آيا ‌آيه «أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَن يَقُولَ رَبىّ‏ اللَّهُ » (28سوره غافر) در شأن ابوبكر رضی الله عنه نازل شده است ؟

شماره سؤال: 
43


شبهه روافض:
اصل آيه قرآن كريم :
وَ قَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ ءَالِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَن يَقُولَ رَبىّ‏َِ اللَّهُ وَ قَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَتِ مِن رَّبِّكُمْ وَ إِن يَكُ كَذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِى يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يهَْدِى مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّاب‏ . غافر / 28 .
و مرد مؤمنى از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان مى‏داشت گفت: آيا مى‏خواهيد مردى را بكشيد بخاطر اينكه مى‏گويد: پروردگار من «اللَّه» است، در حالى كه دلايل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت و اگر راستگو باشد، (لا اقل) بعضى از عذابهايى را كه وعده مى‏دهد به شما خواهد رسيد خداوند كسى را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست هدايت نمى‏كند .
متأسفانه كار جعل حديث در زمان بني اميه ؛ به خصوص معاوية بن أبي سفيان به حدي رسيده بود كه هيچ فضيلتي از فضائل امير المؤمنين عليه السلام باقي نماند؛ مگر اين كه مشابه همان را براي خلفاي سه گانه نقل كردند .
حتي به اين اندازه نيز اكتفا نكردند؛ بلكه حتي فضائلي كه براي ديگر پيامبران و پيروان صديق آن‌ها نقل شده را نيز در حق خلفاي سه گانه جعل كردند .
از جمله در ذيل آيه فوق، مشابه همين فضيليتي را كه قرآن صراحتاً براي حبيب نجار، مؤمن آل فرعون برشمرده است، براي ابوبكر نقل كرده‌اند؛ چنانچه بخاري در صحيح خودش مي‌نويسد :
حَدَّثَنِي عُرْوَةُ بْنُ الزُّبَيْرِ قَالَ سَأَلْتُ ابْنَ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ أَخْبِرْنِي بِأَشَدِّ شَيْءٍ صَنَعَهُ الْمُشْرِكُونَ بِالنَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ بَيْنَا النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُصَلِّي فِي حِجْرِ الْكَعْبَةِ إِذْ أَقْبَلَ عُقْبَةُ بْنُ أَبِي مُعَيْطٍ فَوَضَعَ ثَوْبَهُ فِي عُنُقِهِ فَخَنَقَهُ خَنْقًا شَدِيدًا فَأَقْبَلَ أَبُو بَكْرٍ حَتَّى أَخَذَ بِمَنْكِبِهِ وَدَفَعَهُ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ « أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ » الْآيَةَ .
تَابَعَهُ ابْنُ إِسْحَاقَ حَدَّثَنِي يَحْيَى بْنُ عُرْوَةَ عَنْ عُرْوَةَ قُلْتُ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو وَقَالَ عَبْدَةُ عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِيهِ قِيلَ لِعَمْرِو بْنِ الْعَاصِ وَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرٍو عَنْ أَبِي سَلَمَةَ حَدَّثَنِي عَمْرُو بْنُ الْعَاصِ .
صحيح البخاري ، البخاري ، ج 4 ، ص 239 – 240 .
عروة بن زبير مي‌گويد : از پسر عمرو عاص پرسيدم : بدترين كاري كه مشركان در حق پيامبر خدا روا داشتند چه بود ؟ گفت : روزي رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) در داخل حجر اسماعيل مشغول نماز بود ، عقبة بن معيط وارد مسجد الحرام شد ،‌ ديد پيامبر نماز مي‌خواند ، پارچه‌اي دور گردن آ‌ن حضرت افكند و با شدّت آن را مي‌پيچيد ،‌ ابوبكر تا اين صحنه را ديد بازوانش را گرفت و وي را از پيامبر دور كرد و گفت : آيا مي‌خواهيد كسي را بكشيد كه مي‌گويد: پروردگار و آفريننده من خدا است ؟
تعارض با روايت ديگري از عايشه:
اين روايت ، با روايت ديگري از طريق عروة بن زبير ، از عايشه دختر ابي بكر كه اتفاقا در صحيح بخاري نيز آمده است ، در تعارض است . بخاري در صحيحش مي‌نويسد:
حَدَّثَنِى عُرْوَةُ أَنَّ عَائِشَةَ - رضى الله عنها - زَوْجَ النَّبِىِّ - صلى الله عليه وسلم - حَدَّثَتْهُ أَنَّهَا قَالَتْ لِلنَّبِىِّ - صلى الله عليه وسلم - هَلْ أَتَى عَلَيْكَ يَوْمٌ كَانَ أَشَدَّ مِنْ يَوْمِ أُحُدٍ قَالَ « لَقَدْ لَقِيتُ مِنْ قَوْمِكِ مَا لَقِيتُ ، وَكَانَ أَشَدُّ مَا لَقِيتُ مِنْهُمْ يَوْمَ الْعَقَبَةِ ، إِذْ عَرَضْتُ نَفْسِى عَلَى ابْنِ عَبْدِ يَالِيلَ بْنِ عَبْدِ كُلاَلٍ ، فَلَمْ يُجِبْنِى إِلَى مَا أَرَدْتُ ، فَانْطَلَقْتُ وَأَنَا مَهْمُومٌ عَلَى وَجْهِى ، فَلَمْ أَسْتَفِقْ إِلاَّ وَأَنَا بِقَرْنِ الثَّعَالِبِ ، فَرَفَعْتُ رَأْسِى ، فَإِذَا أَنَا بِسَحَابَةٍ قَدْ أَظَلَّتْنِى ...
صحيح البخاري ، ج4 ،‌ ص83 .
عروه از عايشه همسر رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم ) نقل مي‌كند كه گفت : از پيامبر خدا پرسيدم : آيا روزي سخت‌تر از روز احد براي شما پيش آمده است؟
فرمود : از افراد فاميل تو بيش از اندازه آزار و اذيت ديدم كه بدترين آن در حادثه جمره عقبه بود ، همان هنگامي كه من به علي بن عبد ياليل شكايت كردم (تا با سفارش به افراد قومت دست از آزارها بردارند) ولي جوابي جز بي مهري و بي اعتنايي نشنيدم و لذا غمگين و ناراحت حركت كردم تا رسيدم به قرن الثعالب ( مكاني نزديك مكه كه ميقات اهل نجد است) به آسمان نگاه كردم ، ابري ديدم كه بر من سايه افكنده بود ...
طبق روايت قبلي ، سخت‌ترين روز پيامبر گرامي اسلام ، روزي بوده است كه به قول برخي از مفسرين اهل سنت ، عقبة بن معيط مي‌خواست پارچه‌اي دور گردن پيامبر بپيچد و آن حضرت را به شهادت برساند كه ابوبكر به داد آن حضرت رسيد و ايشان را از دست مشركان نجات داد !!! ؛ اما طبق اين روايت ، سخت ترين روز پيامبر ، روز عقبه بوده كه افراد قوم عايشه آن حضرت را آزار و اذيت مي‌كرده‌اند و... .
از طرفي مي‌دانيم كه پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) سخني نمي‌گويد كه سخن قبلي وي را نقض كند ؛ پس يا سخت ترين روز ، روزي بوده است كه ابوبكر به داد پيامبر رسيده ! يا روزي بوده افرا قوم عايشه او را اذيت مي‌كرده‌اند .
در نتيجه اين دو روايت با يگديگر متعارض هستند و تعارضا تساقطا .

                                                                                                                                                   
پاسخ اهل سنت:
اولا این دو حدیث هیچ نعارضی با هم ندارند,
در حدیث اول نظر و دیدگاه حضرت عمر و عاص را ذکر کرده که بدترین رفتار و آزار مشرکین با رسول الله صلی الله علیه وسلم زمانی بود که مشرکی نزدیک بود ایشان را خفه کند.
در حدیث دوم رسول الله صلی الله علیه وسلم به ام المومنین عایشه میفرماید بدترین روز زندگی من فلان روز.... بود.
این دو حدیث کجا با هم تعارض داردند, عمروعاص مشاهدات خود را از ازار مشرکان گفت و رسول الله صلی الله علیه وسلم در زمانی دیگر و در مکانی دیگر، احساس خود را بیان فرمودند,
این به این میماند که پسری درباره پدر خود بگوبد: بدترین کاری که دشمنان پدرم با او کردند این بود که او را شکنجه کردند..
و پدر خودش در جای دیگر بگوید بدترین روز زندگی من روزی بود که خانوم مرد..
این دو حرف با هم چه تعارضی دارند؟؟ آیا خجالت ندارد این ایراد بنی اسراییلی شیعه در اینجا ؟!!!!
دوما:
این روشن تر از آفتاب است که در مکه رسول الله صلی الله علیه وسلم دوستی بنام ابوبکر داشت که این ابوبکر اولین مردی بود که به ایشان ایمان آورد.
و چنین دوستی باید از دوست خود دفاع میکرد..
یا شاید شیعه میخواهد منکر مسلمان شدن ابوبکر در همان روزهای اولین باشد...
از شیعه بعید نیست
شیعه بنا بر قانون سنگ مفت، گنجشک مفت عمل میکند
بدون خجالت سنگ پرانی میکند روزی مدعی میشود که رسول الله فقط یک دختر داشته !!
روز دوم میگوید همنشین رسول الله در غار ابوبکر نبود!!!
روز سوم میگوید عمر داماد علی نبود!!
یک روز میگوید عثمان داماد پیامبر نبود!!
یک روز میگوید اولین کسی که در جنگ احد فرار کرد ابوبکر بود!!
یک روز میگوید رسول الله حفصه را طلاق داد و دیگر رجوع نکرد!!!
حالا چه جای تعجب است اگر بگوید اصلا ابوبکر در مدینه مسلمان شد نه در مکه
الله به همه رحم کند آمین