آیا امیر المومنین ابوبکر احادیث رسول الله را سوزاند؟

متن سوال:  مخالفان شیعه در بحث اینترنتی گفتند ابوبکر احادیث پیامبر را سوزانده وغالبا اسم صحیح بخاری را گرفتند چون اولین بار بود شنیدم اگر محبت کنید جوابش را بدید ممنون میشم.

متن شبهه شیعه. 

این مطلب درکتاب کنزالعمال – چاپ موسسه الرساله – جلد ۱۰ – کتاب العلم من قسم الافعال – باب فی آداب العلم و العلماء – صفحه ۲۸۵ – حدیث ۲۹۴۶۰ موجود می باشد. تصویر زیر جلد کتاب و صفحه ۲۸۵ و حدیث ۲۹۴۶۰ کتاب کنز العمال می باشد

 

از عایشه روایت است که گفت : پدرم ابوبکر تعداد پانصد حدیث از پیامبر خدا جمع آوری کرده بود.

پس شبی را تا به صبح هم چنان با غلطیدن و ناراحتی کشیدن گذراند و چون صبح گشت گفت: ای دخترم!احادیث را بیاور. و چون آن نوشته ها را به نزد او بردم آنها را سوزانید. دلایل واقعی آتش زدن احادیث پیامبر توسط ابوبکر

اولا: نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام و فضایل او از یادها حذف شود؛ چرا که نقل احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله جدای از نقل فضایل حضرت علی علیه‌السلام نبود.

ثانیا: نقل احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مساوی بود با رسوایی آنان؛ چرا که احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله نقدی بود بر اعمال و کردار خود سرانه و خود رأیی‌ها و بدعت‌های ابوبکر و عمر و عثمان و امثال آنها؛ لذا بهترین راه برای آزادانه عمل کردن و مورد نقد قرار نگرفتن، حذف احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله بود که آتش زدن و نابود کردن آنها در همین راستاست!!

ـ آیا این عمل ابوبکر دشمنی با پیامبر و آزار دادن ایشان نمی باشد؟

ـ آیا این کار ابوبکر دلیل بر کفر ابوبکر نمی باشد؟

ـ کلام رسول خدا طبق آیه قرآن ( سوره نجم آیه ۲ و ۳ ) کلام خداست ، پس ابوبکر هم با پیامبر دشمنی کرده و هم با خداوند ، دشمن خدا کافر است ، پس ابوبکر کافر می باشد

 

پاسخ اهل سنت:

اولا بیایید متن کامل روایت را ببینیم تا دروغ علمای  شیعه  آشکار شود:

قالت عائشه : جمع أبی الحدیث عن رسول الله صلى الله علیه وسلم فکانت خمسمائه حدیث ، فبات لیله یتقلب کثیرا ، قالت : فغمنی فقلت تتقلب لشکوى أو لشئ بلغک ؟ فلما أصبح قال : أی بنیه هلمی الاحادیث التی عندک فجئته بها فدعا بنار فأحرقها وقال ، خشیت أن أموت وهی عندک فیکون فیها أحادیث عن رجل ائتمنته ووثقت به ولم یکن کما حدثنی فأکون قد تقلدت ذلک.

پدرم ابوبکر تعداد پانصد حدیث از پیامبر خدا جمع آوری کرده بود.

پس شبی را تا به صبح هم چنان با غلطیدن و ناراحتی کشیدن گذراند  . پرسیدم آی پدر آیا از بیماری و یا دردی  در رنجی؟

و چون صبح گشت گفت: ای دخترم!احادیث را بیاور. و چون آن نوشته ها را به نزد او بردم آنها را سوزانید و گفت ترسیدم بمیرم و این حدیث ها پیشت باشد،و ترسیدم  در بین روایات، روایتی باشد که از مردی شنیدم که به او اطمینان کرده ام  و گمان میکنم ثقه است، ولی او آن گونه نباشد که من فکر کردم و حرف پیامبر را به غلط یا دروغ بمن رسانده باشد و من از او تقلید کرده باشم.

پس ای خواننده میبینی که اولا :

شیعه نصف حدیث را برید یعنی علت آتش زدن را برید، یعنی نخواست خواننده پی ببرد که صدیق حریص بود که مبادا از پیامبر حدیث ضعیفی  یا دروغی بمردم برسد.زیرا این قسمت بریده شده حدیث،  نه فقط عیبی را برای صدیق ثابت نمیکند،بلکه مدح ایشان است 

دوما: در این روایت عیب هایی است که آنرا بی اعتبار میکند مثلا در سلسله راویان مردی بنام علی بن صالح است که مجهول الهویه است پس روایت صحیح نیست. و برخلاف ادعای شیعه، این حدیث در بخاری و هیچ کتاب درجه اول دیگری  نیست بلکه در یکی از کتب درجه چهارم است. 

سوما:  متن حدیث نیز غلط است زیرا معقول نیست که  امیر المومنین ابوبکر در مدینه شب عوض آنکه برود به خانه یکی از زنهایش، نوبت شب را ضایع کند و برود خانه دخترش بخوابد.

و یا اگر برعکس فکر کنیم که ام مومنان عایشه میهمان پدرش بوده باز معقول نیست که گمان کنیم ایشان که همواره ۴ زن داشتند، نوبت شبی را ضایع کرده باشد پس این بودن عایشه در در اتاق  پدر ۴ زنه اش،   خودش یک دروغ است، منتهی جاعل حدیث توجه نداشته!!

چهارما:شیعه میگوید ابوبکر با آتش زدن احادیث  میخواسته فضایل علی را پنهان کند، جواب این است که اگر میخواست پنهان کند اصلا  روایات را جمع نمیکرد. و اگر میخواست پنهان کند که به دخترش میگفت: دختر جان آتش زدن مخفیانه باشد به کسی نگو. 

و ای نادانان اگر میخواست پنهان کند که کاری سهل  میبود، یعنی حدیث جعلی در مدح خود و در ذم علی درست میکرد ( پس فبهت الذی کفر)  

نتیجه: پس به هرروش که نگاه کنیم این روایت فایده ای برای شیعه ندارد بلکه باعث رسوایی و سرافکندگی اوست، و روایت اگر راست باشد( که راست نیست) بازهم مدح صدیق است و الحمدلله 

 

 

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …