الله تعالی با اعطای نعمت هدایت به اسلام، بر شخص مسلمان منت نهاده و احسان نموده است برای مسلمان شایسته است که قدر این نعمت را بداند و شکر آن را به جای آورد و در حفاظت آن بکوشد و همواره قلبش بین شوق و بیم و امید و خوف باشد و غرق شدن در آرزوهای دنیوی او را از عذاب خدا غافل نکند و همچنین ترس از عذاب به نا امیدی از رحمت خدا منجر نشود. بلکه در حالتی بین آن دو قرار داشته باشد.
اسبابی که منشاء خاتمه سوء انسان می شود از این قرار هست
۱- تأخیر در توبه.
۲- آرزوای طولانی.
۳- حبّ معصیت و انجام آن.
۴- خودکشی.
تأخیر در توبه
آنچه بر همه مسلمانان واجب است این است که در تمام دوران و لحظات زندگی بهسوی الله رجوع کنند و به درگاه او توبه و استغفار نمایند: الله در قرآن فرموده است: ﴿وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾ [النور: ۳۱]. «ای مومنان بهسوی خداوند رجوع کنید تا رستگار شوید». همانطور که میدانید رسولخدا صلی الله علیه وسلم معصوم است و تمامی گناهان ماضی و آینده او بخشیده شده است با این حال روزی صدبار بهسوی خداوند توبه و استغفار میکردند.
و اغر المزنی روایت میکند که رسولخدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ فَإِنِّی أَتُوبُ فِی الْیَوْمِ مِائَهَ مَرَّهٍ». «ای مردم! بهسوی خداوند توبه و رجوع کنید زیرا من در روزی صدبار بهسوی او توبه میکنم». و در جایی فرموده است: «إن التائب من الذنب کمن لا ذنب له» «توبهکننده از گناه مانند شخصی است، که گناه ندارد».
اگر شخصی از آماج حملات وساوس و فریب شیطان که به وسیله آن انسان را گمراه میکند نجات یافت و دچار وساوس شیطانی نشد او پیروز شده است. زیرا شیطان در دل انسان رسوخ میکند و به او میگوید، که برای رجوع بهسوی خداوند و فرصت زیادی دارد و او را با فکر و وسوسه خود فریب میدهد تا در توبه تأخیر کند. و همچنین در دلش وسوسه میکند که اگر توبه کردی و بعد از آن بار دیگر مرتکب آن گناه شدی، توبه اصلا پذیرفته نمیشود یا این که میگوید: ای انسان تو حالا جوانی هستی از این جوانی و شکوفه عمرت استفاده کامل را بگیرد و خود را در این مدت زیاد پایبند به طاعت و بندگی قرار نده، و هنگامی که به سن کهولت (۵۰ تا ۶۰) رسیدی توبه نصوح خواهی کرد. در آن وقت مسجد را بر خود لازم بگیرد و اعمالی را انجام بده تا مقرّب درگاه الهی شوی. امّا ای انسان آگاه باش که اینها همه وساوس شیطانی است و چه بسا افراد هستند که به سن کهولت نمیرسند. یا فرصت توبه را دست نمیآورند. در آیات و احادیث است که اگر صدبار توبه کردی و بعد از آن گناه انجام دادی از درگاه الهی ناامید مشو و شاعر شیرین سخن فرموده:
همچنین بعضی از بزرگان فرمودهاند: که همین که در توبه، امروز و فردا کردی، یکی از وساوس شیطانی است و شیطان همیشه در این فکر است، که انسان را از حق منحرف گرداند برای مومن مقید به امور شرعی و انسان مفرط (که از احکام شرع غافل شده است)،
دنیا به منزله همین شهر است که باید انسان برای سرای آخرت تمام زاد و توشه خود را مهیا کنند و آماده سفر به دار آخرت باشد مومن راسخ هنگامی که در این دنیا فانی به فکر آخرت است و عمل نیکو انجام میدهد و تمام امور شرعی را مطابق با قرآن و سنّت رسول صلی الله علیه وسلم انجام میدهد و هنگامی که مرگ به سراغش میآید، با آغوش باز از او استقبال میکند و خوشحال است. که به ملاقات پروردگار و جنّتالماوی که تمامی نعمتها در آن یافت میوشد میرود اما شخص که در انجام امور شرعی کوتاهی میکنند مانند همان مسافرت غافل است که هیچ زاد و توشهای برای خود آماده نکرده و هنگامی که مرگ به سراغش بیاید خیلی ناراحت میشود و در آن هنگام افسوس میخورد که ای کاش عمل نیکو انجام میدادم و زاد و توشهای برای آخرتم بر میداشتم امّا این افسوس خوردن جز ندامت و پشیمانی نتیجه دیگری ندارد و در آن وقت میگوید.
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ رَبِّ ٱرۡجِعُونِ٩٩ لَعَلِّیٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِیمَا تَرَکۡتُ﴾ [المؤمنون: ۹۹-۱۰۰]. «پروردگارا! مرا به دنیا برگردان تا عمل صالح انجام دهم». اما در این وقت هیچ چیزی، نصیب او نمی شود و توبه او نیز پذیرفته نخواهد شد.
آرزوهای طولانی
سبب بدبختی بسیار از مردم همین آرزوهای طولانی است طوری که شیطان آنها را وسوسه میکند و در مقابل چشمانشان عمر زیادی را به تصویر میکشند آنها را طوری وسوسه میکند که از آخرت غافل میشوند و مدام در این فکرند که چگونه به این آرزوهای خود برسند و هیچگاه مرگ دیگران را نیز به یاد نمیآورند و اگر لحظهای بیاد آورند به آن توجه نمیکنند و از مرگ دیگران نیز عبرت نمیگیرند زیرا که به لذات و خوشگذرانی دنیا مشغول شدهاند و محبت دنیا جلو چشمانشان را گرفته است و چشم بصیرت هم ندارند که با چشم بصیرت به دنیا نظر کنند این دنیا مثل باد زودگذر است. و رسولخدا صلی الله علیه وسلم، امت خود را از دو چیز بر حذر داشتهاند و میفرمایند: «إن أشد ما أخاف علیکم خصلتان: اتباع الـهوی وطول الأمل، فأما اتباع الـهوی فإنه یصدّعن الحق وأما طول الأمل فإنه الحب للدنیا». پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «که من در مورد دو چیز برای شما میترسم: ۱- پیروی از هواهای نفسانی ۲- آرزوهای طولانی. پیروی هواهای نفسانی شما را از حق منحرف میکند، و آرزوهای طولانی سبب افزایش محبت دنیا در قلوب شما میگردد».
انسان باید آخرت را بر دنیا ترجیح دهد و اول به فکر آبادکردن خانه آخرت خود باشد. زیرا آبادکردن خانه آخرت اصل است و بعد به فکر دنیا باشد، زیرا دنیا محل کشت است و آخرت محل برداشت کشت که همان عمل صالح میباشد. هرطور کشت کردی به همان طریق کشت خود را برداشت میکنی، و باید انسان طوری در دنیا عمل کند که خداوند او را با منعمین درگاه خودمحشور گرداند
آثار و علایم قصر (آرزوهای کوتاه) در دو چیز است: ۱- مبادرت و سبقت بهسوی اعمال خیر و نیکو ۲- غنیمت شمردن اوقات زودگذر عمر، زیرا مدت عمر انسان از طرف الله مقدر است و کم و زیاد نمیشود و در اختیار او است و هرچه از دست رفت هیچگاه بر نمیگردد.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم در حدیثی ما را به سبقت گرفتن در هفت چیز امر کرده است و فرموده: «بادِرُوا بِالأَعْمَالِ سَبْعاً، هَلْ تَنْتَظِرُونَ إلاَّ فَقراً مُنسیاً، أَوْ غِنىً مُطغِیاً، أَوْ مَرَضاً مُفسِداً، أَوْ هَرَماً مُفْنداً، أَوْ مَوتاً مُجْهزاً، أَوْ الدَّجَّالَ فَشَرُّ غَائِبٍ یُنْتَظَرُ، أَوْ السَّاعَهَ فالسَّاعَهُ أدهَى وَأَمَرُّ». «پیش از هفت چیز به انجام اعمال صالحه بشتابید: آیا انتظار میکشد مگر فقری را که شما را بفراموشی وا دارد یا ثروتی که شما را طغیانگر سازد، یا بیماری که وجودتان را فاسد کند یا پیریی که شما را خَرِفْ و تنبل کند یا مرگی که شما را بشتاب دریابد و یا دجّال که بدترین غایبی است که انتظارش را میکشند. یا قیامت که حقا قیامت، بزرگترین آزمون و تلخترینشان است».
حب معصیت و انجام گناه
هنگامی که انسان با گناه مانوس شد و گناه را به کرّات انجام داد و به درگاه الهی رجوع نکرد. شیطان لعین بر وجود و فکر او غالب میشود تا اینکه او را از هدف اصلی که رضایت الهی و رسیدن به جنت است باز میدارد و حتی در لحظات آخر حیاتش نیز او را تنها نمیگذارد یعنی به گونهای بر او مستولی میشود. که هر چه خویشاوندان و اطرافیانش کلمه شهادت را به او تلقین میکنند. گناه و معصیت بر فکرش غالب میشود و استطاعت ندارد کلمه شهادتین را بر زبان جاری کند و از کارهایی که قبل از مرگ انجام میداده است صحبت میکند و بدون کلمه شهادتین و با همان حالت فجیع از دنیا رخت سفر برمیبندد.
خداوند بر زبان من و شما و تمامی مسلمین کلمه شهادتین را جاری گرداند. چه بسا مرگ در حالی به سراغ انسان میآید. که او مشغول معصیت و گناه است و الله بر او غضب میکند و روحش در همان حالی که به غضب الهی دچار شده از بدن جدا میشود و بر همان حال در حضور الهی قرار میگیرد و رسولخدا صلی الله علیه وسلم فرمودهاند: «من مات علی شیء بعثه الله علیه» الله بندگان خود را بر همان حالی که جان آنها را قبض کرده است. محشور میگرداند.
خودکشی
هنگامی که به انسان مصیبت و بلایی رسید و در مقابل صبر کرد و از خداوند اجر و پاداش طلب نمود، خداوند نیز پاداش بسیاری زیادی نصیب او میکند. اما اگر در مقابل بیصبری کرد و از زندگی به تنگ آمد و خودکشی را بهترین روش خلاصی از این مشکلات و مصائب خود یافت، بدون هیچ شکی بهسوی معصیت و غضب الهی روی آورده و غضب خداوند را برای خود فراهم آورده است و نفسی را به ناحق از بین برده است و حضرت ابوهریره از رسولخدا صلی الله علیه وسلم روایت میکند که فرمود: «الذی یخنق نفسه یخنقها فی النار، والذی یطعن نفسه یطعنها فی النار» «هر انسانی که خود را در دنیا خفه کند در آتش دوزخ نیز خود را خفه خواهد کرد و هر کسی خود را در دنیا نیزه بزند در آخرت نیز خود را نیزه خواهد زد». یعنی هر شخصی به هر حالتی که در دنیا خودکشی کند در آخرت نیز به همان صورت در آتش دوزخ عذاب داده خواهد شد.
و همچنین ابوهریره روایت کرده است که شخصی با رسولخدا صلی الله علیه وسلم در غزوه خبیر شرکت نمود و رسولخدا صلی الله علیه وسلم به او که ادای اسلام میکرد اشاره کرد که او جهنمی است. هنگامی که جنگ شروع شد این شخص در مقابل مشرکین خوب جنگ را شروع کرد و با آنها جنگید ولی در اثنای جنگ به او مجروحیت شدیدی رسید و در همین هنگام شخصی به نزد رسولخدا صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: (آن شخص که تو گفتی جهنمی است با مشرکین خوب جنگید و فوت کرد). رسولخدا صلی الله علیه وسلم باز هم فرمود (اهل دوزخ است) هنگامی که مسلمانان این کلام رسول صلی الله علیه وسلم را شنیدند: تعجب کردند. اما در همین اثنا شخصی به نزد رسول آمد و گفت که او فوت نکرده، بلکه موضوع از این قرار است که در هنگام جنگ شدیدا مجروح شد و بر این جراحت خود طاقت نیاورد و صبر نکرد و در پاسی از شب خودکشی کرد. رسولخدا صلی الله علیه وسلم در این هنگام گفت: «اللَّهُ أَکْبَرُ أَشْهَدُ أَنِّی عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ»، و به حضرت بلال دستور داد تا برای مردم اعلان کند. «إِنَّهُ لن یَدْخُلُ الْجَنَّهَ إِلاَّ نَفْسٌ مُسْلِمَهٌ، وَإِنَّ اللَّهَ لَیُؤَیِّدُ هَذَا الدِّینَ بِالرَّجُلِ الْفَاجِرِ» «ای مردم! آگاه باشید که هیچ شخصی داخل جنت نمیشود. مگر این که مسلمان کامل باشد و همانا خداوند دین خود را با مرد بدکار نیز نصرت و تقویت میکند».