چه کسی فاطمه را غضب ناک کرد؟ علی یا ابوبکر؟
شماره سؤال:
475 حدیث:حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِيدِ حَدَّثَنَا ابْنُ عُيَيْنَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ دِينَارٍ عَنْ ابْنِ أَبِي مُلَيْكَةَ عَنْ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي) رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمود: فاطمه (عليهاالسلام) پاره ى تن من است، هر كس او را خشمناك كند مرا خشمناك خواهد كرد.صحيح بخارى ج 2 ص 302
شیعه با استناد به این حدیث میگوید که فاطمه از ابوبکر غضب ناک بوده پس ابوبکر خدا و پیامبرش را غضب ناک کرده و در نتیجه دشمن خدا و رسول است. در واقع متاسفانه سوء استفاده های بسیار زیادی از این روایت کرده اند و این حدیث را وسیله ای برای طعنه زدن به ابوبکر رضی الله عنه قرار داده اند. چنین برداشتی مسلما کاملا اشتباه میباشد.
ما اینجا جواب این تهمت هایشان را به دو شکل خواهیم داد.
اول اینکه در اصل علت غضب ناک شدن فاطمه و گفتن این جملات توسط پیامبر، قصد ازدواج علی با دختر ابو جهل میباشد. و چون سیدنا علی قصد ازدواج با دختر ابو جهل را داشته اند فاطمه نیز غضب ناک شده است و پیامبر در حق فاطمه میگوید که فاطمه پاره ی تن من است هرکسی او را خشمگین کند من را خشمگین کرده است. پس مخاطب اصلی در واقع خود علی است نه ابوبکر.
شیخ صدوق روایت کرده است که فاطمه رضی الله عنها و پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم وقتی که علی رضی الله عنه خواست با دختر ابوجهل ازدواج کند بر علی خشمگین شدند تا جایی که پیامبر علی را نصیحت کرد و به او گفت: «ای علی آیا نمی دانی که فاطمه پاره تن من است و من از او هستم، پس هر کسی او را اذیت کند مرا اذیت کرده است و هر کسی مرا آزار دهد او را آزار داده است، و کسی که در دوران حیاتم او را اذیت کند چون کسی است که بعد از وفاتم او را اذیت کرده است.» (علل الشرائع ابن بابویه، ص 185- 186)
و پیامبر صلي الله عليه وسلم فرمود: فاطمه پاره تن من است و روح من است که در بدنم قرار دارد، آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه او را شاد کند مرا شاد می نماید.)بحار الانوار مجلسی 27 / 62) 2
پس علت گفتن این جمله قبل از هر کسی مخاطبش سیدنا علی میباشد نه سیدنا ابوبکر.
و همچنین باری دیگر علی فاطمه را ناراحت و خشمگین کرد و آن وقتی بود که فاطمه دید که علی سرش را در آغوش کنیزش گذاشته است، آنگاه فاطمه چادرش را به خود پیچید و به خانه پدرش رفت و از علی نزد پیامبر شکایت کرد.
ابن عباس روايت میکند که : فاطمه وارد خانه اش شد ناگهان ديد که علی در آغوش کنيزی است که جعفر به او هدیه کرده بود غيرت زنانه او که هر زن نسبت به شوهرش دارد به جوش آمد نقاب به چهره اش زد و روسری اش را به سرش گذاشت و قصد پيامبر را نمود تا شکايت علی را به پيامبر بکند. بحار الانوار(39\207) علل الشرائع، ص 163، حق الیقین مجلسی، ص 203-204
حسن بن علی رضی الله عنهما نزد جدش، رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم آمد، دامنش را گرفت وپنهاني در گوش پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم چيزي گفت، رنگ پيامبر تغيير كرد. بعد از آن، پیامبر برخاست و به منزل فاطمه آمد. بعد از آن علی رضی الله عنه آمد، پيامبر خدا دست او را گرفت تکانی داد و گفت: ای ابو الحسن: از خشمگين ساختن فاطمه خود داری کن زيرا فرشتگان با خشمگين شدن فاطمه خشمگين و يا خوشنودی او خوشنود می شوند .بحار الانوار 43\43
دوما احادیث دیگری نیز از پیامبر روایت شده است که همچین مضمونی دارند ،مبنی بر اینکه هر کسی فلان شخص را ناراحت کند پیامبر را ناراحت کرده است یا هر کسی فلان شخص را دوست داشته باشد پیامبر را دوست داشته است که در اینجا به چند مورد از انها اشاره میکنیم
«الله الله فِي أَصْحَابِي، الله الله فِي أَصْحَابِي، لَا تَتَّخِذُوهُمْ غَرَضًا بَعْدِي، فَمَنْ أَحَبَّهُمْ فَبِحُبِّي أَحَبَّهُمْ، وَمَنْ أَبْغَضَهُمْ فَبِبُغْضِي أَبْغَضَهُمْ، وَمَنْ آذَاهُمْ فَقَدْ آذَانِي، وَمَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى الله، وَمَنْ آذَى الله يُوشِكُ أَنْ يَأْخُذَه». قَالَ أَبُو عِيسَى: هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ غَرِيبٌ لَا نَعْرِفُهُ إِلَّا مِنْ هَذَا الْوَجْه. الله.الله از اصحاب من الله.الله.از اصحاب من آنان را بعد از من مورد کینه وبغض خود قرار ندهید چون هرکس آنها را دوست داشته باشد در حقیقت مرا دوست دارد و بواسطه دوستی من اصحابم را دوست میدارد هر کس از اصحاب من کینه و نفرت دارد در واقع بواسطه کینه و نفرتی که از من دارد از اصحابم متنفر است وهر کس اصحابم را اذیت وآزار دهد من را مورد اذیت و آزار قرار داده و هر کس مرا اذیت و آزار دهد خداوند را آزار می دهد و هر کس پروردگار عالم را آزار دهد مورد غضب او قرار می گیرد. جامع الترمذي ،كتاب المناقب، باب في من سب أصحاب النبي - صلى الله عليه وسلم -، برقم: (3862).
طبق این حدیث پیامبر محبت اصحاب را نشانه ی محبت برای خودش میداند. حال وضع طعنه زنندگان به اصحاب چه خواهد بود؟ وقال: «آيَةُ الْإِيمَانِ حُبُّ الْأَنْصَارِ، وَآيَةُ النِّفَاقِ بُغْضُ الْأَنْصَارِ» نشانه ی ایمان دوست داشتن انصار و نشانه ی نفاق بغض ورزیدن انصار میباشد.صحيح البخاري، كتاب الإيمان، باب علامة الإيمان حب الأنصار، برقم: (17).
و طبق این حدیث نشانه ی ایمان دوست داشتن انصار است که متاسفانه اهل تشیع انان را نه تنها دوست ندارند بلکه تنفر خود را از آنان علنا اعلام میکنند.
در اینجا ممکن است شیعه بگوید که قضیه ی خواستگاری علی از دختر ابوجهل صحیح نیست، در جواب گفته میشود اگر این روایت صحیح نیست پس چرا یک قسمت از آن را جلوی ابوبکر قرار میدهید و استدلال میکنید که ابوبکر فاطمه را اذیت کرده لذا مستحق ملامت است؟؟؟ اگر هم صحیح است که قبل ار هر کسی علی مورد ملامت قرار خواهد کرد.
اما آیا فاطمه از ابوبکر ناراحت شده و غضب گرفته است و با این غضب از دنیا رفته است؟ بیاید ببینیم که کتب شیعیان چه میگوید.شیعیان میگویند که در باره ی فدک فاطمه از ابوبکر ناراحت شده است و با این ناراحتی نیز فوت کرده است اما این صحیح نیست.
صاحب مجاج السالکين (کتاب معتبر اهل تشيع) می نويسد: انّ ابابکر لَمَّا رأی فاطمه انقَبَضَت عنهُ و هَجَرَت ولَم تَتَکَلَّم بَعدَ ذالِکَ فِی اَمرِ فَدَک کَبُرَ ذالِکَ عندهُ فَارادَ اِستِرضَاهَا فَأتَاهَا فقال لها صدقتِ يا ابنهَ رسول الله فيمَا ادَّعيتِ و لکنِّی رأَيتُ رسول الله يُقَسِّمُهَا فيعطی الفقراء و المساکين و ابن السبيل بعد ان يوتی منها قوتکم و لصاعنين بها فقالت افعل کما کان ابی رسول اللهيفعل فيها فقال فلک الله علی ان افعل فيها ما کان يفعلُ ابوکِ فقالت و الله لتفعلنَّ فقال و الله لافعلنَّ ذَالِکَ فقالت اللهم اشهد فرضيت بذالک و اخذت العهد عليه فکان ابوبکر يعطيهم قوتهم و يقسم الباقی فيعطی الفقراء و المساکين و ابن السبيل.
«هنگامی که ابوبکر رضی الله عنه ديد فاطمه از وی رنجيده و ديگر راجع به فدک صحبت نمی کند اين موضوع بر وی دشوار آمد لذا تصميم گرفت از او جلب رضايت کند و به همين منظور پيش وی رفت و گفت: ای دختر رسول خدا تو در ادعايت صادق هستی، ولی رسول خدابعد از در نظر گرفتن مخارج شما و مخارج کارگران فدک ثمرات آن را فقط بين مستمندان و مسافران تقسيم می کرد. زهرا رضی الله عنه گفت: پس تو نيز آن چنان کن که پدرم می کرد (ابوبکر رضی الله عنه ) گفت: خداوند را گواه می گيرم که آنچنان کنم که پدر بزرگوارت می کرد. (حضرت زهرا رضی الله عنها) گفت: تو را بخدا که چنين می کنی؟ ابوبکر رضی الله عنه) گفت: قسم به خدا که چنان کنم و گفت: بار الها تو گواه باش! زهرا رضی الله عنها بدان راضی گرديد و وعده گرفت. از آن پس ابوبکر رضی الله عنه نخست مخارج آنان را تأمين می کرد و الباقی را بين فقرا و مسافران تقسيم می نمود.
و ابن میثم بهرانی در شرح نهج البلاغه مینویسد:ابوبکر به فاطمه گفت: آنچه را که برای پدرت بود، برای تو نيز هست، رسول خدا از درآمد فدک مايحتاج شما را برمیداشت و ما بقی را در راه خدا تقسيم میکرد، شايسته است که تو نيز همين کار را بکنی که او کرد، سپس فاطمه آن را پذيرفت و راضی شد و به ابوبکر وعده داد که همين کار را بکند. شرح نهج البلاغة، إبن ميثم بحراني، ج5، ص107
ملاحضه میکنیم که فاطمه از ابوبکر با رضایت کامل فوت کردند و استدلال شیعه از حدیثی که قبل از هر کس متوجه سیدنا علی میباشد باطل است. خداوند از همه ی آنها راضی باشد و این را نیز بدانید که خداوند می فرماید: تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ (بقره 134 و 141)
معنی: (به هر حال، جنگ و جدل درباره آنان چرا؟!) ايشان قومی بودند كه مردند و سر خود گرفتند. آنچه به چنگ آوردند متعلّق به خودشان است، و آنچه شما فراچنگ آوردهايد، از آن شما است، و درباره آنچه میكردهاند از شما پرسيده نمیشود (و هيچ كس مسؤول اعمال ديگری نيست و كسی را به گناه ديگری نميگيرند).
شیعیان با استناد به روایات باطل سعی در روشن نگه داشتن شعله ی فتنه و نفاق و به هم زدن وحدت واقعی میباشند و باطل خود را حق جلوه میدهند.
خداوند همه ی ما را به راه راست هدیت کند. والسلام علیکم و رحمه الله
- 8613 بازدید
- نسخه چاپی