آیا شیعه های امروز ایران از مشرکین زمان رسول الله صلی الله عليه وآله وسلم بدترند؟!

شماره سؤال: 
89


نظر علمای شیعه این است:

داستانی از دفتر ثبت معجزات مسجد جمکران

http://www.jamkaran.info/Page_View.aspx?id=23
شناسنامه كرامت
موضوع كرامت: نجات سرنشینان هواپیماى مشهد مقدّس
منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمكران، شماره 97
مشخصات: آقاى م - ح، روحانى، ساكن تهران
زمان كرامت: 28/12/75
مكان كرامت: تهران
تاریخ ثبت كرامت: 1376
شرح واقعه از زبان آقای م ح :
در تاریخ 28اسفندماه 1375با هواپیما همراه بعضى از دوستان اهل علم و مداح تهرانى و همچنین عده‏اى از مسئولین كشور عازم مشهد مقدس بودیم.
وقتى هواپیما به فرودگاه مشهد رسید، خود را آماده پیاده شدن مى‏كردیم، یك مرتبه متوجه شدیم هواپیما دچار نقص فنى شده است و نمى‏تواند در باند فرودگاه بنشیند، نزدیك 45دقیقه تا یك ساعت، هواپیما در آسمان مشهد سرگردان مى‏چرخید. در نهایت مجبور شدیم به تهران برگردیم كه حدود شش ساعت رفت و آمد و معطل شدنمان در آسمان شهر طول كشید.
همه سرنشینان نگران بودند كه چه اتفاقى پیش خواهد آمد. وقتى از خلبان و خدمه هواپیما سؤال مى‏شد، اول جریان را نمى‏گفتند. ولى وقتى یكى از مسئولین به طور خصوصى از خلبان پرسید، گفت: وقتى آماده فرود مى‏شدم، متوجه شدم كه چرخ‏هاى هواپیما باز نمى‏شوند و هرچه سعى كردیم، نتیجه نگرفتیم و الآن هم به طرف تهران بر مى‏گردیم و دستور داده‏اند كه در آنجا آتش‏نشانى آماده باشد، به خاطر اینكه احتمالا سقوط مى‏كنیم و هواپیما آتش مى‏گیرد!
همین كه به نزدیكى فرودگاه تهران رسیدیم، مسئولین هواپیما اعلام كردند:
كه ما به هیچ وجه نتوانستیم چرخ‏هاى هواپیما را باز كنیم و امكان نشستن به صورت عادى وجود ندارد، باید آماده سقوط باشیم، اگر كسى دندان مصنوعى دارد، بیرون بیاورد، همه كفش‏هایشان را در آورند و هركس هم عینك دارد از روى چشمش بردارد.
خوب معلوم است كه انسان در چنین موقعیتى چه حالى پیدا مى‏كند. بنده هم مثل سایرین منقلب شده بودم و در آخرین لحظات، عمامه‏ام را برداشتم و گفتم: آقایان اگر آخرین لحظه زنده بودنمان هست، بهتر است كه به امام زمان حجة بن الحسن علیه‏السلام متوسل شویم.
همه منقلب بودیم، من دستم را روى سرم گذاشتم و گفتم: همه بگویید:
یا أبا صالح المهدی ادركنی، یا أبا صالح المهدی أدركنی...
همه مسافران با همان حالى كه داشتند با صداى بلند مى‏گفتند: یا أبا صالح المهدی أدركنى ...
همه در حال توسل بودند كه یك دفعه خلبان گفت: بشارت! امام زمان علیه‏السلام عنایت فرمود، چرخ‏ها باز شد.
همه یك صدا صلوات فرستادند و به سلامت به زمین نشستیم. تمامى سرنشینان هواپیما مطمئن بودند كه تنها معجزه امام زمان علیه‏السلام بود كه در آن لحظات آخر، ما را نجات داد و به زائرین جدّش امام رضا علیه‏السلام توجه فرمود.

نظر اهل سنت در باره این داستان:
اولا نمیدانم چرا این آقای راوی ترسیده نام کامل خود را بنویسد؟!!!
و شما یکبار دیگر داستان را بخوانید حتی در یکجای آن نام الله و یا خدا یا رب را نمیبینید !
حالا بیایید تصور کنیم که اگر سرنشینان این هواپیما ، ابولهب و ام لهب و ابوجهل و ابوسفیان و عتبه و دیگر بزرگان، آنوقت مکه میبودند چه واکنشی نشان میدادند ؟!
آیا آنها در این لحظه مرگ میگفتند یا لات یا عزی یا هبل؟
نه هرگز ! قرآن بما میگوید که در این لحظه چی میگفتند :
«وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَیقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا یعْقِلُونَ» العنکبوت/63 
و اگر از آنان بپرسی: «چه کسی از آسمان آبی فرستاد و بوسیله آن زمین را پس از مردنش زنده کرد؟ می‌گویند: «الله»! بگو: «حمد و ستایش مخصوص خداست!»اما بیشتر آنها نمی‌دانند.

«فَإِذَا رَكِبُوا فِی الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یشْرِكُونَ» العنکبوت/65  
هنگامی که بر سوار بر کشتی شوند، خدا را با اخلاص می‌خوانند (و غیر او را فراموش می‌کنند)؛ اما هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک می‌شوند«!

آیه واضح میگوید که مشرکین در عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم، رب العالمین یعنی الله را بخوبی میشناختند و میدانستند این اوست که زمین را با باران میرویاند و یعنی میدانستند که اصل در هر کار، الله است !
برای همین وقتیکه به خطر میرسیدند؛ مثلا در کشتی بروی موج ها یا در هواپیمای که در آسمان موتور ندارد ؛غیر الله را فراموش میکردند و یا الله مدد میگفتند
پس اگر ابولهب در آن لحظه سوار هواپیما میبود یا الله مدد میگفت! نه یا هبل ادرکنی و لات و عزی و ابا صالح یادش میرفت


این هم آیاتی دیگر:

«وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِیاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا» الإسراء: ٦٧
و هنگامی که در دریا ناراحتی به شما برسد، جز او، تمام کسانی را که (برای حل مشکلات خود) می‌خوانید، فراموش می‌کنید؛ اما هنگامی که شما را به خشکی نجات دهد، روی می‌گردانید؛ و انسان، بسیار ناسپاس است

و شما میبینید که شیعه وقت خطر بیشتر واسطه خود را میخواند و در آن وقت اکثرآ الله را فراموش میکنند یعنی کارشان تمامآ برعکس است !!

و این آیه را ببینید :
أَفَأَمِنْتُمْ أَنْ یخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ یرْسِلَ عَلَیكُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِیلًا» الإسراء: ٦8
آیا از این ایمن هستید که در خشکی (با یک زلزله شدید) شما را در زمین فرو ببرد، یا طوفانی از سنگریزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان کند)، سپس حافظ (و یاوری) برای خود نیابید؟

بله شیعه ایمن است از اولش هم به الله کاری نداشت در باره زلزله هم ابا صالح را دارد. پس چه غم دارد ؟!

«أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ یعِیدَكُمْ فِیهِ تَارَةً أُخْرَى فَیرْسِلَ عَلَیكُمْ قَاصِفًا مِنَ الرِّیحِ فَیغْرِقَكُمْ بِمَا كَفَرْتُمْ ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ عَلَینَا بِهِ تَبِیعًا» الإسراء: ٦9
«یا اینکه ایمن هستید که بار دیگر شما را به دریا بازگرداند، و تندباد کوبنده‌ای بر شما بفرستد، و شما را بخاطر کفرتان غرق کند، سپس دادخواه و خونخواهی در برابر ما پیدا نکنید»
شیعه اگر برگردد به دریا یا هوا ، باز ابا صالح را میخواند و همانطور که ابا صالح دفعه اول نجاتش داد باز هم میدهد
پس نتیجه اینکه درجه شرک نشستگان بر هواپیمایی که سر بسوی مشهد داشت از درجه شرک ابولهب بیشتر بوده است
حالا به این سایت بروید:

http://basyri.persiangig.com/vebneveshteh/tabatabaei1.htm
که درباره جریان سقوط هواپیمای سپاه است که در آن 12 نفر مردند، آخرین صدای آنها در وقت مرگ در جعبه سیاه ثبت شده
شما از صدای لرزان و دستپاچه خلبان میفهمید که از مرگ ترسیده اما ببینید آخرین کلمه ای که میگوید این است یاعلی الله!
سرنشینان هم کلمه آخرشان که دست جمعی با هم میگویند این است یا فاطمه الزهرا !
خلبان که جلو نشسته بود
زودتر مرگ را دید و سرنشینان دیگر یک لحظه دیرتر
خودتان بشنوید:
http://basyri.persiangig.com/vebneveshteh/tabatabaei1.htm

چند سال پیش هواپیمای در تهران سقوط کرد و 90 نفر که اکثرآ خبرنگار بودند در آن حادثه مردند
در جعبه سیاه دلیلی برای سقوط نیست اما معلوم است که خلبان، ناگهانی زمین را دیده که بسرعت بطرفش میاید آخرین جمله خلبان در جعبه سیاه اینطور ثبت شده
یا حسییییییییییییییییییییییییییییین !!
این شومی شرک است که انسان را از بهشت محروم میکند

چندی پیش یک عالم پاکستانی مرد. فرزندانش ،در اوراقش ،خاطرات سفر به حج 40 سال پیشش را پیدا کردند که از راه زمینی و از راه ایران سفر کرده بود
بخش خاطرات سفرش به ایران برام جالب بود چند بار خواندم
در یک جا نوشته بود شبی میهمان یک پاکستانی مقیم در تهران بودم، سخن به کارهای شرک امیز شیعیان رسید. گفتم :
چه بد است که ترانه میخوانند:
علی گویم
علی جویم
علی اول
علی آخر
علی ظاهر
علی باطن
میزبان گفت : من از این عجب تر دیدم چندی پیش در محله ما پیرمردی در حال سکرات بود اما جانش در نمیامد
اهل خانه اش دورش جمع شده بودند و میگفتند :
آقا جان یا علی بگو تا جانت زودتر بیرون آید !!!
این تلقین آنها ،در وقت مرگ است !
انا لله و انا الیه راجعون