اعتراض شیعه به مقاله: بعد از پیامبر اکرم، پیشوای حضرت فاطمه چه کسی بود؟ (2)
شیعیان سوالی درباره اینکه امام حضرت فاطمه پرسیده بودند که ما اینجا پاسخ مختصری دادیم: http://www.islamtxt.net/content/question/1280 حالا در اعتراض به آن نوشته، این نامه را در سایت ها منتشر کردند: (بنام خدا - آقای محمد باقر سجودی نویسنده سایت اسلام تکس: جوابتان به نامه آقای حسن جلالیان که پیشوای حضرت فاطمه (س) بعد از پیامبر اکرم (ص) چه کسی بوده است جای بحث و بررسی دارد.- اولا شما میگویید ارسال این سوال به علمایتان صحت نداشته که دسترسی به علمای نامبرده من جمله آقایان مفتی محمد قاسم قاسمی و مولوی عبدالحمید و مولوی عبدالمجید کار سختی نیست و براحتی هر فرد میتواند این سوال را از مولوی اعلم خود بپرسد اگر جوابی دادند آن را در سایت برای نمایش عموم قرار دهید و ارسال ایمیل را بنده خودم امتحان نمودم و هنوز جوابی از شبکه نور و دانشگاه ازهر نیامده است.چرا که واقعا نمیتوانند جوابی بدهند.
پاسخ ما:
اگر شبکه نور سوالی را جواب نداد حق ندارید نتیجه بگیرید آن سوال جواب ندارد همه اهل سنت که نوکر شما نیستند در بین آنها یکی هم جواب بدهد بس است و ما به نمایندگی از همه پاسخ دادیم پس این جار جنجال یعنی چه؟
وانگهی اگر شما دوستدار گفتگو هستید پس چرا دولت حامی شیعه حتی سایت های ملایم اهل سنت را فیلتر میکند؟ کسی که دنبال بحث علمی باشد چنین نمیکند این فیلتر و آن ادعا دم خروس و قسم حضرت عباس را تداعی میکند!
دنباله نامه:اگر هم علمای شما از چماق میترسند واقعا عالمی که از ترس نتواند حقیقت را به مردم بشناساند چگونه رهبری جامعه اسلامی را بدون شجاعت پذیرفته و نمیتواند از مذهب و اعتقاداتش صحبت کند و خود را معتقد به خدا و حضرت محمد (ص) میداند.
پاسخ ما:
این حرف شما از نظر من درست است! بله بلاخره باید از سد جهل و خشونت شیعه را، با شجاعت و از جان گذشتگی بشکنیم و بهشت را ببریم.اما جواب این سخن شما از نظر علمای داخل ایران است که آنها میگویند: بحث بحث پذیرش خطر نیست ، بلکه سخن دل ما این است: یا رب مباد که از بد بدتر شود. یعنی اینطور نشود که عبور از خطوط ظالمانه حکومت شیعه، ما را از دست آوردهای فعلی مان نیز محروم کند و این دعوت کمرنگ بطورکلی بیرنگ شود این حرف ظاهرا معقول ست
و الله میداند و قلوب بندگانش
اما در هر حال از اینکه عالم سنی از چماق شما میترسد نباید نتیجه بگیرید که سوال شما پاسخ ندارد. این نتیجه گیری اصلا عاقلانه نیست.
دنباله نامه شیعه: واما گفته اید ناراضی شدن رعیت از امام معنایش خروج از بیعت و از جماعت نیست به چه حقی به خودتان اجازه جسارت و گستاخی داده اید که برترین بانوی جهان و سرور زنان بهشتی و پاره تن حضرت محمد(ص) کسی که غضبش غضب خدا و خوشنودیش خوشنودی خدا میباشد را چنین خطاب کنید .تمامی مردم دنیا از ازل تا قیام قیامت رعیت حضرت محمد(ص) و حضرت فاطمه (س) و اهل بیت (ع) میباشند .
پاسخ ما
حالا معلوم شد که چرا به نامه های شما اعتنا نمیکنند این چه حرف پوچ و بیهوده ای است؟ چرا مرا متهم میکنید که نسبت به حضرت فاطمه گستاخی کردم؟ آیا مست هستید؟! این چیست که نوشتید؟؟ از نظر اهل سنت مقام ابوبکر از مقام فاطمه بالاتر ست
دنباله نامه شیعه: میگویید چون حضرت علی (ع) با ابوبکر بیعت نموده همسرش هم تحت همین بیعت بوده اولا که ما شیعیان اعتقاد داریم حضرت علی(ع) هیچگاه با ابوبکر بیعت ننموده و به امر خدا و رسول (ص) و مصلحت مسلمین سکوت کرده و بعد از وفات حضرت فاطمه در پیشبرد امور مسلمین با ابوبکر همکاری کرده.
پاسخ ما :
شما مختارید که هراعتقادی داشته باشید ولی اعتقاد شما بدرد خودتان میخورد! شما عقیده دارید حسین قبل از تولد در شکم مادر داد میزد که من تشنه ام و بعد از مرگ سر بریده اش سر نیزه حرف میزد!! و یزید تازیانه میزد!! اعتقادات شما بما چه؟!
اما وقتی شما از کتب ما دلیل آوردید بر طبق کتب خود جواب دادیم! حالا کتاب ما را با کتاب خود پیوند میزنید چه بحث عجیبی و چه دلیل آوری غریبی!! و چه پیوند شومی!
شما از صحیح بخاری دلیل آوردید که فاطمه بیعت نکرد و ما نیز از همان کتاب و از همان صفحه کتاب بخاری و از خط بعدی!! دلیل آوردیم که علی بیعت کرد
دنباله نامه: در زمان حیات حضرت فاطمه (س) حضرت علی(ع) هیچ بیعتی با ابوبکر ننموده است که حضرت فاطمه هم تابع همسرش باشد پس با حساب شما نیز فاطمه ( ع) بیعت نکرده بودند!
پاسخ ما : الحق این نکته درست است! توجه نداشتم که علی در حیات بیعت نکرد اشتباه خود را قبول میکنم. اما در کتب ما در همان صفحه اي (که شما به آن استناد ميکنيد تا عدم بيعت فاطمه را اثبات کنيد) نوشته شده که علي بعد از وفات فاطمه وقتيکه ديد محبوبيتش کم شد با ابوبکر بيعت کرد، پس نتيجه اينکه حضرت علي خودشان قبول کردند که حرکتشان (تاخير در بيعت) نا ثواب بوده است پس اگر حضرت فاطمه نيز زنده ميماند ؛تصور نميکنيم؛ که از پيروى شوهرش سر پيچى مى نمود
اما عدم بیعت به معنی خروج از جماعت و خروج از فرمان امام نمیدانیم ( خروج یعنی نافرمانی مدنی و جنگ علنی و شورش) ناراضی بودن رعیت از امیر معنایش خروج از اطاعت امام نیست فاطمه و علی حتی در زمان نارضایتی بر امام خروج نکردند و رعیت مطیع دولت وقت بودند و چون بیعت اجباری گرفتن درست نیست لذا ابوبکر دستور نداد
دنباله نامه شیعه: و اسناد و روایاتی هم هست که نشان میدهد زنان هم حتی در زمان خود حضرت محمد (ص) خودشان بیعت مینمودند
پاسخ ما
بله ولی عمومیت نداشته خود فاطمه با پیامبر بیعت نکرده چون نیازی نبوده! بیعت پیامبر بامعدودی از زنان نیز یک نوع بیعت رمزی بوده و این رسم در زمان خلفای راشدین از جمله رسم حضرت علی نبوده که از زنان بیعت بگیرند زن تابع شوهر بوده و این حقیقتی است که انکارش ممکن نیست
دنباله نامه: میگویید حضرت فاطمه بدون اجازه همسرش نمی توانسته قیام نماید پس چگونه عایشه با خلیفه وقت خود حضرت علی (ع) بیعت ننمود و قیام کرد آیا از شوهرش کسب اجازه نموده بود؟؟؟!!!
پاسخ اهل سنت:
ما در مقاله دیگری توضیح دادیم که حضرت عایشه برای جنگ با امیر المومنین علی خارج نشد بلکه برای رفع تهمت از خود با انتقام گیرندگان خون حضرت عثمان همراه شد و شوهرش نیز زنده نبود، تا اجازه بگیرد و امیر المومنین علی را در مدینه در محاصره شورشیان دید و خودش در مکه بود.
دلیل محکم ما این است که باغی و قاتل مجازات میشود اما علی به عایشه چیزی نگفت، این خود دلیل است بر بی گنهی ام مومنین.
وانگهی، عایشه در 5 سال حکمرانی علی تحت فرمان و بیعت با ایشان بود و حتی با معاویه همراه نشد و علی را بهتر دید از معاویه.... گرنه میتوانست بسوی شام فرار کند و اگر نمیدانید بدانید که معاویه در زمان خلافت علی مدینه را برای مدتی متصرف شد اما ام مومنین او را تایید نکرد و از امیر المومنین علی بدگویی ننمود.
دنباله نامه: و در اخر استناد کرده اید روایت صحیحی هست که حضرت فاطمه از ابوبکر راضی شده و عایشه مطابق علم خود گفته (فاطمه غضب کرده بر ابابکر و روی برگردانیده و تا زمان وفاتش این غضب و ناراحتی ادامه داشته است) اولا روایتی که میگویید رضایت حضرت فاطمه (س) از ابوبکر بوده چه سند و مدرکی دارد که قابل قبول تر از کتب صحیحین میباشد
پاسخ اهل سنت
بیشک کتاب بخاری و مسلم همه حادیثش صحیح هستند ام این دلیل نمیشود که بگوییم غیر از این دو کتاب احادیث صحیح دیگری نداریم
حالا یک حالت این است که حدیث صحیحی داشته باشیم که با حدیث صحیح بخاری در تضاد باشد
آیا این تضاد آن حدیث را بی اعتبار میکند و آیا صحیح بخاری میزان سنجش است ؟
جواب این است که نه !!
صحیح بخاری بخاطر اینکه امام بخاری آنرا نوشته اعتبار پیدا نکرده، بلکه به این خاطر معتبر است که راویان احادیثش، معتبر هستند ( دقت کنید ) پس این گونه راویان، نامشان در سند هر حدیثی باشد آن حدیث معتبر ست حلا فرقی ندارد که آن حدیث در صحیح بخاری باشد یا در سنن بیهقی. و سند حدیث هم این است : أخبرنا أبو عبد الله الحافظ ثنا أبو عبد الله محمد بن يعقوب الحافظ ثنا محمد بن عبد الوهاب ثنا عبدان بن عثمان العتكي بنيسابور ثنا أبو ضمرة عن إسماعيل بن أبي خالد عن الشعبي قال : لما مرضت فاطمة رضي الله عنها أتاها أبو بكر الصديق رضي الله عنه فاستأذن عليها فقال علي رضي الله عنه يا فاطمة هذا أبو بكر يستأذن عليك فقالت أتحب أن أذن له قال نعم فأذنت له فدخل عليها يترضاها وقال والله ما تركت الدار والمال والأهل والعشيرة إلا ابتغاء مرضاة الله ومرضاة رسوله ومرضاتكم أهل البيت ثم ترضاها حتى رضيت هذا مرسل حسن بإسناد صحيح
سنن البيهقي الكبرى
امام بيهقي از طريق شعبي روايت كرده است كه حضرت ابوبكر رضي الله عنه به عيادت حضرت فاطمه رضي الله عنها رفت و حضرت علي خطاب به فاطمه فرمود:(هذا ابوبكر يستاذن عليك) اين ابوبكر رضي الله عنه است، مي خواهد تو را عيادت كند. قالت:(اتحب ان آذن له) فاطمه گفت: تو دوست داري او مرا عيادت كند؟ حضرت علي رضي الله عنه گفت: آري. فاطمه او را اجازه داد. حضرت ابوبكر رضي الله عنه نزد فاطمه رفت و از او دلجويي كرد و حضرت فاطمه رضي الله عنها نيز از حضرت ابوبكر رضي الله عنه اعلام رضايت كرد.
دنباله نامه: و دوما شما از کجا میدانید عایشه به این موضوع علم نداشته مگر آنجا بودید که تشخیص میدهید عایشه کدام روایت را با علم نقل کرده و کدام را بدون علم؟
پاسخ اهل سنت:
عرض شد دو حدیث صحیح داریم ظاهرا متضاد!! پس علما اندیشه کردند که تنها یک احتمال وجود دارد و آن اینکه سخن ام مومنین عایشه بر اساس علم خودش بوده و از صلح امیر المومنین ابوبکر در واپسین روزهای عمر سیده نساء فاطمه خبر نداشته است
ابوبکر که موظف نبوده برای عایشه گزارش کار روزش را بگوید او دید فاطمه مریض است به عیادتش رفت تعجبی ندارد امیر به عیادت دخت پیامبر برود.
و ایضا لازم نیست آدم حتما در جایی باشد تا حقیقتی را کشف کند، عجیب است که میگویی تو آونجا بودی
دنباله نامه: تازه همیشه این سوال هم مطرح بوده و هست که ام المومنین عایشه در زمان دفن حضرت فاطمه کجا بوده ؟ شاید شما بدانید و شاید هم شوهرش حضرت محمد اجازه نداده عایشه در دفن دختر عزیز و مظلومش یگانه بانوی برتر جهان هستی شرکت داشته باشد.
شما میدانید و علمایتان هم میدانند حقیقت و جواب سوال آقای جلالیان اینست که بعد از پیامبر پیشوای حضرت فاطمه حضرت علی جانشین بر حق حضرت محمدبوده است .اما لجاجت و تعصباتتان اجازه بیان حق و حقیقت به مردم را نمیدهد
پاسخ اهل سنت: و عایشه و ابوبکر غیب که نمیدانستند که امشب فاطمه مرده است علی خودش مراسم دفن را ساده برگزار کرد!
طولانی کردن سخنرانی و دور شدن از موضوع بحث عادت شیعه است چون دلیل ندارد
ای عزیز این قسمت نامه تو گریز به صحری کربلا است ما به سولاتی که در این بخش آخر نامه ات مطرح کردی قبلا در سایت خود جواب دادیدم و اتفاقآ پر ببیننده ترین نوشته ها نیز بوده اند! میتوانی بخوانی !
فقط این نکته را اضافه کنم که علی مثل شماها نبوده که به خاطر مرگ فاطمه سینه و قمه بزند و گریه و زاری کند و زنجیر بزند و یا مثل زنهای شیعه به سینه بکوید . و جیغ و داد براه بیاندازد
علی از جمله آن صالحینی بوده که عقیده آنها در داستان زیر بتصویر کشیده شده:ى«آورده اند چند مرد صالح همسفر بودند هنگام نماز، در بین خود جوانترین را امام قرار دادند جوان انکار کرد آنها اصرار
جوان گفت بسیار خوب این دفعه پیشنماز میشوم اما در نماز بعدی باید یکی از شماها پیشنماز شوید یکی از صالحین گفت : از چشم من افتادی! آیا تو اینقدر به خودت مطمئنی که تا نماز بعدی زنده باشی؟»
مرگ برای صالحین که یک چیز نا منتظره نیست
پیامبر فرمود: «صبح شد منتظر شب نباشید، شب شد منتظر صبح نباشید»
اما بعضی از مردم وقتی در فامیلشان شخصی بمیرد رم میکنند و حرکات عجیب و غریبی می نمایند بعد با پرویی نام این جزع و فزع وبی صبری را عبادت میگزارند و بعد این کار برایشان خوشایند میشود و بعد با زبان بی زبانی بر علی طعن میزنند که چرا فاطمه را با مراسمی ساده، دفن کردی
آیا میخواستید علی مثل شما قمه بزند؟!!!
- 7847 بازدید
- نسخه چاپی