آیا قرآن کتاب خاطرات زندگی حضرت علی است؟
آنهایی که گمان میکنند قرآن کریم فقط برای این نازل شده که مدح اهل بیت را بگوید ، در حقیقت دارند به قرآن توهین میکنند و منزلت خالق بشر را از مقام خالقیت به مقام مداحیت پایین میاورند. که این گناهی نابخشودنی است, این توهین به مقام ربویت است, این توهین به قرآن است.
بر مسلمانان لازم است از سهل انگاری دست برداشته و در قدم اول علمای شیعه را نصحیت کنند، تا شاید که از توهین به قرآن دست بردارند و اگر با نصحیت بازداشته نشدند مسلمانان باید چاره اساسی بیاندیشند.
اینک نمونه ای دیگر از تحریف معنی قرآن کریم توسط کسانی ماسک حب علی را به دروغ به چهره خود زده اند:
شیعه میگوید:
آیه : (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّـهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿٣٦﴾ رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّـهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ) (النور: 36-37)
«(اين چراغ پرفروغ) در خانههايى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شياطين و هوسبازان در امان باشد); خانههايى كه نام خدا در آنها برده مىشود، و صبح و شام در آنها تسبيح او مىگويند. مردانى كه نه تجارت و نه معاملهاى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمىكند; آنها از روزى مىترسند كه در آن، دلها و چشمها زير و رو مىشود».
شعیه میگوید این آیه درباره حضرت علی است
ثعلبی با نقل قول از انس و بریده میآورد که این دو گفتند: چون رسول خدا این آیه را تلاوت نمود مردی برخاست و گفت: اینها چه خانههایی هستند ای رسول خدا؟ پیامبر گفتند: خانههای انبیاء هستند. پس ابوبکر برخاست و گفت: ای رسول خدا آیا این خانه هم از آن خانههاست؟ و منظورش خانه علی و فاطمه بود. ایشان فرمودند آری. از بهترینشان است،
پیامبر در اینجا مردان را چنان توصیف کرده که دلالت بر افضلیتشان کند، پس علی امام است، در غیر این صورت تقدیم فاضل بر افضل پیش میآید و این درست نیست».
پاسخ اهل سنت:
بدون شک شیعه این تاویل را قبول دارد، چونکه مطابق هوای نفسش است، وقتی مطابق هوای نفس باشد دیگر سند مهم نیست دیگر گوینده برایش مهم نیست! اما اهل سنت به اجماع این تاویل را قبول ندارند چون:
اینکه ثعلبی در کتابش چیزی نوشته باشد این نشان از این نیست که نظر او نظر همه اهل سنت است، اتفاقا این نظرش را هیچ اهل سنتی قبول ندارد، چونکه حدیثی که به آن استناد کرده جعلی است.
دوما دانشمندان اهل سنت برای تفسیر ثعلبی ارزشی قایل نیستند او در بین ما جایگاهی ندارد،
اگر قرار باشد نظر هر شیعه ای، نظر همه شیعه ها تلقی شود ، پس ما به آسانی میتوانیم از کتب بعضی نویسندگان شیعه فضلیت و برتری عمر و ابوبکر را بیان کنیم ، اما آیا ین نظر همه اهل تشیع است آیا این نظر اکثریت اهل تشیع است؟ آیا این نظر اقلیت شيعه است؟ یا نظر یک یا دو نفر؟
آیا احدی از علمای اهل سنت یا شیعه هست که بگوید: هر کس از اهل سنت یا شیعه درباره مذهب خود شهادتی بدهد حتماً عادل است؟ و و آن شهادت از لزومات مذهب است؟!! یا کسی از آنان گفته است: هر کس از اهل سنت یا شیعه حدیثی روایت کرده حتما حدیث صحیحی است؟ !
سوم: آیه مذکور به اتفاق علمای فن در خصوص مساجد است، و حتي درباره خانه پيامبر هم نيست چونکه در خانه پیامبر مردان نبودند یک مرد (رجل) بود ! و آیه سخن از رجل میگوید! پس درباره مسجد پیامبر است نه خانه ایشان .
جالب اینکه درباره خانه علی هم نیست زیرا در خانه ایشان نیز رجال نبودند خانواده ایشان در عصر نزول قرآن، حداکثر متشکل بود از یک مرد و یک زن و چند بچه !
پس ای شیعه دیدی تفسیرت چون دم خروس و قسم حضرت عباس است؟!
چهارم اینکه قرآن در آیه مورد بحث میگوید: (رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّـهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ)
يعنى خانههايى كه نام خدا در آنها برده مىشود، و صبح و شام در آنها تسبيح او مىگويند. مردانى كه نه تجارت و نه معاملهاى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمىكند
پس هرکس که این صفت را داشته باشد چرا باید مشمول آیه نباشد؟
اصلا برای ما بگویید که این قرآن را ما برای چه تلاوت میکنیم برای اینکه مدح علی را بگوییم یا اینکه بما درس زندگی بدهد؟
دانستن اینکه علی روزی روزگاری نماز میخوانده و زکات میداده و تجارت ها او را کار خدا باز نمیداشته، چه سودی دارد؟
سود آنوقت است که آیه همگانی باشد، یعنی همه انسانها را تشویق کند که نماز بخوانند و زکات بدهند و تجارت و خرید و فروش آنها را از عبادت باز ندارد!
شاید بگویید دارد از علی تعریف میکند تا شما نیز او باشید،
اما جواب ما این است که بله الله از بت شکنی ابراهیم تعریف کرد تا ما مثل او شویم ، اما الله نه ترسید، نه خجالت کشید که نام ابراهیم را ذکر کند ، اگر آیه درباره علی باشد باید الله اسم او را ذکر میکرد .
پس قرآن بازگویی خاطرات زندگی حضرت علی و شرح حال زندگی او نیست ( آنهم به ادعای شما بدون ذکر نامش!!!! ) تا شما هرچه که بدستتان آمد را مربوط به حضرت علی بدانید!!!
سجودى
- 6441 بازدید
- نسخه چاپی
دیدگاه ها
بسم الله الرحمن
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
چطور شد که قول ثعلبی ( امام المفسرین ) در نزد اهل سنت بی اعتبار شد ؟
چه کسانی او را امام مفسرین
چه کسانی او را امام مفسرین نامیده اند؟
سلام همشهری در کتاب (ازاله
سلام همشهری
در کتاب (ازاله خفا از خلافت خلفا) آنچه که تو نوشتی نبود هیچ نبود اصلا نبود!! این متن را از کجا آوردی؟؟ باید در نقل متون از الله ترسید حتی جرات نکردی اسم کتاب را کامل بنویسی !!!!
به هرحال نبود ، پس با خود گفتم بقیه حواله ها و آدرس هایت نیز به همین گونه است ، و توجه ای نکردم
پس سوال ما برقرار است ثعلبی را چه کسانی امام مفسرین نامیده اند
بسم الله الرحمن
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
جناب سجودی عزیز :
دیدن چنین کلماتی از شما اصلا بعید نیست زیرا شما هم همانند ابن تیمیه ، بجای بررسی سخنان ، اصل کلام را کذب می خوانید !
این روند را در بحث با وهابیت زیاد دیده ام ...
لینک زیر برای دانلود کتاب از سایت " کتابخانه عقیده " می باشد (( قطعا با این سایت آشنا هستید ))
" http://www.aqeedeh.com/ebook/view_book.php?rowID=599 "
مطلب مذکور را می توانید در مجلد 3 ، صفحه 9 - 10 پیدا نمایید !!!!
**************************************************************
وقتی شما بدون بررسی منابع ، حکم به موضوع بودن و جعلی بودن آن می دهید ( همانند ابن تیمیه ) انتظاری نیست که ما بقی مطالب را دقیق مطالعه نمایید !!!!
همشهری گرامی سلام درست است!
همشهری گرامی سلام
درست است! درست گفتید در صفحه 9 مطلب را پیدا کردم نمیدانم چرا قبلا ، سه بار جستجوی کامپیوتری نتیجه نداده بود و محتاج دانستن شماره صفحه شدم؟!
اما ای برادر استناد شما به کناب دهلوی برای ارزشمند نمودن ثعلبی رحمه الله شبیه است به استناد شیطان پرستان به این ایه قران برای متقی و خدا ترس جلوه دادن شیطان رجیم
َقَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْكُمْ إِنِّی أَرَى مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ«الأنفال/48»
و شیطان فرمود!!: «من از شما (مشرکان) بیزارم! من چیزی میبینم که شما نمیبینید؛ من از خدا میترسم، خداوند شدیدالعقاب است!»«الأنفال/48»
این قیچی کردن متون و ندیدن همه مطلب ومقصود نویسنده بی ارزش است.
شما خودتان میدانید که اشکال استناد شما در کجاست ! آیا نیازی به توضیح بیشتر است!
بسم الله الرحمن
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
جناب سجودی عزیز :
اول : ابتدا بدون هیچگونه مطالعه ای ، مطلبی را که بنده بیان کردم را از بیخ و بن منکر شدید .
دوم : بدون بررسی سند مذکور ، بنده را متهم به بیان کذبیات ( از کتاب مذکور ) نمودید .
سوم : بعد از توجه به دو نکته بالا ، بحث بر سر این مطلب بود که آیا ثعلبی در نزد اهل سنت بعنوان امام المفسرین می باشد و کلامش مورد وثوق است یا خیر !!!
شاه ولی الله دهلوی ( کسی که صاحب تحفه اثنی عشریه ، او را آیه ای از آیات الله و معجزه ای از معجزات نبوی می داند ) در کتابش صراحت دارد که ثعلبی همچون ابوجنیفه که امام احناف است در تفسیر قرآن ، امام و پیشوای مفسران است .
چهارم : لطفا کمی با قواعد مناظره آشنا شوید ...
جناب همشهری بالفرض که ثعلبی
جناب همشهری
بالفرض که ثعلبی امام المفسرین باشد(و طبری این وسط هیچ کاره!) آیا خودتون به تفسیر ثعلبی مراجعه کرده اید؟
ثعلبی در مورد آیۀ مورد بحث و در مورد "بیوت" ابتدا مینویسد:
«ثم قال عز من قائل " * ( في بيوت ) * ) نظم الآية : ذلك المصباح في بيوت ويجوز أن يكون معناه : توقد في بيوت وهي المساجد ، عن أكثر المفسرين .
... سعيد بن جبير عن ابن عباس قال : المساجد بيوت الله عز وجل في الأرض ، وهي تضيء لأهل السماء كما تضئ النجوم لأهل الأرض .
وقال عمرو بن ميمون : أدركت أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم وهم يقولون : المساجد بيوت الله وحق على الله أن يكرم من زاره فيها .
... عن ابن أبي بريدة في قوله سبحانه " * ( في بيوت أذن الله أن ترفع ) * ) الآية . قال : إنما هي أربع مساجد لم يبنها إلا نبي : الكعبة بناها إبراهيم وإسماعيل فجعلاها قبلة ، وبيت المقدس بناه داود وسليمان ، ومسجد المدينة بناه رسول الله صلى الله عليه وسلم ومسجد قباء أسس على التقوى ، بناه رسول الله صلى الله عليه وسلم
... عن أبان بن تغلب عن نفيع بن الحرث عن أنس بن مالك وعن بريدة قالا : قرأ رسول الله صلى الله عليه وسلم هذه الآية " * ( في بيوت أذن الله أن ترفع ويذكر فيها اسمه ) * ) إلى قوله " * ( والأبصار ) * ) فقام رجل فقال : أي بيوت هذه يا رسول الله ؟ قال : ( بيوت الأنبياء ) . قال : فقام إليه أبو بكر فقال : يا رسول الله هذا البيت منها لبيت علي وفاطمة ؟ قال : ( نعم من أفاضلها ) . الصادق : بيوت النبي صلى الله عليه وسلم السدي : المدينة .
وأولى الأقوال بالصواب أنها المساجد لدلالة سياق الآية على أنها بيوت بنيت للصلاة والعبادة .»
تفسير الثعلبي(الكشف والبيان عن تفسير القرآن) ج 7 ص 106 - 107
______________________
پس نظر مفسرین را در این مورد مشاهده کردیم و نظر خود ثعلبی را نیز دیدیم. و روایتی که از انس و بریده نقل شده پشیزی نمی ارزد زیرا نفیع بن حارث در آن وجود دارد که هم رافضی است و هم کذاب.
و قال عمرو بن على : متروك الحديث .... و قال أبو زرعة : لم يكن بشىء . .....و قال أبو حاتم : منكر الحديث ، ضعيف الحديث . ....و قال البخارى : يتكلمون فيه . و قال الترمذى : يضعف فى الحديث . و قال النسائى : متروك الحديث . و قال فى موضع آخر : ليس بثقة ، و لا يكتب حديثه .....و قال أبو جعفر العقيلى : كان ممن يغلو فى الرفض .
و قال أبو أحمد بن عدى : و هو فى جملة الغالية بالكوفة .قال الساجى : كان منكر الحديث يكذب .و قال الدولابى و الدارقطنى : متروك . و قال الحاكم : روى عن بريدة و أنس أحاديث موضوعة .
و قال ابن عبد البر : أجمعوا على ضعفه و كذبه بعضهم ، و أجمعوا على ترك الرواية عنه .
ضمناً: نقل یک قول دلیل بر اقرار بر صحت آن نیست وگرنه در همین تفسیر ، فقط 4 صفحۀ بعد، ثعلبی مینویسد:
«أخبرنا أبو عثمان .. عن ثابت عن أنس قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم ( أن الله تعالى خلقني من نوره ، وخلق أبا بكر من نوري ، وخلق عمر وعائشة من نور أبي بكر ، وخلق المؤمنين من أمتي من الرجال من نور عمر ، وخلق المؤمنات من أمتي من النساء من نور عائشة ، فمن لم يحبني ويحب أبا بكر وعمر وعائشة فما له من نور ، فنزلت عليه " * ( ومن لم يجعل الله له نورا فما له من نور)»
تفسير الثعلبي(الكشف والبيان عن تفسير القرآن) ج 7 - ص 111
که برای دانستن کذب بودن این قول ، فقط کتاب خدا ما را کافیست.
ای آیت حق بی خبران را خبری کن.
به به!!! جناب "همشهری" به
به به!!! جناب "همشهری"
به خدا قسم من نمیدونم که شما که استاد بنده ای!!! دیگه چرا اینقدر خودتان را به کوچۀ علی دایی اینا میزنید!!
من گفتم به فرض ثعلبی امام المفسرین باشد.... همین ثعلبی در مورد آیۀ مورد بحث مینویسد:
«وأولى الأقوال بالصواب أنها المساجد لدلالة سياق الآية على أنها بيوت بنيت للصلاة والعبادة»
من این خط را عمداً بزرگ نوشتم تا شما آن را به خوبی ببینید ولی نمیدانم شما آن را دیدید یا خیر!!! اگر ندیدید خود را به چشم پزشک نشان دهید!
حال نظر این امام المفسرین!! را دیدید و خواندید؟؟ آیا باز هم از رو نمیروید؟
گفتید:« استدلال ما به کلام علمای خودتان است.»
با انصاف این چه استدلال کچگی است ، کلام عالم ما که قول شما را رد میکند ، عالم ماکه میگوید بیوت یعنی مساجد، این چه استدلالی است؟
اکنون بد نیست نظری به کتب تفسیر شیعه بیندازیم که آنان در این مورد چه گفته اند:
«در خانهها و بيوتاتى ... مفسرين گفتند مراد مساجد است به دليل خبر منسوب به نبى اكرم
(ان المساجد بيوت اللَّه في الارض و هى تضيء لاهل السماء كما يضيء النجوم لاهل الارض)
و در قرآن مسجد الحرام را اضافه به خود فرموده (أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ) بقره آيه 119.
و در لسان مسلمين مسجد را مىگويند خانه خدا و بعضى گفتند مراد چهار مسجد است كه انبياء بنا كردند، مسجد الحرام ابراهيم و اسماعيل، مسجد اقصى داود و سليمان مسجد مدينه و مسجد قبا كه حضرت رسول بنا فرمود لكن اين جمله. »
(أطيب البيان في تفسير القرآن فارسی، ج9، ص: 533 ؛ سيد عبد الحسين طيب)
«جمله فى بيوت متعلق بجمله يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ ميباشد از جمله نشانه بارز اهل ايمان و معرفت صفات پروردگار آنستكه در مساجدى كه بنا نهاده شده و آماده است حضور يابند و در آنها نام پروردگار و صفات كامله را ذكر نمايند و انتشار دهند و بجهانيان اعلام گردد و ادامه ذكر در آن مساجد سبب رفعت و عظمت آنها شده از نظر اينكه منتسب بپروردگار گشته و از مظاهر الهى معرفى ميشوند. »
(انوار درخشان فارسی، ج11، ص: 375 ، سيد محمد حسين حسينى همدانى)
«و قوله «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ» قيل في العامل في (في) قولان:
أحدهما- (المصابيح) في بيوت، و العامل استقرار المصابيح، و هو قول ابن زيد.
و الثاني- توقد في بيوت، و هذه البيوت هي المساجد- في قول ابن عباس و الحسن و مجاهد- و قال عكرمة: هي سائر البيوت و قال الزجاج: يجوز ان تكون (في) متصلة بيسبح و يكون فيها كقولك في الدار قام زيد فيها.»
(التبيان في تفسير القرآن، ج7، ص: 441 ، محمد بن حسن طوسى )
«فِي بُيُوتٍ يوقد ذلك المصباح في بيوت الله (المساجد) فنور زائد في ....»
(تبيين القرآن ، سيد محمد حسينى شيرازى)
«"فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ"" …... پس اذن خدا به اينكه اين بيوت رفيع المقام باشند به خاطر اين است كه اين بيوت منتسب به خود اويند.
از اينجا معلوم مىگردد كه علت رفعت اين خانهها همان" يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ" است، يعنى همين است كه در آن بيوت نام خدا برده مىشود….و كلمه" فى بيوت" متعلق به جمله" كمشكاة" در آيه قبلى است و يا متعلق به كلمه" يَهْدِي اللَّهُ ..." است، و برگشت هر دو به يكى است. از مصاديق يقينى اين بيوت مساجد است كه آماده هستند تا ذكر خدا در آنها گفته شود، و صرفا براى اين كار ساخته شدهاند، هم چنان كه فرموده:" وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً" «1»
[وصف حال كسانى كه در پرتو نور ايمان و معرفت، هيچ باز دارنده مستمر و موقتى آنان را از ياد مستمر و موقت خدا باز نمىدارد و ...] »
(ترجمه الميزان فارسی ، ج15، ص: 175 ، سيد محمد حسين طباطبايى )
«در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه منظور از اين (بُيُوتٍ) يعنى خانهها كه در صدر آيه گفته شد چيست؟ پاسخ: در پايان آيه اوصافى براى اين (بُيُوتٍ) بيان مىكند كه همانگونه كه در بالا گفته شد منظور: مسجدها است. و آن اينكه (يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ) «1» يعنى خداوند سبحان، هر صبح و شام در آن مساجد و خانهها مورد تسبيح و تنزيه قرار خواهد گرفت.»
(تفسير آسان، ج14، ص: 100 محمد جواد نجفى خمينى)
«(فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ) المراد بالبيوت هنا المساجد، ...»
(تفسير الكاشف(فارسی)، ج5، ص: 426 محمد جواد مغنيه)
«فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ و هي المساجد التي جعلها اللّه مكانا لعبادته ...»
(تفسير من وحي القرآن، ج16، ص: 327 ؛ سيد محمد حسين فضل الله)
جناب " همشهری" این بود نظر مفسرین اهل تشیع آیا این برای شما حجت می باشد؟ آیا در مورد این اقوال واضح جوابی دارید؟
مفسر ما فقط قولی را نقل کرده که خودش هم آن را قبول ندارد ولی مفسرین شما عقیدۀ خود را صریحاً بیان کرده اند و آن بیوت را به مساجد تعبیر کرده اند.(و حق هم همین است)
پس همشهری جان لطفاً کمی تشریف بیاورید داخل باغ .. مهم نیست فلان کتاب چه چیزی نقل کرده است مهم این است که آیا سند آن صحیح است و با خود قرآن همخوانی دارد و عقل سلیم آن را میپذیرد یا خیر.
و بد نیست به تفاسیر اهل سنت یک رجوع مختصری بکنید و با دید منصفانه مطالب آن را بخوانید و ببینید که آنها با چه دلایلی آن بیوت را به مساجد تفسیر کرده اند.
و سیوطی در در المنثور هم سند جدیدی از روایت مذکور به دست نداده است که بخواهیم در مورد سندش بیشتر بحث کنیم بلکه سند همان سند است ولی سیوطی آن را بریده آورده است.
ضمناً: متنی که از فتح القدیر نقل کرده اید ... چنین متنی در آن کتاب ندیدم!! البته نمیدانم اصل قصد شما از نقل چنین متنی چیست!
والسلام علی من اتبع الهدی و اجتنب الهوی
ای آیت حق بی خبران را خبری کن.
ابدء بِنَفسک شما برای بار
ابدء بِنَفسک
شما برای بار چندم است که بدجور علیه خودتان گواهی میدهید (وشهد شاهد من اهلها)
بنده در پستهای قبلی نوشتم: « شما خود تفسیر ثعلبی را دیده اید؟؟» بعد از آن نظر او را در مورد آیه نقل کردم . که گفته بود: «وأولى الأقوال بالصواب أنها المساجد لدلالة سياق الآية على أنها بيوت بنيت للصلاة والعبادة»
در دیگر بحث ها وقتی فقط قسمتی از قول محدث یا مورخ یا ... را نقل میکنید .. استاد سجودی گفتند:« یا کتاب ما رو به رخ ما نکش یا همه اش رو بکش»
در بحث فدک شما گفتید علم الدین عراقی میگوید:«فاطمه از خلفا افضل است» من نزدیک به 20 قول از علمای خودمان و همچنین چندین حدیث نقل کردم که خلاف این را میگویند.
ولی شما در پایان چه گفتید؟؟؟ آیا یادتان هست؟؟ یادتان نیست؟ پس من به یادتان می آورم.
شما مانند بچه ها این جمله را تکرار میکردید: « علمای خودتان گفته اند ... در کتب خودتان است ... در مورد بحث حاضر و در مورد معنی "بیوت" گفتید: «استدلال ما به کلام علمای خودتان است»
آیا من هم میتوانم مانند شما بگویم : «استدلال ما به کلام علمای خودتان است»؟؟ آیا این جمله نشانۀ کم خردی من نخواهد بود؟؟ آیا این جمله نشان دهندۀ عناد و لجاجت من نخواهد بود؟
بی شک شما در جواب من این جمله را خواهید نوشت: «جناب ابوبکر قشمی عزیز :بهتر است که کمی مطالب را کامل بیان نمایید»
و من هم در جواب شما چنین میگویم: « شما هم یا به کتاب ما استناد نکنید یا اینکه چند خط این ور و اونور تر را هم ببینید »
به اینجا که میرسیم ... خدا میداند شما چه خواهید گفت!!!!!
فقط خواهش میکنم در جواب دادن خونسردی خود را حفظ کنید!!
و این مثل را یادتان نرود. اول خویش سپس درویش
ضمناً: چنین تفسیرهای بیمار گونۀ شما از آیات مبین قرآن نشانۀ غریب بودن شما با این کلام است و اگر فرض را بر این بگیریم که منظور از بیوت در آیه .. خانه های پیامبر می باشد ... پس باید قبول کنید که عائشه و حفصه و .... نیز در این خانه ها زندگی میکرده اند!! که بی شک بر گردۀ مبارک شما سنگین خواهد بود!
و خواهش میکنم یک دور کل مقالۀ استاد سجودی را بخوانید تا بدانید گه چقدر با قرآن و منطق در ستیز هستید!
و سیری در جوابها بکنید تا مشکل کار خودتان را بفهمید .. زیرا: ابتدا ثابت شد که روایت منقوله کذب است و بعد از آن ثابت شد که خود ثعلبی نیز آن را قبول ندارد و بعد از آن اقوالی از مفسرین شما خلاف ادعای شما نقل شد( حتی اگر یک نفر موافق ما باشد ... طبق منطق و شیوۀ مباحثۀ شما ... کافیست) به علاوۀ آن در متن مقاله به شیوۀ منطقی به آن جواب داده شده است.
والسلام علی من اتبع الهدی و اجتنب الهوی
ای آیت حق بی خبران را خبری کن.