بزرگترین نقطه ضعف ما مسلمانها چیست؟
سوال ملحدین؟ چرا مسلمانان نمیتوانند دوره طلایی تاریخ خلفای راشدین خود را دوباره تکرار کنند، آیا این خودش دلیل نیست که مسلمانان نیز مثل اقوام غارتگر دیگر با استفاده از ضعف حکومت های اطراف هم عصرشان، توانستد یک دوره طلایی داشته باشند...
و از درون خود چیز برجسته ای نداشتند والا اگر باید در جهان نمونه عملی از آن دوباره پیاده میکردند و نشان میدادند.
بنابراین همانگونه که چنگیز و تیمور به خاطر ضعف و کارنادانی حکومت های هم عصر خود توانستند دنیا را بگیرند اسلام هم مثل آنها است و چیز بیشتری نیست!
اما جواب اهل سنت:
چنگیز و امثالهم اثری از آنها باقی نماند پس مقایسه اسلام با آنها درست نیست.
اما این درست است که ما نتوانستیم عصر طلایی خلفای راشدین را با همان وسعت احیاء کنیم( در مقیاس های کوچک توانستیم ) و خواهم گفت چرا نتوانستیم.
ولی این دیگر صحیح نیست که شما تمدن اسلام را با تمدنهای دیگر مقایسه کنید . تمدن اسلامی یک تمدن پایدار بوده سرزمینهای را که فتح کرده حتی بعد از شکست فاتحان همچنان از لحاظ عقیدتی در اختیار خود نگه داشته است در حالیکه این هنر را مهاجمان دیگر هرگز نداشتند، چنگیز و تیمور و دیگران سرزمین ها را گرفتند اما وقتی ضعیف شدند فرهنگ آنها نیز رفت، آخرین نمونه از این تهاجم های بزرگ؛ اما سطحی؛ توسط گروهی رهبری وعمل شد که صاحب ایدئولوژی بودند. کمونیستها نصف دنیا را گرفتند و دو ابرقدرت شوروی و چین را بوجود آوردند اما کمونیست مُرد و به همراه آن عقیده اش هم مُرد .
پس اسلام چیزی فراتر از اینهاست.
اما اینکه ما چرا نمیتوانیم دوباره اسلام را درست پیاده کنیم ربطی به خود اسلام ندارد اگر بشر روزگاری توانسته اهرام مصر را درست کند و حالا نمیتواند، نباید بگوییم که خبر از اول هم دروغ یا تصادفی بوده است اهرام هست مصر هست پس ناچاریم نتیجه بگیریم که گناه از خاک مصر نیست گناه از مردمانی است که در روی این خاک الان زندگی میکنند و حالا که نتوانستند مثلش را بسازند این خیلی احمقانه است که خود اهرام سه گانه را منکر شوند!
اما حالا چرا ما نتواستیم دوران طلایی را تکرار کنیم این بخاطر نقطه ضعف های است که داریم، بزرگترینش را در این مقاله مینویسم:
معمولا هرکس از ما که رهبر شود ( حالا فرق نمیکند که کی)
همینکه بر بیت المال دست یافت نمیتواند خود را کنترل کند و بنحوی سوء استفاده میکند ( حالا مستقیم یا مستقیم فرقی ندارد)
رهبران نهضت اسلامی در زمان ما با همه ادعاهای بزرگ در مال بیت المال ابدا دقت نمیکنند، بدترینشان که به چپاول مشغولند و خوبترینشان نیز به هر حال دقت نمیکنند این واضح است که همه جا حیف و میل هست!
بهترین بهترین رهبر اسلامی در زمان ما ( بفرض وجود ) کسی است که حداکثر از مال بیت المال برنمیدارد اما دیگر کسی را سراغ نداریم که برای پیشبرد کار الهی مال شخصی خود را بدهد و یا که حتی برای پیش برد دین قرض کند.
این فقط هنر خلفای راشدین بود.
خلفای راشدین بیشتر از زاهدان زمان ما نماز نمیخواندند! میلونها میلون از ما مسلمانان ؛بیشتر از خلفای راشدین حج و عمره کرده ایم و در این عبادت از آنها جلوتریم.حتی در جهاد هم ما امروز کسانی را داریم که حاضرند درجا و فورا شهید شوند و نهضت پیش برود. اما هنر برجسته خلفای راشدین را که هیچ کدام از ما نداریم این است که آنها در وقت قدرت و توانایی به بیت المال دست نزدند این کار هرکس نیست.
ایران ما را ببینید رهبران دینی ما چه ادعاهای از تقوا داشتند!! همینکه بیت المال بدستشان افتاد هرگز سیر نشدند و تفاله را هم به ملت ندادند!!
رهبران جهاد افغانستان که همه رهبران دینی بودند نیز داستان زر اندوزیشان زبانزد خاص و عام است!
چند سال پیش در یک ایالت پاکستان رهبران دینی انتخابات را بردند و طبق قانون با هر نماینده مجلس محلی باید پلیسی نگهبان همراه باشد در روزنامه ها داستان های جالبی آمده بود مثلا که فلان نماینده مجلس که دوچرخه دارد به پلیس نگهبان میگوید من نیازی به پلیس ندارم پس بر باربند دوچرخه ام ننشین که زور حمل ترا ندارم و پلیس میگوید من نیم توانم محل ماموریت خود را به گفته شما رها کنم باید مافوق دستور دهد و آخر نماینده مجلس گفته بود پس تو دوچرخه را بران و من پشت مینشینم !!
اما 4 سال بعد خیلی از آنها به قیمت بدنامی صاحب ماشینهای آخرین مدل شدند.
این جواب به این سوال که چرا ما نمیتوانیم دوران طلایی صدر اسلام را احیاء کنیم.
شما چه قبول کنید یا نکنید این حقیقت تغییر نمیکند که دو قرن پیش محمد بن عبدالوهاب در عربستان دست به انقلاب موفقی در احیاء توحید زد او توحید را شعار خود قرار داد و سعی کرد فقط شرک را از جامعه اسلامی از بین ببرد و در این راه آنقدر مشتاق بود که به جنبه های سیاسی اسلام زیاد توجه نکرد
در هر حال او به هدف تعیین شده خود رسید و قبر پرستی از عربستان رخت بر بست و بلکه آثار حرکتش به همه جهان رسید پس در هدف خود کاملا موفق شد.
من خیلی کنجکاو بودم که بدانم چرا از بین اینهمه نهضت های رنگارنگ معاصر، محمد بن عبد الوهاب تا این حد موفق بود و هنوز هم موفقیت های او ادامه دارد؟
برای یافتن پاسخ، سه بار زندگی نامه او را خواندم آخر راز موفقیتش را دریافتم:
در زندگی نامه او نوشته بودند که او برای پیش برد نهضت خود قرض گرفت حتی که 40000 قرض دار شد که بعد از پیروزی و از غنایم، قرض های خود را ادا کرد.
من دریافتم که او بخاطر اخلاصش پیروز شد، این همان روش خلفای راشدین بود.
پس برای پیروز شدن باید این بیماری را از خود دورکنیم، شناخت بیماری نیم درمان است و من بیماری را به خود و شما نشان دادم و از الله توفیق عمل میخواهیم.
محمد باقر سجودى
- 5496 بازدید
- نسخه چاپی