چرا از صحابه بدشان می آید؟ (1)
الحمدُ لله ربّ العالمين، الحمدُ لله وليّ الصَّالحين، الحمدُ لله إله الأوَّلين والآخرين، الحمدُ لله مِلْء السَّمواتِ، الحمدُ لله مِلْء الأرض، الحمدُ لله مِلْء ما بينهما، الحمدُ لله حتى يرضى، الحمدُ لله إذا رَضِي، والحمدُ لله بعد الرِّضا، والصَّلاةُ والسَّلامُ على المبعوثِ رحمةً للعالمين سيِّدنا وإمامِنا وحبيبِنا وقُرَّةِ عينِنا محمَّد بنِ عبدِ الله وعلى آلهِ وصحابتهِ أجمعين.
أمَّا بعد :بدرستی که خداوند تبارک و تعالی نعمت های ظاهری و باطنی خود را بر ما سرازیر کرده:﴿ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا... ﴾ (نحل:18) = « و اگر نعمت های خدا را بشمارید، به شماره در نمی آیند... »
"وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ .." و نیز او جل ذکره می فرماید: « و هر چه نعمت به شما می رسد، از جانب خداست... » (نحل:53) بدرستی که بزرگترین نعمتی که خداوند به ما عطا فرموده اند، این است که بهترینِ پیامبرانش را بسوی ما فرستاد، و نیکوترین کتابش را بر او نازل کرد و کامل ترین شریعت را برایش تشریع کرد، و بهترین مردمی را که می توانند همراه انبیاء باشند، اصحاب او قرار داد.
اصحاب موسی صلوات الله علیه به او می گفتند:" ... فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ" (المائده:24)«تو و پروردگارت بروید بجنگید که ما اینجا نشسته ایم. »[1]
اصحاب عیسی صلوات الله علیه هم به او گفتند: " هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ ... " (المائده:121) = "آیا پروردگارت می تواند برایمان از آسمان سفره ای نازل کند؟"
*- و اصحاب محمد صلی الله علیه و سلم به او گفتند:«لو خُضْتَ فينا هذا البحرَ لخضناهُ معك»="اگر اراده کنی که با ما به این دریا وارد شوی، ما تو را همراهی خواهیم کرد ( و تنهایت نخواهیم گذاشت ».[2]
*- اصحاب محمد صلی الله علیه و سلم کسانی هستند که خداوند در موردشان فرمود: " وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا " (النساء:115) = "هر کس بعد از اینکه هدایت برایش روشن شده است، با پیامبر مخالفت کند و راهی غیر از راه مومنان در پیش گیرد، او را به همان جهتی که روی خود را بدان جهت کرده است رها می کنیم و او را وارد جهنم می کنیم و او را در آن می سوزانیم و چه بد جایگاهی است... "
*- اصحاب محمد آنهایی هستند که خداوند تعالی در موردشان می فرماید: " مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً ... "(الفتح:29) = «محمد فرستاده ی خداست و کسانی که با اویند، نسبت به کفار، شدید و نسبت به خودشان مهربان هستند. آنها را در حالی می بینی که بسیار رکوع و سجود می کنند ( و از این رکوع و سجودشان فقط ) رضایت خدا را می طلبند.»
*- اصحاب محمد آنهایی هستند که خداوند در موردشان می فرمایند:" لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً" (الفتح:18) =«یقینا خدا از مومنینی که زیر درخت با تو بیعت می کردند راضی گشت. پس فهمید آنچه را که در دل دارند و بدین جهت آرامشی بر آنان نازل کرد و فتحی نزدیک را پاداششان کرد...»
*- اصحاب محمد آنهایی هستند که خداوند در وصف آنها می فرمایند: «لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ (8) وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (9) " (الحشر:8-9) = «{ هم چنین غنائم } از آن فقرای مهاجرینی است که از خانه هایشان و اموالشان رانده شده اند، از خداوند فضل و خوشنودی می جویند و خدا و پیامبرش را یاری می دهند. اینانند که راستگویند* و کسانی که پیش از آنان خانه و کاشانه را آماده کردند و ایمان (نیز) در دلشان جای گرفت، کسانی را که به سوی آنان هجرت می کنند دوست می دارند، و در دل های خود از آنچه {به مهاجران } داده اند، احساس نیازی نمی کنند و { دیگران را} بر خودشان ترجیح می دهند هر چند که خود سخت نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی و طمع نفس خویش مصون باشند، اینانند که بی نیازند.»
*- اصحاب محمد صلی الله علیه و سلم همانهایی هستند که خداوند در موردشان می فرمایند: " وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ .... " (التوبه:100) = «و پیشگامان نخستین، از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردند، و راه ایشان را به خوبی پیمودند، خداوند از آنان خشنود است، و آنان از او خشنودند...»
*- اصحاب محمد صلی الله علیه و سلم همان کسانی هستند که رسول الله در موردشان می فرمایند:"خيرُ النَّاسِ قَرْنِي "«بهترین مردم، آنانی هستند که در زمان من زندگی می کنند...»[3] آنها بهترین مردم هستند بعد از انبیاء خدا که صلوات خدا بر همه ی آنها باد...
*- اصحاب محمد صلی الله علیه و سلم همانهایی هستند که رسول الله صلی الله علیه و سلم در موردشان می گویند: " النُّجومُ أمَنةٌ للسَّماءِ ، فإذا ذهبتِ النُّجومُ أتى السَّماءَ ما تُوعدُ ، وأنا أمَنةٌ لأصحابي ، فإذا ذهبتُ أتى أصحابي ما يُوعدون ، وأصحابي أمَنةٌ لأمَّتي ، فإذا ذهبَ أصحابي أتى أمَّتي ما تُوعدُ "
ستارگان برای آسمان، امنیتند. هنگامی که ستارگان بروند، به آسمان آنچه وعده داده شده برسد... و من برای اصحابم امنیت هستم، هنگامی که من بروم، به اصحابم آنچه وعده داده شده اند خواهد رسید... و اصحابم برای امتم امنیت هستند، پس هنگامی که اصحابم بروند، به امتم آنچه خواهد رسید که وعده داده شده اند. [4]
*- اصحاب محمد صلی الله علیه و سلم آنهایی هستند که او صلوات الله و سلامه علیه در موردشان می فرمایند: " لو أنفقَ أحدُكم مِثْلَ أحُدٍ ذهباً ما بلغَ مُدَّ أحدِهم ولا نصيفَه " = اگر یکی از شما به اندازه کوه اُحُد طلا انفاق کند، حتی به یک مُدّ ( اندازه ی پُری کف دو دست ) و نه حتی به نصف آنها هم نمی رسد. [5]
اُحُد کوه بزرگی است. رسول الله صلوات الله و سلامه علیه می فرمایند: اگر انسانی به اندازه ی کوه احد طلا انفاق کند، هرگز به یک مُدّ (پری دو کف دست) آنچه که اصحاب فرستاده اند، نمی رسد.
این گروه، این کوه هایی که خداوند تبارک و تعالی بوسیله ی آنها رسول الله صلی الله علیه و سلم را نصرت داد، خدا و رسولش را یاری دادند. " وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ " (الحشر:8) خدا و رسولش را یاری می دهند» دین را منتشر کردند، در راه خدا جهاد کردند،اهل و مال را رها کردند،اولاد را راها کردند،شهر و دیار را رها کردند،اموالشان را بخشیدند،جانهایشان را بخشیدند، جانشان را بر کف دستشان گذاشتند،آن را تقدیم الله تبارک و تعالی کردند،بدین وسیله رضایت خداوند را می خواستند،بهشت را می خواستند و به بهشت وعده داده شدند. اصحاب رسول، گروهی بودند که پیامبر را به بهترین نحو همراهی کردند،پیامبر آنها را دوست داشت و آنها نیز پیامبر را دوست داشتند و بعد از خودش آنها را جانشینان خودش قرارر داد؛
دین خداوند تبارک و تعالی را به مردم رساندند، همانطور که خداوند جل و علا به پیامبرش می فرمایند:
" قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ "(یوسف:108) =«بگو اين راه من است، با آگاهی و بينش به سوی خدا دعوت می کنم، من و آنکه با من است، و خداوند پاک است و من از مشرکان نيستم...»
گروهی پیدا شدند.... دیدند که خداوند تبارک و تعالی، آن گروه را مدحی بزرگ کرده، و ثنایی نیکو گفته؛ و این مدح و ثنا را در کتابی (قرآن) بیان کرده که همیشه خوانده می شود و خداوند تعهد کرده که این کتاب را حفظ می کند،پس اخبار و فضائلشان و دعوت و جهادشان بین مردم منتشر شد. بدین سبب مردم آنها را دوست داشتند و به حب و دوستی آنها به خدا تقرب می جستند. سپس گروهی از مردم آمدند که بر این امت حقد و کینه ورزیدند، بخاطر کتاب بزرگی که خدا به آنها ارزانی کرده بود، به این امت حسد ورزیدند، بخاطر سنت پاک و شریفی که خداوند به این امت داده بود، حسد ورزیدند، بخاطر دین پایداری که به این امت داده بود، حسد ورزیدند.
پس چه باید می کردند؟
کاری را انجام دادند که عبدالله بن ابی بن سلول[6]، هنگامی که معرکه بدر بود، انجام داد،روزی که روز جدایی حق و باطل بود. اصحابش را جمع کرد و گفت: من امری را می بینم که رو به پیشرفت دارد ( یعنی امر رسول الله صلی الله علیه و سلم ). پس باید در آن داخل شویم، سپس داخل این دین شدند تا از داخل، آن را از بین ببرند . مثل این منافقین، آن کسانی که بر امت حقد و حسد ورزیدند، داخل این دین شدند تا آنرا از داخل بزنند؛ تا آن را از داخل نابود و ویران کنند.
از چه راهی؟
از طریق طعنه زدن به آنهایی که این دین را به ما رساندند. خداوند رحمت کند ابی زُرعۀ رازی[7]، امام، ماهر و بحر العلوم، امام جرح و تعدیل در زمان خودش، امت را بر حذر می دارد از آنچه که اینها اراده اش را دارند، به امت هشدار می دهد که مقصود اینها، دین است.(هدفشان تخریب دین است نه تخریب شخصیت اصحاب!)
و او به امت می گوید:
إذارأيت الرَّجلَ يَنْتَقِصُ أحدًا منْ أصحابِ رسولِ الله صلى الله عليه وسلَّم؛ فاعْلَمْ أنَّه زِنْدِيقٌ، وذلك أنَّ الرَّسولَ صلى الله عليه وسلَّم عندنا حقٌّ، والقرآنُ حقٌّ، وإنَّما أدَّى إلينا هذا القرآنَ والسُّنَنَ أصحابُ رسولِ الله صلى الله عليه وسلَّم، وإنَّما يريدون أن يُجَرِّحُوا شهودَنا لِيُبْطِلُوا الكتابَ والسُّنَّةَ، والجَرحُ بهم أَوْلَى وهم زَنادِقَة.
هرگاه شخصی را دیدی که يكي از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم را مورد طعن و نکوهش قرار می دهد و از مقام آنان می کاهد، بدان که او زندیق است، زیرا رسول خدا نزد ما حق هستند و قرآن حق است و این قران و سنت ها را اصحاب او به ما رسانده اند، و زنادقه می خواهند شهود ما بر قرآن و سنت را مورد نکوهش و بدگویی قرار دهند تا قرآن و سنت را باطل نمایند. به همین دلیل طعن در آنان اولی تر است، چرا که آنان زندیق هستند.[8]
اینگونه است که امام ابوزرعه می فهماند که در ورای طعنه به اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم چه نهفته است.
ادامه دارد...............
[1] - علامه عبد الرحمن بن ناصر السعدي رحمه الله در تفسیر این آیه مي گوید: چه سخن زشتی است که بر زبان آوردند! و در این تنگنا و موقعیت بحرانی که می بایست پیامبرشان را یاری کرده و عزت و افتخار را برای خود رقم بزنند، چه زشت با پیامبرشان روبرو شدند !از اینجا تفاوت امت محمد (ص) و سایر امت ها آشکار می گردد !«تيسير الكريم الرحمن في تفسير كلام المنان 1 / 228»
[2] - ابن هشام در «السيرة النبوية» 1/615 , تفسير الطبري 11/41, صحیح ابن حبان - ش: 4722 (11/24) {امام محمد ناصر الدین آلبانی رحمه الله و شیخ محدث شعيب الأرنؤوط آن را صحیح دانسته اند}
[3]متفق عليه) صحيح البخاري 5/3 ش:3651 , صحيح مسلم 4/1963 ش:2533 *این حدیث متواتر است و سیزده نفر از صحابه ان را روایت کرده اند نگا: نظم المتناثر من الحديث المتواتر 1/199 ش: 240
-[4] صحيح مسلم 4/1961 ش:2531 , صحیح ابن حبان 16/234 ش:7249 , مسند الإمام أحمد بن حنبل 32/335 ش: 19566
امام نووی در شرح این حدیث می گوید: علما میگویند: ( الأمنة ) امن و امان به یک معنی هستند. و معنی حدیث این است که ستارگان تا هنگامی که در آسمان باشند، آسمان نیز باقی است. هنگامی که ستارگان تیره شدند و پخش و پراکنده گردیدند در قیامت آسمان سست میشود، باز و شکافته میشود و از بین میرود. و این حرف پیامبر صلی الله علیه و سلم که: (و انا امنة لاصحابی، فإذا ذهبت أتی اصحابی ما یوعدون) یعنی می آید از فتنه ها و جنگ ها و ارتداد آن کسانی از عرب که مرتد شدند و مختلف شدن قلب ها و مثل این ها که رسول الله صلی الله علیه و سلم صریحا هشدار داده اند، و یقینا همه ی این ها واقع شد.
و این حرف پیامبر صلی الله علیه و سلم که: (وأصحابي أمنة لأمتي فإذا ذهب أصحابي أتى أمتي ما يوعدون) معنایش این است که بدعتها ظاهر میشوند و چیزهای نو در دین ظاهر شده و فتنه ها بروز میکند و شاخ شیطان طلوع میکند و ظهور روم و غیره بر آنها و این ها همه از معجزات ایشان صلی الله علیه و سلم هستند. «المنهاج شرح صحيح مسلم بن الحجاج 16/83»
[5]- صحيح البخاري 5/8 ش: 3673 , سنن أبي داود 4/214 ش: 4658 (آلبانی سند آن را صحیح دانسته است)
[6]- عبد الله بن أبي بن سلول: سر دسته ی منافقین در مدینه ( م 9 هـ )
[7] - أبو زرعة امام و حافظ زمانش عبيد الله بن عبد الكريم بن يزيد بن فروخ القرشي مولاهم الرازي -رحمه الله- (م 261 – 270 هـ ) برای دیدن شرح حال او مراجعه کنید به : تهذيب التهذيب 7/30 , تذكرة الحفاظ 2/105
[8] -العواصم من القواصم في تحقيق مواقف الصحابة بعد وفاة النبي صلى الله عليه وسلم 1/34
- 7983 بازدید
- نسخه چاپی