آیا بیعت علی بن ابی طالب از روی اکراه بود؟

شماره سؤال: 
55


شبهه رافضى:
اولاً بايد ديد که بيعت به چه معنا است .
بيعت، پيماني است ميان شهروند و حاکم که امروزه با رفراندوم و انتخابات در ميان مردم رايج است . در آن زمان بيعت، به اين صورت بوده است که مردم با اختيار خودشان مي رفتند و دست خود را در دست حاکم قرار مي دادند .
اين نوع بيعت از امام علي عليه السلام با هيچ يک از خلفاي سه گانه صورت نگرفته است .
از ديدگاه اهل سنت، آن طور که در صحيح ترين کتاب هاي اهل سنت آمده است، امير المومنين عليه السلام در شش ماه اول حکومت ابوبکر با او بيعت نکردند و تنها زماني که حضرت صديقه طاهره به شهادت رسيدند، اين بيعت آن هم از روي اجبار و اکراه صورت گرفته است .
بخاري، در صحيح ترين کتاب اهل سنت، مي نويسد :
وعاشت بعد النبي صلى الله عليه وسلم، ستة أشهر فلما توفيت دفنها زوجها على ليلا ولم يوءذن بها أبا بكر وصلى عليها وكان لعلى من الناس وجه حياة فاطمة فلما توفيت استنكر على وجوه الناس فالتمس مصالحة أبى بكر ومبايعته ولم يكن يبايع تلك الأشهر .
حضرت زهرا سلام الله عليها بعد از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم شش ماه زنده بود . بعد از آن كه از دنيا رفت، شوهرش علي او را شبانه دفن كرد و به ابوبكر كه حاكم اسلامي بود و معمولاً نماز بر ميت را حاكم اسلامي مي‌خواند، به او اعلام نكردند . در اين شش ماه با آقاي ابوبكر بيعت نكردند .
صحيح البخاري، ج 5، ص 82 .
از ديدگاه شيعه هم، هيچ بيعتي حتي يک لحظه هم صورت نگرفته است .
شيخ مفيد در كتاب الفصول المختاره، ص56 مي‌فرمايد :
قد اجمعت الأمّة على أن أمير الموءمنين عليه‏السلام تأخّر عن بيعة أبي بكر ... والمحققّون من أهل الإمامة يقولون: لم يبايع ساعة قطّ .
اجماع امت است كه امير المؤمنين عليه السلام در آن شش ماه بيعت نكرده است . و بعد از هم اهل سنت مي‌گويند كه بيعت كرده است . محققين از شيعه بر اين عقيده هستند كه علي عليه السلام حتي يك ساعت هم با خلفا بيعت نكرده است .
بنابراين، اولاً هيچ بيعتي صورت نگرفته است و اگر صورت گرفته باشد، از روي اختيار نبوده ؛ بلکه از روي اجبار و اکراه بوده است

پاسخ اهل سنت:
بار دیگر حوزه علمیه قم و موسسه تحقیقاتی آن، به این نتیجه رسیدند که بهترین جواب، دروغ گویی و تحریف متون و از همه عجیب تر ترجمه نادرست است !!
آنها با غلط ترجمه کردن متن بخاری،در حقیقت دارند به مردم شیعه توهین میکنند. و به سواد آنها میخندند.
ترجمه درست متن عربی این است :
....و فاطمه، بعد از رحلت نبی، فقظ ششماه زنده بود. وقتی وفات کرد، علی به ابوبکر خبر نداد و فاطمه را شبانه دفن کرد و خود بر او نماز خواند.
و علی در چشم مردم،بخاطر اینکه شوهر فاطمه بود احترام خاصی و وجاهتی داشت، دختر پیامبر که فات كرد، او دیگر، آن مقام را نداشت و پس بدنبال این شد که با ابوبکر مصالحه و بیعت کند و علی در این 6 ماه با ابوبکر بیعت نکرده بود......
و البته حدیث دنباله دارد که شیعه وحشت کرده آنرا بنویسد و چرا وحشت نکند
وقتی ترجمه آنچه را که هم نوشته تحریف صد درصد کرده پس معلوم است که حدیث را کامل نمینویسد به هر حال دنباله حدیث این است :
<<.....پس برای ابوبکر پیغام داد که پیش ما بیا با تو کسی نیاید؛ آمدن عمر را دوست نمیداشت؛ عمر گفت: نه والله ای ابوبکر تنها پبششان نمیری!
ابوبکر فرمود: من با اونها کاری نکردم که من بدی برسانند، والله که نزدشان میروم .
پس ابوبکر وارد خانه آنها شد و علی رشته سخن را بدست گرفت و گفت :ما بر برتری تو واقفیم و فضلی که الله بتو داده را میدانیم و با تو در خیری که الله بسوی تو فرستاده، رقابت نمیکنیم ( در خلافت ادعایی نداریم )، اما مستبدانه عمل کردی، و نظر ما این بود که بخاطر خویشاوندی رسول الله، برای ما نیز حقی است.
و چشمان ابوبکر پر از اشک شد و فرمود: «اینکه با فامیل رسول الله صله رحمی کنم را بیشتر دوست دارم تا اینکه با خویشاوندان خود نیکویی کنم »
و اما مشاجره من و شما در باره فدك، باعث نميشود كه من از خير دست بردارم، و هر دخل و تصرفی که رسول الله صلي الله عليه وسلم میکرد را، من نیز ترک نکردم.
پس علی به ابوبکر گفت قرار من و تو نماز عشا برای بیعت ( جلوی مردم )
و وقتی که ابوبکر نماز ظهر را خواند بر منبر بالا رفت و و فضل علی را یاد آوری شد و عذرش را در تاخیر در بیعت نمودن، پذیرفت. سپس خطبه خود را با استغفار پایان داد.
بعد، علی،آغاز به سخن کرد و ابوبکر را به بزرگی ستود و گفت: من با ابوبکر ادعای رقابت نداشتم و نه منکر برتری او هستم و لکن ما برای خود نصیبی میدیدم ( از فدک ) و ابوبکر بر ما زور گفت و ما در دل خود کراهتی از این عملش احساس کردیم.
و مسلمانان از عمل علی خوشحال شدند و به او گفتند: احسنت
و بعد از آن، مسلمانان علی را بخاطر این کارش گرامی میداشتند.>>
پس حدیث بخاری میگوید که علی خودش بیعت کرد با اختیار کامل !پس ای علمای شیعه چرا این حدیث را شاهدی بر مدعای خود آوردید؟!!
ای علمای شیعه!
من نمیگویم که حرف بخاری را قبول کنید.
من میگویم اگر دین ندارید اقلآ آزاده باشید!
اگر بخاری را قبول ندارید، نداشته باشید! اما اگر از کتاب بخاری دلیل میاورید تقلب و حیله گری و دروغ را با آن مخلوط نکنید.
من میگویم این عاقبت نا اندیشی، و بی دریغ و بی شرمانه دروغ گفتن ، بلاخره روزی و بطور کامل،شما را پیش مردم شیعه بی اعتبار خواهد کرد .
به امید آن روز ....