آيا حضرت عثمان قاتل دو دختر پيامبر صلی الله علیه وسلم بوده ؟

شماره سؤال: 
36

                                       
پاسخ شیعه : در بسياري از متون روائي اهل سنّت مهم ترين افتخار براي عثمان را دامادي او براي دو تن از دختران رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم (رقيّه و ام كلثوم) ذكر نموده‌اند و به همين دليل لقب « ذوالنورين» به عثمان داده‌اند و نيز روايتي را نقل مي‌كنند كه آن حضرت پس از مرگ دو دخترش فرموده‌اند: اگر ده دختر هم مي‌داشتم آن ها را به عقد عثمان در مي‌آوردم .
ولی اكنون اين سئوال مطرح است كه براي آن دختر چه اتّفاقي افتاده است ؟ آيا اين نكته صحيح است كه او مورد ظلم و ستم همسرش « عثمان» قرار گرفته و پس از تحمل درد و رنج هاي فراوان در خانه او كشته شده است ؟
مطالبي از كتاب هاي اهل سنّت:
احمد حنبل در مسندش با سند صحيح مي‌نويسد:
زماني كه رقيه رضي الله عنها از دنيا رفت رسول خدا صلي الله عليه[ وآله ] وسلم فرمود: كسي كه ديشب با همسر خود همبستر شده داخل قبر نشود ؛ از اين رو عثمان بن عفان داخل قبر نشد ...
مسند احمد بن حنيل ، ج 3 ، ص 229 و الاستيعاب هامش الاصابه ، ج 4 ، ص 301 و الاصابه ، ج 4 ، ص 304 و فتح الباري ، ج 3 ، ص 127 .

و در بخاری از قول أنس آمده:
حضرت در كنار قبر نشسته بود و اشك مي ريخت فرمود: كدام يك از شما ديشب با همسر خويش همبستر نشده است ؟ كه ابوطلحه گفت: من با همسر خويش همبستر نشده ام و او [طلحه] داخل قبر گرديد .
صحيح بخاري ، ج 2 ، ص 93 .
مطالبي از كتاب هاي شيعه:
......دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نزد پدر رفته و از رفتار همسرش شكايت نمود امّا حضرت فرمود: زشت است زن ديندار و با كمال هر روز شكايت همسرش را نزد ديگران ببرد امّا اين داستان تا سه روز ديگر تكرار شد تا اين كه در روز چهارم رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم اميرالمومنين عليه السلام را خواست و فرمود: شمشير را بر دار و آن را در جامه‌ات مخفي ساز و به خانه دختر عمويت برو و او را بياور و اگر كسي بين تو و او مانع گرديد گردنش را بزن ! و رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم چون انسان ره گم كرده به سوي خانه عثمان در حركت بود كه اميرالمومنين عليه السلام دختر آن حضرت را از خانه خارج ساخت و به سوي حضرت باز مي‌گرداند كه به محض اين كه در بين راه نگاهش به پدر افتاد صدايش را به گريه بلند نمود و حضرت نيز گريست و اشك از ديدگانش جاري شد و دخترش را به منزل خود برد و چون جامه از پشت دخترش برداشت و آثار جنايت را مشاهده نمود سه مرتبه فرمود: خدا او را بكشد كه تورا كشت ! و بعد از اين روز كه روز يك شنبه بود سه روز بعد از آن به شهادت رسيد و اين در حالي بود كه در شب شهادت رقيّه ، عثمان با جاريه ديگري همبستر شده بود .
رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم به دخترش فاطمه سلام الله عليها دستور داد تا با ديگر زنان مومن ، پيكر او را از خانه خارج ساخته و تشييع نمايند و چون عثمان نيز براي تشييع حاضر گرديد و نگاه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم به او افتاد سه مرتبه فرمود: هر كس كه ديشب با يكي از اهل و عيال خود همبستر شده در تشيييع جنازه حاضر نشود . امّا با اين وجود عثمان بازنگشت تا اين كه در مرتبه چهارم حضرت با صداي بلند فرمود: آن كس را كه گفتم باز گردد و الّا او را با اسم مشخص مي‌كنم كه در اينجا ديگر عثمان در حالي كه بر شانه غلام خود تكيه كرده بود به شكم خود چسبيد و به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم عرض كرد: من درد معده دارم اگر اجازه دهيد برگردم ، حضرت فرمود: برگرد !
اصول كافي ، كليني ،ج 3 ، ص 251 .
و حال زماني كه وضعيت اولين زوجه عثمان يعني رقيه اين گونه باشد و برخورد رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نيز با او آن چنان كه گفته شد باشد چه گونه مي توان تصوّر نمود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم دختر و يا دختر‌خوانده ديگري را به عقد عثمان درآورند و آن گونه كه اهل سنّت ادّعا مي كنند رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرموده باشد: اگر من ده دختر هم مي داشتم يكي پس از ديگري به ازدواج عثمان در مي آورد
م.
‌                                                                                                
                                                                                                      

پاسخ اهل سنت :
اولا: بنا بروايت شيعه در نوشته فوق ، دختر رسول الله در خانه پدر مرد
پس چه عیبی است بر عثمان اگر با اهل خود همبستر شود
او که از خانه رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم خبر نداشت که رقیه حالش خیلی بد است و شاید که بمیرد! با این پیش فرض ، پس کل داستان شما باطل میشود یعنی عیبی در مورد همبستری بر عثمان مترتب نیست
پس اگر میخواهید برای عثمان عیبی را ثابت کنید ، بهتر است حرف ما را قبول کنید که زن عثمان در وقت مرگ خانه شوهرش بود، و کتاب کافی خود را بدیوار بکوبید چون دایم آبروی شما را میبرد.
دوما: در خانه خود هم اگر عثمان با زن یا کنیز خود همبستر شود شماتتی بر او نیست.
زیرا شب ها بین زنها تقسیم است و یک زن مسئول مریضی طولانی زن دیگر نیست و حق خود را میخواهد و یا حتی مرد حق دارد نیاز خود را برآورد.
بله اگر دختر پیامبر ناگهان مریض میشد یا از بام پرت شده بود و عثمان با زن دیگر میبود آنوقت این عیب است اما فراموش نکنید ، دختر پیامبر صلي الله عليه وآله وسلم از یک بیماری طولانی در رنج بود و انوقتها اوژانس نبود که ببرندش بیمارستان و عثمان پشت در بیاستد.
انها به اندازه توانایی خود درمان کردند .
سوما: در فرض شما خود رسو الله صلي الله عليه وآله وسلم هم بعنوان پدر میبایست در خانه دخترش در آن حالت نزع حاضر میبودند اما شما دیدید که غیر از طلحه بقیه با همسران خود در آن شب ،همبستر شده بودند و کسی اعلان نکرد که حاضر است داخل قبر شود.
چهارمآ: این یک حسن و خوبی عثمان است که دروغ نگفت و داخل قبر نشد و ما میدانیم که رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم عذر ظاهری منافقان را میپذیرفتند و رازشان را فاش نمیکردند.
اما شیعه در اینجا میگوید عثمان مجبور شد زیرا رسول الله تهدیدش کرد که رسوایش میکند.
پس معلوم میشود که رسول الله واهمه ای از عثمان نداشته پس چرا بخاطر نفاق او و ابوبکر و عمر را رسوا و طرد نکرد.
برای کار کوچک نزدیک بود چنین کند برای کار بزرگ ( برکناری علی ) نه تهدید کرد نه هیچی ! چرا ؟؟
چهارما: اگر عثمان قاتل دختر پیامبر بود رسول الله چرا مجازاتش نکرد ایا سزای قاتل این است که به او بگویی مقتول را در قبر نگذار؟!!!!
پنجما در همین کتاب کافی نوشته شده که عثمان بخاطر خونخواهی یک کافر، دختر پیامبر را کشت ، این که دیگر جنگ علنی بود و شما میگویید باز پیامبر به عثمان چیزی نگفت .
والله اگر قضیه برعکس میبود یعنی پادشاه دختر یک رعیت خود را بکشد برجان خود ایمن نمیباشد پس وای بحال وقتی که رعیت دختر پادشاه را بکشد آنهم بخاطر این بکشد که انتقام کشته شدن دشمن را از پادشاه را گرفته باشد.
و پادشاه فقط بنشیند و همراه دختر خود گریه کند !!!
آیا شما نظاره کردید عقل شیعه را در وقت تهمت زدن ؟!!
اگر متوجه نشدید این مثال چشم شما را باز میکند:
فرض کنید دختر خمینی زن من باشد ( العیاذ بالله ) و من بخاطر اینکه خمینی ، صدام حسین را کشته در صدد کشتن دخترش باشم و دختر را بشدت کتک بزنم و او برود پیش خمینی و ماجرا را بگوید.
آیا خمینی به او میگوید که برگرد خانه شوهرت ویا میاید مرا دستگیر میکند.
حالا گیرم که خمینی دختر را به خانه من بازگرداند و من همچنان او را بزنم تا خمینی بی طاقت شود و دختر بزور ببرد خانه خودش ، و بشیند به همراه دخترش از دست من گریه کند !!! و دختر در خانه پدرش شهید شود و خمینی هیچی بمن نگوید و من به تشیع جنازه هم بروم فقط بصورت کنایه بگوید هرکس دیشب با زن خود خوابید حق ندارد دخترم را درقبر بگزارد.... والسلام
آیا پادشاه منم یا خمینی ؟!!!
این است محتویات مهم ترین کتاب حدیث شما( کتاب کافی) ای شیعه ها !

اما حالا شرح حدیث از نظر اهل سنت:
اصلا این تشیع جنازه ام کلثوم (دختر سوم پیامبر صلی الله علیه وسلم) بوده نه رقیه ( دختر دوم )
تا آنجا که میدانیم رقیه وقتی رسول الله صلی الله علیه وسلم در گیر جنگ بدر بودند ، وفات کرد و رسول الله به عثمان اجازه دادند که درجنگ بدر شرکت نکند و پرستار همسر خود باشد
در بعضی روایات شتباهآ به جای ام کلثوم نوشته اند رقیه و بقیه داستان درست است
یعنی رسول الله فرمود: کسی داخل قبر شود که با همسر خود دیشب همبستر نشده باشد و عثمان داخل قبر نشد و شرح دادیم که در این هیچ عیبی نیست و گفتیم چرا عیب نیست
اما چرا رسول الله این را فرمود؟ شاید به این خاطر که از ناراحتی عثمان بکاهد. زیرا غم اول مال عثمان بود بعد مال بقیه
یا شاید برای اینکه قانون شود برای امت
البته امت محمد در این روزها ، نیازی به این قانون ندارد چون مثل عصر صحابه مردم دو زنه یا سه زنه یا چهار زنه نیستند و کنیز نیز ندارند .