آیا اصحاب پیامبر بهترین مردم هستند؟

شماره سؤال: 
391
نویسنده: 
محمد باقرسجودى

شیعه میگوید: سنی ها میگویند  اصحاب پیامبران بهترین مردمان هستند  این ادعا سراسر نادرست است و هرگز اینطور نیست! زیرا هميشه عده‌اى از همين اصحاب انبياء؛ چه در حيات و چه پس از رحلت آنان با روش و سيره آنان مخالفت کرده و دست به تحريف دين مى‌زدند. ماجراى مخالفت قوم موسى و گوساله پرستى ايشان شاهدى قوى بر اين مدعا است. ابن عباس سامرى را از همسايگان موسى عليه السلام مى‌داند و مى‌گويد به حضرت ايمان آورده بود!!! و با كارى كه همين سامرى انجام داد، از ميان ششصد هزار نفرى كه همراه موسى بودند، تنها 12000 نفر با ايمان باقى ماندند!!!.

فخر رازى مى‌نويسد: مقصود از قوم ، افرادى هستند كه آنان را با هارون بركناره ساحل دريا كه شش صد هزار نفر بودند، ترك كرده بود كه به وسيله گوساله گمراه شدند و فقط دوازده هزار نفر سالم ماندند.التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، ج 22، ص 87،
قارون نيز از كسانى بود كه او را به خاطر نورانى بودن چهره،‌ منوّر صدا مى‌زدند؛‌ وى پسر عموى موسى بود و به حضرت ايمان آورده بود؛ اما در زمان حيات آن حضرت كافر شد.
طبرى مى‌نويسد: قارون از قوم موسى بود و شنيده بوديم كه او پسر عموى برادر پدرى او است و چون تورات را با صدای خوش مى‌خواند به او منوّر مى‌گفتند؛ ولى اين دشمن خدا منافق بود ؛ همان‌گونه كه سامرى منافق بود و تجاوزگرى‌اش او را نابود كرد. جامع البيان عن تأويل آي القرآن، ج 20، ص 106


پاسخ اهل سنت:
این درست است که اصحاب عام  موسی از بنی اسراییل  برای مدتی محدود مرتد شدند ولی بعد  توبه کردند، 
اما این ناممکن بود که اصحاب موسی بر شرک خود باقی میماندند و باز موسی علیه سلام با آنها مراوده و دوستی میداشت، دختر میداد و دختر میگرفت! و عملا هم موسی آنها را رها نکرد تا که توبه کردند ! و الله،  قارون را در زمین فرو برد.
و همینطور هارون! نیز  به آنها اعتراض کرد اما چون میدانست موسی از کوه طور بیاید مردم تسلیم میشوند لذا فقط به اعتراض و مخالفت زبانی پرداخت و منتظر برگشت موسی علیه السلام شد، والا هارون نیز اگر میدانست موسی آمدنی نیست راه خود را از راه قوم جدا میکرد یعنی  یا قوم باید ایمان میاوردند یا راهشان جدا میشد! 
اما  ای شیعه ها! شما میگویید اصحاب پیامبر گناه کردند و هرگز  توبه ننمودند و پیامبر با آنها مخالفت نکرد و با ایشان مدارا مینمود تا دین حفظ شود!!!
بنابراین مثال شما درباره اصحاب موسی، نمیتواند عقیده شیعه را ثابت کند، یعنی این ممکن است که اصحاب پیامبری مرتد شوند و این هم ممکن است که پیامبری در بین قومی زندگی کند که مثلا لواط کار هستند، اما این ناممکن ضربدر ناممکن است که پیامبری برای پیشبرد دینش با همجنسگرایان  متحد شود و به آنها دختر بدهد و دختر بگیرد و در سفر و حضر آنها  را ملازم رکاب خود کند و همراه آنها به جنگها برود.
یعنی شیعه در باره پیامبر ما و درباره  اصحاب پیامبر ما حرف های میگوید که سابقه در تاریخ ندارد و باور کنید  اگر قلم بدست کافر  عاقلی بدهیم هم  چنین نمیگوید که  علمای شیعه میگویند!!
پس نتیجه اینکه، ما قبول داریم  شماری از اصحاب پیامبران ( و ایضا تعداد انگشت شماری یاران پیامبر ما ) مرتد شدند یا مرتکب فسق شدند اما این را هیچ عاقلی نمیپذیرد که پیامبران در مقابل شرک و ارتداد و فسق یاران خود سکوت کنند و با آنها مدارا نمایند  و تا نفس آخر عمر، آنها را گرامی بدارند و زنانش را از بین دختران همانها انتخاب کنند. و یا به آنها دختر برای همسری بدهند! نه چنین  چیزی در تاریخ مانند ندارد.


شیعه میگوید:

جداى از اينكه رسول خدا صلى الله عليه وآله بر خلاف اين ادعا؛که میگویند اصحاب بهترین این امت هستند؛ به جاى اينكه اصحاب خويش را برادران خويش معرفى كند، مى‌فرمايند برادران من كسانى هستند كه من را نديده‌اند و به من ايمان مى‌آورند!!! و آن‌ها را مدح بسيار مى‌كنند:
12600 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا هَاشِمُ بن الْقَاسِمِ قال حدثنا حسن عن ثَابِتٍ عن أَنَسِ بن مَالِكٍ قال قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم طُوبَى لِمَنْ آمَنَ بي ورآني مَرَّةً وَطُوبَى لِمَنْ آمَنَ بي ولم يرني سَبْعَ مِرَارٍ
رسول خدا فرمود: خوشا به حالي كسى كه به من ايمان داشته باشد و يك مرتبه مرا ببيند و خوشا به حال كسى كه به من ايمان بياورد و مرا نبيند ؛ اين جمله را هفت مرتبه تكرار فرمود.
و در ادامه مى‌نويسد:
12601 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا هَاشِمُ بن الْقَاسِمِ ثنا حسن عن ثَابِتٍ عن أَنَسِ بن مَالِكٍ قال قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَدِدْتُ اني لَقِيتُ إخواني قال فقال أَصْحَابُ النبي صلى الله عليه وسلم أَوَلَيْسَ نَحْنُ إِخْوَانَكَ قال أَنْتُمْ أصحابي وَلَكِنْ إخواني الَّذِينَ آمَنُوا بي ولم يروني. رسول خدا فرمود: دوست دارم برادرانم را زيارت مى‌كردم، اصحاب گفتند: مگر ما برادران شما نيستيم؟ فرمود : شما ياران من هستيد؛ ولى برادران من افرادى هستند كه به من ايمان مى‌آورند و مرا نديده‌اند. مسند أحمد بن حنبل، ج 3، ص 155
با بودن چنین احادیث صحیحی سنی به چه حقی میگوید که یاران پیامبر بهترین امت هستند؟


پاسخ اهل سنت:
ما نمیگوییم که درجه اصحاب پیامبر در بهشت حتما  از درجه تمام افراد امت بیشتر است
 البته میدانیم درجه ابوبکر از همه امت بالاتر است و میدانیم درجه عمر هم بالاتر از بقیه امت است در مورد حسن و حسین هم میدانیم که درجه ایشان از مرتبه جوانان بهشتی بالاتر است این چیزها را از این دو حدیث دریافتیم و دانستیم:
حدیث اول: [ أبو بكر وعمر سيدا كهول أهل الجنة من الأولين والآخرين ] السلسله الصحیحه مختصره شماره 824 شيخ ألباني گفت: حديث صحيح
حدیث دوم :[ الحسن والحسين سيدا شباب أهل الجنة ].السلسله الصحیحه مختصره شماره 796  شيخ ألباني گفت: حسن صحيح
اما در مورد بقیه اصحاب نیز عقلا و نقلا میگوییم که چون در اثرکوشش های آنها  دین بما رسید لذا در ثواب اعمال ما شریکند پس مشکل است که بتوانیم به مقام آنها برسیم
.
خلاصه  سخن اينكه:
 قبول داریم که بعضی از افراد آخر این امت از افراد نخستینش بهترند ( غیر از افرادی که نامشان را در حدیث داریم و نام برخی را ذکر کردم و درباره نام دیگران الان حضور ذهن و اصلاع ندارم) و الان بیاد آوردم که درباره حضرت علی هم حدیث خاصی داریم رسول الله فرمود :
ابناي هذان : الحسن و الحسين : سيدا شباب أهل الجنة و أبوهما خير منهما .رواه ( ابن عساكر )از علي و از ابن عمر .تحقيق الألباني( صحيح ) انظر حديث رقم : 47 في صحيح الجامع
اما بطور عموم در حدیث اگر شخصی با ذکر نام در بهشت بالاتر از دیگران باشد در عقیده ما  او بالاتر از همه امت است

 و غیر از این نامبردگان، مانعی ندارد که اگر فردی از آخر این امت مقامش از یک صحابی بالاتر باشد  اما نکته خیلی مهمی که نباید از آن غافل باشیم این است که هرچند که یک نفر امتی  در بهشت میتواند مقامش بالاتر از یک صحابی باشد، اما باز در دنیا صحابی از او بالاتر است! چرا؟ دقت کنید:
این مثل مساله زن و شوهر و  مساله پدر و پسر است
هرچقدر هم که پسری در دنیا و آخرت درجات بالاتری از پدرش کسب کند باز احترام پدر مقدم است باز او باید از پدرش ( ولو بیسواد) حرف شنویی کند نه اینکه پدرش از او
یا مثلا حضرت آسیه در قیامت، مقامش از میلیاردها مرد هم بالاتر است اما با این وجود اگر شخصیتی مثل ایشان نیز با یک مسلمان معمولی عروسی میکرد باز باید شوهرش را احترام مینمود  و از او حرفشنویی میداشت!
زیرا عموما این حقوق شوهر یا پدر یا مادر است که به آنها مقام والایی و افضلیت میدهد، و عمل آنها در درجه بعدی اهمیت است!

به همین ترتیب اصحاب و اهل بیت  بالاتر و واجب احترام تر هستند از بقیه امت ( ولو که درجه برخی از افراد امت در قیامت بالاتر از بعضی از  اهل بیت یا اصحاب باشد )  باز در دنیا باید این فرد حق تقدم باید بیادش باشد  پس کوشش شیعه برای سوء استفاده از احادیث برای بدنام کردن صحابه یا کم اهمیت جلوه دادن مقام آنها  ثمری برایش ندارد، برای شیعه بهتری در این است که عقاید باطل خود را رها کند، برای مطمئن کردن دل شیعه های صادق آیات زیر را دلیل میاوریم
در سوره الواقعه  آمده: وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ«10» أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ«11» فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ«12» ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ«13» وَقَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ«14»
و (سومین گروه) پیشگامان پیشگامند،آنها مقربانند! در باغهای پرنعمت بهشت (جای دارند)!گروه زیادی (از آنها) از امتهای نخستینند،و اندکی از امت آخرین!
یعنی قرآن بصراحت میگوید که اکثریت  سابقون در اول هستند . آیه دیگری در قرآن هست که  درباره این سابقین اولین توضیح میدهد  و آشکارا میگوید مقصود قرآن از سابقین اولین مهاجرین و انصار و تابعین  هستند: وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند؛ و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و این است پیروزی بزرگ! «التوبة/100»
اگر شیعه مومن به قران باشد این آیات برای قانع کردنش  کافیست!