزه وشهداى احد را حضرت رسول اكرم كشت؛ چون حضرت بود كه آنان را از خانه هايشان بيرون كشيد : « لو كنت أنا قتلت عمّاراً لأنّي أخرجته لكان رسول اللّه قتل حمزة وجميع من قتل في حربه لأنه هو المخرج لهم » المعيار والموازنة، ص 97 ؛ وقعة صفّين، ص 343 ؛ صحيح شرح العقيدة الطحاويّة لحسن بن علي السقاف، ص 642 ؛ النصائح الكافية، ص 39 . .


پاسخ اهل سنت:
حضرت محمد  فرمودند که قاتل زبیر در آتش است و ما میدانیم حضرت زبیر در جنگ جمل شهید شد، اگر ما شیعه گونه فکر میکردیم پس باید  همین حدیث را دست آویز قرار میدادیم و حضرت علی را قاتل زبیر و در نهایت از اهل جهنم میدانستیم!!!
اما همه میدانند که علی در پی ترور زبیر نبود و همه میدانیم که از شهادت ایشان بشدت ناراحت شدند و همه میدانیم که  حضرت علی فرمودند  که از پیامبر شنیدم  قاتل زبیر جهنمی است.
حالا شما میگویید که حضرت  عمروبن عاص نیز بخاطر  شهادت حضرت عمار میخواست از لشکر معاویه کناره گیری کند این روایت شما هر چند دروغ است، اما باز به ضرر شماست زیرا روايت شما میگوید که حضرت عمرو بن عاص آدم صادقی بوده و حضرت معاویه امر را بر او مشتبه کرده بود!
بعد از این گواهی که بزبان راندید  دیگر شما حق ندارید عمروبن عاص و لشکریان حضرت معاویه را  متهم کنید که عمدا میخواستند عمار را بکشند. پس کسی در پی ترور ایشان نبود پس کسی به جنگ ایشان نیامد خودشان به میدان جنگ رفتند
حالا این حدیث را ببینید! این حدیث صحیح است:
أخبرنا عثمان بن مسلم قال : أخبرنا حماد بن سلمة
قال : أخبرنا أبو حفص و كلثوم بن جبير عن أبي غادية قال : " سمعت عمار بن ياسر يقع في عثمان يشتمه بالمدينة، قال : فتوعدته بالقتل، قلت: لئن أمكنني الله منك لأفعلن، فلما كان يوم صفين جعل عمار يحمل على الناس، فقيل: هذا عمار ،
فرأيت فرجة بين الرئتين و بين الساقين، قال: فحملت عليه فطعنته في ركبته،
قال، فوقع فقتلته، فقيل: قتلت عمار بن ياسر؟! و أخبر عمرو بن العاص، فقال: عت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: (إنّ عمار قاتله وسالبه في النار  )، فقيل لعمرو بن العاص  هو ذا أنت تقاتله ؟ فقال : إنما قال: قاتله و سالبه" . الإمام أحمد ( 4 / 198 ) و ابن سعد في " الطبقات " 3 / 260 - 261 ) و السياق له قال شیخ آلبانی : و هذا إسناد صحيح، رجاله ثقات رجال مسلم،


خلاصه معنی این است که امام احمد  و ابن سعد روایتی صحیح در کتب خود دارند به این مضمون که  ابی غادیه میگوید شنیدم  عمار از حضرت عثمان بدگویی میکرد( در شهر مدینه ) پس عمار را تهدید  به قتل کردم و گفتم  اگر الله به من توفیق دهد میکشمت!
 ابو غادیه در ادامه میگوید در جنگ صفین او را دیدم که زره پوشیده بود اما زانویش پوشیده نبود همانجا ضربه ای  زدم و او را کشتم. مردم گفتند عمار کشته شد خبر به حضرت عمروبن عاص رسید فرمود: از رسول الله شنیدم که قاتل وغنیمت گیرنده اسلحه او   در آتش است  به حضرت عمرو بن عاص گفته شد ولی تو داری با او میجنگی ( شاید میکشتیش ) حضرت عمرو فرمود نه رسول الله فرموده  کشنده و غنیمت گیرنده از عمار در آتش است .
این حدیث را دوباره بخوانید تا عدالتی که اهل سنت میگویند صحابه در نقل حدیث داشتند را درک کنید .
حضرت علی با وجودی که زبیر  رضی الله عنه در لشکر مقابل بود  فرمود قاتل زیر جهنمی است و حضرت عمروبن عاص با وجودیکه در سپاه مخالف بود باز فرمود قاتل  و غنیمت گیرنده  شمشیر عمار جهنمی است.

حالا دانستید چرا میگوییم جنگ صحابه بین خودشان بر اساس برداشت  و اجتهاد و با نیت درست  بوده  پس  آنها  حتی اگر اشتباه کرده باشند هم اجر میگیرند، حالا دانستید  چرا این را میگوییم؟!
از همه عجیب تر کار ابو غادیه است که علیه خودش حدیث روایت کرد!!!
ابو غادیه صحابی بود و این حدیث را او روایت کرد البته خودش  از حضرت محمد صلی الله علیه و سلم نشنیده  اما  از  عمرو بن عاص شنیده آنهم بعد از شهادت عمار بن یاسر
اما آن را پنهان نکرد به دیگران گفت تا به  امام احمد و ابن سعد  رسد  آنها  حدیث  را ثبت کردند و بما رسید.
 شیخ آلبانی میگوید تمام اصحاب پیامبر در جنگ بین خود مجتهد بودند و اجر میگیرند الا کسی که نص او را استثناء کرده است و در این حدیث قاتل عمار   صریحا  وعده به جهنم داده شده و وعده رسول الله  حق است و ابو غادیه به اعتراف خودش  قاتل عمار بود.
هرچند روی حرف شیخ آلبانی آدمی مثل من نباید نظر بدهد اما با خود میگویم میتوان بین بهشت رفتن ابو غادیه و وعده رسول الله بنحوی توازن برقرار کرد به این صورت که مطابق وعده رسول الله ابو غادیه به آتش میرود اما رسول الله نفرمود که این آتش جاودان است، پس به خاطر ایمانش بیرون میاید.   والله اعلم
برگردیم به سخن خودمان، پس قاتل عمار را ما جهنمی میدانیم اما تمام دنیا قاتل او نبود  قاتل او یک نفر بود. شما  آش را شور نکنید.


دوما راویان  این دو حدیث صحیح و مشهور  یعنی حدیث:
1-عمار را گروه باغی میکشد
2-قاتل و  غنیمت گیرنده اسلحه عمار  در آتش است
بترتیب حضرت ابوهریره و حضرت عمرو بن عاص هستند، که هر دو در سپاه مخالف علی بودند و هردو از بزرگان سپاه مخالف  علی بودند.
اما بودن  خوارج و بدتر از خوارج ( بدتر از خوارج یعنی  همانهای که میخواستند حسن را بعد از علی بکشند) در لشکر علی  سپاه معاویه  را سخت سرگردان کرده بود که آخر حق چکونه ممکن است با افرادی مثل ابن ملجم مرادی باشد ( در لشکر علی صد ها نفر بدتر از ابن ملجم بودند)
این همان فتنه ای است که رسول خبر داده بود از آن!
این همان فتنه ای است که عاقل در کار خود حیران میمامند!

 پس بنا بر  این عملکردهای صادقانه  صحابه، ما هر دو طرف را صادق میدانیم  و در شیپور فتنه نمیدمیم. اما اولاد فتنه گران  تا امروز عوض آنکه بروند یقه دشمنان اسلام را بگیرند، در فکر گرم نگه داشتن فتنه قتل امیر المومنین  عثمان رضی الله عنه  و پیامدهای بعد از آن هستند تا مبادا فتنه فراموش شود و تا امروز این فتنه قربانی میگیرد یکطرف قربانی افراد ساده لوح  و مردم عادی شیعه هستند،  و یک طرف ما .... که از هر طرف کشته شود به سود فتنه گران است! که نه دلش برای علی سوخته نه برای عثمان نه برای شیعه و نه برای سنی!

                                                                                                                                     ****ســـــجودى*****

دیدگاه ها

باسمه تعالی البته وحدت میان

باسمه تعالی

البته وحدت میان مسلمین مسأله مهمی است که نباید به یاد فراموشی سپرده شود ولی از طرفی هم نمی توان نشست و دید شما در تأیید افرادی که دشمن رسول خدا و امیرالمؤمنین علیهما السلام بودند مقاله می نویسید و ما ساکت بنشینیم و به خاطر وحدت هیچ حرفی نزنیم.

راستی این مجتهدین شما چقدر کند ذهن بودند که ما بعد از 1400 سال و پس از این که خلیفه اول این همه احادیث رسول خدا را سوزاند و خلیفه دوم مانع از نقل حدیث شد بازهم فهمیدیم حق با چه کسی است و همه بر آن اتفاق نظر داریم ولی آنها متوجه نشدند.

واقعاً این مجتهدین را باید بر روی سر گذاشت و حلوا حلوا کرد.

آقای نخلی نظر شما درباره این

آقای نخلی نظر شما درباره این قول امام ابوزرعه رازی چیست؟

 (إذا رأيت الرجل يتنقص أحداً من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم فاعلم أنه زنديق، وذلك أن الرسول صلى الله عليه وسلم عندنا حق، والقرآن حق، وإنما أدى إلينا هذا القرآن والسنن أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم وإنما يريدون أن يجرحوا شهودنا، ليبطلوا الكتاب والسنة، والجرح بهم أولى وهم زنادقة).
اگر دیدی مردی را که عیبجویی میکند  هر  یار پیامبر را، پس بدان که او زندیق است چونکه رسول الله پیش ما حق است و قران حق است و این قران و سنت را اصحاب بما رساندند و عیبجویان میخواهند شهود  را بی اعتبار کنند تا قران و سنت بی اعتبار شود پس اونها زندیق هستند
ابوزرعه رازی میگوید هدف شما از بی اعتبار کردن  شهود قران و سنت، بی اعتبار کردن دین است ،
ابوبکر و عمر که دشمن دین باشند ( دو یار همیشگی پیامبر ) بنظر شما خود پیامبر زیر سوال نمیرود؟

باسمه تعالی بعضی از کسانی را

باسمه تعالی

بعضی از کسانی را که شما بعنوان یار و صحابی پیامبر معرفی می کنید خودشان با هم اختلاف می کردند و یکدیگر را قبول نداشتند آن وقت شما می گویید همه را تأیید کنیم و اگر تأیید نکنیم زندیق هستیم؟!

اگر ثابت شود بعضی از صحابی پیامبر دشمن دین بودند که البته اثبات آن کار مشکلی هم نیست آنچه که زیر سؤال می رود مذهبی است که شما در اوهام خود به آن اعتقاد دارید نه مذهب حقیقی ما.

خدا عقلتان دهد.

اجتهاد و قتل

خدا یا عقل ما را زیاد کن تا حق و باطل و خوب و بد را بشناسیم مجتهد قاتل گناهش بیشتر از قاتل عامی است چون کارش آگاهانه است ایا ما باید از قاتل ها پیروی کنیم بن لادن ها و خامنه ای ها همان راه را می روند در این حالت پس اسلام بدرستی دین تروریسم است ولی من با خواند قران این را فهمیدم خداوند به عمل ما داوری خواهد کرد چه صحابه باشد چه سیاه حبشی باشد و موازنه ای میان اعمال حق و باطل ما بر قرار خواهد کرد و نتیجه را جزا خواهد داد دین من اسلام و مذهب من حنیف مله ابراهیم که پیامبر در آن دین و مذهب بود این بیان قرآن است که مو لای درزش نمی رود