آیا ابوبکر سباب بود؟
شبهه ی شیعه: یکی از خصایص اخلاقی انسانهای الگو ، این است که ایشان دارای خلق و خوی آرام و مهربان و دور از توهین و شتم می باشند .این امر در عالی ترین مراتب آن در رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم تبلور یافته است تا جایی که خداوند متعال ایشان را بعنوان اسوه حسنه ( در همه امور ) برای انسانها قرار می دهد :لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراقطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست: براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مىكند. ( احزاب 21 )این خصایص اخلاقی قطعا باید در جانشین این پیامبر رحمت نیز وجود داشته باشد تا بتوان مدعی شد که حقاً جانشین وی است و لیاقت نشستن بر مسندی را دارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم صاحب آن بود .ولی آیا چنین مطلبی برای کسانی که خود را جانشین پیامبر معرفی کردند ( یعنی 3 خلیفه اول اهل تسنن ) نیز صادق می باشد؟ تاریخ و حدیث که خلاف آن را نشان می دهد!" استب عقيل بن أبي طالب وأبو بكر قال وكان أبو بكر سبابا أو نشابا"(عقیل بن ابی طالب و ابی بکر به دشنام گویی به یکدیگر پرداختند و ابی بکر فردی بسیار دشنام گو بود )تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل ، ج 30 ص 110 ، …
پاسخ:
حقد و کینه ی قدیمی روافض باعث شده است تا از هر وسیله ای استفاده کنند تا چهره ی پاک و بزرگ اصحاب پیامبر را خدشه دار کنند مخصوصا افرادی مثل ابوبکر و خلفای راشدین . تا با طعنه وارد کردن به آنها تصور مردم را نسبت به آن دوران طلایی صدر اسلام عوض کنند و این کارهایشان نه تنها هیچ گرهی از کار اسلام باز نمیکند بلکه باعث جسارت کافران و اهل کتاب شده و به خود اجازه ی توهینات بدتری به اسلام را میدهند. و میگویند وقتی که اسلام ناب محمدی یعنی طعن و ایراد گرفتن از اصحاب و فحش و ناسزا گویی به آنها پس چرا ما شدید تر از آن را انجام ندهیم. و خوب میدانیم پیروان عبدالله ابن سباء یهودی این باند فکری پلید و گمراه را ساخته اند که ریشه ی اصلی آن در یهودیت بود برای ضربه زدن به اسلام با نام اسلام.
رافضی در اینجا میگوید ابوبکر دشنامگو بود جواب او به دو صورت داده میشود
یک: مقابله به مثل
دوم: رو کردن مکر شیعه در استناد به متن کتاب ها و نشان دان قیچی کاری او بر روی روایات
اما جواب اول: روایت اول از صحیحترین کتب اهل سنت: «قَالَ عَبَّاسٌ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اقْضِ بَيْنِي وَبَيْنَ هَذَا وَهُمَا يَخْتَصِمَانِ فِي الَّذِي أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ بَنِي النَّضِيرِ فَاسْتَبَّ عَلِيٌّ وَعَبَّاسٌ »
حضرت عباس و حضرت علي - رضي الله عنهما- نزد حضرت عمر -رضي الله عنه- آمدند، عباس گفت: أي اميرالمؤمنين! بين من و اين قضاوت كن آندو در مورد سهميه رسول خدا در غزوه بني نضير اختلاف داشتند پس حضرت علي و حضرت عباس يكديگر را دشنام دادند. . . . روايت از بخاري- فتح الباري ـ كتاب المغازى ـ باب حديث بني النضيرـ شماره 4033.
در اینجا مشاهده میکنیم که عباس و علی همدیگر را دشنام میدادند. حال چطور شد که علی دشنام میدهد ولی به او خرده نمیگیرید؟ در حالی که این روایت بخاری هست و شکی در صحیح بودنش نیست.
روایت دوم از کتب شیعیان:
از امام صـادق عليه السلام روايت است کـه فرمـود : " بارى اميـر المؤمنين عليه السلام بر سر منبر بـود و داشت خطبه ميـداد کـه زن بد اخلاقى بلند شد و گفت :اين قاتل دوستان است حضرت امير به طرف وى نگاه کرد و فرمود :اى زن بيباک و پررو ! اى بد زبان شبيه مردان ! اى کسيکه بر فرجش آشکارا چيزى آويزان است ! " بحار الانوار 41/293 »
در اینجا نیز مشاهده میکنیم که علی با الفاظی تند تر ان پیر زن را سب کرده است. ای شیعیان کاه در چشم دیگران میبینید درخت در چشم خود نمیبینید؟ لطفا نگاهی هم به کتاب های خودتان بندازید بعد حرف بزنید.
پاسخ دوم :
در این قسمت لازم است که کل روایت را آورد تا مشاهده کنیم که در آن روایت نه تنها چیز بدی برای ابوبکر ثابت نمیشود بلکه فضائل بسیاری زیادی ارائه میشود که برای هیچ کس دیگری اینطور گفته نشده است.
و أخرج ابن عساكر عن المقدام قال: استب عقيل بن أبي طالب وأبو بكر قال: وكان أبو بكر سبابا أو نشابا غير أنه تحرج من قرابته من النبي فأعرض عنه وشكا إلى النبي فقام رسول الله في الناس فقال: ألا تدعون لي صاحبي؟ ما شأنكم وشأنه؟ فو الله ما منكم رجل إلا على باب بيته ظلمة إلا باب أبي بكر فإن على بابه النور فو الله لقد قلتم: كذبت وقال أبو بكر: صدقت وأمسكتم الأموال وجاد لي بماله وخذلتموني وواساني واتبعني
تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل ، ج 30 ص 110 ،
پس با توجه به ادامه ی متن مشاهده میکنیم که پیامبر از ابوبکر دفاع میکند و میگوید دوست و همراهم رو رها کنید...
ایا این روایتی که شیعه به آن استناد میکند در ذکر فضائل ابوبکر بود یا معایب ابوبکر؟ آیا دفاع شدید پیامبر از ابوبکر را ندیدید؟ اگر میگوید حدیث ضعیف است و دروغ و این فضائل صحت ندارد پس باید قسمت اول آن هم که سب کردن ابوبکر آمده نیز صحیح نباشد و اگر میگویید که حدیث صحیح است پس فضیلت نوری که درب خانه ی ابوبکر دارد و درب خانه ی علی ندارد کافی است برای افضل بودن ابوبکر بر تمام امت.
در بالا مشاهده کردیم که عباس و علی نیز همدیگر را دشنام داده اند.
شیعه ادامه میدهد و مینوسید:
"نمونه هایی از سب نمودن در سیره ابی بکر
شواهد دیگری بر بد دهانی ابی بکر ، روایاتی است که بخاری در کتاب صحیحش آورده است .
*بخاری در صحیح خود کتاب الادب – باب قول اضیف لصاحبه لا آکل حتی تاکل شماره 6141 روایت می کند که برای ابی بکر مهمان آمد ولی ابی بکر به نزد پیامبر رفت و وقتی به خانه آمد فهمید که مهمانان بعد از تعارف غذا توسط همسرش ، باز هم غذا نخورده اند و در این حال ابی بکر عصبانی شد و گفت:" فَغَضِبَ أَبُو بَكْرٍ فَسَبَّ وَجَدَّعَ "
( ابوبکر خشمگین شد و دشنام داد که گوشهای تو بریده باد) .این است رفتار ابی بکر !!!"
پاسخ: این مرض روافض به هیچ وجه درمان ندارد. در واقع روافض تلقای فراوان میکنند تا چیز زیبا را زشت نشان بدهد و اینگونه رفتار کردن تنها از دست کسی بر می اید که بنده ی شیطان شده باشد و بس. باید بدانند که هیچ کسی معصوم نمیباشد و ما آنها را مثل امامان شیعه معصوم نمیدانیم که مثل پری ها بدون کوچکترین ایرادی زندگی کرده باشند. و آیا بریده باد گوشهایت بد زبانی ابوبکر را نشان میدهد؟ نویسنده ی این شبهان واقعا بسیارناشی و بسیار از قرآن دور بوده چرا که خداوند نیز همچین تعبیری به کار برده است. تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ (1/ مسد) معنی: بریده باد هر دو دست ابولهب
آیا بریده باد هر دو دستت یا بریده باد گوشهایت بی ادبی است فحش است؟ بی اخلاقی است؟ نگاه کنید شیعیان به خداوند هم رحم نکرده و او را هم متهم به گفتار ناشایست کرده اند.
شیعه ادامه میدهد و مینوسید:
*بخاری همچنین در صحیح خود کتاب الشروط – باب الشروط فی الجهاد و المصالحه مع اهل الحرب ، از قول ابی بکر و در مقابل پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم ، در جواب عروه چنین می گوید :
" فقال له ابوبکر وامصص بظر ( ببظر ) اللات ، انحن نفر عنه و ندعه "( ابوبکر به او گفت : شرمگاه لات را بچوش . آیا ما از نزد آن حضرت می گریزیم و او را تنها می گذاریم ؟
علمای اهل تسنن در شرح و توجیه این کلام ابی بکر سخنانی گفته اند .از جمله ابن حجر عسقلانی در " فتح الباری " ج 5 ص 248 چنین می گوید :" وَكَانَتْ عَادَة الْعَرَب الشَّتْم بِذَلِكَ لَكِنْ بِلَفْظِ الْأُمّ فَأَرَادَ أَبُو بَكْر الْمُبَالَغَة فِي سَبّ عُرْوَة "( عادت عرب در استعمال این سخن برای شتم و فحش بوده است ولیکن به لفظ مادر ( یعنی با این عبارت که : شرمگاه مادرت را بچوش ) . پس ابی بکر با این عمل قصد مبالغه در سب عروه را داشته است) .
پاسخ: سخن ابوبکر را در مقابل سخن علی قرار میدهیم که به آن پیر زن گفت: « اى زن بيباک و پررو ! اى بد زبان شبيه مردان ! اى کسيکه بر فرجش آشکارا چيزى آويزان است ! " بحار الانوار 41/293 »
و در ادامه ی روایت باز دفاع پیامبر و همراهی او با پیامبر را میرساند که از شدت خشم بر کفار به آنان سخت حرف میزند و میگوید آیا فکر میکنی که ابوبکر پیامبر را تنها خواهد گذاشت؟ و باز فضیلت ابوبکر در یاور بودن همیشگی او با پیامبر ثابت میشود
اما خداوند میفرماید:مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ(29/فتح) معنی: محمد فرستاده خدا است ، و كسانی كه با او هستند در برابر كافران تند و سرسخت ، و نسبت به يكديگر مهربان و دلسوزند .
و از گفتار ابوبکر سرسختی او با کفار ثابت میشود و از گفتار نبی که فرمود «: ألا تدعون لي صاحبي؟ ما شأنكم وشأنه؟ فو الله ما منكم رجل إلا على باب بيته ظلمة إلا باب أبي بكر فإن على بابه النور فو الله لقد قلتم: كذبت وقال أبو بكر: صدقت وأمسكتم الأموال وجاد لي بماله وخذلتموني وواساني واتبعني» مهربانی پیامبر با مومنان و دفاع شخصی پیامبر از صحابه ی بزرگوارش که همیشه یار و یاور حقیقی او بوده است اثبات میشود. چرا که خداوند میفرماید (هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ (منافقون /4) معنی: ایشانند دشمنان واقعی، پس از ایشان باحذر باشید.
اگر ابوبکر ادم منافق بود العیاذ بالله چرا پیامبر نه تنها از او کناره گیری نکرد بلکه دختر ابوبکر را همسر خود قرار داد و با ابوبکر و دیگر اصحاب که به خیال شیعه بزرگترین دشمنان اسلام بودند دوستی میکرد و از آنان دختر می ستاند و دختر می گرفت حتی به عثمان دو تا دختر داد. آیا معنی از منافقان بر حذر باشید این است؟
خلاصه: در این مقاله به دروغگویی و قیچی کاری و تدلیس و همچنین فلسفه بافی های عجیب و غریب روافض برخورد کردیم که بیشتر استدلال هایشان علیه خودشان بود و این دسته ی غالی و افراطی که خود را پیروان اهل بیت میدانند و نام تشیع را هم بدنام کرده اند بسخنگوی شیعیان واقعی شده اند که باید از آنان بر حذر بود و شیعیان واقعی فریب ریش و عمامه هایشان را نخورند. مذهب طعن و ایراد به خیر امت(كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ) مذهبی باطل و گمراه است. ای شیعیان واقعی فریب نخورید.
- 4771 بازدید
- نسخه چاپی