آیا حضرت عمر حکم تیمم را نمیدانست؟
شیعه میپرسد:
خليفه ثانى در دوران خلافتش حكم تيمم را نمى دانست و اگر كسى از او مى پرسيد در صورت جنابت و نبودن آب تكليف چيست؟ در جواب مى گفت: نماز را ترك كن تا آب پيدا شود! و اگر تا دو ماه هم آب نمى يافت حضرت خليفه نماز نمى خواند.
امام نسائى چنين روايت مى كند: «كنا عند عمر فأتاه رجل، فقال: يا أمير المؤمنين رُبّما نمكُثُ الشهر والشهرين ولا نجد الماء؟ فقال عمر: أمّا أنا فاذا لم أجد الماء لم أكن لأُصلي حتى أجدَ الماء...
غایت عالم بودن در اسلام و برتری بر خلافت را این روایت کتب اهل غیر شیعه(تسنن) نمایان کرده.
مسلم ابن حجاج در باب تیمم صحیح وحمیدی در جمع بین صحیحین واحمد ابن حنبل درص265وص319جلد چهارم مسندو بیهقی درص 209جلد اول سنن وابی داود درص53 جلد اول سنن وابن ماجه در ص200جلد اول سنن ونسائی در ص59تا61جلد اول سنن وبسیاری از بزرگان از علمای اهل سنت بطرق مختلف و الفاظ متفاوت نقل کرده اند:
درزمان خلافت عمر مردی بنزد وی آمد و گفت من جنب شده ام ولی آبی نیافته ام تاغسل نموده و نماز بخوانم. نمی دانم چکار کنم خلیفه مسلمین عمر گفت : هرگاه جنب شدی وآب نیافتی لازم نیست نماز بخوانی تا وقتی که آب پیدا کنی هرمدتی هم که طول کشید اشکال ندارد.
عمار یاسر صحابی جلیل القدر در آنجا حاضر بود گفت ای عمر این چه حکمی است که از خودت صادر می کنی؟ آیا یادت رفته در سفری من و تو برحسب اتفاق احتیاج به غسل پیدا نمودیم چون آب نبود تو نماز نخواندی و من گمان کردم تیمم بدل از غسل آن است که تمام بدنم را بزمین بمالم لذا خود رابزمین غلطاندم ونماز گزاردم .
بعدا چون خدمت رسول خدا شرفیاب شدیم و موضوع را عرض کردم حضرت تبسمی کرد و فرمودند در تیمم همین قدر کافی است که کف هر دو دست را بزمین زده و بعدهر دو کف دست را باهم به پیشانی کشیده و بعد کف دست چپ را به پشت دست راست و کف دست راست را به پشت دست چپ مسح نمایند!!!!
حال چرا می گویی نماز نخوان ؟؟
این هم گوشه ای از مقامات رفیع خلیفه ثانیه عمر !!! شاید که نه بلکه حتما خلیفه از آیه:
فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا بی اطلاع بوده است!!!!!!!!!
این درحالی است که حتی عامی ترین و بی سواد ترین مسلمانان از مسئله تیمم مطلعند لذا از این خبر استفاده می شود که عمرشخص سطحی بی سواد و بی اطلاعی از احکام اسلام بوده لذا از کلیه انسانهای با انصاف وعادل می خواهم قضاوت نمایند که چنین فرد بی سواد بی اطلاع ونادانی که از حل کوچکترین وساده ترین وپیش پا افتاده ترین احکام عاجز بوده با آن کسیکه تمام علوم و مسایل مانند کف دست در نزد وی حاضر بوده یکسانند لاوالله .
جواب ما
جواب ۱: سوال کننده در سفر نبود بلکه مقیم بود و امیر المومنین عمر رضى اله عنه فکر کرد که آب نیافتن مقیم، چون آب نیافتن مسافر نیست، چون مقیم بالاخره دیر یا زود به آب میرسد ولی حضرت عمار به یادش آورد و داستانی را به او تذکر داد که فرقی ندارد و حضرت عمر فورآ نظر عمار را پذیرفت.
در کتب ما این روایت در باب و در فصل نبودن آب در آبادی نوشته شده است.
جواب ۲: اشتباه رهبر دلیل نالایقی نیست آنها معصوم نبودند.
امیر المومنین علی هم اشتباه کرد. اشتباه که تعجب ندارد. به حضرت عمر گفت که خودش شخصاً به جنگ نرود تا شکست اول شکست آخر نباشد.
اما در زمان خلافت خودش، شخصاً به جنگ امیر معاویه و خوارج رفت.
حضرت عمار هم در یک مرحله حکم را نمیدانست و خیال کرد تیمم یعنی در خاک غوطه زدن !!
جواب ۳: نادانی رهبرانی در یک موضوع دلیل نالایقی آنها نیست حضرت علی هم نمیدانست که بعد از آمدن آب مذی، غسل واجب نمیشود.
این نکته در کناب ما هم هست و در کتب شما هم با کمی فرق هست.
قول الصادق (ع ) ان عليا ( ع ) كان رجلا مذاء فاستحى ان يسأل رسول الله صلى الله عليه وآله لمكان فاطمة ( رضى الله عنها ) فامر المقداد ان يسئله فقال ليس بشئ وقال الجمهور وانهما ناقضان إلا مالكا فإنه قال المذي إذا استدام به لا يوجب الوضوء لان عليا ( ع ) قال كنت أكثر الغسل من المذي حتى تشفق ظهري فسالت رسول الله صلى الله عليه وآله فقال انما يكفيك ان تنضح على فرجك وتتوضأ للصلاة وهو بعد التسليم محمول على الاستحباب
(تذكرة الفقهاء العلامة الحلی شیعه مذهب).
یعنی صادق گفت :علی مردی بود که خیلی به مذی ( آبی که قبل از منی خارج میشود ) دچار میشد و خجالت میکشید از رسول الله حکمش را بپرسد ( بخاطر اینکه رسول الله پدر زنش بود ) ... الی آخر که رسول الله فرمود وضو کافیست و غسل لازم نیست
و علی میگوید حکمش را نمیدانستم و بیهوده از بخطر آمدن آب مذی غسل میکردم تا آنجا که کمرم شکست ( کار سختی بود )
پس دیدید علی هم حکم این دستور ساده را نمیدانست
جواب ۴: باید به پیامبر ایراد بگیری که چگونه معلمی بود که شاگردش از حکم وضو و تیمم نیز بی اطلاع بود با این وجود نه فقط او را (عمر را) طرد نکرد که بلکه عمر از مقربین بود.
- 7207 بازدید
- نسخه چاپی