عامل تفرقه چیست؟

شماره سؤال: 
451
نویسنده: 
عبيد الله

ما معتقدیم بزرگترین عامل تفرقه در میان امت اسلامی لعن و نفرین به پاكترین انسانهای روی زمین پس از پیامبران است، كه با دلائل بسیار واهی و با اتكاء به افسانه های پوچ و بی ریشه صورت میگیرد؛ وقتی مسلمانان بدانند كه صحابه و اهل بیت نه تنها یكدیگر را لعن و نفرین نمی‌كرده، بلكه با یكدیگر شیر و شكر بوده اند و بارها در انظار همگان از یكدیگر ستایش می كرده اند؛ دیگر دلیلی وجود ندارد كه یك فرد مسلمان آنان را لعنت و نفرین كند و خودش را مستوجب خشم و غضب الهی قرار دهد زیرا خداوند متعال در حدیث قدسی میفرماید: (من عادی لی ولیاً فقد آذنته بالحرب) «كسی كه با یكی از دوستان من دشمنی كند من با او اعلان جنگ میكنم». اگر صحابه ای كه قرآن بارها از آنان ستایش نموده اولیای خدا نباشند دیگر چه كسی میتواند ولی خدا باشد؟! به امید آنكه روزی امت اسلامی‌بتواند با دانش و بینش هر چه عمیقتر، اسباب تفرقه را شناسایی و خنثی نموده و راه وحدت و عزت و سر بلندی را بپیماید. 

 

قرآن یكی از اهداف آمدن پیامبران را رفع اختلافات معرفی می‌كند. پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) نیز توانست تفرقه ملت عرب را در انقلاب عظیم اسلام به وحدت تبدیل كند و تمامی خلفای راشدین هم همه تلاش خود را برای تحقق وحدت به كار بستند و علی رضی الله عنه حتی بارها به خلفا در حفظ وحدت و اقتدار جامعه‌ی اسلامی مشورت و یاری داد و در دوران خلافتش با وجود آشوب و تنش فراوان، هدف علی در برقراری اتحاد و وحدت تغییر نكرد و برای تحقق آن از هیچ تلاشی فروگذاری نكرد. 

از اتحاد به عنوان نعمت الهی تجلیل شده است و برادری و همدلی را می‌ستاید. 
 

اعراب به نعمت اسلام، اختلافاتی كه چون دره‌ی آتش بود كنار گذاشته و برادر یكدیگر گشتند و همه‌ی قبایل را به وحدت فراخواندند و پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در طول ده سال در مدینه، الگوی حكومت‌داری در سایة وحدت ایجاد كرد. 

ولی امروز، قرنهاست كه مسمانان از مدینه‌ی فاضله‌ی پیامبر فاصله گرفته اند و انتظار اتحاد و همدلی مسلمانان به رؤیای غیر قابل تحقق تبدیل شده به طوری كه گاهاً اختلافات رنگ كینه و دشمنی به خود گرفته و احزاب و گروه‌های اسلامی حكم به كشتن و كفر و ارتداد هم می‌دهند.

دو گروه از مسلمانان كه با هم اختلافاتی در زمینه‌های اعتقادی و فقهی دارند شیعیان و سنی‌ها می‌باشند كه علمای این دو مذهب علیرغم شعار وحدت هنوز نتوانسته اند وحدت واقعی را در دنیای اسلام پدیدار كنند، هرچند تلاش‌هایی صورت گرفته ولی كافی نیست.

در بسیاری از گفتگوهایی كه بین علمای دو مذهب صورت گرفته یا به صورت تملق‌آمیز از اتحاد و وحدت صحبت كرده اند و بعد از گفتگو سخنان خودشان را عملی نكرده اند و یا به صورت جبهه‌گیری و جدل رو در روی هم قرار گرفته، بدون این كه گفتگوی آنها نتایج مثبت چندانی داشته باشد.

 

متأسفانه اندیشمندان اسلام اختلافات را موشكافی نمی‌كنند و به آنچه كسب كرده‌اند دلخوش كرده‌اند و توجه ندارند كه بسیاری از اختلافات قابل اصلاح است و در این شرایط اختلافات غیر قابل اصلاح نیز باید متروك شود. 

در بهمن ماه 1385 هجری شمسی، بین دكتر یوسف قرضاوی اندیشمند مصری و آقای هاشمی رفسنجانی گفتگویی زیبا صورت گرفت كه با همه‌ی گفتگوهای قبلی تفاوت داشت و واقعاً این دو عالم جهان شیعه و سنی نشان دادند حاضرند اتحاد را جایگزین تفرقه كنند ولی این گفتگو كافی نبود و از این گفتگوهایی كه اختلافات موشكافی و سوء برداشت‌ها برطرف می‌شود باید هر ساله چندین مرتبه اتفاق بیفتد و باید دست جیره‌خواران تفرقه، از تصمیم‌گیری بر دنیای اسلام كوتاه شود.

چرا باید یك شیعه در بین سنیان و یك سنی در بین شیعیان بدون زخم زبان و مزاحمت زندگی نكند؟

نكتة دیگر این است كه باید توجه داشت مسلمان حق ندارد در اصول دین تقلید كند و هركس در اصول دین از پدران و... تقلید كند، اسلامش قابل قبول نیست. شاید بیش از نیمی از مسلمانان در دین از پدرانشان تقلید كرده‌اند و شناخت كافی از اسلام ندارند. 

شاید اگر اسلام تحقیقی جای اسلام تقلیدی را بگیرد بسیاری ازاختلافات و تفكرات اصلاح شود.

 

در كتاب خدا به مسائل اعتقادی و بندگی خدا و روش نیكو زیستن بیش از مسائل فقهی پرداخته شده است در حالی كه علمای اسلام به مسائل فقهی بیشتر پرداخته و در راهنمایی مردم در عبادت خدا به معنای واقعی و آموختن نیكو زیستن به امت كوتاهی كرده اند هر چند كه این كوتاهی ناخواسته بوده ولی این سبب شده تا بسیاری از مردم دین را در چگونگی وضو گرفتن و غسل كردن و... خلاصه كرده اند غافل از این كه عبادت خدای یگانه و دست طلب پیش او فقط دراز كردن، كمك به هم نوع، تلاش برای پیشرفت، تربیت فرزند، اخلاق نیكو و صله‌ی ارحام و كسب روزی حلال و... اهداف اصلی دین است.

 

با نگاهی به زندگی اصحاب و خاندان پیامبر متوجه می‌شویم كه آنها مصلحت اسلام را بر هر چیز ترجیح می‌دادند، به طور مثال علی (رضی الله عنه) كه از اصحاب به خاطر عدم انتخابش دلخور بود به خاطر اسلام سكوت كرد (حسب ادعای مدعیان پیروی از علی رضی الله عنه) ولی بعضی پیروان علی (رضی الله عنه) قرن‌هاست كه به خاطر اسلام در شرایط وخیم مسلمانان سكوت نمی كنند! 

چه بسا كه بسیاری از قتل‌ها و غارت‌ها و كشتارها در قرون اخیر به خاطر شیعه و سنی بودن بود. چه بسیار سنی‌ها را حكومت صفوی به فجیع‌ترین شكل ممكن كشت.

عده‌ای طرفدار تفرقه مسلمانان را سرگرم اختلافات شیعه و سنی و... كرده‌اند تا از این راه بهایی كسب كنند، عده‌ای از اینها بر منابر مساجد راه پیدا كرده‌اند و در جایی كه باید یگانگی الله، مسلمانان را متحد گرداند شعار اختلاف و تفرقه سر می‌دهند و از عذاب الهی نمی‌ترسند.

 

با نگاهی به مدینه‌ی فاضله‌ی رسول (صلى الله علیه وآله وسلم) می‌بینیم كه یهودیان و مسیحیان، حتی منافقان در حكومت پیامبر بدون رنج و عذابی می‌زیستند ولی شیعه و سنی باید همدیگر را بیازارند و به هم توهین كنند!

اگر بخواهیم مسلمانان متحد شوند باید آگاهی و دانایی عوض نادانی و بی‌دانشی به جوامع اسلامی پای گذارد. بر هر فرد مسلمان لازم و واجب است چون به سن بلوغ رسید در رابطه با اصول دین و حقیقت اسلام تحقیق كند، اسلام را بشناسد و هدف دین را درك كند آن گاه دین برایش لذت‌آور است و نه با توهین به اعتقاد دیگران، بلكه با دلیل از دین دفاع می‌كند. به راستی كه توهین و تحقیر اعتقادات دیگران بدون این كه دلیلی ارائه دهیم از نادانی و تعصب سرچشمه می‌گیرد و در بسیاری از موارد مسلمانان به دلیل عدم آگاهی از دین در اختلافاتی كه بین خود دارند عوض این كه با دلیل و مدرك رقیب خود را ساكت كنند به تخریب شخصیت وی می‌پردازند كه این نشانه‌ی عدم آگاهی آنها از حقیقت دین شان است.

 

در گفتگوی بین عوام شیعه و سنی وقتی سنی پیروز شده، شیعه شكست خورده عوض جواب دادن به او بر چسب وهابی بودن به سنی می‌زند در حالی كه وهابیت را هم نمی‌شناسد.

متأسفانه امروز خیلی از مسلمانان اعتقادشان را از كتب عرفانی و همچنین نظریات اندیشمندان و... گرفته بعد آیات قرآن را بر باورهای خود تحمیل می‌كنند و این یكی از دلایل اختلاف است. آیا به راستی دین و اعتقاد ارزش چند ماه مطالعه در كتاب خدا را ندارد، آیا اگر تعصب فراموش شود وحدت نمایان نمی‌شود؟ و اگر كتاب خدا بدون تعصب مطالعه شود گره‌ها گشوده نمی‌شود. متأسفانه دین برای بسیاری از انسانها نمادین شده و حالت انفعالی پیدا كرده است و یكی از دلایل عمده‌ی عقب‌ماندگی مسلمانان انفعالی بودن دین در نظر بعضی‌هاست.
 

((كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّـهُ النَّبِيِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّـهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّـهُ يَهْدِی مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ))  البقره﴿٢١٣﴾

«همه‌ی مردم یک امت بودند؛ پس (از آنکه عده‌ای راه حق را رها کردند،) الله پیامبران را به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستاد و همراهشان کتاب را به حق نازل کرد تا میان مردم درباره‌ی اختلافاتی که داشتند، حکم نماید. تنها کسانی در آن اختلاف کردند که به آنها کتاب داده شد؛ (آن هم) پس از آنکه نشانه‌های آشکار، در اختیارشان قرار گرفت (و این اختلاف) از روی حسادتی (بود که) در میانشان وجود داشت. الله به فرمانش مؤمنان را به حقیقتِ چیزی که مورد اختلافشان بود، هدایت نمود. و الله هر که را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند».

نکاتی در آیه فوق: 

- هدف آمدن پیامبران، رفع تفرقه

- كتاب‌های آسمانی منبع خوبی برای رفع تفرقه

- تفرقه عامل سركشی است در برابر خدا با تفرقه سركشی نكنیم.

بنابر آیات قرآن کریم، تنها راه اتحاد مسلمانان بازگشت به قرآن کریم و فرامین آن می باشد.

امیدواریم که روزی فرا رسد که همه مسلمانان بر اساس کتاب خدا و سنت صحیح رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم وحدت کنند و از تفرقه و اختلاف بپرهیزند.