چه کسی فاطمه را غضب ناک کرد؟ علی یا ابوبکر؟

حدیث:حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِیدِ حَدَّثَنَا ابْنُ عُیَیْنَهَ عَنْ عَمْرِو بْنِ دِینَارٍ عَنْ ابْنِ أَبِی مُلَیْکَهَ عَنْ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَهَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی) رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: فاطمه (علیهاالسلام) پاره ى تن من است، هر کس او را خشمناک کند مرا خشمناک خواهد کرد.صحیح بخارى ج ۲ ص ۳۰۲

شیعه با استناد به این حدیث میگوید که فاطمه از ابوبکر غضب ناک بوده پس ابوبکر خدا و پیامبرش را غضب ناک کرده و در نتیجه دشمن خدا و رسول است. در واقع متاسفانه سوء استفاده های بسیار زیادی از این روایت کرده اند و این حدیث را وسیله ای برای طعنه زدن به ابوبکر رضی الله عنه قرار داده اند. چنین برداشتی مسلما کاملا اشتباه میباشد.
ما اینجا جواب این تهمت هایشان را به دو شکل خواهیم داد.
اول اینکه در اصل علت غضب ناک شدن فاطمه و گفتن این جملات توسط پیامبر، قصد ازدواج علی با دختر ابو جهل میباشد. و چون سیدنا علی قصد ازدواج با دختر ابو جهل را داشته اند فاطمه نیز غضب ناک شده است و پیامبر در حق فاطمه میگوید که فاطمه پاره ی تن من است هرکسی او را خشمگین کند من را خشمگین کرده است. پس مخاطب اصلی در واقع خود علی است نه ابوبکر. 

 

شیخ صدوق روایت کرده است که فاطمه رضی الله عنها و پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم وقتی که علی رضی الله عنه خواست با دختر ابوجهل ازدواج کند بر علی خشمگین شدند تا جایی که پیامبر علی را نصیحت کرد و به او گفت: «ای علی آیا نمی دانی که فاطمه پاره تن من است و من از او هستم، پس هر کسی او را اذیت کند مرا اذیت کرده است و هر کسی مرا آزار دهد او را آزار داده است، و کسی که در دوران حیاتم او را اذیت کند چون کسی است که بعد از وفاتم او را اذیت کرده است.» (علل الشرائع ابن بابویه، ص ۱۸۵- ۱۸۶)
و پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: فاطمه پاره تن من است و روح من است که در بدنم قرار دارد، آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه او را شاد کند مرا شاد می نماید.)بحار الانوار مجلسی ۲۷ / ۶۲) ۲
پس علت گفتن این جمله قبل از هر کسی مخاطبش سیدنا علی میباشد نه سیدنا ابوبکر.
و همچنین باری دیگر علی فاطمه را ناراحت و خشمگین کرد و آن وقتی بود که فاطمه دید که علی سرش را در آغوش کنیزش گذاشته است، آنگاه فاطمه چادرش را به خود پیچید و به خانه پدرش رفت و از علی نزد پیامبر  شکایت کرد.
ابن عباس روایت میکند که : فاطمه وارد خانه اش شد ناگهان دید که  علی در آغوش کنیزی است که جعفر به او هدیه کرده بود غیرت زنانه او که هر زن نسبت به شوهرش دارد به جوش آمد نقاب به چهره اش زد و روسری اش را به سرش گذاشت و قصد پیامبر را نمود تا شکایت علی را به پیامبر بکند. بحار الانوار(۳۹\۲۰۷) علل الشرائع، ص ۱۶۳، حق الیقین مجلسی، ص ۲۰۳-۲۰۴
حسن بن علی رضی الله عنهما نزد جدش، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمد، دامنش را گرفت وپنهانی در گوش پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم چیزی گفت، رنگ پیامبر تغییر کرد. بعد از آن، پیامبر برخاست و به منزل فاطمه آمد. بعد از آن علی رضی الله عنه آمد، پیامبر خدا دست او را گرفت تکانی داد و گفت: ای ابو الحسن: از خشمگین ساختن فاطمه خود داری کن زیرا فرشتگان با خشمگین شدن فاطمه خشمگین و یا خوشنودی او خوشنود می شوند .بحار الانوار ۴۳\۴۳
 
دوما احادیث دیگری نیز از پیامبر روایت شده است که همچین مضمونی دارند ،مبنی بر اینکه هر کسی فلان شخص را ناراحت کند پیامبر را ناراحت کرده است یا هر کسی فلان شخص را دوست داشته باشد پیامبر را دوست داشته است که در اینجا به چند مورد از انها اشاره میکنیم
«الله الله فِی أَصْحَابِی، الله الله فِی أَصْحَابِی، لَا تَتَّخِذُوهُمْ غَرَضًا بَعْدِی، فَمَنْ أَحَبَّهُمْ فَبِحُبِّی أَحَبَّهُمْ، وَمَنْ أَبْغَضَهُمْ فَبِبُغْضِی أَبْغَضَهُمْ، وَمَنْ آذَاهُمْ فَقَدْ آذَانِی، وَمَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى الله، وَمَنْ آذَى الله یُوشِکُ أَنْ یَأْخُذَه». قَالَ أَبُو عِیسَى: هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ غَرِیبٌ لَا نَعْرِفُهُ إِلَّا مِنْ هَذَا الْوَجْه
. الله.الله از اصحاب من الله.الله.از اصحاب من آنان را بعد از من مورد کینه وبغض خود قرار ندهید چون هرکس آنها را دوست داشته باشد در حقیقت مرا دوست دارد و بواسطه دوستی من اصحابم را دوست میدارد  هر کس از اصحاب من کینه و نفرت دارد در واقع بواسطه کینه و نفرتی که از من دارد از اصحابم متنفر است وهر کس اصحابم را اذیت وآزار دهد من را مورد اذیت و آزار قرار داده و هر کس مرا اذیت و آزار دهد خداوند را آزار می دهد و هر کس پروردگار عالم را آزار دهد  مورد غضب او قرار می گیرد. جامع الترمذی ،کتاب المناقب، باب فی من سب أصحاب النبی – صلى الله علیه وسلم -، برقم: (۳۸۶۲).
طبق این حدیث پیامبر محبت اصحاب را نشانه ی محبت برای خودش میداند. حال وضع طعنه زنندگان به اصحاب چه خواهد بود؟ وقال: «آیَهُ الْإِیمَانِ حُبُّ الْأَنْصَارِ، وَآیَهُ النِّفَاقِ بُغْضُ الْأَنْصَارِ» نشانه ی ایمان دوست داشتن انصار و نشانه ی نفاق بغض ورزیدن انصار میباشد.صحیح البخاری، کتاب الإیمان، باب علامه الإیمان حب الأنصار، برقم: (۱۷).
و طبق این حدیث نشانه ی ایمان دوست داشتن انصار است که متاسفانه اهل تشیع انان را نه تنها دوست ندارند بلکه تنفر خود را از آنان علنا اعلام میکنند.
 
در اینجا  ممکن است شیعه بگوید که قضیه ی خواستگاری علی از دختر ابوجهل صحیح نیست، در جواب گفته میشود اگر این روایت صحیح نیست پس چرا یک قسمت از آن را جلوی ابوبکر قرار میدهید و استدلال میکنید که ابوبکر فاطمه را اذیت کرده لذا مستحق ملامت است؟؟؟ اگر هم صحیح است که قبل ار هر کسی علی مورد ملامت قرار خواهد کرد.
اما آیا فاطمه از ابوبکر ناراحت شده و غضب گرفته است و با این غضب از دنیا رفته است؟ بیاید ببینیم که کتب شیعیان چه میگوید.شیعیان میگویند که در باره ی فدک فاطمه از ابوبکر ناراحت شده است و با این ناراحتی نیز فوت کرده است اما این صحیح نیست.

 

 

صاحب مجاج السالکین (کتاب معتبر اهل تشیع) می نویسد: انّ ابابکر لَمَّا رأی فاطمه انقَبَضَت عنهُ و هَجَرَت ولَم تَتَکَلَّم بَعدَ ذالِکَ فِی اَمرِ فَدَک کَبُرَ ذالِکَ عندهُ فَارادَ اِستِرضَاهَا فَأتَاهَا فقال لها صدقتِ یا ابنهَ رسول الله فیمَا ادَّعیتِ و لکنِّی رأَیتُ رسول الله یُقَسِّمُهَا فیعطی الفقراء و المساکین و ابن السبیل بعد ان یوتی منها قوتکم و لصاعنین بها فقالت افعل کما کان ابی رسول اللهیفعل فیها فقال فلک الله علی ان افعل فیها ما کان یفعلُ ابوکِ فقالت و الله لتفعلنَّ فقال و الله لافعلنَّ ذَالِکَ فقالت اللهم اشهد فرضیت بذالک و اخذت العهد علیه فکان ابوبکر یعطیهم قوتهم و یقسم الباقی فیعطی الفقراء و المساکین و ابن السبیل.
«هنگامی که ابوبکر رضی الله عنه دید فاطمه از وی رنجیده و دیگر راجع به فدک صحبت نمی کند این موضوع بر وی دشوار آمد لذا تصمیم گرفت از او جلب رضایت کند و به همین منظور پیش وی رفت و گفت: ای دختر رسول خدا تو در ادعایت صادق هستی، ولی رسول خدابعد از در نظر گرفتن مخارج شما و مخارج کارگران فدک ثمرات آن را فقط بین مستمندان و مسافران تقسیم می کرد. زهرا رضی الله عنه گفت: پس تو نیز آن چنان کن که پدرم می کرد (ابوبکر رضی الله عنه ) گفت: خداوند را گواه می گیرم که آنچنان کنم که پدر بزرگوارت می کرد. (حضرت زهرا رضی الله عنها) گفت: تو را بخدا که چنین می کنی؟ ابوبکر رضی الله عنه) گفت: قسم به خدا که چنان کنم و گفت: بار الها تو گواه باش! زهرا رضی الله عنها بدان راضی گردید و وعده گرفت. از آن پس ابوبکر رضی الله عنه نخست مخارج آنان را تأمین می کرد و الباقی را بین فقرا و مسافران تقسیم می نمود.
و ابن میثم بهرانی در شرح نهج البلاغه مینویسد:
ابوبکر به فاطمه گفت: آنچه را که برای پدرت بود، برای تو نیز هست، رسول خدا از درآمد فدک مایحتاج شما را برمی‌داشت و ما بقی را در راه خدا تقسیم می‌کرد، شایسته است که تو نیز همین کار را بکنی که او کرد، سپس فاطمه آن را پذیرفت و راضی شد و به ابوبکر وعده داد که همین کار را بکند. شرح نهج البلاغه، إبن میثم بحرانی، ج۵، ص۱۰۷
ملاحضه میکنیم که فاطمه از ابوبکر با رضایت کامل فوت کردند و استدلال شیعه از حدیثی که قبل از هر کس متوجه سیدنا علی میباشد باطل است. خداوند از همه ی آنها راضی باشد و این را نیز بدانید که خداوند می فرماید: ‏ تِلْکَ أُمَّهٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُم مَّا کَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ‏(بقره ۱۳۴ و ۱۴۱)
معنی: ‏ (به هر حال، جنگ و جدل درباره آنان چرا؟!) ایشان قومی بودند که مردند و سر خود گرفتند. آنچه به چنگ آوردند متعلّق به خودشان است، و آنچه شما فراچنگ آورده‌اید، از آن شما است، و درباره آنچه می‌کرده‌اند از شما پرسیده نمی‌شود (و هیچ کس مسؤول اعمال دیگری نیست و کسی را به گناه دیگری نمی‌گیرند). ‏
شیعیان با استناد به روایات باطل سعی در روشن نگه داشتن شعله ی فتنه و نفاق و به هم زدن وحدت واقعی میباشند و باطل خود را حق جلوه میدهند.
                                          خداوند همه ی ما را به راه راست هدیت کند. والسلام علیکم و رحمه الله
 
 

مقاله پیشنهادی

راز هستی من در این جهان چیست؟!

راز هستیِ من در این جهان چیست؟! برای چه اینجا آمده‌ام؟! پس از مرگ به …